به نام خدایی که همین نزدیکی هاست
سلام
پس کجان این دوستانی که این همه سوال پرسیدن؟
نقد داغ مونده شما سرد شدین؟
با عرض شرمندگی که من دیر رسیدم، من دانشگاه بودم و متاسفانه دیر وقت رسیدم منزل، الان بخشی از نقدم رو مینویسم.
خانم بوتانیست شخصیتی منحصر به فرد دارن.
صندلی داغ خوبی بود، تو پاسخ هایی که به سوالات من دادن، نکته های ریزی استخراج میشد کرد، ولی من تقلب هم کردم در پرسش سوالاتم.
چرا ممل 92 داشت با انگشتش بای بای میکرد؟
یه جای این صندلی داغ خیلی برام جالب بود، اون جایی بود که دیدم شما نوشتین مکلارن رو دیدین!
یاد ایام نمایشگاه قران افتادم، یادمه روزی که انجمن قران برنامه داشت، خانم ماندگاری و یه خانم دیگر باهم نشسته بودن و صحبت میکردن، خانم هایی دیگر هم بودن که رفتن، پسرا هم سوی دیگر نشسته بودن، وقتی گفتین مکلارن رو دیدین فکر کردم اون خانمی که پیش خانم ماندگاری بود شما بودین ولی...
اصلا به ایشون نمیخورد همسن شما باشن، برام مدتی سوال بود!
سوال جالبتری که برام پیش اومد این بود که چطور شما، مکلارن و امیر حیدری رو دیدن ولی من رو ندیدین؟
چون من بیشتر ایام نمایشگاه، تو غرفه تبیان حضور داشتم، بعد که از مهدی سوال کردم، متوجه قضیه شدم، همون شبی که من نرفتم نمایشگاه، چون خسته بودم، ولی گویی شما و برادر محترمتون دیر وقت تو غرفه بودین، که مکلارن رو خسته دیدین!
در پرسش سوالات من سعی کردم، همه جوره بپرسم، اعتقادی، اجتماعی، شخصیتی، درسی و ...
امیدوارم سوالاتم تونسته باشه به شما در شناختن بهتر خودتون کمک کرده باشه...
فعلا این مقدار یادم بود، بازم سعی میکنم بیام و بنویسم، بازم ببخشید دیر اومدم
یه انتقاد هم از همه دوستان داشتم که ترجیح میدم ننویسم، که خدانکرده کدورتی پیش نیاد، ولی چه خوبه همونطوری که تو سوال کردن دریغ نکردن تو نقد داغ هم حضور داشته باشن...
التماس دعا