درون انسان بین رذائل و فضائل اخلاقی درگیری همیشگی وجود دارد كه معمولاً آن را جهاد اكبر میخوانند، در حالی كه جهاد اوسط است. انسان وقتی میكوشد برابر عقل كار كند و از هوس و معصیت دوری جوید، در جهاد اوسط است. او میخوا هد عاقل باشد. از این مرحله به بعد نوبت جهاد اكبر میرسد كه جهاد بین عقل و عشق، حكمت و عرفان و معقول و مشهود است. در این جهاد عقل، براساس براهین، مفاهیم را به رسمیت میشناسد و برهان اقامه میكند و به نتیجه میرسد؛ اما عشق هرگز به مفهوم (علم حصولی) بسنده نكرده، خود حقیقت و علم حضوری را میطلبد و میخواهد آ نچه فهمیده با جان بیابد و مشاهده كند. بنابراین، از این به بعد بین عقل و عشق نزاع میافتد و جهاد اكبر شروع میشود. البته نقصی در كار نیست و هر دو حق به شمار میآیند؛ منتها یكی حق است و دیگری احق، یكی خوق است و یكی خوبتر، یكی كمال است و دیگری اكمل. بنابراین، كارهای اولیای الاهی بر اساس عشق است.
امام صادق(ع) در جلد دوم اصول كافی، فرمود: «اَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشَقَ العِبادَة.» این كسی است كه مزه عبادت را بچشد و حقایق بهشت و جهنم را ببیند.
عقل با برهان اثبات میكند كه بهشت و جهنمی هست. عشق میگوید من میخواهم بهشت و جهنم را ببینم. آن كه دلیل و برهان اقامه میكند و معاد و بهشت و میزان و ما نند آن را حق میشمارد، عاقل است؛ ولی آن كه در پی دیدن بهشت و جهنم است، عاشق است. كارهای سید الشهدا(ع) عاشقانه بود. عشق فوق عقل است نه دون عقل. یك وقت گفته میشود فلان كار عاقلانه نیست، یعنی بر اساس وهم و خیال است؛ ولی گاه گفته میشود نه تنها عاقلانه است بلكه بالاتر از آن، عاشقانه است؛ یعنی آنچه فهمیده با درون خود یافت.
آن جا كه انسان حقیقت را مییابد و برابر شهود عاشقانه حركت میكند، عقل نقش ندارد؛ این نقش نداشتن بدان سبب است كه نور عقل تحت ا لشعاع نوری قویتر قرار گرفته نه بدان علت كه نورش خاموش شده است و نور ندارد.
عقل دو وقت از كار میافتد و فعل انسان برابر عقل نیست:
1. وقتی انسان گرفتار غضب یا شهوت میشود و به معصیت مبتلا میگردد. این جا كار عاقلانه نیست و سفیهانه است. این مثل آن است كه ماه دچار خسوف شود و تاریك گردد. در این حال عقل نور ندارد. عقل انسان معصیت كار مانند ماه منخسف است. این كه حضرت علی علیه السلام میفرماید:«كَمْ مِنْ عَقلٍ اَسیرٍ تَحْتِ هَوی اََمیرٍ»، اشاره به همین مطلب است.
2. عقل نور دارد، ولی كارآیی ندارد؛ و آن وقتی است كه تحت الشعاع نور قویتر قرار میگیرد؛ مثل این كه ستارگان در روز كارآیی ندارند. این كار آمد نبودن بدان علت است كه تحت الشعاع نور خورشیدند كه فضا را روشن كرده است نه به سبب تاریكی و بینور بودنشان. كسی كه عاشق شد، عقل دارد و عقلش هم كار میكند و نور دارد؛ ولی نور عقل تحت الشعاع نور عشق است.
جریان امام حسین - سلام الله علیه - در كربلا از این نوع بود؛ یعنی نه تنها عاقلانه بود بلكه بالاتر و برتر از آن عاشقانه هم بود.
به گزارش فرهنگ به نقل از پرسمان