مقدمه - زندگى مادى امروز از یك طرف انسان را به صورت ((ابزار)) و از طرف دیگر به صورت ((حیوان )) در آورده است . آثار و نتایج شوم و تلخ ناشى از این امر، در ملتهایى كه به آخرین مرحله تمدن مادى رسیده اند، به وضوح دیده مى شود. آمارهاى وحشتناك تخلفات و جنایات در این ملتها، مى تواند دورنمایى از حقیقت این تراژدى را نشان دهد.
یگانه عاملى كه مى تواند آدمى را از ضایعه ((ماده پرستى )) برهاند و كیان و شخصیت او را از خطر خود بیگانگى مصون دارد، برخوردارى از حیات طیبه است .
از بررسى دقیق منابع اسلامى بر مى آید، راه تحصیل حیات طیبه در این جهان معلول چهار عامل است :
1 - سلامت جسم
2 - سلامت روح (آرامش خیال )
3 - مساعد بودن شرایط همزیستى (همسر و فرزند و همنشین شایسته )
4 - حسن عاقبت
آدمى در سفر حیات با موانع و گردنه هاى زیادى مواجه است و این موانع او را از هر سو به گمراهى مى كشاند. انسان از هر گردنه اى بگذرد، خطرى دیگر با قیافه اى جدید عرض اندام مى كند. هیچكس در این سفر نمى تواند بدون راهنما باشد، تنها كسانى مى توانند در این سفر پرخطر راهنماى انسان باشند كه به همه مقتضیات جسمى و روانى و نیازمندیها و خواهشهاى طبیعى این اعجوبه آفرینش آشنایى كامل داشته باشند تا بتوانند او را به درك صحیح از اصول مسلم نظام آفرینش نایل كرده به شاهراه زندگى شرافتمندانه و آزاد رهنمون سازند.
آرى ، تنها پیشوایان راستین دین مقدس اسلام ، نمونه و شاخص چنین امرى هستند.
معمولا این بزرگواران با پرستش خداوند متعال به همه بندگى ها پشت پا زدند و در كوتاهترین مدت ، بزرگترین مواهب الهى را كه لایق یك انسان پاكباز است ، به دست آوردند. پیروى از تعالیم حیاتبخش این وارستگان مى تواند آب زندگانى را در كام انسان زلال و گوارا سازد و زندگى جاودانه اى را براى او به ارمغان آورد.
هر كه مى خواهد از ((حیات طیبه )) برخوردار باشد. باید این راه قدسى را بپیماید تا حقیقت انسانیتش بشكفد و رشد یابد و به معراج رسد. چه در غیر این صورت حیات واقعى ممكن نیست و كسى كه برنامه و نقشه زندگى خود را با تعالیم این بزرگواران ترسیم نكند، نه تنها بدبخت است ، بلكه صلاحیت زندگى هم ندارد، تعالیمى كه از پیشوایان دین براى سعادت انسانها وضع شده است ، اگر چه قسمتى از تمایلات آزاد آدمى را محدود مى كند ولى در واقع همین قوانین ضامن حفظ آزادى واقعى بشر و حفظ آن از خطر هرج و مرج و نابودى است .
((نخستین شرط آزادى محدودیت است ، زندگى تعادل نیروهاى متخالف است . همچنان كه معلق بودن زمین در فضا، نتیجه تعادل نیروهاى متخالف مى باشد)).(1)
((زیباترین و عمیق ترین حالتى كه ممكن است به ما دست دهد، روحانیت بذر است . روحانیت بذر هر علم حقیقى را مى افشاند. كسى كه از این حالت بى خبر باشد و نتواند واله و شیدا شود و به حالت جذبه و شور در آید. بتى بیجان است . به راستى چیزى وجود دارد كه دركش براى ما مقدور نیست و به صورت برترین دانشها و درخشنده ترین زیبایى ها تجلى مى كند و استعدادهاى محدود و ناقص جزبه ظاهر بسیار مقدماتى آن را درك نمى تواند كرد. این علم و این احساس ، در درون ایمان واقعى نهفته اند.(2)
قرآن مى فرماید:
من عمل صالحا من ذكر او انثى وهو مؤ من ، فلنحیینه حیوة طیبة .(3)
((هر كس عمل صالح انجام دهد و (نیكوكارى كند) در حالى كه مومن باشد، خواهد مرد (باشد) و خواه زن ، ما او را به (داشتن ) حیات طیبه ، (زندگى خوش و صاف و بى كدورت ) زنده خواهیم كرد.))
((نكته جالب در این آیه كریمه ، این است كه قرآن كریم مردم بى ایمان و بدكار را زنده و حساس نمى خواند. مى فرماید كسانى كه نیكوكارى كنند و ایمان و علاقه به معنویت داشته باشند، ما آنها را زنده مى كنیم و از مردگى خارج مى سازیم ، آن وقت مى فهمند كه زندگى بى معنا و بى هدف نیست ، مى فهمند سعادت واقعیت دارد، مى فهمند كه مى شود در این دنیا طورى زندگى كرد كه كدورتى از رنج و ناراحتى وجود نداشته باشد)).(4)
كتابى را كه در برابر خود گشوده اید، رهنمودهاى امام هشتم (علیه السلام ) در زمینه حیات طیبه است . امید است مطالعه و دقت در سخنان گوهر بار آن حضرت ، چنان توفیقى را برایمان فراهم آورد كه بتوانیم تمایلات مادى و معنوى خود را با تعالیم ارزشمند آن حضرت تطبیق داده ، آنها را از فناپذیرى مصون داشته و به آن رنگ جاودانگى بخشیم و از این طریق فضاى زندگى خود را روشن و با طراوت سازیم .
اصفهان - محسن كتابچى
منابع
1- لذات فلسفه ، ص 345.
2- كتابهایى كه دنیا را تغییر داده اند، ص 336.
3- سوره نحل ، آیه 97.
4- حكمتها و اندرزها ((شهید مطهرى ))، ص 41.