• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن اجتماعي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
اجتماعي (بازدید: 2806)
سه شنبه 17/10/1392 - 13:16 -0 تشکر 679389
ارتباط فرهنگ عامه با فرهنگ عمومی

www.iranpress.ir/farhang/template1/News.aspx?NID=122
نویسنده : دكتر سید احمد حسینی كازرونی

فرهنگ ( با گاف فارسی ) بر وزن فرهنج : علم و دانش ، ادب ، بزرگی ، سنجیدگی ، از : فر( پیشاوند ) + هنگ ( از ریشه Thang اوستایی به معنی كشییدن ) .

فرهنگ و فرهختن : در مفهوم مطابق است با educat و edure لاتینی به معنی كشش و كشیدن و نیز به معنی آموزش . تعلیم و تربیت ( در زباها ی اروپایی ، education و eduquer در پهلوی farhang . فرهنج .

نیست فرهنگی اندرین گیتی

كه نیاموخته از شه آن فرهنگ

نام مادر كیكاووس . شاخ درختی كه در زمین خوابانیده و از جای دیگر، سر برآورده . كاریز آب .

فرهنج : بروزن شطرنج به معنی علم ، فضل ، دانش ،عقل و ادب . كتابی را گویند كه مشتمل باشد برلغات فارسی . نام دوایی است و ...

فرهنگ (ف ) ( اِ ) مركب از فر» كه پیشاوند است و «هنگ» از ریشه ثنگ (Thang ) اوستایی به معنی كشیدن و فروهختن و فرهنگ . هر دو مطابق است باریشه « ادوكا » (educa ) (education ) و «ادور » edure ) ( درلاتینی كه به معنی كشیدن و نیز به معنی تعلیم و تربیت است .

به معنی فرهنگ است كه علم ، دانش و ادب باشد .

فلكلر . فولكلر . فولكلور . ( ف ـ ل)( folkore ) مأخذ از فرانسه . از تركیب فلك(folk) به معنی توده و« لور »( (loreبه معنی دانش . علم به آداب و رسوم توده مردم ، افسانه‌ها و تصنیفهای عامیانه . توده‌شناسی ( فرهنگ فارسی معین)، فرهنگ عامه، مجموعه عقاید، اندیشه‌ها ،قصه‌ها ، آداب و رسوم ، ترانه‌ها و هنرهای ساده و ابتدایی یك ملت .

واژه فرهنگ از دو جزء « فر » و « هنگ » تركیب شده است « فر » هم به گونه یك واژه مستقل و هم به گونه یك پیشوند ، و «هنگ » تنها به گونه یك واژه مستقل در زبان و ادب فارسی به كار رفته‌اند . « فر» به عنوان یك واژه مستقل ، چند معنی دارد كه متداولترین آنها ، شكوه ، شأن و منزلت است و به عنوان پیشوند به معنای بالا و بر ، پیش و بیرون است .

«هنگ » نیز در زبات فارسی ، چند معنی دارد كه عامترین آن ، كشیدن ، فرهختن ، سنگینی و وقار است . پس معنای تحت الفظی واژه فرهنگ ، بروبالا یا بیرون كشیدن است .

سه شنبه 17/10/1392 - 13:16 - 0 تشکر 679390

معنای فرهنگ در زبان فارسی


واژه فرهنگ از دیرباز در آثار نظم و نثر فارسی با معانی و مفاهیم گوناگون به كار رفته است. از معانی مشهور و عام آن، دانش وادب، آموزش و پرورش، هنری و معرفت، تأدیب، كتاب لغت یا واژهنامه و دائره المعارف است .


فرهنگ به معنای « كالچر » انگلیسی از مفاهیم تازه‌ای است كه در آغاز قرن چهاردم ( ه. ش) درزبان فارسی راه بافت و به كاربرده شد.

سه شنبه 17/10/1392 - 13:17 - 0 تشکر 679391

تعریف فرهنگ از دیدگاه مردم‌شناسی


در مردم شناسی دو اصطلاح « فرهنگ » و « تمدن » تقریباً به یك معنی و مفهومبه كاربرد ه می‌شود . ادوار تایلور مردم شناس انگلیسی ، نخستین بار د رسال 1865 میلادی، اصطلاح فرهنگ را در كتابش به نام پژوهش‌هایی در تاریخ ابتدایی نوع بشر و توسعه تمدن به كار برد و در سال 1871 میلادی ،آن را از دیدگاه اجتماعی و مرم شناسی در كتاب مشهور خود « فرهنگ ابتدایی » چنین تعریف و توصیف می‌كند :


فرهنگ یا تمدن، مجموعة پیچیده ‌ای از معرفت، عقاید، هنر، اخلاقیات، قوانین، آداب و همه قابلیتها و عادات دیگری است كه انسان، چون عضوی از جامعه آنها را می‌آموزد »


تعریف تایلور از فرهنگ در حدود 130 سال پیش، تعریفی تازه و ابداعی بود. تا چند دهة پیش، بیشتر دانشمندان و محقّقان اجتماعی ، این تعریف را پذیرفته بودند ، به فرهنگ و مفهوم آن با دید تایلور می‌نگریستند. در نیم قرن اخیر ، بیش از 300 گونه تعریف مختلف از فرهنگ و تلقینهای گوناگون از آن، دانشمندان و پژوهشگران اجتماعی را برآن داشته كه هر گاه بخواهند در باره یك جامعه یا قوم و فرهنگ آن، كتابی بنویسند قبلاً تلقی و برداشت خود را از مفهوم فرهنگ در دیباچه و آغاز كتاب بیاورند.

سه شنبه 17/10/1392 - 13:18 - 0 تشکر 679392

عریف كلّی فرهنگ


به طور كلّی، فرهنگ همه فعالیتها و صورتهای رفتار غیر غریزی انسان است كه از راه آموزش كسب و در « همنوایی » با « هنجارهای » پذیرفته در جامعه برای حفظ بقا ادامه نسل و نظم امور اجتماعی « انگاربندی » شده است . به عبارتی دیگر، فرهنگ ، همه « نهادها، فنون، هنرها، رسوم و سنتها ادبیات و اعتقادات یك قوم را كه در جریان آموزشی گوناگون از نسلی به نسل دیگر انتقال می‌یابد ، در بر می‌گیرد . با این تعریف ، می توان فرهنگ را « میراث اجتماعی » با پیوند ها و همبستگی های قومی در یك جامعه دانست .


نخستین بار ، آمبرویز مورتن » در سال 1885 میلادی ، آثارباستانی و ادبیات عامه را «folk_lore » نامید، یعنی دانش عوام، در آلمان ،هلند و كشورهای اسكاندیناو، لغت «volksund » معادل آنرا پذیرفتند . اما در كشورهای لاتینی زبان ، ابتدا مقاومت بیشتری نشان دادند و پس از كشمكشها و وضع لغات بالاخره به این نتیجه رسید كه فولكلر جامع‌ترین لغتی است كه شامل تمام دانش عوام می‌شود. و مشتقات ایت لغت را وارد زبان خود كردند . در برابر « فرهنگ عمومی» رسمی و استادانه وجود دارد، به این معنی كه مواد « فولكلر درنزد ملتهایی یافت می‌شود كه دارای دو پرورش باشند . یكی مربوط به طبقه تحصیل كرده و دیگری مربوط طبقه عوام .


مثلاً در هند و چین ، فولكلر وجود دارد ، اما نزد قبایل وحشی استرالیا كه نوشته و كتاب نداردند ، فلكلر یافت نمی‌شود .


به موجب تعریف « سن تیوز » ، فولكلر به مطالعاتی زندگی توده عوام در كشورهای متمدن می‌پردازد :


فرهنگ عمومی ، آشنایی به پرورش معنوی اكثریت است در برابر پرورش مردمان تحصیل كرده در میان یك ملت متمدن .


ابتدا محققین «فلكلر » را فقط ادبیات عامه می‌دانستند ، مانند قصه ها ، افسانه‌ها ، آرزوها ، ترانه‌ها، مثلها، متلها، معماها و غیره


اما كم كم تمامی سنتهایی كه افواها « آموخته می‌شود و آنچه مردمان در زندگی خارج از دبستان فرا می گیرند ، جزو آن گردید. چندی بعد جستجو كنندگان اعتقادات و اوهام ، پیشگویی راجع به وقت ، نجوم ، تاریخ طبیعی ، طب و آنچه دانش عمومی نامیده می‌شد مانند گاهنامه ، سنگ شناسی ، جانور شناسی و داروهایی را كه عوام به كار می‌بردند به این علم افزودند . سپس اعتقادات و رسومی كه وابسته به هر یك از مراحل گوناگون زندگی مانند تولد، بچگی، جوانی، زناشویی، پیری، مراسم سوگواری، جشنهای ملی، مذهبی و عاداتی كه مربوط زندگی عمومی می‌شود از جمله تمام پیشینه ها و فنون توده ، جزو این علم به شمار می‌آید ، زیرا هر پیشه‌ای، ترانه‌ها، اوهام و اعتقادات مربوط به خود را دارد. مثلاً فولكلر شكار، از ماهیگیری جداست و هرشغلی ممكن است نزد محقق این فن از ویژگیهای بهره‌مند باشد. همچنین، كتابهایی كه از دست عامه و مردم بیرون آمده مانند بهرام و گل اندام، خاله سوسكه، عاق والدین و غیره باید جمع‌آوری و مطابق تاریخ، طبقه بندی شود.


هنر و ادبیات عامه به منزله مصالح اولیه، از بهترین شاهكارهای بشر بشمار می‌آید. بویژه ادبیات، هنرهای زیبا، فلسفه و ادیان مستقیماً از این سرچشمه سیراب شده و هنوز هم می شوند .


این سرچشمه افكار عمومی كه نسلهای پیاپی همه اندیشه‌های گرانبها ، عواطف ، نتایج‌فكر ، ذوق و آزمایش خود را درآن ریخته اند ، گنجینه زوال ناپذیری است كه شالوده آثار معنوی و كاخ با شكوه زیبائیهای بشریت بشمار می‌آید .


ترانه‌های عامیانه ، آواز ها و افسانه‌ها، نماینده روح هنری ملت می‌باشد و فقط از مردمان گمنام بی‌سواد بدست می‌آید . اینها صدای درونی هر ملتی است و در ضمن سرچشمه الهامات بشر و مادر ادبیات و هنرهای زیبا محسوب می‌شود. به همین مناسبت، امروزه در كشورهای متمدن، اهمیت خاصی برای فولكلر قائل می‌باشند. شاید ایرانی تحصیل كرده، به زندگی اجتماعی اروپائیان بیش از وطن خود آشنا باشد . دراین حال چگونه می‌تواند اظهار وطن دوستی كند ؟ حال آنكه از رموز زبان ،ترانه‌ها ، قصه‌ها ، اعتقادات ،اندوه و شادی و به طور خلاصه از زندگی مادی و معنوی هم میهنان خود آگاه نیست و نمی تواند با آنها همدردی داشته باشد و یا دردهای آنان را چاره كند .

سه شنبه 17/10/1392 - 13:19 - 0 تشکر 679393

فرهنگ عامه ( عمومی ـ همگانی )


فرهنگ عمومی یا فولكلر » یكی از اجزای سازنده فرهنگ است . همه فرهنگهای شناخته شده در جهان ، چه در جامعه‌های ابتدایی و روستایی كه تكنولوژی « و ابزار كار ساده و ضعیف دارند وچه در جامعه‌های پیشرفته و صنعتی كه از تكنولوژی پیچیده و ابزار نیرومند برخوردارند ، واجد فرهنگ عامه می‌باشد و صورتهایی از آن را به كار می‌برند.


فرهنگ عمومی ، جزیی از سنتهای آموخته انسان و از میراث اجتماعی جامعه اوست . بعضی ، ادبیات شفاهی را فرهنگ عامه و خود فرهنگ عامه را مقوله ادبی یا هنری فرهنگ پنداشته اند . برخی دیگر ، همه آداب و رسوم ، سنتها ، آیینها و جشنها ، ادب و هنر را در جامعه ابتدائی و روستایی و بازمانده آنها را در جامعه‌های پیشرفته صنعتی كه به صورت شفاهی منتقل می‌شود، فرهنگ عامه دانسته‌اند .


قسمت عمده زندگی روزانه ما از عاداتی كه به ارث برده‌ایم تشكیل یافته و سرچشمة آنها ملی نیست ، بلكه بشری می‌باشد ، زیرا تظاهرات گوناگون زندگی عامّه، حاكی از عمومیت و قدمت است. این عادات هر جا كه بشر هست، خودنمایی می‌كند و می‌توان حدس زد كه تمام آنها از ابتدای بشریت آغاز می‌شود و یا لااقل مربوط به دوره‌های بسیار باستانی است.


ابزارهای یكسان كه در مناطق گوناگون پیدا شده است نه تنها دلیل ارتباط اقوام است، بلكه مؤید این نظر می‌شود كه همه آنها از ابزارهای ماقبل تاریخ منشعب شده است . عادات و سوم نیز از همین قرار است .


خوش آمد گفتن به كسی كه عطسه می‌كند در همه سرزمینها و بین همه قبایل مرسوم می‌باشد . آتش كردن به وسیله سایش چوب در سرتاسر سرزمین معمول بوده است . ادبیات عامه چه از حیث موضوع قصه‌ها و ترانه‌ها و چه از جنبه های دیگر ، عمومیت محصول زندگی توده را می‌رساند . اغلب در كشورهای دور از هم كه به هیچ وجه ، وسیله ارتباط بین افراد آن وجود نداشته ، اشعار عامیانه‌ای هست كه از حیث مضمون و آهنگ ، همانند می باشند


از مقایسه تمام قصه‌های ملتهای گوناگون كه در سرتاسر زاد بوم نژاد هند واروپای وهمچنین میان نژادهای سرخ و سیاه رواج دارد، چنین برمی‌آید كه بسیاری از آنها با جزیی تغییر در همه جا یافت می شود . چوپان اسكاتلندی ، ماهیگیری سیسیلی ، دایه ایرانی ، برزگرهندی و شتر چران عرب كه ممكن است بی‌سواد و نادان باشند و هرگز راجع به یكدیگر چیزی نشنیده‌اند، یك وجه مشترك دارند و آن عبارت از قصه‌های عجیب و یا خنده آوری است كه گاهی ساختمان ظاهری آنها فرق می‌كند ولی موضوع آنها همه جا یكی است . مثلاً قضیه «ماه پیشانی » ایرانی با جزیی تغییر نزد فرانسویها ، آلمانیها و ایرلندیها وجود دارد و از حیث موضوع، با قصه نروژی نزدیكتر می‌باشد. این اختلاف كوچك در مضمون یك قصه كه از نواحی مختلف یك كشور جمع‌آوری شود نیز مشاهده می‌گردد. به همین مناسبت، چنین تصور، كرده‌اند كه تركیب اولیه ترانه‌ها ، قصه‌ها و اعتقادات بشر به زمانی می رسد كه خانواده‌های گوناگون این ملل باهم می‌زیسته وهنوز از یكدیگر جدا نشده بودند . شالوده مذاهب اولیه و پرسشهای مردم به طور خلاصه از سه سر چشمه ، ناشی می‌شده است : پرستش مردگان ، پرستش طبیعت و موجودات آن .


رسوم و جشنهای موسمی كه مربوط به پیوند بین انسان و طبیعت می‌شود ، رابطه میان ستارگان و فصلها كه تأمل احوال ملتهای گوناگون در طبیعت بدست آمده است . از این رو عادات ، آداب و اعتقدات ما نه تنها از جانب پدر ویا كسانی كه در سرزمین هم‌نژاد نیاكان می‌زیسته‌اند به ما رسیده بلكه از تمامی نژادهای دیگر، این عادات واعتقادات را گرفته‌ایم. فولكلر، دشمنی با بیگانگان را زائل می‌كند و همبستگی نژاد بشر را نشان می دهد . از این قرار ، اساس زندگی افراد مردم ، عمومیت دارد ، ولی مطلب مهم دیگر این است كه این اساس مشترك به زمانهای ماقبل تاریخ می رسد .


فولكلر، علم نوزادی است ولی جمع‌آوری مصالح آن ، بسیار لغزنده و دشوارمی‌باشد. زیرا این گنجیه ، فقط از محفوظات اشخاص بی‌سواد و عامی به دست می‌آید و وابسته به پشتكار و همتی است كه اهالی تحصیل كرده یك ملت از خود نشان بدهند، زیرا هر گاه در جمع‌آوری آن مسامحه و غفلت شود ، بیم آن می‌رود كه قسمت عمده فرهنگ مردمی فراموش گردد.

سه شنبه 17/10/1392 - 13:19 - 0 تشکر 679394

عریف و قلمرو فلكلر


با این كه حدود 150 سال از گزینش اصلاح «فلكلر » و معرفی آن به جهان علم و ادب می‌گذرد ولی هنوز در طول این مدت ، تعریف « فلكلر » روشن نشده و میان دانشمندان اجتماعی و « فلكلریستها » درباره آن بحث و گفتگو و اختلاف سلیقه وجوددارد . « فلكلر » هم به بخشی از عناصر و مواد فرهنگ و هم به دانشی كه این مواد فرهنگی را بررسی و تحلیل می كند،اطلاق می‌شود . در این كه «فلكلر » جزیی از فرهنگ و پاره تكمیلی آن است ، میان صاحب نظران اختلافی وجود ندارد، ولی در این كه فلكلر ، كدام یك از جنبه‌ها و مواد فرهنگی را در بر می گیرد، میان آنها اختلاف رای و عقیده وجود دارد .


فولكلریستها در تعریف فولكلر ، توافق كامل ندارند . نه تنها فولكلریستها كشورهای مختلف جهان ، تلفیقها و برداشتهای گوناگونی از فلكلر و مفاهیم آن دارند ، بلكه فلكلوریستهای یك كشور نیز نظرها و توصیه‌های مختلفی از فلكلر و دانش آن دارند.


در كتاب « لغتنامه استاندارد فولكلر ، اسطوره شناسی و افسانه » بیست و یك تعریف از فئلكلر مضبوط است علمای اجتماعی ، بویژه مردم شناسان ، فولكلر را جزیی از فرهنگ قومی و مقوله هنری یاادبی آن و شكلی از تعابیر زیبا شناسانه در میراث اجتماعی جامعه می‌پندارند. این گروه ، ادبیات نوشته یا روایاتهای سنتی مانند اسطوره‌ها ، قصه ها ، افسانه‌ها، مثلها ، ترانه‌ها ،افسونها ، معماها و صورتهای دیگر ادبیات شفاهی را فولگلر می‌دانند و آیینها ، جشنها ، مناسك و شعائر مذهبی و غیر مذهبی ، بازیهای سنتی ، هنرها، دست ساخته‌ها و دست بافتها و معتقدات مردم را از فولكلر جدا و از اجزای دیگر فرهنگ می‌انگارند . « ویلیام باسكام » یكی از مردم شناسان امریكایی، قلمرو فولكولر را به « هنر شفاهی » محدود میكند .از فرهنگ ، تنها اسطوره‌ها ، افسانه‌ها ، و قصه‌ها ، ضرب‌المثلها، چیستانها، ترانه‌ها، تصنیفها را در همه جوامع، چه ابتدایی و چه پیشرفته و صنعتی ، فولكلر می خواند . « باسكام » هنرهای تجمسمی و نمایشی ، موسیقی ، پوشاك ، پزشكی ، رسوم و معتقدات اقوام را جزء « هنرهای شفاهی »یا فولكلر بشمار نمی‌آورد ، و آنها را اجزایی از فرهنگ اقوام می‌داند كه وظیفه مردم شناس یا مردم نگار است كه آنها را مطالعه و بررسی كن . تعبیر « باسكام » از فولكلر به هنرهای شفاهی » كاملاً با تلقی دیگران از آن به «ادبیات عامه » تطبیق می‌كند .بعضی دیگر، دامنه فولكلر و قلمرو و تحقیق آن را وسیعتر دانسته ، به آن «فرهنگ قومی »یا « فرهنگ عامه » كه همه عناصر و پدیده‌های فرهنگ ابتدایی یاروستایی را شامل می‌شود، اطلاق كرده‌اند در این گروه از دانشمندان و صاحب‌نظران، همه سنت‌ها و آداب ورسوم اقوام ابتدایی و روستایی یا بازمانده آنها را در جامعه‌های پیشرفته صنعتی كه شفاها منتقل می‌شود ، فولكلر دانسته اند.


«گریستن سن » ایران شناس دانماركی ، اصطلاح فارسی « علم انتقال عوام » را در برابر كلمه «فولكلر » انتخاب و در مقاله‌ای زیر همین عنوان ، آن را چنین تعریف كرده است :


« از علومی كه در این قرن اخیر در فرنگستان نشو ونما یافته ، یكی هم علم اساطیر و به عبارت دیگر ، علم انتقال افسانه‌ها در میان عوام است .این علم عبارت است از تبع عادات آیین های قدیم ، عقاید باطل ، خرافات وسواس ، و رسوم روزهای عید و همچنین تحقیق كردن حكایات ، افسانه‌و روایتهای افسانه آمیز قدیم ملتهای دنیا »


این موضوعات، جزئیات مهم حیات و تمدن پیشین ملتهای مختلف را كه در كتب تاریخی ، محافظت نشده است ، برای ما روشن و آشكار می‌سازند، زیرا كه این گونه عادتهای و مراسم خیلی پایدار بوده و قرنها بلكه هزاران سال نیز پاینده خواهند بود . بویژه وقتی كه معنی مذهبی و حكمت اصلی آن عادتها از میان رفته و فراموش شده باشد .

سه شنبه 17/10/1392 - 13:19 - 0 تشکر 679395

زمینه اجتماعی فلكلر


چون فولكلر پدیده‌ای مستقل و جدا از فرهنگ و جامعه نیست لذا ماهیت آن به زمینه فرهنگی و اجتماعی آن وابسته است . زمینه فرهنگی یا اجتماعی فولكلر ممكن است كیفیت جغرافیایی ، زبانی ، قومی یا شغلی داشته باشد . فولكلر در زمینه اجتماعی یك جریان ارتباطی است كه در آن ، گویندگان نقل و شنوندگان نقل ، با واسطه نقل به یكدیگر می‌پیوند و یك رشته ارتباطی برقرار می‌كنند . این جریان ارتباطی فقط در یك گروه كوچك یا برزگ باشد بوجود می‌آید . این گروه اجتماعی می تواند یك خانواده ، یك دسته دوره گرد ، مجموعه كارگران یك كارخانه، یك روستا و حتی یك طایفه یا ایل باشند . هر یك از این گروهها یا واحدهای اجتماعی ، سنتها وویژگیهای دارند كه ممیز آنهاست .

سه شنبه 17/10/1392 - 13:19 - 0 تشکر 679396

بعد زمانی فولكلر


فولكلر در زمینه بعد زمانی باید در زیر سنگ آسیای زمان ، خرد و نرم شود .و با گذشت زمان ، از طریق واسطه‌های انتقال شفاهی یعنی فرد و جمع ، نسل به نسل بگذارد و ادامه یابد .


تاریخ حیات فولكلر . قدمت و كهنگی عناصر آن تنها عامل برای تشخیص ماهیت آن نیست هستی كنونی فلكلر نیز ماهیت و چگونگی آن را نشان می دهد . مثلاً یك شعر مردم پسند یا یك شوخی یا یك طنز و لطیفه سیاسی و اجتماعی كه در زمانی مناسب با وضع و موقعیت خاص آن زمان وجامعه در میان گروهی اجتماعی با طرزی هنرمندانه ساخته و بكار برده می‌شود، فلوكلر است .مهم نیست كه از چه تاریخ ،این شعر یا شوخی بدین گونه بكارفته یاسابقه تاریخی و خصوصیت سنتی آن به چه زمانی می‌رسیده است.

سه شنبه 17/10/1392 - 13:20 - 0 تشکر 679397

واسطه انتقال فولكلر


فولكلر در زمینه واسطه انتقال ، كیفیت شفاهی می‌یابد . اغلب دانشمندان و فولكلر شناسان جهان به عقیده دارند كه عناصر فلكلری یا صورتهای گوناگون آن باید غیر مكتوب و زبانگرد و شفاهی باشند و از شخصی یاگروهی به شخص یا گروهی دیگر ، نسل به نسل ، بی‌واسطه هر گونه متن نوشته به طور شفاهی تقلید و منتقل شوند...

سه شنبه 17/10/1392 - 13:20 - 0 تشکر 679398

فولكلر در رابطه با مردم شناسی


فولكلر ، یك همبستگی دو گانه با علوم انسانی و علوم اجتماعی دارد . در میان رشته‌های مختلف این علوم ، فلوكلر بیشتر با مردم شناسی فرهنگی یا مردم شناسی اجتماعی ـ كه به تحقیق نهادها ، نظامها ، فنون ،آداب و سنتها و... اقوام زنده جهان می‌پردازد – و به زبان شناسی اجتمعی وابسته است . وقتی می‌گوییم كه فلكلر، جزء و پاره ای از فرهنگ است ، پس ضرورتاً در سلك موضوعات مورد تحقیق مردم‌شناسی قرار می‌گیرد هر تحقیق مردم نگارانهای كه فلكلر یا قوم یا جامعه را دقیقامورد بررسی قرار ندهد ، توصیف و تحقیقی ناقص از فرهنگ آن قوم و جامعه ارائه خواهد داد...

سه شنبه 17/10/1392 - 13:20 - 0 تشکر 679399

نقش فولكلر و اهمیت بررسی و گردآوری آن


فرهنگ عمومی برای تصدیق و تجویز نهادهای دینی ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی ومعتبر ساختن نقش و وظیفه آنها درجامعه بكار می‌رود. فرهنگ عمومی در انتقال معلومات ارزشها، ویژگیها و تدبیرهای آموزشی یك نسل به نسل دیگر، نقش و وظیفه مهمی به عهده دارد. فرهنگ عمومی با انتقال این معرفتها به پایداری و دوام فرهنگ و القای آداب و معیارهای اخلاقی و مشتركات جمعی به افراد جامعه كمك می‌كند .

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.