حالا درست 90 سال از احداث نخستین راهها در ایران می گذرد؛ نه این که تصور شود ایرانمان پیشتر بدون جاده بوده، بلکه منظور جادههایی است که با هدف حمل و نقل با وسایل نقلیه جدید احداث شدند و این مساله درست سال 1301 اتفاق افتاد. حالا این جادهها در سراسر کشور به صورت خطوطی مارپیچ و مستقیم در دل جنگل و کویر امتداد یافتهاند.
در حال حاضر سالانه از 350 میلیون سفر در کل کشور، 250 میلیون آنها جادهای است؛ آماری که در نگاه نخست تنها یک عدد بزرگ به نظر میآید، اما تامل بیشتر به چنین حجم سفری نمایانگر یک پتانسیل قوی است که میتوان حتی در طول مسیر و خود جادهها از آن بهرههای فراوان گرفت که این بخش ماجرا مربوط به مسائل کلان مدیریتی است.
اما این که هدف از سفر، تنها رسیدن به مقصد نیست، اصلی پذیرفته شده برای همگان است؛ میتوان در این قسمت نگاه جزئیتری به ماجرا داشت. مساله مهمی که در سفر رخ میدهد در خود «سفر» نهفته است. سفر یک اتفاق، جابهجایی و پویایی است که میتوان جاده را بخش اصلی ماجرا در فرآیند سفر به شمار آورد. اصلا شاید خود جاده هدف باشد و ما از آن غافلیم. بهطورمثال لابد از خطرهای جاده هراز بسیار شنیدهاید و هر بار هم سفرتان با مقداری چاشنی دلهره همراه بوده است.
این که باید در جاده احتیاط کرد کاملا به جاست، اما فراموش نشود در همین جاده وهمانگیز هراز زیباییهای زیادی، چهره خود را از شما پنهان ساخته است، مکانهایی که هر کدام خود میتواند مقصود و منزل اصلیتان در سفر باشند. جاذبههایی همچون دره گل زرد، آبشار ملک بهمن، آبگرم لاریجان، منظریه، استله سر و... در جاده هراز هستند که اگر کمی تامل کنید این زیباییها ، نقش خوشنگار خود را بر شما عیان خواهند ساخت.