۰۸:۴۸ 1ـ تا یک ماه پیش تمامی مسئولان دولت اعم از رئیس جمهور و وزیر اقتصاد و تجارت و رئیس کل بانک مرکزی، با صراحت اعلام می کردند که هیچ مشکلی در تأمین ارز مورد نیاز واردات وجود ندارد و کلیه واردکنندگان می توانند به هر مقدار که ارز می خواهند از طریق سیستم بانکی تهیه نمایند و هیچ محدودیتی در این زمینه وجود ندارد و ذخائر ارزی کشور بسیار بیش از مقدار مورد نیاز است و الی ...
2ـ در تاریخ 91/4/18، وزارت بازرگانی طی بخشنامه آنی، کلیه کالاها را به ده گروه تقسیم کرد و واردکنندگان را مکلف کرد ثبت سفارش واردات خود را تغییر دهند تا مشخص شود که کالای آن‌ها در کدام گروه از گروه های ده‌گانه قرار میگیرد. اما مجدداً اعلام نمودند که به تمامی گروه ها، ارز مرجع تعلق می گیرد و فقط این تقسیم بندی برای تعیین اولویت است که به کدام گروه کالائی زودتر ارز اختصاص یابد.
3ـ در تاریخ 91/4/25(یعنی یک هفته بعد)، مجدداً وزارت تجارت بخشنامه ای صادر کرد و اعلام نمود که فقط به گروه های یک تا پنج ارز مرجع تعلق می گیرد و گروه های شش تا ده باید از ارز آزاد استفاده نمایند. بدین ترتیب به فاصلۀ یک هفته، پنج گروه کالائی از دریافت ارز مرجع محروم شدند.
4ـ در تاریخ 91/5/5 (ده روز بعد)، معاون وزیر تجارت اعلام نمود که ارز مرجع فقط به گروه کالائی یک و دو تعلق می گیرد و گروه های سه تا پنج نیز نمی توانند از ارز مرجع استفاده کنند! بدین ترتیب به فاصلۀ ده روز، سه گروه کالائی دیگر نیز از دریافت ارز مرجع محروم شدند.
5ـ علیرغم اینکه همین چند روز پیش اعلام نمودند که ارز مرجع به گروه های یک و دو تعلق می گیرد، اما اکثر بانک‌های کشور از پرداخت ارز به گروه دو امتناع می کنند و اعلام می دارند که بانک مرکزی، ارزی به آن‌ها برای تخصیص به گروه کالائی دو نداده است. بدین ترتیب فقط گروه کالائی یک باقی مانده است!
تمامی این تحولات طی مدت کمتر از یک ماه اتفاق افتاد و عملاً ارز مرجع فقط به واردات کالاهای گروه یک (کالای اساسی) تعلق می گیرد. در این خصوص، دو نکته قابل تذکر و تأمل است: الف: آنچه در تحولات یک ماه گذشته ارزی کشور مشهود است، بهم ریختگی و روز مرگی شدید مسئولان مربوطه است بطوری که طی مدت بیست روز، چندین بار تصمیمات خود را تغییر داده اند و هر لحظه نیز واردکنندگان در انتظار تصمیمات آتی و جدید مسئولان هستند. بانک مرکزی و وزارت تجارت، قادر به پیش بینی یک هفته بعد نیستند چه رسد به یک ماه و یک سال. این ذهنیت بسیار آسیب رسان است و مردم را به این باور می رساند که دست اندر کاران، اسیر روز مرگی بوده و قادر به مدیریت وضعیت کنونی نیستند.
ب: صداقت با مردم، یکی از مهم‌ترین راهکارهای عبور از مشکلات کنونی است. همچنان که در دوران ده سالۀ جنگ تحمیلی تجربه کردیم. اینکه منابع ارزی کشور محدود است و فقط به چند قلم کالای اساسی تعلق می گیرد. اصلاً مهم نیست و بلکه ممدوح است. ولی اینکه مسئولان با صراحت و بکرات اعلام نمایند که هیچ مشکلی برای پرداخت ارز بانکی وجود ندارد ولی در عمل چنین نباشد، نوعی عدم صداقت را تداعی می کند که مناسب گذار از دوران کنونی نیست. باید صادقانه شرایط تحمیلی و ناجوانمردانه کنونی را به مردم توضیح داد و آن‌ها را برای شرایط خاص فعلی آماده نمود. نه اینکه با شعارهای بی محتوا (با توجیه دشمن شاد نشدن)، سطح توقعات را بالا برد ولی در عمل شاهد محدودیت و تورم باشیم.
