• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن شمال > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
شمال (بازدید: 443)
يکشنبه 16/4/1392 - 14:10 -0 تشکر 618441
اصطلاحات همیاری در فرهنگ شالیزار

http://anthropology.ir/node/8161   نسرین سیدنژاد

 
10532_501.jpg


یاریگری از ویژگی های جوامع سنتی است. جامعه ی سنتی ما نیز در گذشته و حال، در موارد گوناگون و برای مقابله با دشواری های زندگی اجتماعی به چنین راه حل هایی نیازمند بوده و هنوز نیز نیازمند است.فقر اقتصادی، فقدان امنیت، شرایط اقلیمی و جغرافیایی دشوار در درازای زمان، به ویژه روستاییان و کوچ نشینان ما را هر چه بیشتر به هم وابسته کرده است.

يکشنبه 16/4/1392 - 14:11 - 0 تشکر 618442

برخورد سازنده و هشیارانه با این دشواریها، چه در زمینه ی تولید و چه در زمینه ی مبارزه با طبیعت و سایر عرصه های اجتماعی، به آفرینش شکل های بسیار متنوع و سازگاری از یاریگری ها و تعاونی های سنتی در جامعه ی ایران انجامیده است.
یاریگری از لحاظ جهت سمت و سوی کنش یاری( یک سویه یا دوسویه بودن، برون سویه یا درون سویه بودن، عمودی یا افقی بودن)؛ از نظر سادگی و پیچیدگی روند یاری؛ از نظر درجه ی لزوم، اجبار یا اختیار در کار؛ از نظر زمان( موسمی یا غیر موسمی، گسسته یا پیوسته بودن)؛ و بالاخره از نظر مضمون و عرصه های یاری گونه های مختلفی را شامل می شود.
به نظر می رسد مهم ترین عاملی که انواع یاریگری را به صورت اساسی از یکدیگر متمایز می کند، سمت و سوی کنش یاری و بالاخره سادگی و پیچیدگی این کنشها باشد. بر اساس جهت و سمت و سوی کنش یاوری، انواع یاریگری در جامعه ی سنتی ما به دگریاری، همیاری و خودیاری تقسیم می شود.
با وجود برخی مشابهت ها، دگریاری و همیاری در نمونه های بارز و ناب خود، دارای تفاوت های مهمی با یکدیگر هستند. چنین به نظر می رسد که دگریاری کنشی است یک سویه، عمودی یا افقی که بین همترازان یا ناهمترازان (بین فراتران و فروتران، توانایان و ناتوانان) جریان می یابد، چه در زمینه های عینی و مادی و چه در زمینه های ذهنی و معنوی. در حالیکه همیاری جریانی است دوسویه و افقی که اغلب بین کسانی که کم و بیش توانایی های مشابه و یکسان دارند، (همترازان) یا کسانیکه می توانند توانایی های همدیگر را تکمیل یا کمبودهای یکدیگر را جبران کنند به وجود می آید. به عبارت دیگر در اغلب دگر یاریها، نقش یاری دهنده و یاری گیرنده به طور نسبی ثابت است، اما در همیاری نقش این دو به طور متناوب تغییر می کند. به تعبیری می توان گفت که تفاوت دگریاری و همیاری تفاوت بخشش با نوعی معاوضه و مبادله است. این معاوضه و مبادله می تواند در زمینه های نیروی کار، ابزار، مواد و مصالح، اطلاعات و عواطف صورت پذیردو البته در همیاری های سنتی این موارد اغلب با یکدیگر آمیخته اند و همیاری خالص و منحصر به یک موضوع کمتر به چشم می خورد.

يکشنبه 16/4/1392 - 14:12 - 0 تشکر 618444

در روستا وقتی کسی حاضر می شود با دیگری همیاری کند، گرچه ممکن است این همیاری در زمینه ی تعویض نیروی کار و یا ابزار باشد، اما معنی دیگر آن این است که به وی علاقه دارد و برای او ارزش و احترام خاصی قائل است و در عین حال این کار در هاله ای از خیرخواهی و عواطف مذهبی نیز پیچیده شده است. (فرهادی،1373: 52،53،54)
  یاریگری که در مناسبات و روابط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خاصی پدید آمده اند و با توجه به وضعیت هر منطقه، اشکال ویژه ای یافتند، با هنجارها و سنن اجتماعی و در شرایط گوناگون هم آوایی و هم گرایی پذیرفته و باورها و انگاره های بعضا دست و پاگیر عوام را همرنگ آن مناسبات و روابط و ساختار حاکم ساخته و با تغییر ساختارهای اجتماعی حاکم بعضا دگرگون شدند و با رشد و بکارگیری ابزار و تکنولوژی جدید از استمرار مانده اند و تنها عناصر فرهنگی شان به زندگی ادامه داده اند.
بیگمان آگاهی به یاری ها و مساعدت های بومی و ملی می تواند ما را با میراث و فرهنگ، تنوع و شکل پذیری، تمکین تاریخی، نرمش و گرایش و احساس نوع دوستی و میل به یاری و مشارکت در عرصه های اجتماعی و حل دشواری های روزمره ی هر منطقه و دیاری که مردمانشان به ناچار و برای کار و شور زنگی خالق آن بوده اند، آشنا گرداند   ( مهجوریان نماری،1384: 10 ،11)
 تهیه ی محصول برنج در هر سه مرحله ی کاشت ،داشت و برداشت همراه با رنج و مشقت بوده است.  در گذشته پرداخت دستمزد میراب ها، نگهبان ها ( شوپه ها)، صاحبان گاو و اسب برای شخم زدن زمین  و خرمن زدن محصول، به صورت نقدی چندان رایج نبوده وصاحب زمین از همان محصول کشاورزی، مقداری را متناسب با اهمیت کار، مقدار و زمان آن و یا شاید حساسیت کارها برای افراد گفته شده در نظر می گرفت. به هین ترتیب اصطلاحات و واژگان خاصی در زمینه ی همیاری و یاریگری در میان برنج کاران وجود داشت که در زیر به آن اشاره می شود.


يکشنبه 16/4/1392 - 14:13 - 0 تشکر 618445

یاری های اجباری : مالک یا کدخدا یا پاکار ( دستیار کدخدا )، از یاریگری های متقابل و متداول میان اهالی برخوردار می شدند و در مواقع ضروری و بنا به محدود بودن و مشخص نبودن زمان کاشت، داشت و برداشت محصول و ترس از عقب ماندن از موعد های مقرر در نشا، وجین و درو و با توجه به نیاز های روزمره ی اقتصادی و اجتماعی تحت همان عناوین و اسامی مرسوم از آنان می خواستند تا به کمکشان بروند. یاری ها که اساسا دارای ماهیتی داوطلبانه وعدالت خواهانه بوده اند، برای مالک، کدخدا یا پاکار حقی اجباری بوده است بر گردن رعایا و فرو دست ها به این شرح:
1)    کایَّری [= کاریاری] بیگاری در زمین شخصی ارباب، کدخدا، پاکار در امر نشا، وجین، درو و خرمن کوبی
2)    گوکایَّر: شخم زدن زمین با گاو و به صورت کاریاری یا " هشته کاری". هِشته: زمینی به اندازه ی دو هکتار که دو گاو نر( ورزا) بتوانندآن را شخم بزنند.
3)    نشاکاری : با بیگاری گرفتن از اهالی در امر نشا کردن زمین ارباب، کدخدا یا پاکار
4)    وجین کایَّر: با کاریاری ( بیگاری) در کار وجین زمین اربابی
5)    بینج تاشون: دروی زمین کشاورزی

6)    کرزنی: خرمن کوبی زمین های کشاورزی و اربابی   ( همان،ص 13و 14)

يکشنبه 16/4/1392 - 14:13 - 0 تشکر 618446

روجاری [ rujari]: در این تعاون اهالی یک محل یا طایفه برای نشا، وجین و درو و سایر کارهای مربوط به کشاورزی به یاری هم می رفتند. کسانی که برای روجاری از طرف هر کدام  از اهالی فراخوانده می شدند، حق داشته و دارند که تا در مواقع ضروری کشاورزی که نیاز به کار جمعی برای عقب نماندن از موعد های محدود و مقرر احساس می شود از آنان که به روجاری شان رفته اند، بخواهند که به اینان کمک بنمایند. در این معنا روجاری را می توان به عنوان یکی از اشکال تغییر شکل یافته ی کایَّری= کاریاری دانست. اما در کایَّری ارائه ی کار جمعی نیاز به بازپس دادن حتمی کار نبوده است و با این تعبیر می توان آن را شبیه تعاون از نوع قرضی تلقی نمود. با این تفاوت که قرضی جنبه ی طلبکارانه تری از روجاری داشته است و دارد و نیز به صورت فردی ( و نه همچون روجاری که جمعی است) مشاهده می شود. اما روجاری از ریشه های عمومی تر و انسانی تر کایَّری  بهره ور است و هنوز رنگی از آن را با خود دارد. طبق مشاهدات معلوم گردیده است که خواستگاه این تعاون نیز نخست در مناطق ییلاقی و قشلاقی و میان خانوارهای چوپانان و گالش ها مرسوم بوده است. (همان،ص 26 و 27)


يکشنبه 16/4/1392 - 14:14 - 0 تشکر 618447

قرضی: ارائه ی کار بدنی که در گذشته به صورت رایگان و به صورت جمعی و داوطلبانه در قالب کایَّری و در اختیار همه ی اهالی قرار می گرفت، به تدریج دگرگون و ماهیتا غیر رایگان و طلبکارانه شد. پیشتر افرادی که برای کایَّری می رفتند، ضرورتی نداشت که همان مقدار و نوع کار را برای کمک دهنده بازپس دهند. هرگاه برای یاری رساندن ضرورتی احساس می گردید، کایَّری چهره ی انسانی تری را به نمایش می گذاشت. با تغییر آن روابط تنگاتنگ،- بر مبنای کار تولیدی-، از مناسبت های کایَّری در میان انسانها کاسته شد و به نوع خاصی از تعاون و یاری بدل گردید که در اصطلاح محلی به آن قرضی می گویند. ( همان،ص 31 و 32.)


يکشنبه 16/4/1392 - 14:15 - 0 تشکر 618448

کایَّری: متداول ترین و قدیمی ترین شکل تعاون و یاری در مناطق مختلف مازندران کایَّری نام دارد. در این نوع تعاون، افراد رایگان و بی چشم داشت و با توجه به ضرورت و نیاز داوطلبانه به کمک هم می رفتند. به معنی واقعی تر، این یاری ویژه ی دورانی بوده است که در آن پول به صورت امروزی وسیله ی مبادلات به شمار نمی رفته است. به درستی جایگاه آن را باید در میان مناسبات ابتدایی و اجتماعی و بعدها در نظام گله داری رایج جست و جو نمود. مبادله ی کالا با کالا، کار با کالا، کالا با کار، کار با کار، مضمون، بازار و روابط داد و ستدی روزگارانی به شمار می رفت که کایَّری یک قدم فراتر از این مناسبات می درخشید. به دلیل قرار گرفتن منطقه در بین کوه و دریا و با توجه به پیشرفتگی پوشش گیاهی و جنگلی و ادامه آن تا به کرانه های ساحلی، زمین های جلگه ای و دشت، ناچیز و کشاورزی در این نواحی نسبت به دامداری قدرت چندانی نداشته است و بر این اساس می توان گفت که کایَّری متعلق به مناسبات ابتدایی و قبل از گله داری و شبانی و برخواسته از ضرورت و نیاز زندگی کوچ نشینی و وضعیت خاص جغرافیایی و تاریخی این نواحی بوده است.(همان، ص 35)


يکشنبه 16/4/1392 - 14:20 - 0 تشکر 618450

کله کنی [ kele kani]: کندن زمین و ایجاد نهرآبه ها در اطراف و داخل مزارع و محل ، تمیز و لایروبی کردن نهرهای قدیمی جهت آبرسانی به کشتگاه ها و مزارع را کله کنی می گویند.

يکشنبه 16/4/1392 - 14:21 - 0 تشکر 618451

قرضی جنسی: وقتی که یکی از اهالی برنج خوراکی سالانه اش را و یا به " تیم بینج"[ شالی برای تهیه ی نشا ] نیازمند بود، آنها را از همسایه ها و اهالی محل به قرض می گرفت و بعد از برداشت محصول، قرض جنسی را با همان پیمانه و مقیاسی که دریافت کرده بود، بازپس می داد.

يکشنبه 16/4/1392 - 14:21 - 0 تشکر 618452

هم بندی: دو کشاورز که هر کدام یک اسب داشتند، اسب های هم را "همبند" و یا "همدوش" می کردند. با اسب های هم بند کار خرمن کوبی هم را به انجام می رساندند.

يکشنبه 16/4/1392 - 14:22 - 0 تشکر 618453

هم ته لک [  ham te lak ] ، بلو همازی [  balu hamazi ]: برخی از کشاورزان از مرحله ی " کله کِلو" (شخم زدن و زیر و رو کردن با بلو یا بیل کوتاه سرکج) تا مقطع نشاکاری به هم کمک متقابل می نمودند؛ زمین های تقسیم شده، از یک گوشته ( 6 هکتار- نسق ارباب برای مدت یک سال کشاورزی)  را زمین های " ته لک" می نامیدند. ته لک در گویش بومی به معنای تکه تکه و قطعه قطعه شدن است.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.