تاریخ
بافت قدیمی شهرآستارا
یکی دیگر از ماخذقدیمی که در آن از آستارا یادی به میان آمده، کتاب حدودالعالم(تألیف ۳۷۲ ق/۹۸۲ م) است. در این کتاب، آستارا به شکل استراب ضبط گشتهاست.استان گیلان در قرن چهارم از لاهیجان تا نزدیکی باکو را شامل می شد که از ۸ ناحیه تشکیل شده بود که استراب یکی از نواحی گیلان به شمار می رفت.. بیشتر مؤلفان بعدی مانند علی بن شمس الدین بن حاجی حسین لاهیجی و عبدالفتاح فومنی و میرخواند، همه نام این شهر را به صورت آستارا آوردهاند.به لحاظ تاریخی قدیمی ترین مورخی که از آستارا نام بردهاست، ظهیرالدین مرعشی است. وی در کتاب گلستان و دیلمستان سه بار این محل را به نام «آستارا» و یک بار به نام«آستاره» آوردهاست.
حمدالله مستوفی در نزهةالقلوب (تالیف ۷۳۰ هجری قمری) می نویسد:گیلان از اقلیم چهارم است و در کنار دریای خزر قرار دارد.اسپهبد(آستارا) شهری متوسط است و حاصلش غله،برنج و میوه می باشد.این ناحیه گیلان،ناحیه ای آبادان ، با نعمت و توانگر است و در آنجا شهرک هایی است با منبر(مسجد).دراین شهرک ها بازارهاست.طعام مردم این ناحیه برنج است و ماهی.واز این ناحیه جاروب،حصیر مصلای نماز و ماهی به همه جهان صادر می شود.
تنها در صریح الملک (که درباره موقوفات مزار شیخ صفی الدین اردبیلی است)، این نام به شکلهای اصطاراب و استاره دیده میشود که دو صورت اول با شکل مذکور در حدود العالم قرابت دارد.
از جهانگردان کانی این شهر را نام برده و آن را توصیف کردهاند. شاید وصف«ابت» رساتر از دیگران باشد. وی که در ۱۲۵۹ق/ ۱۸۴۳م از این محل میگذشته، نام این شهر را دهنه کنار ضبط کردهاست. به نوشته او «دهکده دهنه کنار در مصب رودخانه آستاراچای قراردارد ودارای ۵۰ تا ۶۰ خانوار جمعیت است و دکانهایی دارد که اجناس آن به خارج ایران حمل میشود». آستارا به موجب عهدنامه گلستان که در ۱۲۲۸ هجری قمری مصادف با ۱۸۱۱ میلادی میان دولت ایران و روسیه منعقد شد به دو قسمت تقسیم گردید. قسمتی از این شهر که در شمال آستاراچای است، به دولت روسیه واگذار گردید و آستاراچای مرز میان دو کشور شناخته شد.