توهین
توهین در لغت به معنای خوار کردن- سبک داشتن – خورای و خفت آمده است ( محمد معین – فرهنگ فارسی – توهین)0
جرم توهین دارای اقسامی است: توهین ساده عبارت است از توهین و اهانتی که علیرغم دارا بودن وصف مجرمانه از هیچ کیفیت مشددهای برخوردار نیست .
توهین ساده :
این جرم در ماده 608 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1375 پیش بینی شده است که مقرر میدارد « توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک، چنانچه موجب حد قذف نباشد، به مجازات شلاق تا 74 ضربه و یا پنجاه هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی خواهد بود.»
الف) عنصر مادی :
این عنصرمادی مشتمل بر سه بخش است که عبارت است از : رفتار فیزیکی مرتکب- مجموعه شرایط و اوضاع و احوال لازم برای تحقق جرم و نتیجه حاصله .
1- رفتار فیزیکی : رفتار فیزیکی میتواند به شکل گفتار، کردار- نوشتار و حتی اشارات مختلف دست و چشم و نظایر اینها باشد. بدین ترتیب هر چند در فحاشی و استعمال الفاظ رکیک، نمونه بارز توهین است چرا که در ماده 608 : لفظ ( از قبیل) نشان میدهد ، تنها یکی از مصادیق متعدد آن محسوب میشود بدین تریتب – اعمالی مثل آب دهان ریختن به روی دیگری ، انداختن – هل دادن تحقیر آمیز دیگری و برداشتن خشونت آمیز کلاه یا عمامه از روی سر شخص محترمی ، اینها عرفاً باعث تخفیف و تحقیر شخص است .
مطابق تبصره ماده 87 ق تعزیرات سابق مصوب سال 62 : در صورتی که توهین به صورت ضرب یا منتهی به جرح یا نقص باشد علاوه بر مجازت این ماده ، به مجازات خود آن عمل نیز محکوم خواهد شد.
رفتار فیزیکی لازم برای تحقق جرم توهین قابل بحث میباشد.
هرچند ترک عملی که عرف انتظار انجام آن را از مرتکب دارد ، گاه از نظر مردم رفتاری خلاف موازین ادب و اخلاق تلقی میشود.برای مثال سلام نکردن به شخص واجب الاحترام، ولیکن برای کیفری محسوب شدن توهین ، باید فعل مثبتی از مرتکب سرزند.
2- شرایط و اوضاع و احوال لازم برای تحقق جرم :
در اینجا باید ذکر کرد برای اینکه رفتار مرتکب توهین کیفری محسوب شود باید شرایطی را در خود داشته باشد .
* موهن بودن رفتار: صرف خشونت گفتار را نمیتوان توهین کیفری محسوب کرد . تشخیص موهن بودن رفتار با عرف است ، نظر عرف در این مورد با توجه به عامل زمان و مکان – طبقه اجتماعی و شخصیت مخاطب و نیز موقعیت خاصی که رفتار مورد نظر در آن ارتکاب یافته است مشخص میشود که در میان عرفی از طبقات مردم، اظهار محبت نسبت به دیگران و تحسین و تمجید آنان با کلماتی که برای دیگران وهنآور تلقی میشود همراه است.
و یا شخصیت مخاطب در قضاوت عرف ، نسبت به موهن محسوب شدن رفتار خاص موثر است . برای مثال بیسواد، خطاب کردن یک استاد دانشگاه عرفاً توهینآمیز است و لیکن اگر به یک کارگر ساده ساختمانی بگویند بیسواد از لحاظ عرف وهنآور تلقی نمیشود.
* وجود مخاطب معین : توهین به خود جرم نیست برای مثال اگر پدری به فرزند خود پدر... بگوید.
مورد دیگر اینکه توهین به گروه کلی بدون تعیین مصادیق نیز جرم محسوب نمیشود برای مثال اگر کسی همه کارکنان دولت را به کم کاری و یا رشوه خواری متهم کند مرتکب جرم توهین کیفری نمیشود.
نکته دیگر اینکه معین شدن مخاطب توهین ، الزاماً با آوردن نام نیست ، شاید با ذکر ویژگی-های ظاهری و یا محل سکونت فرد به وی توهین شود .
* شخص حقیقی بودن مخاطب:
با توجه به اینکه در ماده 608 ، توهین به اشخاص حقوقی مشمول این ماده نمیشود بنابراین کسی را نمیتوان به علت ارتکاب توهین علیه دولت یا یک شرکت خصوصی و نظایر این موارد محکوم کرد.
* زنده بودن مخاطب:
برخی از نویسندگان، توهین به اشخاصی که در قید حیات نمیباشند را نیز مشمول ماده 608 دانستهاند، به نظر میرسد. واژه« افراد» در ماده فوق به انسانهای زنده اشاره دارد و در نتجیه توهین به مردگان تنها در صورتی میتواند مشمول ماده مذکور قرار گیرد که عرفاً توهین به بازماندگان تلقی شود و در واقع آنان بزه دیده محسوب میشوند. این موضع در تبصره 2 ماده 30 از قانون مطبوعات مصوب سال 1364 نیز پذیرفته شده است که به موجب آن، « هرگاه انتشار مطالب مذکور در ماده فوق راجع به شخص متوفی بوده ولی عرفاً هتاکی به بازماندگان وی به حساب آید هر یک از ورثه قانونی میتواند از نظر جزایی یا حقوقی طبق ماده و تبصره فوق اقامه دعوی نماید.
البته ذکر این نکته مهم است که توهین به مردگان به طور خاص جرمانگاری شده است، مثلاً ماده 514 قانون مجازات اسلامی، برای اهانت به امام خمینی (ره) مجازات تعیین کرده است .
* حضوری یا علنی بودن توهین
جز در مواردی که در قانون به آن تصریح شده است ، علنی بودن توهین شرط تحقق آن محسوب نمیشود در واقع اگر کسی هم در یک مکان خصوصی و بدون حضور شاهد به دیگری توهین کند مرتکب جرم میشود ، حتی حضور مخاطب توهین هم شرط تحقق نیست ، ممکن است شخصی به کسی که در میان جمعی حضور ندارد توهین کند.
حال آیا منظور از حضوری، حضور فیزیکی است بلکه همین که شخص مخاطب، مثلاً ازطریق تلفن، الفاظ توهینآمیز را میشنود، یا از طریق ارتباط اینترنتی حرکات توهین آمیز را مشاهده کند کفایت میکند.
*صریح بودن توهین:
در قانون استفساریه مصوب مجلس شورای اسلامی در سال 79 مورد تصریح قرار گفته است.
برای شمول موادی مثل 513، 514 ، 608 و 609 قانون مجازات اسلامی و مواد مشابه در قانون مطبوعات در مورد توهین و سب و لعن، باید الفاظ و حرکات مرتکب صراحت بر توهین داشته و به اصطلاح تفسیر بردار نباشد در واقع در صورت عدم صراحت مرتکب به جرم توهین محکوم نخواهد شد .
عین تفسیری مجلس شورای اسلامی به شرح ذیل « از نظر مقررات کیفری، اهانت و توهین و ... عبارت است از به کار بردن الفاظی که صریح یا ظاهر باشد و یا ارتکاب اعمال و انجام حرکاتی که با لحاظ عرفیات جامعه و با در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی و موقعیت اشخاص موجب تخفیف و تحقیر آنان شود و با عدم ظهور الفاظ ، توهین تلقی نمیگردد.
* عدم لزوم ارتجالی بودن(ابتدایی بودن) توهین
در قوانین قبل از انقلاب بند 33 ماده 1 سال 1324 در آیین نامه امور خلافی « کسانی که بدواً به دیگری شروع به فحاشی یا طلب خود را به هتاکی مطالبه کنند یا به هر نحوی از انحاء به دیگری اهانت و هتک حرمت نمایند.» مجازات حبس و جزای نقدی مقرر کرده بود. ولکین در ماده 608 قانون تعزیرات و دیگر مواد راجع به موضوع توهین، ابتدایی بودن توهین وجود ندارد.
3- نتیجه حاصله :
جرم توهین مقید به نتیجه نیست و در واقع یک جرم مطلق است بنابراین اگر مخاطب دارای روحیه بالایی هم داشته باشد حتی اگر عملاً از توهین ناراحت نشود باز هم جرم توهین، به صرف موهن بودن رفتار مرتکب از نظر عرف ، محقق شده است.
ب ) عنصر روانی:
جرم توهین یک جرم عمدی است و ارتکاب غیر عمدی آن در حقوق جزا شناخته شده نیست یعنی مرتکب « عمد در ارتکاب رفتار موهن نسبت به دیگری» را داشته باشد در واقع این مطالب به دو مورد اشاره میکند
1- مرتکب در ارتکاب عمل خود عامد باشد یعنی در حالت خواب و هیپنوتیزم و مستی نباشد و کلاً بدون اراده مرتکب صورت نگیرد
2- مرتکب از موهن بودن رفتار خود اطلاع داشته باشد، برای مثال برخی تفاوتهای فرهنگی یا زبانی باعث عدم اطلاع وی نباشد.