• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
سينما و تلویزیون (بازدید: 2708)
پنج شنبه 14/1/1393 - 2:57 -0 تشکر 688208
پایتخت به مرحله سوم رسید !

موافقت یا مخالفت گسترده با یک پدیده بیانگر اثرگذاری منفی یا مثبت آن است و سریال پایتخت از سریال‌هایی است که حجم گسترده‌ای از نظرات کارشناسان فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و ورزشی را برانگیخته است.

لهجه، رفتار، سبک زندگی، ورزش، موسیقی و آداب و رسوم از موضوعات مورد نظر مردم و کارشناسان و نمایندگان مجلس و مسئولان بوده است. 

لبخند تنها گلی است که خار ندارد .
-------------------------------------------------

 

پنج شنبه 14/1/1393 - 2:58 - 0 تشکر 688209

دو روایت از سریال پایتخت 3


دو دیدگاه متضاد درباره سریال پایتخت در بین کارشناسان فرهنگی و اجتماعی و سیاسی مازندران وجود دارد، عده‌ای با حضور در مراحل ساخت این سریال در منطقه زیولا شیرگاه در شهرستان سوادکوه شمالی حمایت خود را از محتوا و موضوعات این سریال با تکیه بر دانسته‌های دو قسمت گذشته اعلام کرده‌اند و برخی دیگر از کارشناسان و مسئولان با انتقاد از مسیر کلی سریال پایتخت یک و دو خواستار اصلاحات در آن شدند.


حضور استاندار دولت تدبیر و امید مانند استاندار دولت گذشته و مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسئولان استانی و یا انتقاد نمایندگان سوادکوه در مجلس و عضو شورای عالی استانها هم در رسانه‌ها منعکس شده است.


البته دیدگاه‌های عمومی مردم حکایت دیگری دارد و با تعداد زیادی از هم استانی‌ها و یا مهمانان استان‌های دیگر درباره سریال پایتخت و بازخوردهای آن به صورت انفرادی و یا در جمع پرسش و از تکیه کلام‌ها، رفتارها، موضوعات بیان شده این سریال نت‌برداری کرده‌ام.


برخی از هم استانی‌ها با انتقاد از برجسته کردن رفتارها و لهجه مازندرانی‌ها، آن را اهرمی برای تمسخر دیگران توصیف کرده‌اند و با تحلیل محتوای این سریال و با اشاره به سریال سرزمین کهن خواستار عذرخواهی و متوقف یا اصلاح ادامه این سریال شدند که البته این دیدگاه در بین برخی از کارشناسان فرهنگی و اجتماعی و رسانه‌ای هم وجود داشته است.


عده‌ای دیگر از شهروندان مازندرانی با پذیرش این مطلب که برخی از رفتارها و نوع بیان این استان در سریال به نمایش در آمده است، معتقدند که سریال پایتخت 3 آینه‌ای از رفتارها و گفتارهای ما مازندرانی‌هاست.

لبخند تنها گلی است که خار ندارد .
-------------------------------------------------

 

پنج شنبه 14/1/1393 - 2:58 - 0 تشکر 688210

سابقه عوامل سازنده سریال پایتخت 3


کارگردان سریال پایتخت حدود 16 هزار دقیقه سریال در تلویزیون و فعالیت‌های قابل توجه هنری و سریال‌سازی را در کارنامه دارد و بازیگران نقش‌های اصلی هر چند هیچ کدام مازندرانی نیستند ولی تحصیل‌کرده رشته‌های هنری با سابقه برجسته سینمایی در کشور هستند و استفاده از تکنیک‌های مدرن فیلمبرداری هم از نکات جالب توجه این سریال بوده است.


سیروس مقدم در گفت‌وگویی که با خبرنگار خبرگزاری فارس در سوادکوه و در محل فیلمبرداری منطقه زیولا شهرستان سوادکوه شمالی انجام داده بود، هدف اصلی سریال پایتخت را معرفی خرده فرهنگ‌ها و آداب و رسوم و زندگی مردم معرفی کرده بود.


وی در پاسخ به اینکه آبادانی بودن کارگردان، دامغانی بودن نقی، زنجانی بودن بابا پنجعلی، تهرانی بودن هما و فهیمه و بهبود و ارسطو چگونه در معرفی فرهنگ مازندران قابل دفاع است به استفاده از مشاوران فرهنگی و تجربه‌اندوزی از رفتار و گفتار و آداب و رسوم مازندران تاکید کرده بود.

لبخند تنها گلی است که خار ندارد .
-------------------------------------------------

 

پنج شنبه 14/1/1393 - 2:59 - 0 تشکر 688211

معرفی موسیقی اصیل مازندرانی در سریال پایتخت 3


هر چند همه فصول مازندران زیباست ولی بهار آن زیباتر است و لوکیشن زمستانی مازندران توصیف‌گر زیبایی‌های برجسته این استان نبود ولی در مصاحبه با مهمانان نوروزی استان‌های دیگر شاهد علاقه‌مندی آنان برای بازدید از لوکیشن‌های این سریال بوده‌ام و بیان نام شیرگاه به عنوان محل اصلی فیلمبرداری به جای علی‌آباد از انتظارات بوده است.


تاکید بر صحبت نکردن با تلفن همراه و جریمه شدن راننده استفاده‌کننده در سریال از تلفن همراه پیامی فرهنگی داشت.


موسیقی‌های متن فیلم که مشاور موسیقی این سریال تا 90 درصد آن را مازندرانی بیان کرده بود از نکات برجسته این سریال در معرقی موسیقی اصیل مازندرانی بوده است.


گردن شکسته و خروس باز بودن رحمت که با فروش زمین‌های کشاورزی با ماشین شاسی بلند حضور داشت از دور شدن استان از قطب بودن کشاورزی و سرمایه‌گذاری غیر مولد حکایت دارد.


حضور گاوداری‌های صنعتی و سنتی در شهرها و روستاها و حواشی آن از مواردی است که در مازندران وجود دارد و همواره انتقادات زیست محیطی را هم بر انگیخته است ولی حضور گاو در خانه بهبود خوشایند نبوده است.

لبخند تنها گلی است که خار ندارد .
-------------------------------------------------

 

پنج شنبه 14/1/1393 - 2:59 - 0 تشکر 688212

تکیه کلام‌های مورد استفاده در سریال پایتخت 3


زبان و لهجه دو موضوع جدا از هم هستند که زبان دارای چارچوب‌های سازماندهی شده با تعاریف مشخص و گویش‌ها با توجه به وضعیت زندگی و فرهنگی قومیت‌ها و عموما به صورت غیر سازماندهی شده ادیبانه و به صورت عرفی و سینه به سینه است.


اضافه شدن "آ" در پایان فعل، استفاده از کلمه "که" در جملات، اضافه کردن پسوند "شون" در انتهای فاعل و تکیه کلام‌هایی مانند "آخ آخ خ" و پیام‌های جملات پرسشی ارسطو، "دهنتو ببند" "بخابونم تو دهنت" و "الکی میگه" "بترکستمه" "نهار نخردمی" بابا پنجعلی و "آقااا" و "به من نگاه کن" و "می‌فهمی چی میگم" بهبود و "فدایی داری" رحمت و نقی را می‌توانیم در گفتارهای هم استانی‌های خودمان ببینیم و زیبایی این لهجه را بیان می‌کند و اگر فردی قصد تمسخر گویش و تکیه کلام‌های مازندرانی را دارد باید به سطح فرهنگ وی خرده گرفت نه بر اصل و محتوای گفتار و گویش زیبایی مازندران.

لبخند تنها گلی است که خار ندارد .
-------------------------------------------------

 

پنج شنبه 14/1/1393 - 2:59 - 0 تشکر 688213

تبلیغ نامگذاری‌های دینی و مهمان‌نوازی مازندرانی‌ها


استفاده از اسامی محمدجواد و محمد ابراهیم از فرزندان "اوس موسی" که چهره آرام و لهجه شیرین مشهدی او تاثیرگذار بود و نیز تاکید فهیمه بر استفاده از اسامی معصومین دینی برای نامگذاری فرزند و آموزش دینی و اجتماعی نوزاد "اوس موسی" در مصافحه و نماز خواندن و وضوی جبیره‌ای "اوس موسی"، تسبیح در دستان هما برای ذکر و دعا، پسوند احترام آمیز "جان" همسران این سریال، نماز خواندن ارسطو و همسر چینی‌اش، اعتراض نقی به موسیقی غربی و پیامک بازی و لباس‌های غربی ارسطو، احترام به پدر و سخنان احساس برانگیز در مزار مادر و حضور خیالی و روحیه بخش مادر در مسابقات فینال، تاکید بر احترام برای «هد فامیل»، نداشتن ستون ساختمان و تاکید "اوس موسی" بر اینکه معمار وی بوده است و نباید به حرف نقی عمل می‌کرد و باید برای ساختن منطقی و آینده نگرانه عمل کرد و یا انتقاد نقی بر بیمه درباره اینکه وقتی پول بیمه را می‌دادم نپرسیدم چند نفر را باید برای مهمانی دعوت کنم، راضی بودن به رضایت الهی، دعای تلفنی خانواده و بیان "چانگ" در زیارت از راه دور امام رضا(ع) تاثیرگذار و زیبا بوده است و نگاه بچه‌ها از روزنه پشت بام به این معنا که بچه‌ها با معصومیت خود رفتارهای ما را می‌بینند که از نکات ارزشی سریال پایتخت سه بوده است.


انتقاد از شیوه برگزاری چهارشنبه آخر سال و تاکید بر معنای منفی آن در عرصه بین‌المللی و مشکلات آن در میزبانی از یک مهمان خارجی و قفل کردن در منزل همسر "اوس موسی" و تشبیه چهارشنبه‌سوری به حمله صدام توسط بابا پنجعلی از پیام‌های اجتماعی و سیاسی فیلم بوده است.


برجسته شدن مهمان‌نوازی مازندرانی‌ها در برابر برخورد سرد و معترضانه همسر معمار ساختمان نقی هم رفتار مهمان‌نوازی مازندران را نشان داد.


عصبی بودن نقی، بهبود تیر خورده، گردن شکستگی رحمت، استفاده از کلمه "عمه‌ات" توسط نقی، جوگیر شدن نقی در اهدای سکه‌ها در حالی که خودش نیاز داشت، همخوانی موسیقی مازندرانی در ماشین، علاقه‌مندی گسترده بهبود و نقی برای مورد تقدیر قرار گرفتن، قبول نداشتن نقی و بهبود به هم از موانع مهم استفاده از توانمندی‌های هم استانی‌های ما است که هر کدام از مازندرانی‌های چند نمونه از آن را در ذهن دارند، بیان همه اسرار به مهمان تازه وارد که می‌خواهد همسر ارسطو شود، بیان عیوب توسط نقی و بیان اینکه این مشکلات در من نهادینه شده است و قابل اصلاح نیست و کسی حق انتقاد به هد فامیل را ندارد، توصیف سورپرایزهای ما به سکته‌آور بودن و یا علاقه چینی‌ها به آن و سورپرایز چای قند پهلوی هما در اردوی تیم ملی برای نقی نیز بخشی از جنبه‌های رفتاری ما است که نامناسب بودن آن باید با اصلاح جنبه‌های نامناسب رفتاری ما اصلاح شود.


توهم داشتن و بی‌دست و پا بودن و گرسنگی همیشگی بابا پنجعلی به عنوان پدر خانواده مناسب به نظر نمی‌رسد و البته توانمندی علیرضا خمسه هم نمود خاصی نداشته است، هر چند نویسنده این سریال با اشاره به اینکه اگر چند نفر در حال صحبت باشند تکیه کلام‌ها و سخنان کوتاه فردی که سکوت کرده است به چشم می‌آید که در این سریال به چشم نیامده است.

لبخند تنها گلی است که خار ندارد .
-------------------------------------------------

 

پنج شنبه 14/1/1393 - 2:59 - 0 تشکر 688214

ابعاد مختلف کشتی در سریال پایتخت 3 و تندیس پلنگ


معرفی رشته کشتی از موضوعات محوری پایتخت سه به بیان کارگردان این سریال بوده است که استفاده از لقب پلنگ مازندران و نام عسگری محمدیان و برگزاری کشتی پیشکسوتان با مشاوره ورزشی مجید خدایی از کشتی‌گیران باسابقه ملی بوده است.


شکستن تندیس پلنگ که توسط اداره محیط‌بانی به بهبود اهدا شد و نقی هم آن را برای خود می‌پنداشت را می‌توان بر لزوم شکستن بت غرور از موفقیت‌های کسب شده در کشتی دانست که از یک استان غیر کشتی‌خیز شکست بخوریم و با یک باخت خودمان را بازنده ندانیم و توجه به وضعیت روحی و روانی کشتی‌گیر توسط مسئولان و دست‌اندرکاران فدراسیون و مربیان در جایی که نقی گفته است "از لحاظ بدنی پر و از لحاظ روحی خالی هستم" که عدم مدیریت این وضعیت برای مهدی تقوی کشتی‌گیر پرافتخار مازندرانی و نفر نهم رتبه‌بندی فدراسیون کشتی، تیم ملی را در طول دو سال گذشته از موفقیت‌های این کشتی‌گیر محروم کرده است و یا شکستن تندیس پلنگ را می‌توان بر لزوم شکستن بت توجه به طبیعت و سرسبزی مازندران تفسیر کرد تا به جنبه‌های دیگر توسعه آن توجه شود.


هر چند حضور نقی و کشتی‌گیر یزدی با لباس پلوخوری که در رویای نقش اول فیلم اتفاق افتاد و تمرین با لباس در اردوی تیم ملی توهین به تشک کشتی تلقی می‌شود که در تذکر سرمربی تیم ملی کشتی پیشکسوتان لحاظ شده بود و شاید نیم نگاهی بر زیر سوال رفتن حرمت منش‌های پهلوانی توسط برخی از کشتی‌گیرانی که به صورت تک ستاره درخشیدند اما در دام ناهنجاری‌ها گرفتار شدند داشته است و البته تاکید بر مهد کشتی جهانی مازندران و قهرمانی نقی که سبب قهرمانی تیم ملی شد که این روند در چند مسابقه جهانی در رده‌های مختلف اتفاق افتاده بود هم به صورت مختلف بیان شده است.

لبخند تنها گلی است که خار ندارد .
-------------------------------------------------

 

پنج شنبه 14/1/1393 - 3:0 - 0 تشکر 688215

ارتباط مناسب سریال پایتخت با عامه مردم


محسن تنابنده بازیگر و نویسنده سریال پایتخت سه در گفت‌وگویی که با رسانه‌ها انجام داده بود از مطالعه جزئیات رفتاری و نامگذاری کاراکترها خبر داده بود و طنز خود را بیان هنرمندانه زندگی انسان‌های معمولی در قالب سریال طنز هدف‌گذاری کرده بود که نام خانوادگی معمولی از آن حکایت داشت و استقبال عامه مردم و صفت پرطرفدار سریال نوروز 93 بیانگر ارتباط مناسب با عامه مردم حکایت دارد.


انتقاد از استفاده بدون تجویز پزشک از گیاهان دارویی هر چند منطقی و پیامی بهداشتی است ولی معرفی گیاهان دارویی و بیان مطالعات علمی و پزشکی آن که در شهرستان سوادکوه وجود داشته است خالی به نظر می‌رسد.


تبلیغات شرکت‌ها و کارخانجات از روش‌های جدیدی است که در صدا و سیما به وجود آمده است و مدیریت و نظارت بر محتوای درخواست‌های اسپانسرها می‌تواند به ارتقای فعالیت‌های هنری منجر شود و در این سریال حضور اسپانسر در جریان مسیر سریال بوده است و نقش منفی نداشته است.


انتقاد "رحمت" از اینکه پنهان کردن موضوع بیماری بهبود و عضویت نقی در تیم ملی و یا تاکید بر اینکه همه چیز را نباید راست گفت، پیچیده شده است و نمی‌داند کدام موضوع گفته شود و کدام موضوع بیان نشود بر لزوم شفافیت و صراحت همراه با احترام را بیان می‌کند و البته پیچیده کردن بیان خبر نامناسب از روحیه مهربانانه و حیای مازندرانی‌ها حکایت می‌کند که تغییر آرام آن سبب تسهیل در اهداف را فراهم می‌کند.

لبخند تنها گلی است که خار ندارد .
-------------------------------------------------

 

پنج شنبه 14/1/1393 - 3:0 - 0 تشکر 688216

مظلومیت محیط‌بانان در سخنان بهبود


سخنان چند دقیقه‌ای بهبود از بازیگران این سریال در مراسم رونمایی از پیراهن تیم ملی به اندازه یک همایش میلیاردی ارزش داشت.


تاثیر سخنان یک محیط‌بان معمولی و اشاره به این نکته که 117 نفر از محیط‌بانان کشور شهید شدند و چندین نفر توسط شکارچیان و یا به دلیل استفاده از ماشین‌آلات مستهلک از کارافتاده شدند و تنها سنگینی تفنگ را بر دوششان احساس می‌کنند و جرات استفاده از آن را ندارند شایسته تقدیر از طرف مردم و مسئولان است.


لزوم معرفی بیشتر آثار توریستی مازندران در سریال پایتخت


معرفی برج میلاد از اقدامات مناسب سریال پایتخت سه بود و انتظار می‌رفت برای معرفی هزاران اثر فرهنگی و طبیعی و مذهبی مازندران و یا حداقل معرفی بیش از 600 اثر طبیعی، تاریخی و مذهبی سوادکوه که محل فیلمبرداری بیشتر دقایق فیلم است مورد انتظار بود که اینچنین عمل نشد.


خرید لباس گران‌قیمت و غیرقابل استفاده شدن آن و بیان این جمله "هما" که "با لباس خودمان برویم آبرومندتر است" و یا ناراحتی پای نقی از کفش گران قیمت خریداری شده بیانگر لزوم بازگشت به خویشتن و معرفی خودمان به همان‌گونه که هستیم و دور شدن از تب مهاجرت را به ذهن‌ها متبادر می‌کند.


جمله "چانگ از ترکیه به تهران رسید ولی ما از منزل "اوس موسی" به محل قرار نرسبدیم" بیان هنرمندانه گرفتاری‌های ترافیک است.


پیشنهاد رشوه ارسطو و ضبط صدای ارنج تیم حریف با مخالفت خانواده روبرو شد و جمله چانگ که "همه چیز را نباید قاطی کنیم و هر کس که قوی‌تر است باید برنده شود" باید مورد توجه همگان قرار گیرد و تفکیک مسائل کاری و خانوادگی و علایق از پیام‌های این سریال بوده است.

لبخند تنها گلی است که خار ندارد .
-------------------------------------------------

 

پنج شنبه 14/1/1393 - 3:1 - 0 تشکر 688217

ماهیگیری سیاسی در زلال قومیت‌های ایرانی


باز هم ماجرای تکراری قومیت گرایی و جان گرفتن دوباره آن این بار به بهانه ویژه برنامه نوروزی سیما و موج سواری های رسانه ای و درهم تنیدگی  منافع حزبی و سیاسی در تلاش برای تلخ نمودن تجربه شیرین طنز عوام بدور از تمسخر، در ذائقه مخاطب ایرانی؛


این بار سریال پایتخت مورد بی مهری های سیاسی قرار می‌گیرد. هرچند انتقادات متعددی بر عملکرد محتوایی سازمان صدا و سیما وارد است و بارها مورد نقد نگارنده واقع گشته، اما نباید در مسیر انتقاد از اعتدال و میانه روی خارج شد و نقاط مثبت را نادیده گرفته و انکار کرد. گویا برخی از مسئولین در تلاش برای خود شیرینی و جا نماندن از قافله جریان انتقادی، حاضرند بر واقعیات و ذائقه مخاطب پشت پا زده و مترصد فرصتی برای آینده سازی های خیالی خود باشند.


شکل گیری و تاریخ و تمدن کشور ایران و سلسله آریایی از دیرباز قرین با تنوع قومیتی بوده و خود متضمن مزیت های فراوانی  در طول تاریخ برای کشور بوده است. به جرات می توان گفت ایفای نقش قومیت های مختلف  در شکل گیری و به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی از موثر ترین عوامل بوده است . با اندک مروری در تاریخ  درمی یابیم، نام  اقوام ایرانی  با وقایعی حماسی و غرور آمیز عجین گشته است که خود برآمده از تعهد آنان به دین  و فرهنگ دیرینه شان است؛ عملکرد اقوام توانسته در برهه های مختلف جریان های منحط فرهنگی و سیاسی  کشور را محدود و بعضا محو کند، وقایعی همچون قیام سربداران و اسطوره های مقاومتی همچون ستار خان و باقرخان تا مبارزات مردم اصفهان و تبریز و شیراز و سیستان همگی گواه این مدعاست ؛ لذا سناریوی تخریب این نقطه قوت به صورت نرم و سخت همواره مد نظر بدخواهان این سرزمین و ایران و ایرانی بوده است.


با مرور تاریخ شاهد آن هستیم که در مقوله فرهنگ تلاش برای تخریب چهره اقوام و گویش ها چه در قالب تمسخر های گاه و بیگاه  و چه در قالب محو نمودن رسانه ای و عدم وزن دهی به موفقیت های اقوام دنبال می گشته؛ این حرکت در دوره پهلوی به اوج رسیده و رسما مظاهر فرهنگی اقوام مورد هجمه قرار می گیرد و حتی لباس های بومی مناطق نیز با لباس های متحد الشکل غربی جایگزین می شود ؛ فضای هنر و رسانه نیز از این هجوم بی نصیب نمانده و شاهد شکل گیری هنر تقلیدی و بی هویت در سینما، موسیقی، نشر و سایر عرصه ها بودیم. یقینا شکستن این پارادایم  که چند دهه از طرق مختلف تغذیه و حمایت گشته بسیار دشوار بوده و احتیاج به فرهنگ سازی در قشر هنرمند کشور و تولید ادبیات هم تراز این موضوع را دارد.


با مروری در پرونده سینما و تلوزیون و سایر عرصه های فرهنگی در می یابیم که متاسفانه تولیدات آنان، توفیق چندانی در رفع این نقیصه نداشته  و کمتر برنامه ی هویت سازی توانسته به مقابله با این نقص بپردازد. جامعه سینمایی و سیمای کشور اسیر توجه نقطه ای و مبالغه آمیز بر موضوعات انتزاعی بدور از واقعیت با محوریت شهر تهران و فرهنگ و سبک زندگی لایه بسیار نازکی از مردم است. فضای نشاط رسانه ای نیز به تقلید از طنز های غربی به سمت سوژه های کم ارزش و بی محتوا آن هم به کمک تخریب و تمسخر پیش رفته است و این خود هزینه ای استراتژیکی را بر فرهنگ و اجتماع تحمیل می کند.


اما در کنار این نقاط ضعف خوشبختانه چند سالی است جامعه هنری کشور و صدا و سیما  حرکتی اصلاحی را  آغاز کرده و شاهد تولید برخی برنامه های فاخر با رویکردی متناسب در رفع خلا های کشور در حوزه های مختلف هستیم؛  پروژه های هویت ساز سینمایی و برخی برنامه های تلوزیونی برای کودکان و برخی سریال های سیما از این جنس اند. فضای طنز فاخر در برنامه هایی نظیر قند پهلو و برنامه هایی هویت ساز برای کودکان نظیر کلاه قرمزی و شکرستان و برنامه هایی در تلاش برای ترویج فرهنگ بومی همچون سریال پایتخت از نمونه های موفق در ورود به چنین عرصه ای هست.



اگرچه سریال پایتخت از برخی نقطه نظرات نقاط ضعف بسیار جدی دارد که بارها و بارها مورد انتقاد منتقدین واقع گشته  اما جسارت ورود به فضای جدید و خلق سناریو ها و کاراکتر های عامی که در عین حال از جذابیت آنها کاسته نشده و انتخاب سوژه هایی که کمتر مشابه آن دیده شده ستودنی است. آنچه اهمیت این سریال را دوچندان می کند خط شکنی و ورود به فضایی جدید آن هم در رده حساس ترین برنامه های ویژه  نوروزی و کسب موفقیت در جلب رضایت مخاطبان است؛ تا جایی که توانسته خود الگویی از برنامه ی هویت ساز و شاد به دور از تمسخر و لودگی باشد. البته همان طور که گفته شد با بررسی این برنامه از دیدگاه های مختلف می توان انتقادات متفاوتی نیز به آن وارد کرد اما موفقیت این سریال و وجوه مثبت آن توان جبران این نواقص را دارا ست؛


متاسفانه در کمال تعجب شاهد آن هستیم که یکی از نقاط قوت برنامه که توجه به اقوام مختلف علی الخصوص مردم خطه مازندران است از دید عده ای محدود تبدیل به نقطه ضعف این سریال می گردد؛  جالب آنکه یکی دو تن از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی نیز مصاحبه های شدید الحنی را علیه این سریال کرده و برخی رسانه های محلی نیز به انتقاد از این سریال پرداخته اند. یقینا عرصه نقد و تضارب آرا از حقوق حقه هر مخاطبی است و بستر آن برای مردم فراهم است اما این امر وقتی منجر به حرکت های بعدی از جانب برخی مسئولین دولتی و یکی دو نماینده از جناحی خاص می گردد، بیش از پیش تعجب برانگیز می شود. جالب اینجاست که پس از فراخوان های متعدد تنها جمعی 50 نفره مقابل استانداری تجمع می کنند و مسئولین محترم این مطالبه را خواسته مردمی دانسته و تمام هم خود را در توقف پخش این برنامه نهاده اند.


یقینا فضای اردو کشی روش مناسبی برای به کرسی نشاندن نظرات  نیست حال آنکه این امر نیز محقق نشده است و بهتر است مسئولین محترم منطقه گوشه چشمی هم به نظر سنجی های مردمی  که از هم وطنان علی الخصوص مردم شریف مازندران تهیه گشته داشته باشند، چرا که سریال پایتخت بنا بر آمار ها جز سریال های محبوب سیما نه تنها در این عید نوروز بلکه در طول سریال های نوروزی تمامی سالها بوده و همین که سری سوم این سریال نیز مورد استقبال مردم قرار میگیرد خود محکم ترین گواه این مدعاست. آیا واقعا آسیب شناسی مسئولین محترم آن قدر دقیق و عادلانه بوده که بدون قضاوت جامع حکم به ادامه بازپخش سریال می دهند و نظرات مردم را در این قضاوت دخالت نمی دهند،


اما ای کاش مسئولین محترم دولتی استان اندکی سعه صدر بیشتری در ورود این چنینی به موضوع از خود نشان می دادند. همان طور که شاهد هستیم نا آرامی های منطقه تماما ناشی از حربه دشمن در ایجاد تفرقه و اختلاف در میان اقوام و ادیان مردم است تا آنها را از مشترکات شان در دین و فرهنگ و ملیت به سمت افتراق های حاشیه ای سوق دهند. یقینا کشور ما نیز همواره در معرض این آسیب هست. بهتر است نمایندگان محترم با هوشمندی و تامل بیشتری دست به چنین اقدامات خودساخته ای بزنند تا خدای ناکرده آب به آسیاب بدخواهان نریزند کما اینکه رسانه های بیگانه مترصد چنین فرصتی بوده و از دلسوزی این نمایندگان و مسئولین محترم سوء استفاده کرده و به تکمیل پازل خود پرداختند.


در حالی که سریال پایتخت با ورود خط شکنانه به این عرصه سعی در برقراری عدالت رسانه ای داشته و با ترویج فرهنگ اصیل مردم خطه شمال و نمایش هنرمندانه نوع دوستی و خون گرمی آنها و توجه ویژه به انسجام خانواده و روابط فامیلی در کنار نقاط قوت دیگر آن یک نمونه سریال موفق بوده،  به جای آنکه مورد حمایت مسئولین محلی واقع گردد به خاطر برخی اغراض سیاسی آگاهانه یا ناآگاهانه مورد بی مهری واقع می شود.


جالب اینجاست که ادله منتقدین در حد انعکاس نادرست آداب و رسوم خطه شمال و یا بی هدفی سریال و اسراف بیت المال دانسته شده. اما صدور حکم توقیف سریال و محکوم کردن مسئولین رسانه و چنین مجازات سنگینی هیچ همخوانی با هم ندارند. جای تعجب است از مسئولین محترمی که در فضای فرهنگی تا کنون حتی یک مصاحبه مکتوب از آنها به چشم نمی خورد چگونه نسبت به عرصه هنر احساس دغدغه کرده اند و چنین مطمئن دست به انتقاد و صدور حکم می زنند. یا آیا اگر تامین مالی چنین سریالی با چنین سطح بالایی از رضایت مندی مخاطبین اسراف بیت المال است، چرا مسئولین محترم تا کنون نسبت به صرف هزینه های کلان در برخی وزارت خانه ها و بنیاد های سینمایی برای برخی فیلم های بی محتوا و روشنفکر پسند که از حداقلی از مخاطب مردمی نیز برخوردار نیستند و بعضا هیچگاه به اکران هم نمی رسند اعتراض نمی کنند. حال انکه یک نهاد بخش خصوصی نیز تامین مالی این سریال را عهده دار گشته.


چرا نمایندگان محترم به چندین فیلم سینمایی تولید شده که مردم غیور و زحمت کش خطه شمال را به صرف افرادی عامی و کم سواد که نهایت اعتبار آنها کلید داری از ویلای ثروت مندان تهرانی و کلفتی آنها بوده است اعتراضی نکردند. جالب آنکه گویا این موفقیت آنچنان به کام برخی تلخ آمده و تخریب صدا و سیما برای برخی آنچنان واجب موکد گشته که این سریال را مخرب تر از عملکرد استعمارگران غربی در غارت آفریفا می دانند! آیا چنین هجمه ای منصفانه است؟ آیا این از تشبیه عملکرد صدا و سیما به استعمارگر و مردم اقوام به افراد مستعمره و برده چیزی جز کف و سوت رسانه های خارجی را نصیب کشور می کند.؟ آیا استعمار فرانو سودایی جز محو خرده فرهنگ های بومی و حرکت به سمت دهکده جهانی را دارد؟ آیا همچنان بر مسیر انصاف هستیم؟


آیا پرداخت هنری به بحث خانواده و فضای صمیمیت آن که سالهاست از تولیدات سینمایی ما رخت بربسته شایسته تقدیر و چشم پوشی از برخی نواقص احتمالی نیست؟ آیا بهتر نیست به جای تخطئه، تولید چنین سریال هایی مورد حمایت واقع گردد تا فرهنگ اصیل و سبک زندگی تمامی اقوام کشور به معرض نمایش گذاشته شود؟ آیا بهتر نیست نمایندگان و مسئولین محترم به جای حساسیت های القایی این چنینی، نسبت به گسست های فرهنگی و هجمه های رسانه های بیگانه بر فرهنگ و هنر اصیل ایرانی-اسلامی حساسیت به خرج دهند


یقینا انتقاد کردن حق هر مسئولی و هر شخصی می باشد اما نشستن در کرسی قضاوت و صدور حکم یک جانبه و نادید گرفتن نظر متخصصین رسانه و فرهنگ و بالا تر از آن مردم ایران و ذبح دستاورد های فرهنگی کشور در لا به لای دعوا های سیاسی شایسته مسئولین محترمی که در نظام جمهوری اسلامی مشغول به خدمت اند نمی باشد و جا دارد در این گونه اعمال و رفتار های عجولانه تجدید نظر گردد.


جان کلام آنکه، تصویری که این سریال در انعکاس فرهنگ و اصالت اقوام ایرانی نمایش می دهد، زلال تر از آن است که عده ای سیاست باز با گل آلود کردن آن در فضای رسانه ای، به ماهیگری بپردازند.



یادداشت: هادی سلیمی - خبرگزاری فارس

لبخند تنها گلی است که خار ندارد .
-------------------------------------------------

 

پنج شنبه 14/1/1393 - 16:26 - 0 تشکر 688225

سلام

تشکر بابت ثبت این نقد. خیلی عالی بود.

به نظر من این سریال حرف برای گفتن زیاد داشت. تکه کلام ها، لهجه اشون، رفتار یکایک بازیگرها با هم، و موضوعات مطرح شده مشخصه که کلی فکر و هدف پشتش بود. موضوعاتی مثل توجه به محیطبانان و مظلومیت و سختی کارشون با حرفهای بهبود تو مراسم رونمایی باعث شد هربار به نویسنده و کارگردان این سریال آفرین بگم.
نگرانی نقی و بهبود برای سلاکتی متقابل هم برای همه جالب بود، درحالیکه تو کل سریال، و تو پایتختهای 1 و 2 دشمنی ظاهریشون رو میدیدیم.

حضور بابا پنجعلی با اون مریضی اش، با احترامی که از طرف نقی و سایر افراد فامیل داشت، این درس رو داشت که سالمندان ِ ما، همون بابا و مامان هایی هستند که ما رو به این مرحله رسوندند، و حق ِ تمسخرشون رو نداریم، حق نداریم از مریضیشون خجالت بکشیم، حق نداریم به سرای سالمندان بسپریمشون، برخوردهایی که امروزه شاهدش هستیم.

مهمان نوازیشون نسبت به اوس موسی خیلی قشنگ بود. اینکه درحالیکه خودشون خونه نداشتن اما ازش نگهداری کردند.

نمایش اعتقادات تو این سریال چیز جدیدی بود. همیشه فیلمها و سریالهایی دیدیم که بازیگراش یا مسیح مقدسن یا یزید! یا این وری یا اون وری. این سریال یه زندگی عادی رو نشون میداد. نماز میخوندن، حلال و حروم رو رعایت میکردند ، به خانواده محبت و احترام داشتند، در عین حال خطا و اشتباه هم میکردند.

به عنوان یه غیرمازندرانی، از دیدن این سریال، احترام و شناختم نسبت به مردم مازندران بیشتر شد، حداقل تو اطرافیان بنده کسی از این سریال برداشتی مبنی بر تمسخرشون نداشت!

تشکر

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.