تنبیه در روایات
روایاتى را كه درباب تنبیه آمده مىتوان از سه جنبه مورد بررسى و بحث قرار داد:
اول. روایاتى كه اذیت و ایذا غیر را مورد نكوهش، مذمت و تحریم قرار داده است. تنبیه كودك نیز در واقع، نوعى اذیت و اضرار به غیر محسوب مىشود. بنابراین، استفاده از این روش، صحیح نیست و جایز نمىباشد. به عنوان نمونه، به این روایات توجه كنید:
- النبى(ص) : «من آذى مؤمنا فقد آذانی و من آذانی فقد آذى الله عزوجل و من آذى الله فهو ملعون فى التورة و الانجیل و الزبور و الفرقان.»
- الصادق(ع) : «قال الله تعالى عزوجل: "لیاذن بحرب منی من آذى عبدی المؤمن."»
الصادق(ع) : «قال رسول الله(ص) : ان اعتى الناس على الله عزوجل من قتل غیر قاتله و من ضرب من لم یضربه.»
- ابن ابى عمیر از معاویه نقل مىكند كه گفت: سالت ابا عبدالله(ع) عن قول الله عزوجل "و من یرد فیه بالحاد بظلم..." قال: «كل ظلم الحاد و ضرب الخادم من غیر ذنب من ذلك الالحاد.»
از مجموع این روایات و روایاتى كه در این سیاقاند، استفاده مىشود كه ضرب،ظلم و اذیت غیر و تنبیه بدنى و مطلقا هر نوع ایذایى ظلم محسوب مىگردد و حرام است. بنابراین تادیب و تنبیه كودكان و متربیان در غیر موارد نص، شرعا جایز نیست.
دوم. روایاتى كه درباب اكرام و محبتبه كودكان و متربیان مىباشد و به طور كلى، در آنها توصیه شده كه در ارتباط با غیر، به رفق و مدارا عمل نمایند و از هر نوع خشونت و تندى، به ویژه در برخورد با كودكان، پرهیز كنند. روایات ذیل، از این نمونه است:
- رسول الله(ص) : «من قبل ولده كتب الله له حسنة.»
- رسول الله(ص) : «لینوا لمن تعلمون و لمن تتعلمون منه.»
- شكى الى رسول الله(ص) رجل من خدمه فقال: «اعف عنهم تستصلح به قلوبهم. فقال رسول الله(ص) : یتفاوتون فى سؤ الادب. فقال: اعف عنهم.»
- رسول الله(ص) : احبوا الصبیان و ارحموهم و اذا وعدتموهم شیئا ففوا لهم فانهم لایدرون، الا انكم ترزقونهم.»
- رسول الله(ص) : «یا انس ارحم الصغیر، ود الكبیر، تكن من رفقائى.»
- الصادق(ع) : «اكرموا اولادكم واحسنوا آدابهم یغفرلكم.»
- الصادق(ع) : «ان الله لیرحم الرجل بشدة حبه لولده.»
- على(ع) : احسن الممالك الادب و اقلل الغضب و لاتكثر العتب فی غیر ذنب فاذا استحق احد منك ذنبا فان العفو مع العدل اشد من العذب لمن كان له العقل.
- قال بعضهم شكوت الى ابى الحسن(ع) : ابنا لی. فقال: «لاتضربه و اهجره و لاتطل.»
- رسول الله(ص) : «علموا و لاتغنفوا فان المعلم العالم خیر من العنف.»
- نهى رسول الله(ص) : عن الادب عند الغضب.
- امیرالمؤمنین(ع) : «الا فراط فى الملامة تشب نیران اللجاج.»
بنابراین، از بررسى روایات مزبور، به دست مىآید كه اكرام، محبت، رفق، مدارا و ارزش قائل شدن به كودكان باید جزو اصول تربیتى باشد. برخورد تند، غضب آلود و یا خشونت در برخورد با كودكان و متربیان ناپسند است.
همچنین مىتوان این نتیجه را به دست آورد كه محبت، اكرام، عفو، رحم و اغماض از خطاى كودكان و متربیان در تربیت، مقدم بر سایر روشهاست اما اگر با این روشها، غرض حاصل نشد، باید از تادیب و تنبیه در حد متعارف استفاده كرد. التبه باید در مقام تربیت و موقعیتهاى تادیب، همواره قاعده و قانون الهى «ادفع بالتی هى احسن» (فصلت: 34) را مراعات كرد و حتى در مبارزه با بدىهاى متربى از طریق نیكى استفاده كرد; زیرا این، روش تربیتى بسیار مهمى است و اگر از طرف مربى و معلم به موقع و بجا اعمال شود، مىتواند تحول عمیقى در فرد به وجود آورد و در صورت به كارگیرى بىموقع، نتیجهاى جز ترغیب و تشویق به ظلم و بدى و كمك به رواج آن در جامعه نخواهد داشت.
سوم. روایاتى كه در آنها به تنبیه و تادیب كودك و متربى تصریح شده است و تعداد این روایات هم زیاد است، اما به عنوان نمونه به برخى از این روایات توجه كنید:
1- ابى عبدالله(ع) قال: «ان فی كتاب على(ع) انه كان یضرب بالسوط و بنصف السوط و ببعضه فى الحدود و كان اذا اتى بغلام و جاریة لم یدركا، لم یبطل حدا من حدود الله عزوجل» قیل له و كیف كان یضرب؟ قال: «یاخذ السوط بیده من وسطه او من ثلثه، ثم یضرب به على قدر اسنانهم «سنشان» و لایبطل حدا من حدود الله.»
2- معتبرة حماد ابن عثمان قال: قلت لابی عبدالله(ع) فی ادب الصبى و المملوك. فقال(ع): «خمسة او ستة و ارفق.»
3- ابى عبدالله(ع): «اتى على(ع) بجاریة لم تحض قد سرقت، فضربها اسواطا و لم یقطعها.»
4- ابى عبدالله(ع): «اتى على(ع) بغلام یشك فی احتلام، فقطع اطراف الاصابع.»
5- ابى عبدالله(ع): «قال امیرالمؤمنین(ع): ادب الیتیم مما تؤدب منه ولدك و اضربه مما تضرب منه ولدك.»
6- عن اسد ابن وداعه: ان رجلا یقال له جزى، اتى النبى(ص)، فقال: یا رسول الله ان اهلى یعصونى فبم اعاقبهم؟ قال: «تعفوا»، ثم قال الثانیة حتى یقال ثلاثا، قال: «ان عاقبت فعاقب بقدر الذنب و اتق الوجه.»
7- ابى عبدالله(ع): «ان امیرالمؤمنین(ع) القى صبیان الكتاب الواحهم بین یدیه لیخیر بینهم، فقال: اما انها حكومة و الجور فیها كالجور فى الحكم؟ ابلغوا معلمكم ان ضربكم فوق ثلاث ضربات فى الادب اقتص منه.»
8- رسول الله(ص): علموا الصبى الصلوة ابن سبع سنین و اضربوه علیها ابن عشر سنین.»
9- على(ع): «ادب صغار اهل بیتك بلسانك على الصلوة و الطهور، فاذا بلغوا عشر سنین فاضرب و لاتجاوز ثلاثا.»
10- النبى(ص): «ادب الصبیى ثلاث درر، فمازاد علیه قوصص به یوم القیامة»
11- عن فقه الرضا(ع): «التعزیر ما بین بضعة عشر سوطا الى تسعة و ثلاثینى و التادیب ما بین ثلاثة الى عشرة.»
12- رسول الله(ص): «لا یحل لوال یؤمن بالله و الیوم الآخر ان یجلد اكثر من عشرة اسواط الا فى حد و اذن فی ادب المملوك من ثلاثة الى خمسة.»
تحلیل روایات باب تنبیه و نتیجهگیرى
با مراجعه به روایات باب تنبیه، این مطلب به دست مىآید كه اولا، روایات این باب بسیار است. مرحوم كلینى در كافى بابى تحت عنوان «تادیب الولد» ذكر كرده و در آن روایات فراوانى را جمعآورى نموده است. همچنین مرحوم صدوق بابى تحت همین عنوان در من لا یحضر الفقیه آورده و در آن، روایات متعددى در تایید موضوع ذكر نموده است. مرحوم مجلسى نیز در روضة المتقین برخى از این روایات را به عنوان «روایات صحیحه» نام برده و برخى را «موثقة كالصحیح» تعبیر كرده است. آیةالله العظمى خوئى(ره) در تكملة المنهاج، از مجموع روایات مذكور، (روایات 1 - 2 - 5 - 7 - 12) برخى را تعبیر به «معتبره» و حتى برخى را تعبیر به «صحیحة» كردهاند. ایشان در مساله 285 مىفرمایند: «لا باس بضرب الصبى تادیبا خمسة او ستة مع رفق تدل على ذلك معتبرة حماد ابن عثمان (روایت 2) و معتبرة سكونى (روایت 6) و معتبرة غیاث ابن ابراهیم (روایت5)
این مطلب نشانگر محكم بودن اسناد روایات این باب و دلالت آنها بر جواز تادیب و تنبیه كودك با رعایتشرایط رفق و موقعیت كودك است.
ثانیا از برخى روایات مزبور (روایات 5 - 6 - 8 - 9 - 12) در ضمن تشویق و تحریك والدین به مراقبت از كودكان، به طور غیر مستقیم جواز تادیب و تنبیه كودك نیز استفاده مىشود، همچنین مؤیدى قوى در موضوع مورد بحث مىباشند كه با مراجعه به روایات مذكور و با اندك دقت و تامل در آنها، این مطلب به دست مىآید.
از مجموع روایات و اخبار مستفیضه درباب تادیب و تنبیه كودك، كه در این بحث از برخى آنها استفاده شد، مىتوان استنباط كرد كه روش اصلى و اولیه در تربیت اطفال و متربیان همان روشهاى مطلوب و انسانى است; مثل محبت، رحمت، گذشت، اكرام و تشویق. به كارگیرى روش تنبیه در مواردى جایز است كه منصوص باشد و از راه محبت و رحمت نتوان به هدف اصلى، كه همان اصلاح رفتار و تربیت كودك است، رسید.
حضرت على(ع) مىفرمایند: «من لم یصلحه حسن المداراة یصلحه حسن المكافاة»; هر كه با خوش رفتارى و برخوردهاى مطلوب اصلاح نگردد، با خوب كیفر دادن اصلاح مىگردد.
همچنین مىفرمایند: «استصلاح الاخیار باكرامهم و الاشرار بتادیبهم»; راه اصلاح خوبان به اكرام و بزرگداشت آنها و اصلاح افراد شرور به تنبیه و عقاب آنهاست.
بنابراین، مىتوان گفت: تنبیه اثر اصلاحى و تربیتى دارد و اگر هم در تمام موارد اثر مطلوب نداشته باشد، دست كم، عامل بازدارنده خواهد بود. پس در مرحله اول، باید از روش محبت، رفق و مدارا استفاده كرد و اگر این روش اصلاحگر نبود، روش تادیب و تنبیه به عنوان آخرین راه حل براى اصلاح رفتار متربى، مؤثر خواهد افتاد و اگر در برخى موارد، این روش نیز در اصلاح و تربیت مؤثر نباشد، دست كم، فرد خاطى را از ارتكاب مجدد و تكرار عمل خطایى باز خواهد داشت. همین اثر و منع، خود به عنوان یك هدف جزئى و رفتارى مطلوب است.