گاه، از روی ذوق و گاهی هم برای فرار از دام مراقبتهای ویژهای که سربازان میگذاشتند، بچهها به دستههای چهار - پنج نفره تقسیم میشدند و هر دستهای برای خودش مداحی داشت و نوحهای و سینهای، این، روش خوبی بود و حتی یک بار نیز که سربازها پی به آن بردند، به فرمانده اطلاع دادند که او چون جو را آرام تشخیص داد، زیاد مته به خشخاش نگذاشت.
تزیین آسایشگاهها مناسب با ماه محرم، از دیگر مراسم رایج در اسارتگاهها بود که به دست عاشقان حسینی انجام میشد. برای تزیین، پتوهای سیاه رنگ انتخاب و با صابون روی آنها جملههایی مانند «السلام علیک یا اباعبدالله» و... نوشته میشد.
بهترین خاطرهای که از محرم در اسارت دارم، به آن سالی برمیگردد که عراقیها طبق عادت هر سالهشان، روز هفتم و هشتم محرم به همه آمپولهایی تزریق میکردند تا ایرانیها نتوانند در روزهای تاسوعا و عاشورا عزاداری کنند. این کار شیطانیشان هر سال خوب نتیجه میداد و غیر از چند نفر که به «لطایف الحیل» از زیر تزریق آمپول، جان سالم به در میبردند، بقیه چنان تب میکردند که تا چند روز در جا میافتادند.
آقا فرمود: چرا به آیت عظمای کربلا متوسل نمی شوی؟ ایشان عرض کرده بودند: آقا آیت عظمای کربلا کیست؟ فرمودند: آقا قنداقه علی اصغر (علیه السلام ) را از زیر عبایشان بیرون آوردند و...
آن سال، دیگر تجربه کافی به دست آورده بودند و اسامی افراد از روی لیست میخواندند و حتی یک نفر نیز نتوانست از نیش سوزن آمپول در امان بماند. حتی بین بچهها شایع شده بود که درصد آمپول امسال، چند سیسی بیشتر از سالهای پیش است.
وقتی عراقیها به آسایشگاه ما آمدند، همه بچهها به حضرت «علیاصغر(علیه السلام) » متوسل شده، نجات خود را از آن دردانه کوچک امام حسین (علیه السلام) خواستند. قلب پاک بچهها و نام پربرکت آن طفل خاندان پیامبر چنان اثر معجزه آسایی داشت که هیچ یک از بچهها- به جز یکی دو نفر که بیماری کم خونی داشتند - تب نکردند. عراقیها که میدانستند آمپولها کار خودشان را خواهند کرد، دیگر به سراغ آسایشگاه ما نیامدند و ما با خیال راحت، آن شب، چراغ عزاداری حضرت حسین (علیه السلام) را روشن کردیم.
صبح که شد، دکترهای عراقی از جریان خبردار شدند. آنها به آسایشگاههای دیگر رفتند و دیدند که تمام افراد آنها تب کرده و درجا افتادهاند؛ اما افراد آسایشگاه ما سرحال و قبراق هستند. بین خودشان بگو مگویی شده بود که نگو! از طرفی تعجب کرده بودند و از طرف دیگر نمیتوانستند قبول کنند که توسل به ائمه و خاندان عصمت، کارهای نشدنی را شدنی میکند.