تاریخ طبرستان ، کتابی به فارسی در بارة طبرستان تألیف بهاءالدین محمدبن حسن بن اسفندیار کاتب ، معروف به ابن اسفندیار، در قرن هفتم . از زندگی مؤلف ، بیش از آنچه از متن کتاب به دست می آید، دانسته نیست . احتمالاً خاستگاه وی آمل بوده است . وی از نزدیکان حسام الدوله اردشیر باوند (حک : 568 ـ 602) و پسرش ، شمس الملوک رستم (مقتول در 606)، بوده و ظاهراً کاتب و سفیر دربار حسام الدوله نیز بوده است . به گفتة ابن اسفندیار (ج 1، قسم 1، ص 156) ملک اردشیر، وی را برای کار مهمی به قلعة کوزا فرستاده بود. پدر مؤلف ، که به قرار معلوم ادیب بوده و ابیاتی از وی در این کتاب نقل شده است ، از سفرهای بسیار ابن اسفندیار یاد کرده است (همان ، ج 1، ص 6). در 606، هنگامی که ابن اسفندیار از بغداد به طبرستان بازمی گشته ، در ری خبر کشته شدن شمس الملوک رستم را می شنود، و حدود دو ماه در ری می ماند و در این مدت ، به گفتة خودش ، فقط مطالعة اخبار و آثار پیشینیان تسکینی برای اندوهش بوده است . در واقع ، همین آثار، اساس تألیف تاریخ طبرستان می شوند. وی در همین ایام ، کتاب عُقَد سِحر و قلائد دُرّ یَزدادی را در کتابخانة مدرسة شاه غازی رستم باوند در ری می یابد و آن را از عربی به فارسی ترجمه می کند. پس از اقامت اجباری در ری به دعوت پدر رهسپار آمل می شود (همان ، ج 1، ص 74)، اما در آنجا نمی ماند و به خوارزم می رود و پس از پنج سال اقامت در آنجا ترجمة عربیِ ابن مقفع از نامة تنسر را به دست می آورد و پس از ترجمه به فارسی آن را سرآغاز کتابش قرار می دهد (همان ،ج 1، ص 1ـ2، 4ـ7).