هشیاری سیاسی و سازش ناپذیری
ائمه(علیهم السلام) نه فقط خود با دستگاههاىظالم و دولتهاى جائر و دربارهاى فاسد مبارزه كردهاند بلكه مسلمانان را به جهادبر ضد آنها دعوت نمودهاند، بیش از پنجاه روایت در وسائل الشیعه و مستدركو دیگر كتب هست كه «از سلاطین و دستگاه ظلمه كناره گیرى كنید و به دهان مداح آنها خاك بریزید، هر كس یك مداد به آنها بدهد یا آب در دواتشان بریزد چنین وچنان مىشود ..» خلاصه دستور دادهاند كه با آنها به هیچ وجه همكارى نشود وقطع رابطه بشود.
امام خمینى در جاى دیگر اینطور مىفرمایند:
ائمه ما(علیهم السلام) همه شان كشته شدند براى اینكه همه اینها مخالف با دستگاه ظلمبودند اگر چنانچه امامهاى ما تو خانههایشان مى نشستند .. محترم بودند،روى سرشان مىگذاشتند ائمه ما را، لكن مىدیدند هر یك از اینها حالا كهنمىتواند لشركشى كند از باب اینكه مقتضیاتش فراهم نیست، دارد زیرزمینى اینهارا از بین مى برد، اینها را مى گرفتند حبس مى كردند ..
مرحوم شیخ كلینى از قولیكى از یاران امام رضا(ع) مى نویسد:
پس از آنكه حضرت رضا(ع) به امامت رسید سخنانى ایراد فرمود كه بر جان وىترسیدیم و لذا به آن حضرت عرض شد: مطلبى آشكار كردى كه بیم داریم این طاغوت(هارون) بر علیه شما اقدامى كند، و حضرت در جواب فرمود:
هر كارى مىتواند انجام دهد ...
یكى دیگر از یاران حضرت مىگوید:
به امام عرض كردم: شما خود را به این امر (یعنى امامت) شهره ساخته و جاى پدرنشستهاید، در حالى كه از شمشیر هارون خون مىچكد (و دوران اختناق عجیبى حكمفرماست، شما با چه جراتى چنین مى كنید؟!) كه آن حضرت با پاسخ خود به وىفهماند كه این مسائل و ماموریتهاى ائمه(علیهم السلام) قبلا از جانب الهى تعیینشده و هارون قدرت مقابله با حضرت را ندارد.
امام هشتم با هشیارى سیاسى خویشتوانست پس از مرگ هارون (كه در سال دهم از امامتحضرت اتفاق افتاد) در دوراننزاع و كشمكشهاى میان دو برادر (یعنى امین و مامون) به ارشاد و تعلیم و تربیتشیعه ادامه دهد.
و بالاخره پس از به قدرت رسیدن مامون، با حركتها و موضعگیریهاى دقیق وحكیمانه نقش عظیم خویش را به خوبى ایفا نمود.
همانطور كه معروف است مامون در میان خلفاى بنى عباس از همه داناتر و زیركتربود، از علوم مختلف آگاهى داشت و تمام اینها را وسیلهاى براى پیشبرد قدرتشیطانى خویش قرار داده بود و از همه مهمتر جنبه عوام فریبى وى بود.
وى با طرح یك نقشه حساب شده، ولایت عهدى حضرت را پیشنهاد كرد كه اهداف مختلفى را دنبالمىنمود از جمله: در هم شكستن قداست و مظلومیت امامان شیعه و پیروانشان،مشروعیتبخشیدن به حكومتخویش و خلفاى جور قبلى و كسب وجهه و حیثیتبراى خویش،تخطئه شیعیان مبنى بر عدم اعتنا به دنیا و ریاست، كنترل مركز و كانون مبارزات، دور كردن امام از مردم و تبدیل امام به یك عنصر دربارى و توجیهگر دستگاه.
مقام معظم رهبرى حضرت آیه الله خامنه اى (مدظله العالى) ضمن برشمردن و توضیح اهداف فوق فرموده اند:
در این حادثه، امام هشتم على بن موسى الرضا(ع) در برابر یك تجربه تاریخى عظیمقرار گرفت و در معرض یك نبرد پنهان سیاسى كه پیروزى یا ناكامى آن مى توانست سرنوشت تشیع را رقم بزند، واقع شد. در این نبرد رقیب كه ابتكار عمل را بدستداشت و با همه امكانات به میدان آمده بود مامون بود.
مامون با هوشى سرشار و تدبیرى قوى و فهم و درایتى بىسابقه قدم در میدانىنهاد كه اگر پیروز مىشد و اگر مى توانست آنچنانكه برنامه ریزى كرده بود كار رابه انجام برساند یقینا به هدفى دست مىیافت كه از سال چهل هجرى یعنى از شهادتعلى بن ابیطالب(ع) هیچیك از خلفاى اموى و عباسى با وجود تلاش خود نتوانستهبودند به آن دستیابند یعنى مىتوانست درخت تشیع را ریشهكن كند و جریان معارضىرا كه همواره همچون خارى در چشم سردمداران خلافت هاى طاغوتى فرو رفته بود بكلىنابود سازد.
اما امام هشتم با تدبیرى الهى بر مامون فائق آمد و او را درمیدان نبرد سیاسى كه خود به وجود آورده بود بطور كامل شكست داد و نه فقط تشیع ضعیف یا ریشه كن نشد بلكه حتى سال دویست و یك هجرى یعنى سال ولایتعهدى آن حضرتیكى از پر بركتترین سالهاى تاریخ تشیع شد و نفس تازهاى در مبارزات علویاندمیده شد و این همه به بركت تدبیر الهى امام هشتم و شیوه حكیمانهاى بود كه آنامام معصوم در این آزمایش بزرگ از خویشتن نشان داد.
آرى نمونه هاى هشیارى وتیزبینى آن حضرت در قضایاى متعددى جلوه گر است مانند ماجراى نماز عید كه هر چندبا پیشنهاد مامون بود اما حركت و شیوه حضرت به گونهاى بود كه مامون دستورجلوگیرى از اقامه نماز را صادر كرد و به قول رهبر عزیزمان «مامون را درمیدان نبردى كه خود به وجود آورده بود بطور كامل شكست داد.»