به نام خدا
مقدمه
كارآفرینی موتور توسعه اقتصادی است. آنچه كارآفرینان مخاطرهجو انجام دهند نوعی "تخریب خلاق" در نظام اقتصادی و ایجاد ساختارها و مناسبات اقتصادی جدید است. كارآفرینی فرزند ایدههای تجاری جدید است و همواره در سیمای كسبوكارهای نو تجلی میكند. اما شكفتن ایدههای نو، اغلب نیازمند استفاده از تكنولوژیهای جدید است و اصطلاحاً به "كارآفرینی تكنولوژیك" منجر میشود.
مقاله كوتاه حاضر دریچه زیبایی را بهسوی كارآفرینی باز میكند.
وقتی انسانهای اولیه "ابزارسازی" را كشف كردند، اولین كارآفرینان تكنولوژیك ظهور نمودند. آنان ابزارهایی را برای دیگران میساختند و آن ابزارها را با غذا و سایر مایحتاج خود معاوضه میكردند .
قدمت واژهی كارآفرین به سال 1709 میلادی برمیگردد. اقتصاددان قرن هجدهم، كارآفرین را فردی تعریف كرد كه "منابع اقتصادی را از حوزهای با بهرهوری پایینتر بیرون میكشد و آنها را به حوزهای با بهرهوری و سود بیشتر منتقل میكند . در نیمه اول قرن بیستم، شومپیتر، اقتصاددان و نظریهپرداز اجتماعی، مطالب گستردهای پیرامون كارآفرینی و تأثیر آن بر اقتصاد نوشت. تز شومپیتر این بود كه كارآفرینانِ نوآور موجب نوعی "عدم تعادل پویا" در اقتصاد میشوند. وی، فرد كارآفرین را یك "تخریبگر خلاق" قلمداد میكرد كه با تجاری سازی نوآوری و جاانداختن آن در محیطی كه قبلاً فاقد آن بوده، تعادل اقتصادی را بر هم میزند.
در طول تاریخ، كارآفرینان از تبار نخبگان بودهاند.نخبگانِ كارآفرینِ سنتی كه به دوران اولین انقلاب صنعتی تعلق داشتند و با صنایع سنگین آن زمان در ارتباط بودند، از سیاستهای حمایت از صنایع داخلی جانبداری میكردند.
با ورق خوردن تاریخ، نسل دیگری از كارآفرینان ظهور كردهاند كه با "صنایع مبتنی بر دانش” ارتباط دارند. این نخبگانِ كارآفرین در ابتدا از حوزههایی چون شیمی، برق و خودرو سر برآوردند. در آخرین دهههای قرن بییستم، با رونق تكنولوژی اطلاعات، سرفصل دیگری در مبحث كارآفرینی تكنولوژیك پدید آمد. كارآفرینانی چون بیل گیتس، مفهوم تخریب خلاقانهی شومپیتر را با تكیه بر تكنولوژی اطلاعات به تصویر كشیدند. در سالهای اخیر، رشد كارآفرینی تكنولوژیك بر مبنای تكنولوژی اطلاعات به حدی بوده است كه برخی صاحبنظران، اطلاق "عصر كارآفرینی" به عصر حاضر را ناشی از همین رویداد میدانند.
در یك نگاه تاریخی به كارآفرینی تكنولوژیك، دو الگوی عمده را تشخیص میدهیم. در دویست سال گذشته، كارآفرینی از الگوی "مخترع ـ كارآفرین" به سمت الگوی "نوآور ـ كارآفرین" متمایل شده است. الگوی "مخترع ـ كارآفرین" با افرادی مثل آلفرد نوبل (مخترع دینامیت)، گراهامبل (مخترع تلفن) و توماس ادیسون (مخترع چراغ برق و غیره) مشخص میشود. الگوی "نوآور ـ كارآفرین" نیز با افرادی مثل بیل گیتس (پدیدآورنده سیستمهای عامل كامپیوتر) و گوردن مور (پدیدآورندهی ریزپردازندهها) مشخص میگردد.
هرچند مخترعان هنوز هم بنگاههای كارآفرینی تكنولوژیك تأسیس میكنند، عمدهی تازهواردان به بازار را نوآوران كارآفرین تشكیل میدهند.
منبع :اندیشگاه شریف
امام خمینی (ره):ما باید این را بفهمیم که همه چیز هستیم و از هیچ کس کم نداریم.(60/7/23)