• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن سياسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
سياسي (بازدید: 551)
يکشنبه 22/5/1391 - 22:17 -0 تشکر 507332
تربیت سیاسی

سید عباس صالحی

آقایان كه تربیت بچه‌ها را می‌كنند، مسائل سیاسی روز را هم به آنها تعلیم بكنند. نمی‌‌گویم همة آن این باشد. همه چیز باید باشد.یك بچه‌ای كه از یك مدرسه بیرون می‌آید، باید مسائل دینی‌اش را بداند. مسائل نماز و روزه‌اش را بداند. هم تربیتهای علمی بشود... و هم تربیت سیاسی

صحیفة نور، مجموعه رهنمودهای امام خمینی

يکشنبه 22/5/1391 - 22:18 - 0 تشکر 507335

امام خمینی(ره)



ارتباط نظام تربیتی با نظام و عناصر نهاد سیاسی، از دیر زمان مورد توجه بوده و بسیاری از صاحبنظران رابطة میان مقوله‌ای این دو بخش، اشاره كرده‌اند و پیوند تنگاتنگ نهادهای آموزشی و قدرت را، مورد تأكید قرار داده‌اند. از جمله «ارسطو» اظهار می‌كند:


«در میان تمام چیزهایی كه بیان كرده‌ام، آنچه بیشترین سهم را در دوام و قوام قوانین دارد، سازگاری آموزش و پرورش با نوع دولت است و این چیزی است كه جهانیان از آن غافل هستند. بهترین قوانین نیزـ حتی اگر توسط تمام افراد جامعه هم معتبر و مشروع دانسته شود‌ـ در صورتی ارزش و اعتبار خواهند داشت كه به وسیلة آموزش و پرورش به نسل جوان آموخته شوند و آموزش و پرورش نیز با قوانین مزبور تطابق داشته باشند.»


تأكید «ارسطو» بر ضرورت تجانس و سازگاری نظام آموزشی با نهاد حكومت، بی‌جهت نبود. تجربة حكومتهای یونانی، این جمع‌بندی را در فرادید وی نهاد كه ثبات اجتماعی ـ سیاسی، از طریق نهادهای آموزشی، پدید می‌آید. حكومتها و قوانین اجتماعی، در ارتباطی فعال با نظام آموزشی می‌زیند و امكان ادامه بقا می‌یابند.


به مرور و با حضور عصر تغییر و تحول، نقش نهادهای آموزشی در تغییرات سیاسی ـ اجتماعی نیز، مورد تأكید قرار گرفت. در این بازیافتها، روشن شد كه دورة تحول نیز جز با تغییرات در نظام آموزشی، ممكن نخواهد بود. در این نگاه، نقش آموزش و پرورش نه در ثبات، بلكه در تغییرات سیاسی ـ اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفت و رابطه‌های آن دو، فحص و كنكاش گردید.


در دورة اخیر، بررسی انقلابهای اجتماعی از زاویة یاد شده، مورد اهمیت است. زیرا انقلابها، بارزترین و روشنترین نمای تغییرات سیاسی ـ اجتماعی هستند. از این رو، بازبینی این نكته لازم است كه انقلابهای یاد شده، چه رابطه‌ای با نظام آموزشی پیدا كرده‌اند؟ و چه دیدگاهی را در ارتباط با نظام آموزشی داشته و دارند. در این میان، بویژه بررسی این نكته كه چگونه و با چه تمهیداتی میان نهادهای آموزشی و نظام سیاسی، رابطه برقرار كرده‌اند؟ و یا حداقل از چه ارتباطی دفاع می‌كنند؟


بررسی نقطه نظرات امام راحل، از دیدگاه یاد شده، لازم و ضروری می‌نماید. حضرت ایشان به عنوان رهبر یكی از انقلابهای پردامنه و مؤثر، همواره از ارتباط «تربیت» و «سیاست» سخن گفته‌اند و همانگونه كه در سخن آغازین این نوشتار مشاهده شد، تربیت سیاسی را یكی از مواد و عناصر ضروری و لازم در نظام آموزشی، تلقی كرده‌اند. بنابراین، شایسته است كه در بررسی ابعاد دیدگاههای تربیتی امام، این نكته مغفول نماند و اهمیت خود را، بیابد.


نگارنده، دراین نوشته، به اجمال و ایجاز، می‌كوشد نگاهی ـ هرچند سریع ـ بر این منظر بیفكند و تلقی حضرت ایشان را ـ به زعم خویش ـ ارائه كند. و صد البته، مجال كوتاه و بضاعت نویسنده، مانع از آنست كه بحث به كمال و تمام خویش، عرضه شود. از این رو، از مخاطبان، تمنای آن دارد كه لغزشهای ره یافته را باز گویند و گامهای صواب را، ره پویند و به فرجام رسانند.

يکشنبه 22/5/1391 - 22:18 - 0 تشکر 507336

ضرورت پرورش سیاسی



آموزش و پرورش، با كاركردهای مختلف خویش، تعریف شده است. در میان این كاركردها، كم و بیش به مسأله «پرورش سیاسی» اشاره شده است. فراگردی كه از راه آن افراد جامعه، نگرشها و احساسات مربوط به نظام سیاسی و نقش خود را در آن، كسب می‌كنند.


به نوشتة برخی از مؤلفان:


«نظام آموزش و پرورش یكی از كارگزاران مسؤول در فراگرد پرورش سیاسی است. محققان... همبستگی‌های مثبتی بین آموزش و پرورش و آگاهی و مشاركت سیاسی مشاهده كرده و نتیجه گرفته‌اند كه برخورداری از تحصیلات رسمی بالاترین تأثیر را بر نگرشهای سیاسی دارد و هیچ متغیر دیگری در تعیین نگرشهای سیاسی، با متغیر آموزش و پرورش قابل مقایسه نیست».


امام راحل، بر این بعد، از كاركردهای آموزش و پرورش، تأكید جدی داشته‌اند و بارها و بارها، از اهمیت آن، سخن گفته‌اند. امام، پرورش سیاسی را جزئی اساسی از نظام تعلیم و تربیت شمرده‌اند. بخشی كه به هیچ وجه، نبایستی به غفلت سپرده شود و یا كمرنگ گردد.


در سخنرانی كه امام با جمعی از فرهنگیان داشته‌اند چنین اظهار فرموده‌اند:


«این جوانانی كه دست ما هستند و با آنها رابطه داریم، اینها را باید تربیت اسلامی، تربیت دینی و متوجه به مسائل روز كنیم. جوری باشد كه از اول این بچه‌ها و جوانها، مسائل روز دستشان باشد و بفهمند كه باید چه بكنند در آتیه».


سخن فوق، نشاندهندة مكانت تربیت سیاسی در دید امام است. نمونة فوق، نمونه‌ای از نمونه‌هاست. ایشان بارها و بارها، بر ضرورت توجه به مسائل سیاسی در نظام آموزشی، اشاره كرده‌اند. اشاراتی كه تماماً نشان می‌دهد كه امام، پرورش و رشد سیاسی را به عنوان یكی از مهم‌ترین كاركردها و توابع نهادهای آموزشی، دانسته‌اند. ایشان حتی در نقد عملكرد برخی از مؤسسات آموزشی كه به كاركرد سیاسی بی‌توجهی داشته‌اند، چنین فرموده‌اند:


شما متصدیان مدرسة علوی ـ البته از قراری كه تا حالا به من گفته‌اند ـ بسیار خوب عمل كرده‌اید... فقط یك نكته بوده است كه اشكال داشتم و آن نكته را از این به بعد، شما مورد نظرتان باشد و آن این كه بچه‌های ما در هر زمان موافق آن زمان، باید تربیت بشوند و در روایات هم هست كه بچه‌هاتان را تربیت كنید به غیر آنطوری كه خودتان هستید. برای زمان آتیه. برای اینكه اینها در زمان آتیه باید دست به كار مملكت و كشور بشوند. شما بچه‌ها را از سیاست... دور نگه ندارید. دور نگه داشتن بچه‌ها از سیاست، آن فرمی می‌شود كه وقتی وارد اجتماع شدند، مثل یك آدم كوری وارد اجتماع بشوند... تربیت و تعلیم همه جانبه باید باشد. یعنی آن مقداری كه كشور احتیاج به آن دارد. انسان احتیاج به آن دارد. خود شخص احتیاج به آن دارد، تعلیم و تربیت در آنجا به همه ابعاد باشد».


بیان هشدار دهنده و صریح امام با متصدیان یكی از مدارس دینی ـ در رژیم پیشین ـ نتیجه‌گیری گذشته را تأیید می‌كند كه ایشان به جایگاه تربیت سیاسی در مجموعة نظام آموزشی، عنایت ویژه‌ای داشته‌اند. تا بدان حد كه برخلاف عرف متعارف ایشان در پرهیز از نقد جزئی و رویاروی از ابراز دیدگاه خویش نسبت به گذشتة مدرسة یاد شده (كه از مدارس مقید به كاركرد دینی اما بی‌توجه به كاركرد سیاسی بود) دریغ نكردند و تلقی خود را بدون هرگونه ابهام و اجمال، در اختیار آنان گذاردند. آنان كه با روش و منش امام آشنایند، نیك در می‌یابند كه مسأله یاد شده (یعنی ضرورت حضور عینی‌تر تربیت سیاسی در كاركرد نظام آموزشی) تا چه سطح و عمقی در نظر امام اهمیت داشته است كه ایشان بجای طرح مطلب به صورت یك نگاه و نظر كلّی، به یك بحث عینی و جزئی آن را، كشانده‌اند و از زاویة نقادی تاریخ گذشتة آن مدرسه، باور خویش را منتقل كرده‌اند.

يکشنبه 22/5/1391 - 22:20 - 0 تشکر 507339

اركان تربیت سیاسی



در پرورش سیاسی، برسه عنصر اصلی تأكید شده است.


1. شناخت: شخص دربارة نظام سیاسی چه می‌داند و چه اعتقادی دارد؟


2. احساس: شخص چه احساسی نسبت به نظام دارد؟ (شامل وظیفه شناسی، وفاداری، حس تعهدات شهروندی و ...)


3. حس شایستگی سیاسی: نقش شخص در نظام سیاسی چیست؟ و چه می‌تواند باشد؟


امام خمینی در ابعاد مختلف نكات یاد شده، دیدگاههای خویش را تبیین كرده‌اند و از چگونگی پرورش سیاسی در هر بعد، سخن گفته‌اند. در سطور ذیل، گوشه‌ای از این برداشتها را مشاهده می‌كنید:


الف. شناخت سیاسی: امام، در تكمیل معرفت و شناخت سیاسی نسل معاصر، سهم عمده‌ای را داشتند و گونه‌ای خاص از دانش سیاسی را در مغز و جان آموزش‌جویان كشور ـ و بطور اعم نسل معاصر ـ آفریدند. بحث مبسوط در این زمینه، خود مجال واسع می‌طلبد تا منظومه معرفت‌شناختی سیاسی امام، تبیین و تحلیل شود. از این رو، طرح این بحث تفصیلی، به موقعیتی دیگر واگذار می‌شود.


ب. احساس سیاسی: نظامهای سیاسی ـ حتی عقلانی‌ترین آنها ـ به احساساتی ویژه در شهروندان خویش، نیازمندند. احساسی كه بتواند رابطة شناختی ـ معرفتی را، تعمیق بخشد، پایدار كند و یا حداقل در استواری آن مدد رساند. در این میان نظامهای انقلابی، به این نكته، وابسته‌ترند این نظامها، از یكسو داعیة تغییر و دگرگونی را دارند و از سوی دیگر پس از پیروزی، به تثبیت و تحكیم موقعیت خویش در برابر بازمانده‌های رژیم قبل از انقلاب ـ و نیز داعیه‌داران جدید ـ سخت محتاجند.


تركیب دو عنصر تغییر و علاقه به ثبات در نظامهای انقلابی، ایجاب می‌كند كه احساسی متناسب پدید آید تا بتواند شهروندان انقلابی را، در عین شور و اشتیاق به تحول و دگرگونی، به حفظ و تحكیم اساس نظام انقلابی، وفادار نگاه دارد. و این نكته خود از پیچیدگی‌های دورة گذار انقلابهاست. دوره‌ای كه اگر كارگزاران و رهبران انقلاب در تلفیق معرفت و احساس متناسب با این دوره، كوتاهی ورزند یا روحیة تغییر و تحول‌خواهی، چون سیلاب بنیان برانداز، خود نظام سیاسی انقلابی را درهم خواهد ریخت و یا به سرعت عناصر تغییرخواهانه نهضت، به ركود می‌انجامد و سرخوردگی سیاسی را در جامعه انقلابی پدید خواهد آورد.


از نكات بسیار اساسی در بینش امام خمینی، تركیب و تلفیق موفق دو بخش عناصر احساسی بود. پیروان ایشان، وفاداری به نظام سیاسی را، با شور و شوقی تحول‌طلبانه آمیخته بودند و این تركیب، بواسطة رهنمودهای اصولی بود كه ایشان به تناوب و در موارد مختلف، یادآور شدند و تركیبی از احساسات دوگانه را در میان هواداران و تابعان خویش، بوجود آوردند. احساساتی كه از یكسو حس شهروندی، وفاداری و اطاعت را نسبت به نظام سیاسی انقلابی بوجود آورد و از سوی دیگر احساس نیاز به تغییر، دگرگون و تحول در ابعاد مختلف زندگی درونی و روابط بیرونی.

يکشنبه 22/5/1391 - 22:20 - 0 تشکر 507341

احساس لزوم حفظ نظام:



امام، بارها و بارها از ضرورت حفظ نظام سیاسی سخن گفته‌اند و آن را، وظیفه‌ای شرعی ـ ملی دانسته‌اند. از ابتدای پیروزی انقلاب تا مقطع رحلت، به مناسبتهای مختلف بر این تكلیف، تأكید كرده‌اند. علیرغم دولتهای مختلف كه در این دوره بر سر كار آمدند، اما حضرت ایشان تقربباً با بیان و خطابی مشابه، ضرورت و وجوب حمایت از نظام سیاسی و احساس تعهد و وفاداری نسبت به آن را، بازگو كرده‌اند. از جمله، خطاب ذیل را می‌توان برشمرد:


«امروز ما مواجه با همه قدرتها هستیم و آنها در خارج و داخل طرحریزی می‌كنند برای اینكه این انقلاب را بشكنند و این نهضت اسلامی و جمهوری اسلامی را شكست بدهند و نابود كنند... حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یك نفر ولو امام عصر باشد، اهمیتش بیشتر است. برای اینكه امام عصر هم خودش را فدا می‌كند برای اسلام. ... اسلام یك ودیعة الهی است پیش ملتها كه این ودیعة الهی برای تربیت افراد و برای خدمت به خود افراد است و حفظ دین، بر همه كس واجب عینی است.»


تأكیدات مكرر و بلیغ امام خمینی در وجوب حفظ نظام، چنان بود كه توانست این اصل را به گونة یكی از اصول محوری تفكر حضرت ایشان درآورد. امام، علیرغم پذیرش انتقاد و اظهار رأی اختلافات حزبی و گروهی، هرگاه كه مسأله «حفظ نظام» و كلیت نظام سیاسی در كار بود، به دفاعی سرسختانه از هویت و كلیت نظام پرداختند. این گونه حمایتها چه در دورة دولت موقت و چه در دورة دولتهای پسین مشاهده شد این نكته خود نشاندهندة گسترة میزان اعتنای حضرت امام به این اصل بود.

يکشنبه 22/5/1391 - 22:21 - 0 تشکر 507343

روحیة اعتماد به نفس و استقلال فرهنگی



: تغییر معادله قدرت میان جهان اسلام و غرب، القائات استعمارگران، تبلیغات غربزدگان و... موجب آن شد كه جهان مسلمانان ـ و جامعة ایرانی ـ دچار ضعف شخصیت اجتماعی و بحران هویت شود. انقلاب اسلامی و رهبری آن، در راستای بازگشت به هویت و اعتماد به خویشتن، تلاش كرد و تمام همت خویش را بر آن نهاد تا نسلی خودباور را بپروراند، اوهام سرگشتگی و یا بی‌بتگی را بزداید؛ نسل معاصر جهانِ اسلام را، به ریشة تاریخی خویش واقف كند و امید به آینده را در جان وی، زنده سازد.


بیان و كلام امام سرشار از اعتماد به نفس و القای این روحیه است. از جمله، می‌خوانیم:


«اتكال به نفس، بعد از اعتماد به خداوند، منشأ خیرات است و اگر كشورها ما را آرام بگذارند، مردم همة امور را اصلاح می‌كنند. مهم این است كه شما خوتان را بیابید زیرا در رژیم گذشته ما خودمان را گم كرده بودیم و آنها هر كاری كه می‌خواستند، كردند و به ما تزریق كردند كه شما توانائی انجام كارها را ندارید».


در بیان و خطابی دیگر به معلمان فرموده‌اند:


«معلمها جوانها را مستقل، آزادبار بیاورید، معتمد به نفس‌شان كنید ما همه چیز داریم لكن آنها همچو كردند كه خیال كردیم هیچ نداریم».


امام در ملاقات و دیدار با عناصر تصمیم گیرنده در نظام تعلیم و تربیت كشور، مكرراً بر القای احساس اعتماد به خویشتن در نسل نوین، تأكید ورزیده‌اند و آن را از اهمّ وظایف نظام تربیتی كشور دانسته‌اند. در دیداری با وزیر وقت آموزش و پرورش و مدیران آن، فرموده‌اند:


«باید از همان بچه‌ها شروع كنیم و تنها مقصدمان تحول انسان غربی به انسان اسلامی باشد. اگر این مهم را انجام دادیم، مطمئن باشیم كه هیچ كس و هیچ قدرتی نمی‌تواند به ما ضربه بزند... تكرار می‌كنم ما باید باورمان شود كه چیزی هستیم. اگر اعتقاد پیدا كردیم كه چیزی هستیم، اگر اعتقاد پیدا كردیم كه می‌توانیم هر كاری را انجام دهیم، توانا می‌شویم. شما هم اعتقاد پیدا كنید كه می‌توانید. مغزها باید شستشو شود و مغزهائی كه متكی به خود است، جای آن را بگیرد.»


در باور امام، احساس اعتماد به خود و استقلال فرهنگی، بایستی از دورة اولیه تعلیم و تربیت و از تمامی طرق و راههای آموزشی صورت گیرد. تنها مدرسه و دانشگاه، مكلف بدان نیست بلكه بایستی كلیة ابزارهای تعلیم و تربیت در خدمت تكوین و اعتلای این روحیه، بكار گرفته شود.


«حتی آنكه برای بچه‌ها نمایش داده می‌شود، باید یك جوری باشد كه این بچه را از اول یك طوری بار بیاورد كه مستقل باشد در فكر»

يکشنبه 22/5/1391 - 22:22 - 0 تشکر 507347

احساس عزت و اقتدار:



نظام انقلابی، بازگشت به عزت و اقتدار غارت رفته را، از اهداف اساسی خود قلمداد كرد. رهبری انقلاب، بیش از همگان، بر این نكته پای فشرد و آن را از اهمّ آمال و آرزوهای نهضت، دانست در نتیجه، سربلندی و اقتدار جهان اسلام و مردم ایران زمین ـ و تغییر معادله قدرت در روابط با غرب ـ از اهداف استراتژیك و تبدیل‌ناپذیر نظام انقلابی، بشمار آمد.


شعار «بازگشت به عزت واقتدار» در صورتی می‌توانست فراگیر شود و پایدار بماند، كه احساس متناسب این شعار، در روحیة شهروندان نظام پدید آید. در غیر اینصورت، این شعار می‌توانست به زودی از قالب یك آرمان ملی خارج شود و به صورت یك شعار میان تهی درآید.


تأكیدات مستمر امام خمینی در احیای فرهنگ عزت در جامعه، در راستای تحقق مسأله فوق، انجام یافت. در بخشی از سخنان ایشان در این زمینه، چنین می‌خوانیم:


«مااگر سر سفره نان جوین داشته باشیم، بهتر است تا در پاركهای بزرگ زندگی كنیم ولی از آنجا دستمان به طرف دیگران دراز باشد. شرافت این را اقتضا می‌كند»

يکشنبه 22/5/1391 - 22:23 - 0 تشکر 507350

فرهنگ استقامت و شهادت:



امام خمینی، بارها تأكید داشتند كه پیروزی بر رژیم پیشین، آغاز راه است و نه پایان خط. قدرت طلبان و عوامل آنان، از كوشش و تلاش باز نخواهند ایستاد و جز به سرنگونی یا انحراف نهضت، رضایت نخواهند داد. امام با این تلقی، روند آیندة نهضت و انقلاب را. سرشار از مخاطره و حادثه دریافتند و هشدارها و تذكارهای مناسب با این آیندة پر مخاطره را یادآور شدند. از جمله، مكرراً بر روحیة صبر و استقامت در برابر شدائد و احیای فرهنگ شهادت تأكید ورزیدند. مجموع تأكیدات و كلمات ایشان در این زمینه، بیرون از احصا و گردآوری است به عنوان نمونه، خطاب ذیل را میتوان شاهدی بر صدها نمونه مشابه دید:


«از صدر اسلام تاكنون دو طریقه، دو خط بوده است: یك خط، اشخاص راحت‌طلب كه تمام همّشان به این است كه یك طعمه‌ای پیدا كنند و بخورند و بخوابند و عبادت خدا هم ـ آنهائی كه مسلمان بودندـ می‌كردند؛ اما مقدم بر هر چیزی در نظر آنها راحت‌طلبی بود... تكلیف را این می‌دانستند كه نمازی بخوانند و روزه‌ای بگیرند و بنشینند در منزلشان ذكری بگویند و ... یك دسته دیگر هم انبیا بوده‌اند و اولیای بزرگ... این دسته‌ای كه خودشان را از اول مهیا كرده‌اند برای مقابله، مقابله با ظلم. این دسته از اول توجه به این معنا داشتند كه این مقابله زحمت دارد، این مقابله شهادت دارد.»


امام، با تبلیغ و تأكید بر «فرهنگ استقامت»، تلاش داشتند مسؤولیت پذیری اجتماعی را در جامعه، رشد و اعتلا بخشند و آنان را، به مسؤولیتهای خویش در برابر حوادث مهیا و آماده سازند. بینش امام، آن بود كه نمیتوان گمان برد با مماشات و مداهنه، قدرتهای جهانی و عوامل آن، از كینه‌توزی و بلوا سازی دست برخواهند داشت. ایشان مؤكداً باور داشتند كه استكبار قلدرپیشه، جز به فنا و نابودی نهضت و عناصر فكری آن رضایت نخواهد داد. و راههای مختلفی را برای نابودی و حذف آن خواهد پیمود. از این رو در مسیر نهضت، جز همگامی و همدلی ملت در برابر مشكلات، چاره‌ای نبوده و نیست و این مهم، جز با احیا و اعتلای فرهنگ تحمل و شهادت، میسر نخواهد بود.

يکشنبه 22/5/1391 - 22:23 - 0 تشکر 507351

حس شایستگی سیاسی:



تربیت سیاسی، علاوه بر دو ركن شناخت و احساس سیاسی، نیازمند تعیین جایگاه فرد در نظام سیاسی است. شخص و موقعیت او در نظام، بایستی تفسیر شود، قابلیتهای خویش را پیدا كند و بدرستی دریابد كه چه كارهائی در توان و در مسؤولیت اوست.


امام خمینی، در راستای توضیح و تعیین نكتة فوق، مطالب ذیل را یادآور شدند:


اولاً عمل سیاسی، تكلیف شرعی و دینی است. امام، بارها و بارها از پیوند تفكیك‌ناپذیر دین و سیاست سخن گفته‌اند و جدائی دین و سیاست را، توطئه‌ای استعماری و خانه‌برانداز، تلقی كرده‌اند. از جمله فرموده‌اند:


«حضرت موسی بن جعفر را چون نماز می‌خواند، چون روزه می‌گرفت، چون مردم را دعوت می‌كرد كه به هارون الرشید و اینها، شما بروید و با آنها بسازید هرچه آنها ظلم می‌كنند شما حرف نزنید؟ یا قضیه این نبوده است؟ آنها از باب اینكه می‌دیدند... برای دولت خطرناك است برای قدرتها[ی] اینها خطرناك است»  [به حبس ایشان اقدام كردند].


ثانیاً مسؤولیت پذیری سیاسی را، وظیفه و تكلیف دانسته‌اند. گریز از مسؤولیت و روحیه انزوا و كناره‌گیری از مسؤولیت سیاسی و اجتماعی را، نكوهش كرده‌اند و از جمله، وسوسه‌های شیطانی را در این زمینه، افشا كرده‌اند، در خطاب به فرزند گرامی‌شان نوشته‌اند:


«پسرم از زیر بار مسؤولیت انسانی كه خدمت به حق در صورت خدمت به خلق است، شانه خالی مكن كه تاخت و تاز شیطان در این میدان، كمتر از میدان تاخت و تاز در بین مسؤولین و دست اندركاران نیست».


بیان فوق از حضرت ایشان، بسیار دقیق و قابل ملاحظه است. امام به عنوان یك استاد اخلاق و آموزگاری آشنا به زیر و بم درون آدمی، مطلب فوق را باز می‌گوید. این نكته كه شیطان در انزوا، چونان محیط اجتماعی حضور دارد و اگر وساوس او در آن محیط، بیشتر نباشد. حداقل كمتر نیست، توجه و تذكاری آموزنده از آن استاد بزرگ اخلاق است. چه بسیار كسان كه مسؤولیت‌گریزی سیاسی و اجتماعی را به بهانة پرهیز از دامهای شیطانی، طرح و عنوان كرده‌اند و دوری از خدمت به خلق را با آن ماسك و شمایل، توجیه نموده‌اند. امام با درایت و تیزبینی، این پندار را درهم ریخته‌اند و فراخنای عمل شیطان را در گوشة خلوت چونان میدان خدمت و سیاست دانسته‌اند و آن بهانه و توجیه را، ناموجّه نشان داده‌اند.


ثالثاً فعالیت سیاسی، در انحصار قشر و طبقه خاصی نیست بلكه تمامی مردم، بایستی خود را موظف به اجرای نقش سیاسی بدانند. تأكید امام بر حضور تمامی اقشار در میدان عمل و سیاست، در طول دورة مبارزه تا رحلت ایشان، ادامه یافت. ایشان، در برابر كناره‌گیری تمامی گروههای اجتماعی بویژه روحانیان و دانشگاهیان، موضعگیری نشان دادند و آنان را، موظف به ایفای مسؤولیتهای سیاسی ـ اجتماعی دانستند.


از جمله تأكیدات امام، لزوم دخالت سیاسی نسل تحصیلكرده در مسائل سیاسی ـ اجتماعی است. در مقطع انتخابات مجلس دوم، ایشان در برابر القائات برخی از گروهها ـ كه نتیجه‌ای جز حذف تعهد سیاسی در دانشگاهیان نداشت ـ چنین موضعگیری كردند:


«از قراری كه من شنیده‌ام در دانشگاه بر بعضی از اشخاص رفته‌اند، گفته‌اند كه دخالت در انتخابات، دخالت در سیاست است و این حق مجتهدین است. تا حالا می‌گفتند كه مجتهدین در سیاست نباید دخالت بكنند. این منافی با حق مجتهدین است. آنجا شكست خورده‌اند. حالا عكسش را دارند می‌گویند. این هم روی همین زمینه است... دانشگاهی‌ها بدانند این را كه همانطوری كه یك مجتهد در سرنوشت خودش باید دخالت بكند یك دانشجوی جوان هم باید در سرنوشت خودش دخالت كند... بیدار باشید، توجه كنید، اینها با توطئه‌هایشان می‌خواهند كار را انجام بدهند... آنوقت شیطنت این بود كه سیاست از مذهب خارج است و بسیار ضرر به ما زدند و ما بسیار ضرر خوردیم و آنها هم بسیار نفع بردند. این مطلب شكست خورده، حالا می‌گویند كه سیاست حق مجتهدین است. یعنی در امور سیاسی در ایران پانصد نفر دخالت كنند. باقی‌شان بروند سراغ كارشان... این از آن توطئه سابق بدتر است برای ایران... برای آنكه آن یك عده از علما را كنار می‌گذاشت. منتها به واسطة آنها هم یك قشر زیادی كنار گذاشته می‌شوند. این تمام ملت را می‌خواهد كنار بگذارد. یعنی نه اینكه این می‌خواهد مجتهد را داخل كند. این می‌خواهد مجتهد را با دست همین ملت از بین ببرد.»


مشابه خطاب و عتاب فوق، در ارتباط با حوزه‌ها نیز از حضرت ایشان صادر شده است. مكرراً تفكر جدائی دین از سیاست را در حوزه‌ها، تخطئه كرده‌اند، ضرورت حضور فعال روحانیان را در عمل سیاسی


* تركیب دو عنصر تغییر و علاقه به ثبات در نظامهای انقلابی، ایجاب می‌كند كه احساسی متناسب پدید آید تا بتواند شهروندان انقلابی را، در عین شور واشتیاق به تحول و دگرگونی، به حفظ و تحكیم اساس نظام انقلابی، وفادار نگاه دارد


یادآور شده‌اند و آنان را، از تسرّی تفكرات اهل جمود، برحذر داشته‌اند:


«علمای دین باور در همین حوزه‌ها تربیت شده‌اند و صفوف خویش را از دیگران جدا كرده‌اند. قیام بزرگ اسلامی‌مان نشأت گرفته‌ از همین بارقه است. البته هنوز حوزه‌ها به هر دو تفكر آمیخته‌اند و باید مراقب بود كه تفكر جدائی دین از سیاست، از لایه‌های تفكر اهل جمود به طلاب جوان سرایت نكند.»

يکشنبه 22/5/1391 - 22:24 - 0 تشکر 507353

عوامل تربیت سیاسی



جامعه پذیری سیاسی چون دیگر اشكال و چهره‌های جامعه‌پذیری، در یك پروسه و جریان مستمر شكل می‌گیرد. عوامل مختلف ـ با سهم‌های متفاوت‌ـ در شكل‌گیری شخصیت سیاسی فرد، مؤثرند. بی‌تردید، برای یك نظام سیاسی، این نكته حائز اهمیت است كه از عوامل مؤثر، سود جوید تا بتواند شخصیت سیاسی شهروندان را متناسب با نیازها و آرمانهای سیاسی نظام، شكل دهد.


برخی از جامعه‌شناسان، عوامل شكل‌گیری شخصیت سیاسی فرد را، به دو دسته تقسیم كرده‌اند.


دسته نخستین عوامل اولیه جامعه‌پذیری سیاسی است كه در این بخش، تماسهای نزدیك و چهره به چهره تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را محقق می‌كند. عواملی چون خانواده، گروه همسال و ... در این بخش می‌گنجند. دسته دوم، عواملی كه تماسهای چهره به چهره و نزدیك، نقش چندانی در آن ندارند. عواملی مانند: مدرسه، احزاب، اتحادیه‌ها، رسانه‌های گروهی و ...

يکشنبه 22/5/1391 - 22:26 - 0 تشکر 507367

عوامل اولیه جامعه‌پذیری سیاسی



همانگونه كه در سطور پیشین، ملاحظه شد، عواملی چون خانواده، گروههای همسال در زمرة عوامل اولیه جامعه‌پذیری بطور مطلق و جامعه‌پذیری سیاسی ـ به گونة اخص ـ شناخته شده‌اند.


نقش خانواده در شكل‌گیری شخصیت سیاسی: در كاركردهای نهاد خانواده، نكات مختلفی چون كاركرد تولید، آموزش حرفه و فن، تعلیم و تربیت و ... ذكر گردیده است. در این میان به نقش «خانواده» در پرورش سیاسی، توجه كمتری مبذول شده است، اما كم و بیش تذكرات و دیدگاههائی در این زمینه، ارائه گردیده است. از جمله:


«تجربیات اولیه در مشاركت در تصمیم‌‌گیری خانواده، می‌تواند فهم كودك را در مورد صلاحیت سیاسی افزایش دهد و موجب مهارت وی در امور سیاسی شود. این مشاركتها و كسب مهارتها زمینه شركت فعال فرد به هنگام بزرگسالی در نظام سیاسی خواهد شد.


«بری استیسری» از جمله صاحبنظرانی است كه اعتقاد دارند در خانواده‌ای كه درباره مسائل آزادانه بحث می‌كنند، نوعی جامعه‌پذیری سیاسی شكل می‌گیرد كه كودكان را به فراگیری شایستگی سیاسی و تعهدات مربوط به آن توانا می‌سازد».


امام خمینی بر تأثیرگذاری نهاد خانواده در تعلیم و تربیت، تأكیدات پیوسته‌ای داشته‌اند و از جمله نقش این نهاد را در شكل‌گیری شخصیت سیاسی، یاد آور شده‌اند. در این میان، دو نكته یاد كردنی‌تر می‌نماید:


اولاً تأثیری كه نهاد خانواده در تربیت فرزندانی شجاع، مستقل و متعهد داشته و دارد. امام، مبدأ پیدایش روحیه‌های شجاعت، اعتماد به نفس، استقلال فكری و ... را از درون خانواده دانسته‌اند و این نهاد را مسؤول اولیه و اصلی پرورش روحیات یاد شده، تلقی كرده‌اند.


ایشان، در بخشی از سخنان خویش، اظهار داشته‌اند:


«زنها، مردان شجاع را در دامن خود بزرگ می‌كنند. قرآن كریم، انسان ساز است و زنان نیز انسان ساز. وظیفه زنها انسان سازی است. اگر زنهای انسان ساز از ملتها گرفته شوند، ملتها به شكست و انحطاط مبدل خواهد شد».


امام با بیان فوق و كلماتی مشابه، بر نقش نامرئی اما عینی نهاد خانواده ـ و بویژه مادران كه ارتباطی عاطفی‌تر و پایدارتر را سامان می‌دهند ـ تأكید می‌كنند. این نقش، گرچه بظاهر چندان رؤیت نمی‌شود، اما چون در امتداد زمان و در طول سالیان اولیه شخصیت پذیری كودك انجام می‌گیرد. تأثیری بس ژرف و عمیق در روحیة كودك برجای خواهد نهاد. خانواده‌های شجاع، مستقل، متكی به خویش و غیر غربزده، بستر مناسب شكل‌گیری شخصیت سیاسی مناسب در نسل نو، خواهند بود.


ثانیاً: عناصر اصلی نهاد خانواده یعنی زن و مرد، در گرایشها وایده‌های سیاسی و نیز ثبات آن گرایشها و ایده‌ها، نقش اساسی دارند. امام خمینی، بویژه در تأثیر روحیة زنان بر حالات سیاسی مردان سخنان مبسوط و مفصلی دارند. در تحلیل حضرت ایشان، اگر روحیة زنان یك جامعه، آمادگی استقامت و مبارزه را نداشته باشند، مردان آن جامعه، در پیكار از پای خواهند فتاد. بنابراین در هر مبارزه و نبرد، نقش پشت پرده و حساس جامعة زنان كشور بایستی مورد توجه قرار گیرد.


امام خمینی در این زمینه، چنین می‌گویند:


«باید بگویم كه آنها [بانوان] در صف اول واقع هستند برای اینكه مردها هم از آنها شجاع شدند، از مجاهدات آنها تشجیع شدند».


بدینگونه حضرت امام، از نقش دوگانه نهاد خانواده در پرورش سیاسی سخن می‌گویند. از یك سو تأثیری كه شكل‌گیری شخصیت در نسل آینده جامعه، برجای می‌گذارد و از سوی دیگر تأثیری كه «زن خانواده» در روحیة شجاعت، ایثار و استقامت شوهر و فرزندان بالغ خود برجای می‌نهد. این دو تأثیر، در جوار و پا به پای یكدیگر بایستی عمل كنند تا شخصیت و عمل سیاسی مناسب را، از جامعة اسلامی بتوان انتظار داشت.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.