به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، علی شریفی گچسارانی کارشناس مسائل استراتژیک خاورمیانه و مدرس دانشگاه طی یادداشتی به بررسی مسائل سوریه پرداخت.
سوریه را نمیتوان با لیبی و تونس و یمن و سایر کشورهای عربی وابسته مقایسه کرد که فاقد ابتداییترین مؤلفههای دموکراسی و مردمگرا هستند؛ در سوریه با موقعیت سوقالجیشی که دارد اقوام و پیروان مذاهب مختلف مانند علویان، مسیحیان، دروزیها، شیعیان و حتی بدنه اهل تسنن سالهاست که در کنار هم به صورت مسالمتآمیز زندگی میکنند و از طرفی ارتش این کشور از استحکام بالایی برخوردار است.
اپوزیسیون و تروریستهای درگیر با نظام سوریه با حدود 100 گروه از فرقهها و نهلههای گوناگون فاقد یکپارچگی و انسجام ملی هستند؛ ضمن اینکه از رهبر مشخصی نیز برخوردار نبوده و توان تصمیمگیری را ندارند. مجموعه این مسائل باعث شدند کشورهای غربی نتوانند بر روی آلترناتیو خاصی برای نظام بشار اسد متمرکز شوند.
در اینجا مسئلهای که واضح و مبرهن است این است که نظام سوریه عمدتاً با گروههایی از تروریستهای اجیر شده با ملیتهای مختلف از جمله القاعده، وهابیها سلفیها در حال جنگ است.
در این زمینه حقایق حکایت از تسلط سرویسهای جاسوسی سیا و موساد بر نوار مرزی ترکیه با سوریه از جمله شهر آدانا در نزدیکی پایگاه آمریکایی اینجرلیک دارد؛ مجموعه این روندها و ائتلافها سبب شده سران رژیم صهیونیستی آشکارا وارد میدان شده و به خود اجازه پیشنهاد تشکیل ارتش متحد از سوی کشورهای مختلف غرب برای شکست نظام سوریه را بدهند؛ محور غربی و عربی راهبردهای مختلفی را در این مدت به صورت گام به گام طراحی و عملیاتی کردهاند که برای نمونه میتوان به استراتژی شهر سوخته و جنگ داخلی اشاره کرد.
این استراتژی به ویژه پس از مقاومت مثال زدنی ملت و ارتش سوریه اهدافی از جمله فرسایش جنگ، جنگ داخلی از بین بردن زیرساختهای اقتصادی این کشور از حلب در شمال گرفته تا درعا در جنوب و از حمص تا دمشق مورد نظر بوده است با التفاط به اینکه این کشور از نظر منابع زیر زمینی از جمله نفت و گاز نیز فقیر است.
جبهه مقابل سوریه که از راه شورای امنیت به خاطر وتوی روسیه و چین و اجرای استراتژی شهر سوخته و جنگ داخلی در گذشته نتوانسته به اهدافش دست یابد از این رو جنگ جدید و مدرنی را با مشارکت مستقیم کشورهای وابسته در منطقه علیالخصوص ترکیه راه انداختهاند.
در این شیوه نو علیرغم جنگهای کلاسیک روش خاصی را مبنا قرار دادهاند که در آن نظامیان در خط اول منازعه و درگیری حضور ندارند ولی نقش استراتژیست و پشتیبان مالی و تسلیحاتی را ایفا میکنند؛ نقطه عطف روزهای اخیر به ویژه پس از کنارهگیری کوفیعنان بر اثر کارشکنی محور غربی عربی اهمیت ویژه کشور ترکیه در بحران سوریه است که راهبرد جنگ مدرن با سوریه را در دستور کار خود قرار داده است.
از آنجا که دفاع ما از سوریه به جبهه اول مقابله با رژیم صهیونیستی ریشه در استکبار ستیزی و آزادیخواهی انقلاب اسلامی و همچنین روابط راهبردی دو کشور دارد و از سویی ایران و ترکیه دارای روابط دیرینه تاریخی در هم آمیختگی فرهنگی و دینی هستند و علیالخصوص روابط در کشور در سالیان اخیر حتی در مواقعی به سطح راهبردی نیز نزدیک شد از این رو تضاد اصلی جمهوری اسلامی ایران با ترکیه در بحران سوریه بر حفظ منافع ژئوپولیتیک ایران استوار است که از جمله میتوان به طرح سپر موشکی آمریکا در ترکیه اشاره کرد که بر ضد منافع حیاتی ایران، روسیه و حتی چین است.
عمق ماجرا طوری حکایت از رویارویی ایران با آمریکا میکند که اخیراً آقای چورکین نمانیده روسیه در سازمان ملل متحد نکته کانونی در ماجرای سوریه را ایران برشمرد؛ ایرانی که با توجه به موقعیت منحصر به فردش از حیث اهمیت سرزمین و پیشرفتهای حاصله در ابعاد گوناگون در عین تحریمهای سنگین در حال حاضر یک کشور مهم و تأثیرگذار در معادلات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی منطقه جهان اسلام و کل فضای بینالملل به حساب میآید.
بر این اساس با عنایت به اینکه بر اثر موضعگیریها و دخالتهای متناقض و نامناسب ترکیه در همسویی با آمریکا از جمله در بحران سوریه محبوبیت اردوغان و دولت او مانند قبل نیست وقتی احزاب اسلامگرایی مانند حزب سعادت نیز به مخالفت با مشی ترکیه در این زمینه پرداخته است در عین حالی که اقلیتی از علویان با بیش از 20 میلیون نفر که مخالف این روند هستند را نیز نمیتوان نادیده گرفت.
بنابراین دولت این کشور از قدرت لازم برای اقناع داخلی جهت حمله نظامی مستقیم در سوریه برخوردار نیست، حتی ذهنیت سکولارها در ترکیه خیلی موافق حضور جدی ترکیه در تحولات جهان عرب نیستند؛ از طرفی حضور ترکیه در جهان عرب نیز آبستن چالشهای جدی از سوی جریانهای ایدئولوژیک است.
ادامه این وضعیت بین ایران و ترکیه علاوه بر اثرات ویرانگر در ابعاد سیاسی و اقتصادی دو کشور عوارض و چالشهایی نیز در کشورهایی مانند عراق و حتی افغانستان برجای گذاشته و خواهد گذاشت.
در این شرایط جمهوری اسلامی ایران به ویژه وزارت امور خارجه باید به صورت مدبرانه، هوشمندانه و فعالتر شدن در عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی عمومی و توجه به ظرفیت کشور عراق و دیگر پارامترهای معین در این ارتباط و بهرهگیری از عمل استراتژیک پتانسیلها و برگ برندههایش در سطوح روابط دو جانبه و عرصههای منطقهای و جهانی و همچنین توجه به عنصر زمان همراه با تعامل قاطع و توأم با عزت توقف این روند و ممانعت از مداخله نظامی غرب در سوریه را پیگیری کند.
توفیق در این مسیر میتواند زمینههای اقدام لازم برای رسیدن به یک توافق پایدار در سوریه را که از موقعیتی منحصر به فرد در امر مقاومت برخوردار است، پدید آورد؛ بر اساس مقاومت در کشور سوریه میتواند خنثی کننده توطئههای دشمنان باشد.