• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 3892)
چهارشنبه 27/9/1392 - 10:40 -0 تشکر 676420
دعا و توسل

 
مقدمه
پرسش‏ گرى از آغاز آفرینش انسان، رخ‏ نمایى كرده؛ بر بال سبز خود، فرشتگان را نشانده؛ بر برگ زرد خود شیطان را افشانده و در این میان، مقام آدمیت را نشان داده‏ است. آفتاب كوفه چه زیبا فرموده است:
«مَن اَحسَنَ السؤال عَلِمَ» و «من عَلِمَ اَحسَنَ السؤال».
هم سؤال از علم خیزد هم جواب
همچنانكه خار و گُل از خاك و آب
آرى! هر كه سؤال‏ هایش آسمانى است، دانش و بینش پاسخش خواهد بود. پویایى و پایایى «جامعه» و «فرهنگ»، در گرو پرسش‏ هاى حقیقت طلبانه و پاسخ‏ هاى خِردورزانه است.
از افتخارات ایران اسلامى، آن است كه از سویى، سرشار از جوانانى پاك دل، كمال خواه و پرسش‏ گر است و از دیگر سوى، مكتبى غنى دارد كه معارف بلند آن، گوارا نوش دل‏ هاى عطشناك پرسش‏ گر و دانش‏ جو است.
اداره مشاوره و پاسخ معاونت مطالعات راهبردى نهاد، محفل انسى فراهم آورده است، تا ابر رحمتِ پرسش‏ ها را به «زمین اجابت» پذیرا باشد و نهال سبز دانش را بارور سازد. اگر بتوانیم سنگ صبور جوانان اندیشمند و بالنده نسل انقلاب باشیم، به خود خواهیم بالید.
این اداره داراى هشت گروه علمى و تخصصى، به شرح زیر است:
1. گروه تفسیر، علوم قرآن و حدیث شناسى؛5. گروه تربیتى و روان شناسى؛
2. گروه احكام و مسائل شرعى؛6. گروه اندیشه سیاسى؛
3. گروه فلسفه، كلام و دین‏ پژوهى؛7. گروه فرهنگى، اجتماعى؛
4. گروه اخلاق و عرفان؛8. گروه تاریخ و سیره.
آنچه پیش‏ رو دارید، بخشى از پرسش‏ هاى دانشجویى درباره دعا و توسّل است كه از سوى پژوهشگران ارجمند، جناب حجت‏ الاسلام محمدرضا كاشفى رحمه‏ الله و سید محمدكاظم روحانى، پاسخ داده شده است.
در پایان از حجج اسلام حمیدرضا شاكرین، سید هبه‏ اللّه صدرالسادات و صالح قنادى كه در بازخوانى و ارزیابى متن حاضر تلاش نموده و نیز همه همكاران ارجمندى كه بزرگوارانه ما را در تهیه این مجموعه یارى داده‏ اند، تشكر و قدردانى مى‏ شود.
دوام توفیقات این عزیزان را در جهت خدمت بیشتر به مكتب اهل‏ بیت (علیهم‏ السلام) و ارتقاى فرهنگ دینى جامعه ـ به خصوص دانشگاهیان ـ از خداوند متعال مسألت داریم.
پیشنهادها و انتقادهاى سازنده شما، راهنماى ما در ارائه شایسته و پربارِ مجموعه‏ هایى از این دست خواهد بود.
 

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 10:47 - 0 تشکر 676423

بخش اول : دعــا
چیستى دعا
پرسش 1 . چرا ما باید دعا كنیم؟! از كجا مى‏ توانیم به مستند بودن كتاب‏ هاى دعا مطمئن شویم؟
در ابتدا باید دانست كه دعا در لغت به معنى «خواندن»1 درخواست انجام كار2 و حاجت خواستن است.3 اما در اصطلاح دینى به معناى روى آوردن به خداوند متعال و درخواست از او با حالت خضوع مى‏ باشد.4 به بیان دیگر دعا از دیدگاه شرع گفت و گو كردن با حق تعالى به نحو بیان توحید و ثناى الهى یا درخواست بخشش و رحمت از او یا طلب بهره دنیایى است.5
خداوند از طریق وحى، الهام و اشراق با انسان رابطه برقرار مى‏ كند و آدمى از طریق نیایش و دعا به خداوند تقرب مى‏ جوید.6
دعا از اساسى‏ ترین نیازهاى روحى است كه روانشناسان نیز آن را تأیید نموده‏ اند.7 از این رو، اسلام كه بر پایه فطرت بنا شده و آموزه‏ هاى آن فطرى است، بر این مهم تأكید فراوان كرده است. در موارد متعددى آیات قرآن به مطلوب بودن دعا توجه نموده و آن را همپایه عبادت تلقى كرده است.8
خواندن خدا با خلوص نیت9 خداى خویش را با گریه، زارى و در خلوت طلبیدن10، او را با یاد كردن نام‏ هاى نیك خواندن11 كمترین مواردى است كه قرآن به ضرورت و اهمیت دعا اشاره نموده است. علاوه بر آن كه در 47 مورد آیات قرآنى به صورت دعا آمده است.12
روایات نیز با تأسى به آیات قرآنى بر این مهم تأكید كرده است، جوهر و جان عبادت بودن13 محبوب‏ ترین اعمال نزد خداوند14، سلاح اولیاء15، سپر مؤمن16، كلید پیروزى و رستگارى17، بهترین وسیله براى تقرب به خداوند، كوشش در دعا كردن در زمان‏ هاى گوناگون و...18.
اى اخى دست از دعا كردن مدار
با اجابت یا رد اویت چه كار؟19
اهمیت، ضرورت و جایگاه دعا در زندگى فردى و اجتماعى، آداب دعا، شرایط دعا، موانع استجابت دعا، شیوه‏ هاى دعا، گونه‏ هاى دعا و... عناوینى است كه در كتب روایى بدان پرداخته شده است.20

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 10:47 - 0 تشکر 676424


انواع دعا:
در یك نگاه كلى دعا به مأثور و غیرمأثور و یا منقول و غیرمنقول تقسیم مى‏ شود؛ دعاى منقول یا ماثور، دعاهایى است كه از زبان معصوم (علیه‏ السلام) صادر شده است و دیگران به تبعیت از آنان، مضامینى را هم زبان با معصوم زمزمه مى‏ كنند، دعاى غیرمنقول یا غیرمأثور دعاهایى است كه بر زبان غیرمعصوم جارى است كه بسته به میزان معرفت، ارادت و ابراز احساسات و تعیین موضع نسبت به خداوند متعال از سوى داعى متفاوت خواهد بود.21
دعاهاى مأثور و منقول نیز از یك نگاه كلان به دعاى واقعى و دعاى تعلیمى قابل تفكیك و تقسیم است. در دعاهاى واقعى معصومان (علیهم‏ السلام) مى‏ خواهند تنها خدا بشنود؛ اما دعاهاى تعلیمى براى آن است كه پیروان اسلام بشنوند و با وظایف خویش آشنا گردند.
به بیان دیگر دعاهاى تعلیمى منقول نه تنها كیفیت اظهار ارادت و چگونگى با خدا را مى‏ آموزد بلكه متنى است براى شناخت و آگاهى از منزلت خداوند متعال و معصومان و وظایف ما به عنوان پیروان اسلام [در این خصوص در بخش‏ هاى دیگر بیشتر سخن خواهیم گفت] به دلیل جایگاه ویژه دعاهاى تعلیمى مى‏ توان دعا در سنت را به عنوان یكى از منابع مهم دین‏ شناسى تلقى كرد.

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 10:48 - 0 تشکر 676425

پیشینه دعا:
از آنجا كه دعا پدیده‏ اى فطرى است قدمتى به بلنداى حیات بشرى دارد و از این رو از سوى تمام پیامبران و ادیان آسمانى وجود داشته است، اما در اسلام دعا از خود قرآن آغاز شده و با ادعیه رسول خدا توسعه مى‏ یابد. اهل‏ سنت در باب دعا تا همین اندازه اكتفا مى‏ كند؛ اما در میان شیعه، ائمه (علیهم‏ السلام)دعاهاى بیشمارى را با الهام از قران و سیره نبوى براى ما به یادگار گذاشته‏ اند. نخستین مرحله در شیعه، دعاهاى رسیده از مولى الموحدین على‏ بن ابیطالب (علیه‏ السلام) است! در این میان دعاى كمیل و مناجات شعبانیه از وى مشهورتر است ولى دعاهاى منقول از ایشان در گذشته به طور پراكنده در كتاب‏ هاى دعا از جمله: مصباح‏ المتهجد، اقبال‏ الاعمال، بلدالامین، فلاح‏ السائل ثبت شده است22.
امامان دیگر نیز در مراحل بعد، ادامه دهنده این حركت عارفانه بوده‏ اند و ادعیه رسیده از آنان مانند دعاى عرفه، ادعیه صحیفه سجادیه، زیارت جامعه كبیره و سایر دعاها و زیارات كه برخى از آن در كتاب مفاتیح الجنان در اختیار عموم قرار گرفته است.23
از زمان امامان معصوم (علیهم‏ السلام)، اصحاب آن بزرگواران در پى گرفتن ادعیه امامان بوده‏ اند. آنان از آن حضرت درخواست دعا كرده و دعاهایى را كه به آنها تعلیم داده مى‏ شد، مى‏ نگاشتند.24
اما تدوین جدى كتاب دعا و زیارت پس از عصر غیبت آغاز شد و آثارى چون كتاب الدعا از كلینى، كامل‏ الزیارات از ابن قولویه، كتاب الدعا و الزیارات از شیخ‏ صدوق، كتاب المزار از شیخ مفید، مصباح المتهجد از شیخ طوسى و روضه‏ العابدین از كراجكى كه همگى این بزرگواران متعلق به قرن سوم تا قرن پنجم مى‏ باشند، تدوین گشت.25
سیدبن طاووس (متوفى 665 ه.ق) در قرن هفتم نهضتى علمى در احیاء ادعیه و زیارات بر پا كرد.26 وى سراسر زندگى علمى خویش را وقف دعا و اخلاق كرده و تنها بخش اندكى از آن را به موضوعات دیگر از قبیل حدیث، تاریخ و شرح حال اختصاص داده است. سیدبن طاووس در این زمینه با جست و جوى كم‏ سابقه در یك موضوع از مجموعه آنچه از میراث مكتوب در اختیارش بوده، دعاها را استخراج كرده است. او آثار متعددى را در این باب از خود به یادگار گذاشته است، همچون: الاقبال بالاعمال الحسنه فیما نذكره مما یعمل مرة فى السنة، مما راسبق فى المیدان الصدق، جمال الاسبوع فى كمال‏ العمل المشروع، منهج الدعوات و منهج الغایات و...27.
پس از سیدبن طاووس، ابن فهد حلى (م 841 ق) به سبك جدیدى به تدوین مجدد آثار دعایى پرداخت. دو اثر مهم وى عبارتند از: البلد الامین و جنه‏ الامان الواقیة و جنة الایمان الباقیه.28
تدوین كتاب دعا با استفاده از منابع علماى سلف از دوره صفوى تا عهد قاجار شتاب بیشترى گرفت؛ در این دوره علاوه بر ترجمه بسیارى از متون دعایى و زیادى قرون پیشین، كتاب‏ هاى مستقلى نیز در این موضوع نگاشته شد. كتاب‏ هایى چون ذخیره‏ الاعمال محمدباقر مراغى؛ ریاض المؤمنین و حدائق‏ المتقین محمدتقى مجلسى، زادالعقبى ملامحسن كاشانى، زادالمعاد محمدباقر مجلسى، و مفتاح الفلاح شیخ بهایى، از جمله كتاب‏ هاى دعایى در این دوره است.29
در قرن معاصر چند كتاب دعا تدوین شده كه مشهورترین آنها مفتاح‏ الجنان یا مفاتیح الجنان شیخ عباس قمى و مفتاح الجنات علامه سیدمحسن امین است. مصباح المنیر آیه‏ اللّه‏  مشكینى نیز با توجه به مستند كردن دعاها و ترجمه جالب و روان و نیز حروفچینى و صفحه‏ آرایى چشم‏ نواز از آثار برجسته دوران معاصر به شمار مى‏ رود.

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 10:49 - 0 تشکر 676426


چند نكته:
یكم. بیشتر كتاب‏ هاى دعا كه در میان برادران اهل‏ سنت تدوین شده، دعاهاى منقول از رسول خدا (صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله) است، قدیمى‏ ترین این آثار كتاب الادعیة المرویة عن الحضرة النبویة نوشته عبد الكریم‏ بن محمد سمعانى است (م 562ق) كه مورد استفاده ابن طاووس نیز قرار گرفته است. اما ریاض‏ الصالحین از نووى از رایج‏ ترین كتاب‏ هاى دعاى اهل‏ سنت تاكنون به شمار مى‏ رود كه شرحى با عنوان منهل الواردین فى شرح ریاض الصالحین از صبحى صالح در آن چاپ شده است.30
دوم. برخى از صوفیان خود به ساختن دعاها و اورادى پرداخته‏ اند كه مستند به احادیث نبوى و علوى نیست مانند مجموع‏ الدعوات مجموعه‏ اى از اوراد و ادعیه ساخته شده توسط سید على همدانى، محمدبن رسامة، اویس قرنى و... یا كتاب صلوات الخادم الى المخدوم در شرح صلوات بر چهارده معصوم نوشته فضل‏ الله‏ بن روزبهانى فنجى.31
سوم. بسیارى از دعاها و زیاراتى كه در كتب اندیشمندان شیعى تدوین و گردآورى شده است مستند به احادیث منقول از معصومان (علیهم‏ السلام) است و در این خصوص تلاش بر آن بوده است تا سلسله ناقلان به آن بزرگواران ختم شود. علماى شیعه كوشش كرده‏ اند تا دعاها و زیارات وارده از طرف معصومان را با امانت‏ دارى به خردورزان پس از خود تحویل دهند و در این راه زحمات و مشقت‏ هاى فراوانى متحمل شده‏ اند. آنچه واضح است آنكه بسیارى از دعاها و زیاراتى كه در دسترس ماست، مستند و متكى به دلایل محكم مى‏ باشد.32

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 10:51 - 0 تشکر 676427


اثر دعا
پرسش 2 . چگونه مى‏ توانیم در زندگى خود، آثار دعا را احساس كنیم؟ در فرهنگ دینى دعا داراى تأثیرات متعدد و فراوانى است كه به مهمترین آنها اشاره مى‏ شود:
1. برآورده شدن خواست‏ ها:
برآوردن دعا در خصوص خواست‏ هاى مادى و معنوى آدمى یكى از اثرات مهم دعا به شمار مى‏ رود. تأثیر دعا در این امر چندان چشم‏ گیر است كه رسول مكرم اسلام (صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله) بدان توصیه اكید كرده‏ اند33 حتى به فرموده امام باقر (علیه‏ السلام) حوائج كوچك و نیازهاى صغیر را نیز با دعا از خداوند بخواهید34.
حضرت على (علیه‏ السلام) نیز در وصیت خویش به فرزندش امام حسن مجتبى (علیه‏ السلام) مى‏ فرماید: «پس حاجت خود بدو نمایى و آن چه در دل‏ دارى پیش او بگشایى، و از گنجینه‏ هاى رحمت او آن را خواهى كه بخشیدنش از جز او نیاید: از افزون مدت زندگانى و تندرستى‏ ها و فراوانى روزى‏ ها».35
در فرهنگ دینى - ملّى نیز این آموزه ترویج شده است كه از طریق نیایش، بسیارى از امور كه از راه طبیعى دست یافتنى نیست، محقق مى‏ گردد.
چون شعیبى كو كه تا او از دعا
بحر كشتى خاك سازد كوه را
از نیاز و اعتقاد آن خلیل
گشت ممكن امر صعب و مستحیل
یا به دریوزه مقوقس از رسول
سنگلاخى مزرعى شد بالاصول36
2. بخشودگى گناه:
بر اثر دعاى حقیقى و واقعى گناه انسان بخشوده مى‏ شود چنانچه على (علیه‏ السلام) فرمودند: «آن كه در دعا مخلص باشد از دست یابى به یكى از سه چیز محروم نخواهد شد: گناهى كه بخشیده شده باشد، خیرى كه پیش افتاده باشد یا شرى كه به تأخیر افتد.37 مضامین بسیارى از دعاها نیز كه در آن درخواست عفو و بخشش گناهان خواسته شده است مانند دعاى كمیل، دعاى افتتاح، مناجات شعبانیه و... حكایت‏ گر این حقیقت است كه یكى از اثرات مهم دعا، بخشودگى از گناه است. چنانكه رسول خدا (صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله) مى‏ فرماید: «...هیچ دعایى بى‏ اثر نمى‏ ماند و لااقل كفاره بعضى از گناهان واقع مى‏ شود».38
3. سكون و آرامش:
دعا حالت انس و الفت روح و حصول آرامش و سكون براى جان آدمى به ارمغان مى‏ آورد. در واقع، دعا بر اثر پالایش باطن صفاى قلب آورده و اندوه‏ هاى مزاحم را زدوده و بر اثر آن سكون و آرامش بر نفس انسان حاكم مى‏ شود. از آنجا كه در دعا گویا آدمى مشتاق و دوست نزدیك و هم راز خویش را یافته، از دیدارش خوشحال و از سخن گفتن با او لذت مى‏ برد مشكلاتش را با كمال اطمینان در میان مى‏ گذارد و پرده از رازهاى دل بر مى‏ دارد و بر اثر آن به تزكیه نفس و سكون و آرامش چشمگیرى مى‏ رسد مانند این كه مى‏ گوید: «یا شفیق، یا رفیق، یا ركنى الوثیق، یا جارى اللصیق»39؛ «اى مهرورزم اى دوست و رفیقم اى پشتیبان مورد اعتمادم اى همسایه وابسته به روحم».
یا در مناجات محبان مى‏ خوانیم: «...من ذاالذى ذاق حلاوة المحبتك فدام منك بدلا، و من ذاالذى انس بقربك فاتبغى عنك حولا...»؛ «خدایا! كیست آنكه شیرینى محبت تو را بچشد و دیگرى را به جاى تو برگزیند؟ و انس چه كسى از نزدیكى تو محبوبتر است تا دورى تو را بجویم؟...».
ذكر حق، پاك است چون پاكى رسید
رخت بر بندد، برون آید پلید
مى‏ گریزد ضدها از ضدها
شب گریزد چون برافروزد ضیا
چون در آید نام پاك اندر دهان
نى پلیدى ماند و نى اندُهان40
4. تعلیم معارف دینى:
معصومان (علیهم‏ السلام) به دلیل آنكه تو جمال وحى یعنى قرآن‏ اند، همواره به تعلیم و تربیت پیروان حق و بیان حق و معارف دین همت داشتند، از این رو در قالب دعا و زیارت مأثوره مباحثى در توحید و صفات الهى، نبوت و پیامبرشناسى، امامت و رهبرى، تاریخ زندگى خویش و بیان مظلومیت‏ ها و رنج‏ هاى خویش، افشاى ستم‏ هاى حاكمان جنایت پیشه، معارف اخلاقى و شیوه‏ هاى زندگى بیان كرده‏ اند. بنابراین مى‏ توان با توجه به محتواى بسیارى از دعاها و زیارات، یكى از اثرات آن را تعلیم معارف دینى تلقى كرد. شاید به جهت همین وجهه دعا باشد كه على (علیه‏ السلام) مى‏ فرماید: «الدعاء مفاتیح الجنان و مقالید الفلاح»41؛ «دعا كلیدهاى بهشت و گردنبند رستگارى است».
این دعا هم بخشش و تعلیم و تست
گر نه در گلخن گلستان از چه رُست
به جهت اهمیت موضوع و غفلت از آن، در این مجال اندك كوشش مى‏ كنیم تا شعارهاى كوتاهى از آن را فراروى خوانندگان قرار دهیم:
1-4. خداشناسى؛ در متون دعایى مباحث گوناگونى از خداشناسى مطرح گشته است. این مطالب در حدى است كه مى‏ توان كتاب‏ هاى متعددى پیرامون آن نگاشت. پرداختن به مسئله مهمى چون اسماء و صفات الهى در دعاهاى مختلف، مانند دعاى جوشن كبیر كه خدا را با هزار اسم و صفت جلوه داده تا دعا كننده او را با هزار دیده تماشا كند و در این راستا هم معرفتش بیشتر گردد و هم كوشش كند تا خویش را به آن صفات متصف گرداند.
به بیان دیگر، دعاى چوشن كبیر سفره‏ اى است كه مهمانان آن با هزار نوع غذاى توحیدى پذیرایى مى‏ شوند. در این دعاى شریف مسئله توحید، قدم حدوث، علم خداوند متعال، اراده حضرت حق، قدرت و عمومیتش و... به خوبى مطرح گشته است.42
موضوع اثبات خدا به بهترین وجهى در دعاهاى گوناگون طرح شده است: از جمله در دعاى ابوحمزه ثمالى كه مى‏ خوانى: «بك عرفتك و انت دللتنى علیك و دعوتنى الیك و لو لا انت لم ادرما انت»؛ «تو را به تو شناختم و تو مرا بر وجود خود دلالت فرمودى و به سوى خویشم خواندى، اگر تو نبودى، نمى‏ دانستم كه چیستى».
یا در دعاى صباح امیرالمؤمنین (علیه‏ السلام): «یا من دل على ذاته بذاته و تنزه عن مجانسة مخلوقاته»؛ «اى خدایى كه هستى اش دلیل هستى اوست و ذات پاكش منزه از جنسیت به مخلوقات اوست».
یا در دعاى عرفه امام حسین (علیه‏ السلام): «كیف یستدل علیك بما هو فى وجوده مفتقر الیك ایكون لغیرك من الظهور ما لیس لك حتى یكون هو المظهر لك متى غبت حتى تحتاج الى دلیل یدل علیك و متى بعدت حتى تكون الآثار هى التى توصل الیك عمیت عین لاتراك...»؛ «چگونه من به آثارى كه در وجود خویش محتاج تواند بر وجودت استدلال كنم، آیا موجودى غیرتو ظهورى دارد كه از آن ظهور و پیدایى تو نیست تا او سبب پیدایى تو شود؟ تو كى از نظر پنهانى تا به دلیل و برهان محتاج باشى و كى از ما دور شدى تا آثار و مخلوقات ما را به تو نزدیك سازد، كور باد چشمى كه تو را نمى‏ بیند...».
در دعاى صحیفه سجادیه از امام سجاد (علیه‏ السلام) به مباحث مهمى در خداشناسى چون: توصیف ناپذیرى خداوند43 عدم امكان رؤیت44 فراتر از اوهام و ادراك بشر45 نامحدود و غیرمتناهى بودن او46 ازلى و ابدى بودن خداوند47 و توحید48 به خوبى اشاره شده است.
2-4. معصوم‏ شناسى؛ ادعیه و زیارات، معصومان و ائمه اطهار (علیهم‏ السلام) را به خوبى با جلوه‏ هاى گوناگون معرفى كرده تا دعا كننده و زائر از دریچه‏ هاى مختلف آنان را تماشا كند و سپس آنان را الگو و اسوه خویش قرار دهد و با تأسى به آنها بر تعالى و تكامل خود دست یازد.
در دعاى ندبه به خوبى اوصاف گوناگون معصومان (علیهم‏ السلام) را در حوزه عصمت، علم، منزلت و جایگاه واقعى انان مطرح شده49 و آنگاه با بهترین بیان ولایت امیرالمؤمنین و فرزندان او را ارائه نموده است و سپس بعد از آنكه ائمه (علیهم‏ السلام) را توصیف كرده: «صالح بعد صالح، و صادق بعد صادق، این السبیل بعد السبیل؟ این الخیرة بعد الخیرة؟ این الشموس الطاعة؟ این الاقمار المنیرة؟ این الانجم الزاهرة؟ عین اعلام الدین و قواعد العلم»؛ «پاكیزگان عالم یكى پس از دیگرى و راستگویان یكى پس از دیگرى؟ كجا رفتند آن راه‏ هاى فلاح و رستگارى؟ كجا رفتند آن نیكمردان یكى پس از دیگرى؟ كجا رفتند خورشیدهاى فروزان و ماه‏ هاى درخشان و ستارگان تابان؟ كجا رفتند نشانه‏ هاى دین و بنیان‏ هاى معرفت؟»
امام زمان(عج) را با 31 وصف برجسته به ما معرفى نموده است، همچون: بقیه‏ اللّه‏ ، قاطع ریشه ستمگر، منتظر، امید ذخیره، احیاگر دین، در هم كوبنده قدرت تجاوزگران، گرامى دارنده دوستان خدا، گرد آورنده كلمه تقوى و باب رحمت، مصلح پریشانى‏ ها و... .
زیارت جامعه كبیره نیز سفره‏ اى است كه مهمانان آن با انواع گوناگون غذاهاى امام‏ شناسى مورد تكریم قرار مى‏ گیرند. امام هادى (علیه‏ السلام) در آغاز این زیارت ائمه را با حدود 57 وصف، توصیف كرده است، اوصافى چون: میزبانان فرشتگان، محل هبوط وحى، سرچشمه‏ هاى رحمت، گنجینه‏ هاى علم، سفره‏ داران كرامت، رهبران الهى جامعه، سیاست‏ مداران بندگان، پایه‏ هاى آرامش زمین، درهاى ایمان، امناى الهى، امامان نور، نشانه‏ هاى تقوا و... و آنگاه به خوبى شأن و جایگاه آنان را در جهان هستى برشمرده و چگونگى ارتباط با آنان را خاطر نشان ساخته است.
بى‏ جهت نیست كه تاكنون بیش از 20 شرح بر این زیارت نگاشته شده است.50
3-4. آموزه‏ هاى اخلاقى؛ از آنجا كه متخلق شدن به اخلاق الهى و خدایى شدن انسان‏ ها هدف رسالت انبیاى الهى است51 در ادعیه مأثوره به آموزه‏ هاى اخلاقى توجه ویژه‏ اى شده است و محتواى دعاهاى منقول پر است از تعالیم اخلاقى، مثلاً در دعاى مكارم‏ الاخلاق كه براى درخواست ایمان و صفات فاضله و اعمال صالحه مى‏ باشد به آموزه‏ هاى گران سنگ اخلاقى چون: بهترین نیت یا خلوص، بهترین عمل یا عمل صالح، عزت نفس، بندگى خداوند، دورى از عجب و فساد، ایجاد كار خیر براى مردم، دگر دوستى یا بشر دوستى، دورى از فخر فروشى، حب و بغض، اصلاح خصلت‏ هاى ناپسند، صله رحم و... اشاره شده است52 یا در دعایى كه از امام سجاد (علیه‏ السلام) در صحیفه سجادیه53 در خصوص پناه بردن به حق از اخلاق ناپسند نقل شده است بیش از 30 خلق و صفت رذیله مطرح گشته است مانند: حرص، غضب، حسد، شهوت رانى، غفلت، عصبیت، پیروى از هواى نفس، كوچك شمردن معصیت، تحقیر تهیدستان، یارى ستمگران، آرزوهاى طولانى و... .
4-4. آموزه‏ هاى عرفانى؛ در این خصوص نیز دعاها و زیارات آدمى را مبهوت مى‏ سازد. مطالبى كه در این ساحت از معصومان (علیهم‏ السلام) نقل شده است تنها براى اهلش قابل فهم و درك مى‏ باشد، كسانى كه با ریاضت‏ هاى شرعى به مقامات بالا و والایى نایل آمده و در حد خویش قدرت دریافت حقایق یا مناجات پانزده گانه به خصوص مناجات مشتاقان، مریدان، محبان، ذاكران، عارفان و زاهدان. یا مانند دعاى امیرالمؤمنین (علیه‏ السلام) در نیمه شعبان كه به مناجات شعبانیّه معروف است:
«الهى هب لى كمال الانقطاع الیك و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیك، حتى تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الى العدل الغظمة و تصیر ارواحنا معلقة بعز قدسك»؛ «[خدایا! بریدن از همه چیز و گرویدن به سوى تو نهایت آرزوى من است! ]چنین انقطاعى به من عطا فرمایى و دیگران دل‏ هاى ما را به روشنى آن دیدگاه كه به سوى تو نظر كند چندان برافروز كه دیدگان دل‏ ها حجاب‏ هاى تو را پاره كند و به كان بزرگى بپیوندد و ارواح، به عزت قدس تو در آمیخته گردد».
یا در دعاى ابوحمزه ثمالى مى‏ خوانى:
«و لئن ادخلتنى النار لاخبرى اهل النار بحبى لك»؛ «و اگر به دوزخم فرستى، دوزخیان را از دوستى تو با خبر خواهم كرد».
و نیز: «اللهم انى اسئلك ان تملاء قلبى مبالك قضیة منك و تصدیقاً بكتابك و ایماناً بك و فرقا منك و شوق الیك یا ذوالجلال و الاكرام، حبب الى لقائك و احبب لقائى»؛ «خداوند از تو مى‏ خواهم، دلم را از دوستى، هراس، عقیده و ایمان، اندوه جدایى و شوق دیدارت سرشار ساز. اى پروردگار بخشنده و بزرگوار! بگذار تا تو را ببینم و تو نیز دیدارم را پذیرا باش».
یا در دعاى كمل زمزمه مى‏ كنى:
«الهى و سیدى و مولاى و ربى، صبرت على عذابك فكیف اصبر على فراقك»؛ «اى خداى من و اى سرور من و اى مولا و پروردگارم! گیرم بر عذابت شكیبایى كنم، اما چگونه با دورى تو بردبار باشم؟»
یا در دعاى عرفه این جمله‏ ها را از زبان سیدالشهداء مى‏ خوانیم:
«منك اطلب الوصول الیك و بك استدل علیك فاهدنى بنورك الیك و اقمنى بصدق العبودید بین یدیك»؛ «اى خدا از تو مى‏ خواهم رسیدن به تو را، و مى‏ خواهم تو خود دلیل من به سوى خود باشى، پس مرا به نور خودت به خودت هدایت كن، و مرا به صدق عبودیت در پیشگاه خود ثابت نگه‏ دار».
در این فرازها به آموزه‏ هاى عرفانى چون: وصول، حب، لقاء، شوق، خشیت، صدق عبودى، بصیرت قلب، نور و... به خوبى اشاره شده است.
5-4. آموزه‏ هاى سیاسى؛ دعاها و زیارات یكى از بهترین منابع روایى وقایع تاریخى‏ اند و این مسئله در خصوص سیاست و حكومت برجسته‏ تر است؛ در واقع اهل‏ بیت (علیهم‏ السلام) در قالب دعاها و زیارات حوادث تاریخى را براى ما به خوبى گزارش كرده و از ظلم و ستم بیدادگران و مظلومیت خویش پرده برداشته‏ اند.
در فرازهاى آغازى دعاى ندبه به مسئله ولایت على (علیه‏ السلام) و حادثه غدیر خم و جایگاه اهل‏ بیت (علیهم‏ السلام) پس از نبوت اشاره شده است كه یكى از مهم‏ ترین رخدادهاى صدر اسلام است.54 یا دعاى چهاردهم صحیفه سجادیه كه امام زین‏ العابدین (علیه‏ السلام) به خوبى و به وضوح ستم‏ هاى دوران خویش را براى ما در قالب دعا واگویه كرده است.55
یا در زیارت عاشورا كه از امام باقر (علیه‏ السلام) است نقل شده است به روشنى ظلم ظالمان نسبت به امام حسین (علیه‏ السلام) و یاران باوفایش مطرح گشته است56.
6-4. آموزه‏ هاى دیگر؛ در مقابل متون دعایى و زیارتى آموزه‏ هاى دیگرى چه در حوزه اعتقادات و چه در ساحت چگونه زیستن آمده است كه شمارش آنها میسور نیست و تنها به پاره‏ اى از این موارد مختلف اشاره مى‏ شود:
1-6-4. در دعایى كه پیامبر اسلام (صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله) در نیمه شعبان مى‏ خواندند، این فراز آمده است: «و لا تجعل مصیبتنا فى دیننا»؛ «خداوندا! مصیبت ما را در دین ما قرارمده». این نشان‏ مى‏ دهد كه اعظم‏ مصائب، مصیبت عقیدتى‏ است.
2-6-4. در دعاى مكارم الاخلاق امام سجاد (علیه‏ السلام) مى‏ فرماید: «و لا ترفعنى فى الناس درجة الاحططتنى عند نفسى مثلها و لا تحدث لى عزاً ظاهراً الا احدئت لى ذلة باطنة عند نفسى بقدرها»؛ «و درجه و مرتبه مرا نزد مردم بلند مگردان مگر آنكه مرا به همان اندازه نزد خودم پست گردانى و عزتى آشكار برایم ایجاد مكن، مگر به همان اندازه در باطنم خاكسار سازى» این فراز حكایت‏ گر این آموزه است كه باید برون و درون آدمى متوازن باشد.
3-6-4. فرازهایى از دعاى ابوحمزه ثمالى چگونه زندگى كردن را بر آدمى مى‏ آموزد، مثل این فراز: «و اجعلنى ممن اطلت عمده و حسنت عمله و رضیت عند و اجتته حیاة طیبة فى ادوم السرور و اسبغ الكرامة و اتم العیش»؛ «و مرا در زمره آن كسانى كه عمرى دراز و عملى نیكو دارند و نعمت خود را بر ایشان تمام كرده‏ اى - از آن گروه كه خشنودى و زندگى نیكو و شادمانى پایدار و بخشایش بسیار و خوشى زندگى به ایشان ارزانى داشته‏ اى - قرار بده».
4-6-4. یا در برخى دعاها چگونه رسیدن به دیگران را مطرح مى‏ سازد مثل فرازهایى از دعایى كه در ماه مبارك رمضان پس از نمازهاى واجب خوانده مى‏ شود: «اللهم اغن كل فقیر، اللهم اشبع كل جایع، اللهم اكس كل عریان، اللهم اقض دین كل مدین، اللهم فرج عن كل مكروب»؛ «بار خدایا! همه تهیدستان را بى‏ نیاز گردان، همه گرسنگان را سیر ساز، همه برهنگان را سیر ساز، وام همه وامداران را ادا كن، همه اندوهناكان را گشایش عنایت فرما».
معلوم است كه به دلیل سنن و قوانین حاكم بر جهان مادى چنین مى‏ شود كه فقر و تهیدستى، درماندگى ریشه كن شود ولى این دعا مى‏ خواهد به ما این آموزه را تعلیم مى‏ دهد كه غمخوار فقیران و گرسنگان و برهنگان و وامداران و اندوهناكان باشیم و در پى رفع مشكلات آنان براییم و بى‏ اعتنا از كنارشان نگذریم.
به هر روى یكى از اثرات دعا آن است كه به ما مى‏ آموزند خداوند را چگونه بشناسیم، در پرتوى آن شناسایى چگونه با او سخن بگوییم و از او چه چیزهایى بخواهیم، مصالح دنیا و آخرت خویش را چگونه تشخیص دهیم و روابط خود را با او و دیگر انسان‏ ها چگونه تنظیم كنیم.
این جهان دریاست و تن، ماهى و روح
یونس محجوب از تور صبوح
كر مسبح باشد، از ماهى رهید
ور نه در وى هضم گشت و ناپدید57

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 10:52 - 0 تشکر 676428


دعا و قضا و قدر الهى
پرسش 3 . اگر قرار باشد با دعا به خواسته‏ هاى خود برسیم و سرنوشت ما تغییر یابد، چگونه با علم خدا و قضا و قدر الهى كه از قبل تعیین شده سازگار است؟
برخى مى‏ پندارند دعا با اعتقاد به قضا و قدر الهى منافات دارد؛ یعنى با قبول اینكه هر چیزى با قضا و قدر الهى تعیین شده اثر دعا چه مى‏ تواند باشد؟ به بیان دیگر، وقتى سلامتى و بیمارى، حیات و مرگ، فقر و غنا و... از قبل تنظیم شده باشد دیگر دعا درخواست بى‏ فایده است؛ زیرا دعا ـ یا با قضا و قدر الهى هماهنگ است - كه دعا تحصیل حاصل است - و یا هماهنگ نیست - كه در این صورت دعا نمى‏ تواند آن را تغییر دهد.
اما با توجه به معنى حقیقى و قضا و قدر الهى این برداشت ناصواب است. توضیح اینكه تقدیر یعنى ایجاد به اندازه، چیزى را به اندازه ایجاد كردن، یا اندازه براى چیزى قرار دادن، تقدیر عینى خداوند عبارت است از تدبیر مخلوقات به گونه‏ اى كه پدیده‏ ها و اثار خاصى بر آنها مترتب گردد و این طبعاً بر حسب قرب و بعد هر پدیده‏ اى متفاوت خواهد بود، مثلاً تقدیر نوع انسان این است كه مبدأ زمانى خاصى تا سرآمد معینى در كره زمین زندگى كند و تقدیر هر فردى این است كه در مقطع زمانى محدود و از پدر و مادر معینى به وجود بیاید تقدیر روزى و سایر شئون زندگى او افعال اختیارى‏ اش عبارت است از فراهم شدن شرایط خاص براى هر یك از آنها، در واقع تقدیر عینى خداوند؛ یعنى خداوند هر مخلوقى را با حدود و قیود و اندازه و شرایط، خصوصیات و توان‏ هاى مخصوصى به وجود مى‏ آورد.
بر همین اساس است كه در برخى روایات در تفسیر قدر «هندسه» آمده است.58 یعنى خداوند مكان براى تمامى موجودات هستى و ارتباط آنها با یكدیگر هندسه‏ اى را طراحى كرده است و در این راستا میان علت‏ ها و معلول‏ ها پیوند برقرار است. از این رو، سیر آفرینش انسان یار موجود دیگرى از بدو پیدایش تا مرگ سراسر برگرفته از این هندسه است.59
اما قضاء عینى خداوند یعنى انتساب تحقق عینى پدیده‏ ها به خداوند به بیان دیگر، مقتضاى قضاء عینى خداوند این است كه وجود پدیده‏ ها را از آغاز پیدایش و رسیدن به مرحله نهایى را مستند به اراده او بشماریم.
بر این اساس قضاء الهى یعنى حتمیت بخشیدن به قدر و هندسه نظام هستى.60
با توجه به تفسیرى كه از قضا و قدر الهى ارائه شده مى‏ توان گفت دعا به عنوان یكى از اجزاء نظام هستى و یكى از علل موجودات در این هندسه [یعنى قدر ]مى‏ باشد. اما این علت یعنى دعا علتى غیرطبیعى و مادى است؛ ولى در هندسه هستى چنین علت هایى پیوندى عمیق و رابطه‏ اى ژرف با موجودات دارند و در این نظام تنها علل مادى دخیل نمى‏ باشند؛ بلكه علل غیرمادى همچون دعا نقش آفرینند و خداوند متعال چنین نظامى و هندسه‏ اى را امضاء و حتمیت بخشیده است.[ قضاء الهى ]از این رو، انسان با عمل ارادى، دعا را علتى غیرطبیعى در نظام هستى را دخالت داده و زمینه پدید آمدن پدیده‏ اى را فراهم مى‏ سازد یا در جایى دخالت كرده و روابط طبیعى پدیده‏ ها را به هم زده و در این صورت مانع پدید آمدن پدیده‏ اى مى‏ شود. مثلاً اگر به علل و عوامل طبیعى باران نبارد، دعا كه علتى غیرطبیعى است ولى در هندسه هستى دخیل است، وارد شده و زمینه‏ هاى طبیعى نزول باران را فراهم مى‏ آورد. یا اگر قرار است به علل و عوامل طبیعى بلایى همچون سیل یا زمین لرزه در نقطه‏ اى پدید آید، دعا كه علتى غیرطبیعى است ولى در نظام هستى دخیل است، به كار افتاده و زنجیره ارتباط میان آن علل و عوامل طبیعى را از میان برده و در نتیجه مانع از وقوع بلا مى‏ گردد.61
خداوند متعال هندسه و چنین علل و عوامل طبیعى و غیرطبیعى و رابطه میان آنها را امضا و حتمیت بخشیده است [قضاى الهى] و بنابراین دعا هیچ منافاتى با این قضا و قدر الهى ندارد؛ بلكه به فرمایش استاد مطهرى(ره) دعا و استجابت دعا جزئى از قضا و قدر الهى است و نه خارج از آن تا بپنداریم دعا مانعى براى این مهم به شمار مى‏ رود.62
گر بنالیدى و مستغفر شدى
نور رفته از كرم، ظاهر شدى63
گفتنى اینكه گاه در پاره‏ اى موارد «دعا» قضاى الهى را تغییر مى‏ دهد، یعنى دعا در اینجا دیگر به عنوان یكى از علل دخیل در نظام هستى و هندسه عالم وجود مسطمح نظر نمى‏ باشد؛ بلكه به صورت یك عامل غیرطبیعى خارجى عمل كرده و قضاى الهى را تغییر مى‏ دهد.
چنانكه امام كاظم (علیه‏ السلام) فرمودند: «علیكم بالدعاء، فان الدعاء لله و الطلب اى الله یود البلاء و قد قدر و قضى و لم یبق الا امضاؤه فاذا دعى الله عزّ و جلّ و سئل صرف البلاء صرفة»64؛ «بر شما باد دعا كردن زیرا دعا و درخواست از خدا بلایى را كه از مرحله و قدر گذشته و فقط امضاء آن [تأیید نهایى] باقى ماند، برمى‏ گرداند».
یا على (علیه‏ السلام) مى‏ فرماید: «و ان صبت علیهم المصائب لجؤوا الى الاستجارة بك، علما بان ازمة الامور بیدك و مصادرها عن قضائك»65؛ «اگر مصیبت‏ ها بر آنان فرو ریزد، به تو پناه مى‏ آورند، زیرا مى‏ دانند زمام كارها به دست توست و از سرچشمه قضاى تو جارى است».
در این صورت دعا در قضاى الهى تأثیر مى‏ گذارد نه در قدر الهى، یعنى در این موارد، دعا تصمیم و اراده خداوند را در حتمیت یافتن امرى و امضا كردن به وقوع پیوستن پدیده‏ اى عوض مى‏ كند؛ زیرا تمام زمام كارها به دست خداوند است و با پناه آوردن اولیاى الهى به خداوند در قالب دعا قضاى الهى دگرگون مى‏ شود.
دعا و علم الهى:
برخى مى‏ پندارند كه دعا با علم الهى سازگارى ندارد، چون اگر خداوند مى‏ داند مسأله‏ اى به وقوع خواهد پیوست یا پدیده‏ اى متحقق نخواهد شد، اگر با دعا این رویداد و تغییر كند لازمه‏ اش آن است كه علم خداوند جهل باشد بنابراین دعا با علم الهى منافات دارد.
پاسخ این پندار روشن است، زیرا ما معتقدیم كه خداوند مى‏ داند كه مثلاً فلان پدیده به دلیل دعا كردن یا امور دیگرى محقق خواهد شد و فلان رویداد با دعا كردن به وقوع نخواهد پیوست. به بیان دیگر خداوند علم دارد كه پدیده یا فعل و كارى با فعل ارادى دعاى انسان حتماً به وقوع خواهد پیوست و یا پدیده یا فعل و كارى با فعل ارادى دعاى انسان محقق نخواهد شد.

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 10:52 - 0 تشکر 676429


دعا و عمل
پرسش 4 . اگر با دعا به خواسته‏ هایمان مى‏ رسیم، چه نیازى به كار و تلاش هست؟!
برخى مى‏ پندارند دعا مى‏ تواند به جاى اسباب و علل طبیعى بنشیند و از این رو بهتر است به جاى تلاش و كوشش در به دست آوردن امرى یا جلوگیرى از وقوع پدیده‏ اى تنها دست بر دعا برداشت و كار را آسان كرد. اما این توهّم است، زیرا خداوند متعال نظام هستى را بر اساس قوانین و سننى قرار داده است كه نمى‏ توان بر خلاف آن حركت كرد.
خداوند سبحان قوانین هستى را به گونه‏ اى وضع كرده كه علل و عوامل طبیعى در پدید آمدن امرى یا محقق نشدن پدیده‏ اى دخیل‏ اند و مجراى عادى امور از این رهگذر است، بله گاه عواملى تكوینى و غیرطبیعى امور را دگرگون مى‏ سازد ولى آن عامل یا عوامل نیز با سنن خاص و ویژه خود كه خداوند متعال مقرر داشته عمل مى‏ كنند یعنى در مواردى خاص و زمینه‏ هاى مخصوص نه گتره، رها و بدون نظم و قانون. مثلاً دعا یك عامل تكوینى غیرطبیعى است كه تنها در شرایط ویژه و بر اساس سنن خویش عمل مى‏ كند به صورتى كه قوانین عام علل و عوامل طبیعى تعطیل نشوند. بنابراین هر عاملى در جاى خویش محترم و مغتنم است و نمى‏ توان آن را با عامل دیگر تغییر داد. براى كسب درآمد و رزق زندگى باید تلاش و كوشش كرد و در كنار آن دعا نیز كرد تا این سعى به انجام رسد یا براى بهبودى بیمار باید به طبیب مراجعه كرد و از شیوه‏ هاى درمان او بهره گرفت، در كنار آن دعا نیز كرد تا دارو و شیوه‏ هاى درمان پاسخ صحیح و لازم خویش را بدهد.
در فرهنگ دینى، دعا و عمل در كنار یكدیگر نتیجه‏ بخش‏ اند و دعا با پشتوانه عمل است كه به نتیجه مى‏ رسد و عمل با همراهى دعا است كه به نتیجه مطلوب خویش دست مى‏ یازد. چنانكه حضرت على (علیه‏ السلام) مى‏ فرماید: «الداعى بلا عمل كالرامى بلا وتر»66؛ «آن‏ كه بدون عمل دعا كند بسان كمان‏ دار بى‏ زه است» یعنى همانطور كه رها شدن تیر از كمان بدون زه به هدف نخواهد رسید، دعاى بدون عمل نیز سرانجامى نخواهد داشت.
روایاتى كه از رسول گرامى اسلام (صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله) و نیز امام صادق (علیه‏ السلام) نقل شده است حكایتگر این حقیقت است كه دعا باید قرین با عمل شود. «كسانى كه دعایشان به اجابت نمى‏ رسد... دعاى كسى كه علیه مدیونى دعا مى‏ كند كه مالش را برده در حالى كه شاهدى بر او نگرفته است، و دعاى مردى كه همسرش را نفرین مى‏ كند در حالى كه خداوند او را بر طلاق همسرش توانا كرده است و دعاى شخصى كه در خانه نشسته مى‏ گوید: پروردگارا! به من روزى ده، در حالى كه براى طلب روزى از خانه خارج نمى‏ شود».67
هین بجو كه ركن دولت جستن است
هر گشادى در دل اندر بستن است
از همه كار جهان پرداخته
كو و كو مى‏ گو به حال، چون فاخته
نیك بنگر اندر این اى محتجب
كه دعا را بست حق بر استجب68

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 10:52 - 0 تشکر 676430


دعا و مقام تسلیم
پرسش 5 . آیا دعا و درخواست هاى جدید از خدا با مقام رضا و تسلیم در برابر اراده خدا منافات ندارد؟ از یك طرف شنیده‏ ام كه حضرت ابراهیم (علیه‏ السلام) حتى در میدان آتش راضى بود و براى نجاتش دعا نمى‏ كرد و از سوى دیگر به دعا خیلى سفارش شده این دو چگونه سازگار است؟
البته بعضى‏ ها به همین دلیل مخالف دعا بوده و دعا را مغایر مقام رضا و تسلیم مى‏ دانند چنانكه مولوى در اشعارى بدین مسئله و گروه اشاره كرده است:
بشنو اكنون قصه آن رهروان
كه ندارند اعتراض در جهان
ز اولیاء، اهلِ دعا خود دیگرند
گه همى دوزند و گاهى مى‏ درند
قوم دیگر مى‏ شناسم ز اولیاء
كه دهانْ شان بسته باشد از دعا
از رضا كه هست رامِ آن كِرام
جستن دفع قضاشان شد حرام
در قضا، ذوقى همى بینند خاص
كفرشان آید طلب كردن خلاص69
اما باید دانست كه دعا منافى منازل و مقامات عرفانى خصوصاً مقام تسلیم و رضا نیست؛ زیرا:
اولاً، رضاى بنده عبارت است از اقامت بر فرمان‏ هاى او و كران نهادن به احكام خداوند متعال70 و تسلیم عبارت است استقبال قضا و تسلیم به مقدرات الهى است71 در این صورت آدمى باید راضى به دعا و تسلیم به آن باشد چون چنانكه در فرازهاى قبل گذشت «دعا» در هندسه نظام هستى و جز اركان قضا و قدر الهى است و خارج از آن نمى‏ باشد، اگر انسان راضى به رضاى خدا و اوامر او و مقدرات اوست باید به دعا نیز گردن نهد چون خداوند به دعا كردن امر فرموده و آن را در مقدرات خود ملحوظ داشته است.
ثانیاً، مقام تسلیم و رضا، در منازل چهل گانه و مراتب اربعین و تا رسیدن به اوج عرفان از منازل ابتدایى به شمار مى‏ رود و از آنجا كه رسیدن به مراتب و مراحل برتر كارى بس دشوار، پیچیده و لغزان است باید با دعا و تضرع از خداوند خواست تا سالك را به سلوك خویش موفق بدارد. از این رو كسانى كه در مقام تسلیم و رضا هستند از دعا براى سیر مدارج عالیه بى‏ نیاز نخواهند بود.
ثالثاً، امیرالمؤمنین (علیه‏ السلام) كه سر سلسله عارفان به شمار مى‏ رود، هیچگاه خوى را از دعا بى‏ نیاز نمى‏ دید، با آنكه در مقامات عالیه عرفان قرار داشت و از صفت عصمت برخوردار بود؛ اما تا آن حد دعا مى‏ كرد كه اهل‏ بیت (علیهم‏ السلام) مى‏ فرمودند: «كان امیرالمؤمنین رجلاً دعا»72؛ «و على (علیه‏ السلام) شخصى بود كه زیاد دعا مى‏ كرد».
رابعاً، بنابر انچه اهل عرفان گفته‏ اند، دعا غیراز حكم و آدابى كه دارد، اسرارى هم دارد و آن عبارت است از اینكه داعى خود را در مشهد مدعوّ مى‏ داند و آن مدعو را كه خداى سبحان است شاهد خویش مشاهده مى‏ كند و با این شهود پیوند دیگرى برقرار مى‏ سازد73، به بیان دیگر دعا نسبت مستقیمى با معرفت شهودى دارد. آنگاه كه بنده مولاى خویش را در مقام جواد، قادر، علیم و حكیم، مشاهده مى‏ كند و از طرفى خودش را عاجز، فقیر و جاهل مى‏ یابد، به او پناه مى‏ برد و از او كمك مى‏ طلبد، از همین رو دعا ادب همیشگى انبیاء، مرسلین و اولیاء است. قرآن كریم حضرت ابراهیم (علیه‏ السلام) را مقلب به «اوّاه» داشته است و اوّاه صفت فردى است كه زیاد دعا و آه دارد.74
بنابراین سالك در هر مقام و منزلتى حتى در مقام تسلیم و رضا كه مراتب آغازین سلوك است بى نیاز از دعا نمى‏ باشد، بلكه با دعا سلوك خویش را كاملتر مى‏ كند، علاوه بر آنكه مقامات گذشته خویش را با دعا تداوم مى‏ بخشد.
یك نكته:
البته باید توجه داشت عارفان به دلیل مراتب خاصى كه دارند دعا را در صرف سؤال جهت دفع بلا و جلب منفعت به كار نمى‏ برند؛ بلكه آن را مطلقِ توجه و تفرع و اتصال بنده به خالق تلقى مى‏ كنند. به نظر مى‏ رسد مخالفت برخى اولیاء با دعا به جهت اول باشد نه دوم.

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 10:53 - 0 تشکر 676433


دعا و حكمت بالغه
پرسش 6 . آیا دعا با اعتقاد به اینكه خداوند حكیم است و كارها را بر وفق مصلحت انجام مى‏ دهد منافات ندارد؟!
در این باره باید دانست؛ دعا در چارچوب حكمت الهى است نه امرى خارج از آن تا با آن منافى باشد؛ یعنى دعا داراى مرز و حدود است چه از حیث آداب، چه از حیث محتوا و آنچه كه از خدا طلب مى‏ كنیم، از این رو به هر دعایى با هر ویژگى و هر محتوایى توصیه نشده است و نیز تأثیرگذارى دعا بدون حد و مرز نمى‏ باشد. دعا باید در چارچوب مصالح و مفاسد انسانى باشد؛ یعنى خواستن مصالحى كه خداوند مقرر فرموده و درخواست دورى از مفاسدى كه حضرت حق به ترك آن دستور داده‏ اند و این یك سنت الهى است و دعا باید با سنت‏ هاى الهى [حكمت خداوند ]هماهنگ باشد، چنانچه حضرت على (علیه‏ السلام) مى‏ فرماید: «ان كرم الله سبحانه لا ینقض حكمة فلذلك لا یقع الاجابة فى كل دعوة»75؛ «كرم خداوند حكمتش را نقض نمى‏ كند. به همین دلیل است كه هر دعایى اجابت نمى‏ شود».
اگر دعا بر خلاف حكمت بالغه الهى باشد نه تنها مؤثر نیست و به رشد آدمى كمك نمى‏ كند؛ بلكه به نزول او مى‏ انجامد و خشم خدا را مى‏ انگیزد.
از خدا، غیرخدا را خواستن
ظن افزونى است و كلى كاستن76

مرز دعا
پرسش 7 . آیا براى دعاها حد و مرزى هم هست یا هر چه خواستیم مى‏ توانیم دعا كنیم؟
دعا داراى مرزهاى تعریف شده‏ اى است و تنها در چارچوب همان مرزها اثر گذار خواهد بود و خارج از آن تأثیرى نخواهد داشت. از جمله مهم‏ ترین مرزها عبارتند از:
1. همخوانى با سنن و قوانین الهى؛ خداوند متعال عوالم هستى و موجودات را بر اساس قوانین و نظام خاصى آفریده است و تدبیر امور طبق همان سنن است. از این رو اگر كسى دعایى كند كه خلاف این سنن و نظام باشد نباید در انتظار تحقق آن باشد چنانكه حضرت على (علیه‏ السلام) در پاسخ به پرسش صوحان عبدى كه سؤال نمود: كدام دعا بیراهه‏ تر است؟ امام فرمود: «دعاى كسى كه براى تحقق آن چه ناشدنى است دعا كند».77 و نیز از ایشان نقل شده است كه: من در دعا گفتم: خداوندا! مرا به هیچ یك از بندگانت نیازمند مساز.78
2. همخوانى با نظام تشریع؛ خداوند متعال براى انسان قوانینى را وضع كرده كه ما از آن به نظام تشریع یاد مى‏ كنیم این نظام همان بایدها و نبایدها و همان حسن و قبح و همان خوشایندها و به آیندها است. یكى از مرزهاى دعا همین قوانین تشریعى است. بر این اساس آدمى نمى‏ تواند از خداوند عمل قبیح یا برآیند و یا نبایدى را طلب كردن امور قبیح نهى شده است.79

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 10:55 - 0 تشکر 676434


شرایط دعا
پرسش 8 . درباره شرایط استجابت دعا برایم توضیح دهید. خیلى وقت‏ ها دعا مى‏ كنم ولى مستجاب نمى‏ شود! چرا؟!
مقصود از شرایط دعا امورى است كه اجابت دعا منوط به تحقق آنهاست. مهم‏ ترین شرایط عبارتند از:
1. معرفت؛ یكى از شرابط مهم و اساسى در دعا آن است كه آدمى بداند در برابر چه وجودى ایستاده است و از چه كسى طلب مى‏ كند و با چه عظمتى سخن مى‏ گوید و بداند كه چه مى‏ گوید و چه مى‏ خواهد بنابراین شناخت خدا و عظمت او و شناخت خود به عنوان مخلوق و محتاج و نیازمند محض و شناخت آنچه بر زبان جارى مى‏ كند و مى‏ خواهد از شرایط اصلى دعاست.
امام صادق (علیه‏ السلام) علت عدم استجابت دعا را چنین مطرح فرموده است: «لانكم تدعون من لا تعرفونه»80؛ «شما كسى را مى‏ خوانید كه بدو معرفت ندارید».
و در روایت دیگرى مى‏ فرماید: «و لانكم تدعون من لا تعرفون و تسئلون ما لا تفهمونه»81؛ «زیرا موجودى را مى‏ خوانید كه معرفت به او ندارید و تقاضا مى‏ كنید چیزى را كه نمى‏ فهمید».
2. عمل صالح یا طاعت اوامر و نواهى الهى؛ دعا كننده علاوه بر معرفت بر آنچه كه مى‏ داند نیز باید عملى كند كه ما از آن به عمل صالح تعبیر مى‏ كنیم. خداوند متعال در قرآن وعده داده است كه دعاى مؤمنان و انجام دهندگان عمل صالح و اجابت مى‏ كند: «وَ یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ»82 و احادیث نیز بدین امر تأكید كرده‏ اند83 از جمله خطبه قابل تدبر ذیل از امام على (علیه‏ السلام)كه در پاسخ به اسباب عدم استجابت دعا فرمودند: «خدا را شناختید، اما حقش را - چنان‏ كه بر شما واجب كرده است - ادا نكردید... به پیامبرش ایمان آوردید، اما با سنتش مخالفت كردید و به شریعت او پاى بند نبودید... كتاب خدا را كه بر شما فرو فرستاده، خواندید اما به آن عمل نكردید و گفتید: شنیدیم و اطاعت كردیم اما مخالفت كردید... گفتید كه از آتش مى‏ ترسید. در حالى كه بدنتان را با گناهان به آتش مى‏ سپارید... گفتید دوستدار بهشتید، در حالى كه هماره كارهایى انجام مى‏ دهید كه شما را از بهشت دور مى‏ سازد...»84.
3. اخلاص؛ یعنى دعا كننده در هنگام دعا، تنها سبب را خداوند بداند و همه امور را بدست او تلقى كند، چنانكه خداوند متعال اخلاص در دعا را موجب استجابت دعا دانسته است85 و از این رو بدان دستور داده است86 و نیز حضرت على (علیه‏ السلام)در پند دهى به فرزندش فرمود: «و اخلص المسألة لربك فان بیده الخیر و الشر»87؛ «و در درخواست از پروردگار خالص باش كه خیر و شر به دست اوست».88
به عبارت دیگر: اگر انسان از خداوند چیزى طلب كند و بخواهد مطلوبش را مستجاب بیند، باید امیدش را از غیرخدا قطع كند و تنها امیدش خدا باشد. در این باره امام صادق (علیه‏ السلام) مى‏ فرماید: «هرگاه كسى از شما بخواهد دعایى كند كه حتماً اجابت شود پس باید از تمام مردم قطع امید كند (قطع اسباب مادى) و براى او امیدى جز به خدا نباشد. در این حال وقتى حق تعالى صدق این معنا را از قلب سالك دریافت، هر دعایى را جز ه اعطا و اجابت پاسخ نمى‏ دهد.89
هر كه را دل پاك شد از اعتدال
آن دعایش مى‏ رود تا ذوالجلال90
4. حضور فكر و دل؛ در حالت دعا آدمى باید فكرش حاضر باشد و مهم‏ تر دل او نیز همین طور؛ یعنى داعى در هنگام دعا نباید فكرش به امور دیگرى معطوف شود و در نتیجه دل و قلب او نیز در جاى دیگر باشد؛ بلكه تمامى فكر و قواى فكرى او و نیز تمامى قلب و دل و قواى آن در محضر پروردگار و آنچه كه به خدا مى‏ گوید حاضر و هشیار باشد.
چنانكه رسول خدا (صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله) فرمودند: «لا یقبل الله عز و جل دعاء قلب ساه»91؛ «خداوند عز و جل دعاى دل غافل را نمى‏ پذیرد.
و نیز فرمود: «اعلموا ان الله لا یقبل دعاء عن قلب غافل»92؛ «بدانید كه خداوند دعا را از قلب و دل غافل و غیرحاضر مقبول نمى‏ كند». روایات و احادیث در این خصوص فراوان است.93
باید توجه داشت كسى كه فكر و دلش حاضر نیست تنها لقلقه زبان دارد و دعا فقط تكرار لفظ یا لقلقه لسان است.
گفت: فاش كن كه آن، كار تو نیست
لایق انفاس و گفتار تو نیست
كآن نفس خواهد ز باران پاك‏ تر
وَز فرشته، در روش درّاك‏ تر
عمرها بایست، تا دم پاك شد
تا امین مخزن افلاك شد
خود گرفتى این عصا در دستِ راست
دست را دستان موسى از كجاست؟
5. كسب حلال؛ یكى دیگر از شرایط استجابت دعا آن است كه داعى و دعاكننده باید رزق خود را از راه حلال، طیب و طاهر به دست آورده باشد، انسانى كه گوشت و پوست و استخوانش از ارتزاق حرام رشد كرده باشد دعایش نامستجاب است. از همین‏ رو، رسول اكرم (صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله) مى‏ فرماید: «درآمدت را پاك كن تا دعایت مستجاب شود؛ زیرا هرگاه لقمه حرامى به دهان خویش ببرد تا چهل روز از او دعایى پذیرفته نمى‏ شود»94.
و نیز امام صادق (علیه‏ السلام) فرموده‏ اند: «هر كه شاد شود كه دعایش به اجابت رسد باید كسب خود را پاك سازد».95
آداب دعا:
از آداب دعا مى‏ توان به شرائط كافى دعا نیز یاد كرد؛ یعنى امورى كه موجب كمال دعا و رفعت مرتبه گشته و تأثیرگذارى و اثربخشى بیشتر مى‏ شود. مهم‏ ترین این آداب عبارتند از:
1. طهارت؛ كه عبارت است از وضو و غسل. على (علیه‏ السلام) فرموده‏ اند: «اذ انزل بك امر عظیم فى دین او دنیا، فتوضاً و ارفع یدیك»96؛ «هرگاه كار بزرگ و دشوار دینى یا دنیایى روى آورد، وضو بگیرد و دست‏ هایت را بلند كن».
2. آغاز با نام خدا؛ در ابتدا با «بسم اللّه‏  الرحمن الرحیم» و یاد خدا دعا را شروع كنیم؛ چرا كه رسول خدا (صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله) فرمودند: «دعایى كه اولش با بسم اللّه‏  الرحمن الرحیم آغاز شده باشد رد نمى‏ شود».97
3. ستایش الهى؛ تمجید و تحمید و ثناگویى خداوند متعال در آغاز دعا بیانگر میزان معرفت داعى به حضرت حق است. از این رو، امام صادق (علیه‏ السلام) فرموده‏ اند: «هر دعایى كه قبلش تمجید خداوند متعال نباشد به جایى نخواهد رسید».98
على (علیه‏ السلام) نیز مى‏ فرماید: «درخواست پس از سایش است، پس در آغاز خدا را ستایش كنید و آن‏ گاه حاجت‏ هاى خود را بخواهید، خداوند عزّ و جلّ را پیش از بیان درخواست‏ ها مدح و ثنا كنید»99 بسیارى از دعاهایى كه از معصومان (علیهم‏ السلام) به دست ما رسیده است چنین‏ اند و آغاز دعا با ثنا و ستایش الهى مى‏ باشد.
4. صلوات؛ در فرهنگ دینى توصیه شده است تا با درود بر حضرت رسول (صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله) و اهل‏ بیت (علیهم‏ السلام) دعا آغاز شود و این عمل موجب استجابت دعا خواهد شد. على (علیه‏ السلام) در این خصوص مى‏ فرماید: «هرگاه از خداوند سبحان حاجتى خواهى، با درود فرستادن بر پیامبر (صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله) سخن آغاز كن، آن گاه حاجتت را بخواه كه خداوند بزرگوارتر از آن است كه دو حاجت از او خواسته شود و یكى را اجابت و دیگرى را رد كند».100
5. شفاعت خواهى؛ براى استجابت دعا باید از وسایلى و وسایطى استفاده كرد كه در نزد پروردگار قرب و منزلت دارند تا به جهت آنان خداوند متعال حوائج و نیازهاى مادى و معنوى را محقق سازد. در احادیث شریف توسل به امامان و قرآن موجب استجابت دعا تلقى شده است.101
6. اقرار به گناه؛ امام صادق (علیه‏ السلام) مى‏ فرماید: در آغاز دعا مدح خداوند متعال سپس اقرار به گناه و آنگاه خواستن و طلب كردن102
7. تضرع و اظهار عجز؛ در احادیث قدسى خداوند متعال به انبیاء خویش توصیه كرده كه هنگام دعا، او را تضرع و خشوع بخوانند103 در آیات قرآنى نیز به قرین بودن دعا با ترس و خوف و تضرع، خشوع تأكید شده است.104 چنانكه على (علیه‏ السلام) نیز فرموده‏ اند: «علیكم بمسألة ذل و خضوع و تملّق و خشوع»105؛ «با حالت ذلت و فروتنى و ثناگویى و خشوع درخواست كنید».
گریه بهترین نشان تضرع؛ اشك بهترین نماد بر تضرع و خشوع آدمى است و از این رو، محبوب خداست.106 و به همین جهت بهترین سلاح انسان وارسته دانسته شده است107 و از همین حیث است كه اهل‏ بیت (علیهم‏ السلام) از چشم خشك و بدون اشك به خدا پناه مى‏ بردند108 و براى همین است كه براى گریه از خداوند طلب یارى مى‏ كردند109 و به همین دلیل على (علیه‏ السلام) مى‏ فرماید: «هنگام گریه را براى دعا مغتنم شمارید».110
پس دعاى خشك، هِل اى نیكبخت!
كه فشاندِ دانه مى‏ خواهد درخت
گر ندارى دانه، ایزد ز آن دعا
بخشدت نخلى كه نعم ما سعى
همچو مریم، درد بودش داندنى
سبز كرد آن نخل را صاحب فنى
8. دو ركعت نماز؛ امام صادق (علیه‏ السلام) تأكید فرموده‏ اند كه براى به دست آوردن حاجت دعا را با دو ركعت نماز قبل از آن قرین سازید.111
9. بلند كردن دست‏ ها به سوى آسمان؛ در احادیث به بلند كردن دست‏ ها به سوى آسمان توصیه شده است و از روایات گوناگون به دست مى‏ آید كه معصومان (علیهم‏ السلام) نیز هنگام دعا چنین مى‏ كردند.112
حضرت على (علیه‏ السلام) مى‏ فرماید: «هر كس از شما از نماز فارغ شد، دستانش را به سوى اسمان بلند كند و در دعا بكوشد».113 این حالت بنابر روایات نوعى اظهار بندگى است یا نوعى نماد این حقیقت كه خویش را چون غریقى تلقى مى‏ كند كه دست دراز كرده و به دامن رحمت الهى مى‏ چسبد و به دامان پرمهرش چنگ مى‏ زند تا حضرت حق او را از این ورطه حولناك نجات دهد.114
10. كوچك نشمردن خواسته خود؛ دعا كننده براى آنكه خواسته‏ اش به اجابت برسد، نباید آن‏ را كوچك‏ بشمارد، چنانكه اهل بیت (علیهم‏ السلام) بر آن‏ تأكید فراوان كرده‏ اند115.
11. اصرار بر دعا؛ از آنجا كه نفس دعا در پیشگاه پروردگار متعال مطلوبیت و موضوعیت دارد، باید بر آن مصر بود علاوه بر آنكه این اصرار خود موجب اجابت نیز خواهد گشت.
حضرت على (علیه‏ السلام) فرموده‏ اند: «هر كس در كوبیدن در [یعنى دعا كردن] پایدارى كند و در گشودن آن [یعنى اجابت دعا ]اصرار كند، داخل خواهد شد [یعنى دعایش مستجاب مى‏ گردد].116
12. انصاف در دعا؛ داعى نباید خواسته‏ ها و نیازهاى خویش را بیش از حد قرار دهد؛ بلكه باید انصاف را در این جهت مراعات كرده و خواسته‏ هاى خویش را به صورت الاهم فى الاهم یا با اولویت بندى مطرح سازد، البته این نه به جهت نغوذً بالله بخل حضرت حق باشد؛ بلكه ادب بنده چنین اقتضایى دارد كه خواسته‏ هاى خود را در حد اعتدال و انصاف مطرح سازد، چنانكه ائمه (علیهم‏ السلام) به آن تأكید كرده‏ اند.117
13. امید به اجابت؛ در هنگام دعا نباید از استجابت آن ناامید بود؛ بلكه با حسن ظن به پروردگار عالمیان و با امید به تحقق آن نیازها را مطرح كرد، چنانكه معصومان (علیهم‏ السلام) تأكید فراوانى كرده‏ اند تا دعا را با یقین به اجابت و حسن ظن به برآورده شدن آن مقرون سازیم.118

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.