وضع جغرافیایی وهوش
کودکانی که در مناطق دور دست زندگی می کنند ممکن است از دسترسی به منابع آموزشی زیاد که معمولا“ درمناطق پرجمعیت ترفراهم است محروم باشند . مطالعات نشان می دهند از لحاظ هوشبهر تفاوت هایی بین کودکان نقاط گوناگون یک کشور وجود دارد . معمولا“ کودکان شهری نسبت به همسالان روستایی خودهوش بیشتری نشان میدهند.
گروهی از روانشناسان معتقدند که پسران ودختران ازلحاظ سطح هوش برابرند جز اینکه توزیع هوش میان پسران و مردان وسیعترازتوزیع آن میان دختران و زنان است یعنی تفاوت هوشی میان پسران بیش از دختران است .
عده ای دیگراعتقاد دارند که سطح هوش افراد با زمان طفولیت آنها نسبت مستقیم دارد یعنی هر فرد که دیرتر بالغ شود معمولا“باهوشترخواهد بوددراین صورت پسران که دیرترازدختران به مرحله بلوغ میرسندازلحاظ هوش برتری نشان میدهند.
کاربردآزمون وکسلردرمورد هزاران دختر و پسر نشان داده است که این دو گروه از نظرآزمون های کلامی تفاوت معنی داری ندارد . برعکس در مورد آزمون های غیر کلامی ،تفاوتهای چشمگیری نشان می دهند و این تفاوت همیشه به نفع پسراست .
در بین آزمونهای غیرکلامی، دخترها تنها در آزمون رمز نویسی بر پسرها برتری دارند
دختران در استعداد کلامی پیشرفته تر از پسرانند و این امتیاز از حدود 11 سالگی آشکار می شود .
در مجموع دختران ازنظردستورزبان ،دیکته وواژگان بهتراز پسرانند و در پاره ای ازآزمایش های زمینه تجسم فضایی و ریاضیات بیشتر است . برتری پسران در استعداد عددی از 12 تا13 سالگی آشکار می شود .
پسران اندکی پس ازآن،یعنی در سن بلوغ از نظر تجسم فضایی نسبت به دختران پیشرفته ترند .شاید پسران دردرک روابط فضایی موجب می شود که اکثرآنان در رشته هایی نظیر مهندسی ، معماری ، ریاضی و حتی نقاشی موفقیت بیشتری داشته باشند .
عقب ماندگی چشمگیر زنان در زمینه های شغلی و تحصیلی احتمالا“ ناشی از ارزشهای حاکم بر جامعه است . گرچه وجود تفاوت های زیستی را نمی توان نادیده گرفت .
به نظر آزوبل دردوره دبستان پسران درمهارت های مکانیکی و ورزشی ، درک وفهم شفاهی یا کلامی ، استدلال شفاهی،استدلال ریاضی،ادراک فضایی و توانایی جهت یابی و حل مساله بر دختران برتری دارند .
در واقع می توان گفت که تیز هوشی منحصر به پسران نیست بلکه هردو جنس پسر و دختر از این موهبت برخوردارهستند متاسفانه دختران تیزهوش در معرض این خطر جدی قرار می گیرند که به آنان به صورت تبعیض آمیز رفتار می شود و در بسیاری از فرهنگها به ویژه در کشورهای در حال رشد و جهان سوم این تبعیض به صورت گسترده ای اعمال می شود .
جنسن معتقد است که وراثت 80 درصد ازمیزان هوش افراد را تعیین می کند وفقط 20درصد از آن به عوامل محیطی بستگی دارد . ضمنا“ وی ادعا می کند که سیاه پوستان آمریکا که به نظر او از ساخت ژنتیکی نازلتری برخور دارند از سفید پوستان کم هوشترند .
کاهش بازدهی کودکان سیاه پوست ازکم هوشی آنان ناشی نمی شود بلکه تفاوت فرهنگ های خاص،روش های محلی و اعتقادات جامعه آنان مربوط می شود .
عده ای معتقدند که سیاه پوستان آمریکا و آفریقا در مجموع ضریب هوشی کمتری نسبت به سفید پوستان ساکن همان مناطق نشان می دهند
یکی ازدلایل تفاوت مذکوراین است که سیاه پوستان نمیتوانند دردوران کودکی ازمحیطی غنی و مناسب برای رشد ذهنی لازم ، بهره مند شوند . هوش B ضعیف الزاما“نشانه هوش A ضعیف نخواهد بود .
تقریبا“ تمام محققین اعتقاد دارند که عوامل محیطی و اجتماعی سبب کاهش هوشبهر سیاه پوستان نسبت به سفید پوستان می شود زیرا تفاوتی در هوشبهر کودکان بسیار خردسال سیاه پوست و سفید پوست وجود ندارد .
در یک مطالعه ثابت شد که محیط سر کودک با هوشبهر بالا در سن یک سالگی بزرگتر از محیط سر کودکان با هوشبهر متوسط بوده است .
دلیل معتبری برای تناسب هوش و ظرفیت جمجمه وجود ندارد . اندازه جمجمه،در وهله نخست به اندازه جثه تناسب دارد .
نژادهای مختلف ازنظرمیانگین ظرفیت جمجمه متفاوتند ولی در هر نژادی افراد دارای جمجمه بزرگتر و افراد دارای جمجمه کوچکتر از میانگین جمجمه دیگر نژادها وجود دارند .
به طور کلی می توان گفت همبستگی اندازه سر با هوش عمومی بسیار ناچیز است و از حدود 10/0- تا10/0+ بیشترتجاوز نمی کند .
مهمترین قسمت از ساختمان بدنی موجودات زنده که در هوش آنها دخالت دارد،مغز نامیده می شود .
مغز افراد آدمی با یکدیگر تفاوت هایی دارد . یکی ازجنبه های تفاوت مغز آدمیان ،اختلاف اندازه آن است ولی اندازه مغز به تنهایی در ایجاد تفاوت بین افراد ،اهمیت زیادی ندارد .
متوسط مغز انسان در حدود 1400 گرم است . کسانی که وزن مغزشان از 700 گرم کمتر است به طور کلی کم هوش هستند .
تفاوت های موجود در ساختمان های شیمیایی مغز ارثی است و میزان فعالیت کولین استراز درتعیین میزان بهره هوشی موثر است .
افزایش میزان هوش از لحظه تولد تا موقعی که فرد بالغ می شود با میزان رشد مغز ارتباط دارد .