داش های قدیم. یک راه آشتی داشتند. لذا چون یک راه آشتی داشتند، موفق به توبه میشدند، عاقبت بخیر می شدند، چون یک حساب جاری با خدا داشتند. یک رابطه کوچکی با خدا داشتند.ماه رمضان، محرم و صفر عرق نمی خوردند. نا اهل هایمان به از اهل های حالا بودند.
عقیده ای که نا اهل های قدیم داشتند از ما بهتر بود. حسن خان بابایی مشروب خورده بود مست بود . روضه خوان آمد رد شود دولا شد، پنج زار به او داد، گفت: روضه بخوان. گفت: اینجا صندلی نیست. خم شد گفت: بشین روی من! زار زار گریه میکرد. درحالی که مست بود. روضه خوان روضه می خواند: صلّی الله علیک یا اباعبدلله، او اشک می ریخت!. اینها توبه می کردند. برای همین که یک حساب جاری با خدا داشتند، عاقبت بخیر می شدند.
امام حسین (ع) دستشان را می گرفت و نجاتشان میداد. این که میگویند: «إنّ الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة»، امام حسین چراغ هدایت است و کشتی نجات است، برای همین است. خیلی از عرق خورها را ما یادمان هست قدیم، توبه میکردند.محرم و صفر که میشد سینه می زدند، پیراهن سیاه می پوشیدند، بعد هم توبه میکردند. ما خیلی دیدهایم از این آدمها که نا اهل بودند. عقیده ای که آنها داشتند ما نداریم.
اول محرم پیراهن سیاه می پوشید، لب به مشروب نمی زد، سینه می زد.یک رابطه کوچکی داشتند با خدا، یک ارتباطی، یک حساب جاری. دیدهاید اینهایی که با بانک حساب جاری دارند؟ یک پول کمی هم ته حسابش هست ولی باز هم اگر پول بخواهد بانک به او می دهد.چون حساب جاری دارد بانک او را می شناسد. با خدا هم اگر کسی حساب جاری داشته باشد مثل داش ها و عرقخورها عاقبت بخیر میشود
منبع:جام