تبیان، دستیار زندگی

شمس لنگرودی از تابستان‌های نوجوانی‌اش می‌گوید

 

---

 

---

این شاعر پیشکسوت در گفت‌و‌گویی درباره‌ی دوران نوجوانی‌‌اش در روزهای مرطوب شمال عنوان می‌کند: نوجوانی ما در بطالت محض می‌گذشت؛ چرا که در دوره‌ی نوجوانی و جوانی من در شهر ما، نه از کلاس موسیقی خبری بود، نه فیلم‌سازی و نقاشی و نه هیچ کلاس آموزنده‌ی دیگری.

او می‌گوید: ما در رطوبت بی‌پایان شمال، تا لنگ ظهر، بیهوده و بی‌حاصل غلت می‌زدیم و تنها تفریح بزرگوار من، رفتن به کنار دریا بود که در واقع، تمامی تابستان‌ها و رۆیاهای ما را می‌ساخت. چمخاله، ساحل لنگرود، که از معدود ساحل‌های شنی خزر است‌، با ماسه‌‌ی طلایی چشم‌گیرش عموم بعدازظهرهای ما را شکل می‌داد.

شمس درباره‌ی این سرگرمی روزهای نوجوانی خود عنوان می‌کند: آن‌چه به ذهنم می‌آید، تابستان‌های نوجوانی من، عصرهای نیم‌گرم و رطوبتی دریا بود که پوشیده از آدم‌های رنگارنگ بود و صدای موسیقی که از دور شنیده می‌شد. تا وقت شام که دوباره به ساحل برگردیم و آواز مردم ناپیدا را در تاریکی و قایق بشنویم.

او درباره‌‌ی این‌که چه کتاب‌هایی را در سال‌های نوجوانی‌اش و در تعطیلی تابستان می‌خوانده، می‌گوید: تا آن‌جایی که من در یادم مانده، تقریبا در نوجوانی خود کتاب نمی‌خواندم. سراسیمه بودم که دوباره مهرماه آغاز شود و به زندان مدرسه‌ام برگردم.

شمس لنگرودی تأکید می‌کند: اگرچه ذهن و تخیلم را بعدها نوجوانی من شکل داد؛ اما از طریق کتاب‌ها نبود. از طریق تجربه‌ی ملموس و ارتباط بی‌واسطه با اشیا و گیاه و پرنده و نور در تابستان‌های پر از سایه بود که حیاط ما را پر می‌کرد. من باغبان حیاط خانه‌مان بودم و هنوز جدول‌بندی‌هایش را که پر از انواع درخت‌های تابستانی بود، به یاد دارم.

این شاعر با اشاره به علاقه‌ی خود به ریاضیات در کودکی‌اش می‌گوید: من در دوره‌ی نوجوانی خود نه از شعر خبر داشتم و نه داستان و نه از هیچ نوع کتاب دیگر. علاقه‌ی من به ریاضیات بود و تمام اشتیاقم آن بود که هرچه زودتر به مدارج بالای ریاضی دست یابم.

شمس دیگر علاقه‌مندی خود را موسیقی عنوان می‌کند و می‌گوید: اگر در شهر ما آموزش موسیقی وجود داشت، بی‌درنگ به سوی آن می‌رفتم. من از کودکی عاشق موسیقی بودم که آن را تنها در صدای پرندگان می‌شنیدم.

محمد شمس لنگرودی متولد 26 آبا‌ن‌ماه سال 1329 در لنگرود است و مجموعه‌های شعر «رفتار تشنگی» (1355)، «در مهتابی دنیا» (1363)، «خاکستر و بانو» (1365)، «جشن ناپیدا» (1367)، «قصیده‌ی لبخند چاک چاک» (1369)، «نت‌هایی برای بلبل چوبی» (1379)، «پنجاه و سه ترانه‌ی عاشقانه» (1383)، «باغبان جهنم» (1383)، «ملاح خیابان‌ها» (1386)، «لب‌خوانی‌های قزل‌آلای من» (1389)، «رسم کردن دست‌های تو» (1389)، «می‌میرم به جرم آن‌که هنوز زنده بودم» (1389) و «شب، نقاب عمومی است» (1390) از جمله آثار او هستند.

از جمله دیگر آثار او، رمان «رژه بر خاک پوک» و «گردباد شور جنون» (سبک هندی و کلیم کاشانی) هستند. او همچنین در فیلم «فلامینگوی شماره‌ی 13» بازی کرده است.

اشعار کوتاهی از شمس لنگرودی:

چرا خاموشی

می‌گویم زغال چرا خاموشی!

گل سرخ هائی در دهانت پنهان است

چرا سخنی نمی گوئی

مگر كه بسوزانندت.

***

زخم بر زخم می‌گذاری و نامش كویر می‌شود

میزبان عطش‌‌زده‌ای

كه نمكش طعام است

تفریحش

مسافر گم‌كرده راه.

***

من و این پرنده كوچك

- مادر

بین من و این پرنده كوچك

تو كدام شان را می خواهی.

- پیداست پسرم

گرسنه ایم و این پرنده ببین چه آوازی می خواند.

***

سر بر زانوی كویر می گذارم

سوگندش می دهم بس كند

با این همه آب

كه از آسمان مجروح می بارد

از گل و لای بی حاصل

سنگینم می كند.

معرفی اشخاص و آثار مربوط به آنها

قرن چهارم

الف – شاعران :

- کسایی مروزی ، شیعه مذهب ، دارای اشعاری در پند و موعظه ؛ شاعر اواخر سامانی و اوایل غزنوی .

- شهید بلخی ، شاعر متکلّم ، دارای اشعاری حکیمانه و پند آموز.

- ابوعبدالله جعفر بن محمد رودکی ، مهمترین شاعر تا زمان خود که در کثرت شعر معروف بوده است و او را پدر شعر فارسی می خوانند.او کلیله و دمنه را به شعر در آورد . در دربار سامانیان بود و مدّاح سامانیان و صفاریان . در مورد این که او کور مادر زاد بود یا بعدها کور شد اختلاف نظر وجود دارد .

- فردوسی ، سراینده شاهنامه ، حماسه ی ملی و بزرگ ایران . فردوسی تا اوایل قرن 5 ( 411 ) زنده بود ولی شاهنامه ، اثر قرن چهارم است . فردوسی ، اصل شاهنامه را از کتاب های موجود مانند شاهنامه ی ابومنصوری انتخاب کرد .

ب – نویسندگان :

- محمد بن جریر طبری ، نویسنده ی تفسیر طبری و تاریخ طبری به نام ( الرسل و الملوک )

- ابو علی بلعمی ، تاریخ طبری را به نام « تاریخ بلعمی » ترجمه کرد ، اما ترجمه ای که کم و زیاد بسیار دارد و به همین دلیل ، نام مستقلی بر آن نهاده شده است .

- محمد بن زکرّیا رازی ( قرن 3 و 4 ) نویسنده کتاب حاوی ؛ نوعی دایرة المعارف پزشکی است ) طب ابو منصور . او نظریات بقراط و جالینوس را نیز آزمایش کرد .

- ابو ریحان بیرونی متولد کاث در خوارزم ، نویسنده ی آثار الباقیه عن القرون الخالیه.

-الجماهر فی معرفة الجواهر – ماللهند – قانون مسعودی در نجوم - التفهیم لاوائل صتاعه التنجیم .... .

- ابوعلی سینا ( که 38 سال در قرن 9 زندگی می کرد ) ، 0 شفا – نجات – اشارات ) در حکمت و قانون در طب و نیز معراج نامه و الرسالة العشق و تنها کتاب فارسی : دانشنامه ی علایی _ کتاب المباحث که در جواب سوالات شاگردش ، بهمنیار نوشته است .

قرن پنجم

الف – شاعران

- بابا طاهر – سراینده دو بیتی ها عرفانی که به زبان لری محلی است و فهلویات نام دارد . در همدان طغرل سلجوقی به دیدارش رفت و او طغرل را نصیحت کرد .

- ابوسعید ابی الخیر – عارف معروف از میهنه ی خراسان کتاب اسرار التوحید در حالات اوست .

- اسدی توسی ، نویسنده ی قدیمی ترین فرهنگ بازمانده ی فارسی به نام ( لغت فارس ) و گرشاسب نامه .

- ناصر خسرو و قبادی بلخی ، قصیده سرای شیعی که مذهب اسماعیلی و لقب حجت داشت ، او به کلی مخالف غزل سرایی بود و ادبیات را در خدمت مکتب و اعتقاد خود به کار برد . آثارش به نظم : دیوان شعر شامل اشعار فلسفی و پند . اشعارش ، فلسفی و حکمی است و خود او متکلم اسماعیلی بود .

ب – نویسندگان

- خواجه عبدالله انصاری – مناجات نامه – زاد العارفین – منازل السائرین – کنز السالکین - نصایح – قلندر نامه - محبت نامه – محبت نامه – الهی نامه – رساله ی واردات – رساله ی دل و جان .

- عنصر المعالی کیکاووس بن اسکندری – قابوس نامه ، کتابی به نثر ساده و روشن در 44 باب در نصیحت فرزندش گیلان شاه .

- ابوالفضل بیهقی _ تاریخ بیهقی که در اصل 30 جلد بوده است .

- ابوالحسن علی بن زید بیهقی ملقب به - تاریخ بیهق .

- امام محمد غزالی فقیه و حکیم که در آخر عمر به عرفان روی آورد . او در نظامیه نیشابور تدریس کرد . آثارش : احیا علوم الدین کیمیای سعادت – نصیحة الملوک .

قرن ششم

-   سید حسن غزنوی

-    اثیر الدین اخسیکتی از ماوراءالنهر – قصیده سرا .

-   انوری ، در قصیده سرایی ، خصوصا قصاید مدح استاد بود و قطعات معروف نیز دارد ، غزل هایش خوب و شعرش دشوار است .

-    خاقانی شروانی – اهل شروان بود و از مادری که ابتدا عیسوی نسطوری بود و به همین دلیل اصطلاحات دین مسیح در اشعار او بسیار است .اشعارش آمیخته با اصطلاحات علمی و لغات و تشبیهات و دشوار است .

-   ابوالمجد ، مجدود بن آدم سنایی غزنوی - نخستین عارفی که مثنوی عرفانی ساخت ، آثارش حدیقة الحقیقه .

-   نظامی گنجوی ، اهل گنجه و در سرودن داستانها عاشقانه استاد بود . امیر خسرو دهلوی و جامی از او تقلید کرده اند ، مهمترین آثارش خمسه و پنج گنج است شامل : مخزن الاسرار – شیرین و خسرو – لیلی و مجنون – هفت پیکر اسکندر نامه و دیوان شعر او حاوی انواع شعر است .

-   شیخ عطار ، آثارش مثنوی منطق الطیر – مثنوی الهی نامه – مثنوی مصیبت نامه – مثنوی اسرار نامه

-  مختار نامه _ رباعیات – جواهر نامه – شرح القلب – تذکرة الاولیا در شرح حال عارفان به نثر . وی در حمله مغولان کشته شد .

-   شمس الدین محمد بردسیری کرمانی – مصباح الارواح .

قرن هفتم

الف – شاعران :

-   سعدی –شاعر و نویسنده ی بزرگ متولد شیراز . او در نظامیه ی بغداد به تحصیل پرداخت و بعدها پس از سفرهای بسیار به شیراز برگشت . آثارش : بوستان به شعر و گلستان به نثر مسجع مصنوع -دیوان ، شامل انواع شعر ، به ویژه غزل .

-   جلال الدین محمد مولوی – عارف نامدار که در کودکی از بلخ به قونیه در ترکیه آمد و در همان جا وفات یافت .

آثارش به شعر : مثنوی معنوی – دیوان کبیر – رباعیات .

آثارش به نثر : فیه ما فیه – مکاتیب – مجالس سبعه .

-   فخر الدین عراقی – سراینده ی غزل های عرفانی .

-  شیخ محمود شبستری – گلشن راز عارف خراسانی شامل شرح اصطلاحات عرفانی .

ب – نویسندگان

- سدید الدین محمد عوفی : جوامع الحکایات و لوامع الروایات دارای حکایات ادبی و مثالها – لباب که شرح حال شعر است .

- رفیع الدین اسحق همدانی ، قاضی ابرقو مترجم سیرة النبی دارای نثری شیوا و استوار به فارسی از کتاب عربی سیره ی ابن هشام .

- خواجه نصیر الدین توسی ریاضیدان حکیم و منجم معروف ، وزیر هلاکوخن و مامور ساختن رصد خانه مراغه دارای کتابهای : اخلاق ناصری – شامل سخنان افلاطون و ارسطو و اخلاق عملی – اوصاف اشراف و .... است . دو شاگرد معروف او قطب الدین شیرازی و علامه حلی بودند .

قرن هشتم

الف – شاعران

-  حافظ غزلسرای معروف که غزل عرفانی را با مسائل انتقادی و اجتماعی همراه کرد .

-   ابن یمین فریومدی ، در سرودن قطعه استاد بود و پیرو انوری بود .

-  عبید زاکانی ، سراینده و نویسنده طنز ، آثارش : موش و گربه – اخلاق الاشراف - رساله ی دلگشا –صد پند

ب – نویسندگان

- ابن اخوه – آیین شهرداری . کتابی درباره ی نحوه ی اداره ی شهر و مشاغل و اصناف و اطلاعات گرانبها درباره ی فرهنگ اسلامی و جامعه ی آن روز است .

- شهاب الدین عبدالله شیرازی – تاریخ وصاف که بسیار مصنوع است .

- ضیاء نخشبی ، چهل طوطی .

قرن نهم

الف – شاعران

-  مهمترین شاعر، نورالدین عبدالرحمن جامی عارف بزرگ که آثارش عرفانی است اما از لحاظ فرم تقلیدی از داستان های نظامی است .

ب – نویسندگان

- قطب الدین محمد شیرازی ملقب به قطب محیی ، عارف مشهور که فلسفه و کلام و علوم انسانی می دانست .

- دولتشاه سمر قندی – تذکرة الشعرا .

قرن دهم

-   محتشم کاشانی ، مرثیه سرای معروف که ترکیب بند 12 بندی او در مورد شهدا کربلا معروف است .

قرن یازدهم

الف – شاعران :

- محمد علی صائب تبریزی که اصفهانی بود و در غزلسرایی استاد و در سبک هندی از همه بالاتر بود

- ملا محسن فیض ، فقیه و دانشمند و شاعر و شاگرد ملاصدرا . آثارش :

تفسیر صافی – وافی – محجة البیضاء – الفت نامه – کلمات مکنونه . موضوع آثارش بیشتر در مورد اخلاق و عرفان است .

ب – نویسندگان :

- شیخ بهایی – جامع عباسی – خلاصة الحساب – تشریح الافلاک – نان و حلوا –شیر و شکر – کشکول .

- محمد مومن مشهدی : تفسیر مومن .

- ملا صدرا ملقب به صدرالمتألهین : اسفار اربعه – مشاعر – مبدا و معاد .

قرن دوازدهم

الف – شاعران :

-  هاتف اصفهانی ، سراینده ترجیح بند عرفانی معروف . در غزل پیرو سعدی و حافظ بوده است .

ب – نویسندگان :

- میرزا مهدی خان استر آبادی ، نویسنده دره نادره و تاریخ جهان گشای نادری .

غیاثیان در مقدمه کتاب در خصوص دلایل نوشتن این کتاب و پرداختن به خاطرات شهید مهدی‌صمدی صالح می‌نویسد: برای دومین بار عکس را در ستون خاطرات جبهه و جنگ یکی از روزنامه های پر‌تیراژ دیدم. پس از خواندن مطلب زیر عکس متوجه شدم نگارنده به اشتباه عکس را متعلق به یکی از شهدا دانسته، خاطره‌ای نیز به قلم یکی از دوستان شهید به چاپ رسانده است. از آن به بعد هر از چند‌گاهی عکس آقای صمدی صالح را در نقاط مختلف شهر می‌دیدم که به شکل پوسترهای رنگی، در اندازه‌های بسیار بزرگ نصب گردیده است.... اما در این میان کمتر کسی از نام و نشان صاحب عکس خبر داشت.... اخلاص؛ بی‌ادعایی و در گمنامی به سر بردن مهدی نیز مزید بر علت گردیده بود تا عکس همچنان ناشناخته باقی بماند. حتی هنگامی که جهت دیدار با خانواده مغظم شهدا به طور اتفاقی وارد منزل یکی از شهدا شده، در کمال تعجب تعداد فراوانی از این عکس را روی دیوار منزل شهید می‌بیند بازهم مهر سکوت برلب زده و سخنی به زبان نمی‌آورد.

مهدی صمدی صالح در حال عبادت بعد از عملیات کربلای 5

این کتاب که از 24 فصل تشکیل شده و به خاطرات این رزمنده در طول سال‌های حضور در جبهه پرداخته است. غیاثیان در سال 1387 پس از دو هفته نشست و 11 ساعت مصاحبه با مهدی صمدی صالح این کتاب را به رشته تحریر درآورده است.

مهدی صمدی صالح در مورد اولین رویارویی خود با تصویرش بعد از پایان دفاع مقدس می‌گوید:

با عجله روی یکی از میزها، مشغول ورق زدن کتاب شدم. عکس‌ها با کیفیت بسیار بالایی روی برگه‌های گلاسه چاپ شده بود. نمی‌دانستم عکس را چه کسی و در چه منطقه‌ای از من گرفته است. تقریبا به اواسط کتاب رسیده بودم که یکباره خشکم زد. باورم نمی‌شد؛ عکس بزرگی از من در حال خواندن نماز در وسط صفحه خودنمایی می‌کرد. بی اختیار مرغ خیالم به عملیات کربلای 5 پر کشید. همان روزی که پس از بازگشت از خط مقدم، از کانال بیرون آمده بودم و به تنهایی مشغول خواندن نماز ظهر و عصر شده بودم. عکس بعدی از داخل کانال گرفته شده بود و تعدادی از نیروهای دسته را در حال نماز خواندن نشان می داد.

کتاب «آن روز سه و نیم بعد از ظهر» در 312 صفحه و تیراژ 2500 نسخه به قیمت 7900 تومان از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

 آئین نامه علیه قانون  

طه راستین در حالی كه قانون، فعالیت های مطبوعاتی را از مالیات معاف می داند سازمان امور مالیاتی با تدوین آئین نامه ای انتشار آگهی را از این امر مستثنی می داند . شاید برای حل هر مسئله بهترین راه این باشد كه ابتدا در برداشت خودمان از آن مسئله تردید ایجاد كنیم و آن را با یك شاید همراه نماییم و در ادامه خودمان را دربرابر یك سوال از هویت و ماهیت آن موضوع قرار دهیم. بر این اساس می توانیم در تعریف مان را از فعالیت های مطبوعاتی تردید كنیم و بگوییم شاید تعریف ما از فعالیت های مطبوعاتی درست نباشد. وقتی از فعالیت های مطبوعاتی حرف می زنیم از چه چیزی حرف می زنیم؟ و در ادامه تعریف مان از موضوع معافیت مالیاتی فعالیت های مطبوعاتی را در مسیر تردید قرار دهیم و بگوییم شاید تعریف ما از مالیات بر ارزش افزوده همان چیزی نباشد كه منظور این قانون است. وقتی از معافیت مالیاتی فعالیت های مطبوعاتی حرف می زنیم از چه چیزی حرف می زنیم؟ پیرو این دو تردید سوال های متعدد دیگری خودنمایی می كند؛ آیا انتشار آگهی در روزنامه ها و نشریات جزو فعالیت های مطبوعاتی به حساب نمی آید؟ اگر این گونه است و انتشار آگهی بخشی از فعالیت كانون های تبلیغاتی محسوب می شود آیا بهتر نیست به جای انتشار آگهی در روزنامه و نشریه، آگهی ها در ویژه نامه های تبلیغاتی منتشر شوند؟ اما آیا باز هم همان تاثیر را خواهند داشت؟ آیا با این شرایط، سفارش دهنده ها همچنان علاقه ای برای سفارش آگهی خواهند داشت؟ وقتی در قانون می نویسیم كه فعالیت های مطبوعاتی از مالیات معاف هستند منظورآیا همه فعالیت های مطبوعاتی است یا بخشی از آن؟ اگر منظور بخشی از آن است پس چرا در قانون این بخش بندی مشخص نشده است؟ همه این شاید ها و سوال ها از حدود یك ماه قبل در ذهن نویسندگان مطبوعات و به ویژه مدیران مطبوعات شكل گرفت كه سازمان امور مالیاتی قواعد تازه ای را برای موضوع معافیت مالیاتی فعالیت های مطبوعاتی اعلام كرد. در واقع سازمان مالیاتی برای مطبوعات دو مسئله را مطرح كرد؛ یكی داشتن دفتر مالی قانونی كه بیشتر اهالی مطبوعات آن را قبول دارند، اما مسئله اینجاست كه سازمان مالیاتی دفاتر مربوط به سال مالی 88-89 را هم درخواست كرده در حالی كه موضوع سال جاری مطرح شده است. اما سازمان مالیاتی اعلام كرده است در صورتی كه مطبوعات دفاتر سال های گذشته را نداشته باشند جریمه خواهند شد. اما مسئله اصلی این نیست، موضوع بسیار مهم تر برای مطبوعات این است كه بر اساس آئین نامه جدید سازمان مالیاتی درآمد حاصل از جذب آگهی شامل معافیت مالیاتی نمی شود. در واقع سازمان مالیاتی انتشار آگهی را جزو فعالیت های مطبوعاتی نمی داند كه درآمد حاصل از آن از مالیات معاف باشد. این درحالی است كه قانون به روشنی موضوع معافیت فعالیت های مطبوعاتی از مالیات را مشخص كرده است. براساس بند (ل) ماده 139 قانون مالیات های مستقیم، فعالیت های مطبوعاتی شامل تولید خبر، عكاسی، نقد و بررسی خبر، خبرگزاری، تفسیر، تولید و پردازش اطلاعات، اطلاع رسانی مكتوب یا الكترونیكی، نویسندگی، گزارشگری، نقد و تفسیر خبر، روزنامه نگاری، عكاسی مطبوعاتی، تصویرگری مطبوعات، ویراستاری، ترجمه، طراحی مطبوعات، گرافیست و كاریكاتور مطبوعات، طراحی و انتشار آگهی، مدیریت تحریریه مطبوعاتی، سردبیری، دبیر سرویس، نشر و فروش نشریات و مطبوعات از پرداخت مالیات معاف هستند. اما شاید در پاسخ به رجوع به این قانون گفته شود سازمان امور مالیاتی، انتشار آگهی را از مالیات بر ارزش افزوده معاف نمی داند نه مالیات مستقیم. پاسخ اما این است كه قانون مالیات بر ارزش افزوده در بند«هـ« از ماده 12 تأكید دارد كه مطبوعات از پرداخت این نوع از مالیات هم معاف هستند. مدیر مسئول روزنامه جام جم با تاكید بر معافیت همه فعالیت های مطبوعاتی از مالیات، گرفتن مالیات از مطبوعات و روزنامه ها را غیر قانونی می داند و می گوید: درآمد روزنامه ها فقط از محل جذب آگهی است و اگر قرار باشد مشمول مالیات شود دیگر منبع درآمدی برای مطبوعات نخواهد بود. بیژن مقدم توضیح می دهد: مالیات از نظر قانونی در دو بخش مالیات های مستقیم و مالیات بر ارزش افزوده تقسیم می شود كه در این میان فعالیت های مطبوعاتی از معافیت هایی برخوردار هستند كه در قانون كاملاً مشخص است. اما متاسفانه گاهی اوقات آیین نامه هایی در این قانون نوشته شده كه خلاف خود قانون است در صورتی كه آیین نامه باید اجرای قانون را تسهیل كند نه اینكه شرط و شروط برای آن بگذارد. وقتی قانون می گوید شما در بخش های مختلف معافیت دارید، دیگر نمی توان آیین نامه ای نوشت و به عنوان مثال گفت كه اگر اخلاقت خوب باشد معافیت مالیاتی داری. وی می افزاید: باید توجه داشت كه متاسفانه مطبوعات درآمدی ندارند و اگر خیلی تلاش كنند، فقط می توانند خودشان را اداره كنند. مطبوعات بنگاه سود آوری نیست. درآمد روزنامه ها فقط از محل جذب آگهی است و اگر قرار باشد این درآمد مشمول مالیات باشد دیگر منبع درآمدی برای مطبوعات نخواهد بود كه این كار صدمه بزرگی به فرهنگ و اطلاع رسانی كشور وارد خواهد كرد. وقتی بنیه اقتصادی یك روزنامه ضعیف شود، روی قیمت و تیراژ روزنامه تاثیر خواهد گذاشت. روزنامه ها درآمد آنچنان زیادی ندارند به صورتی كه بعضی از آنها فقط در تهران منتشر می شوند و بعضی دیگر اصلاً منتشر نمی شود. مدیر مسئول روزنامه جام جم تاكید می كند: قانون صریح است، اما برداشت ها و آیین نامه ها خلاف قانون است و باید این مشكل حل شود و اگر لازم است باید به مراجع بالاتر رجوع كرد. مخالفت با آئین نامه جدید سازمان امور مالیاتی فقط به مدیران مطبوعات ختم نمی شود و در این مسیر دولت هم همراه مطبوعات بوده است. مدیر كل مطبوعات داخلی وزرات ارشاد درباره این موضوع می گوید: در زمان حاضر درآمد اصلی مطبوعات از جذب آگهی است و چنانچه مطبوعات مالیات بر ارزش افزوده را از سفارش دهندگان آگهی مطالبه كند از آنجایی كه تبلیغات یك كالای ضروری نیست بی تردید با كاهش آگهی مواجه و نتیجه آن كاهش فعالیت اقتصادی و افت درآمد مطبوعات است. پدرام پاك آئین این موضوع را گونه ای دیگر هم بررسی می كند، او بر این باور است: در حالی كه خدمات تبلیغاتی و بازاریابی در حوزه مطبوعات به طور مستقیم بر رونق اقتصادی در بخش های تولید و تجارت تاثیر می گذارد و می تواند در سال تولید ملی نتایج مطلوب تری به همراه داشته باشد. در واقع با حمایت از مطبوعات برای تقویت نقش آنها در گسترش تولید و رونق اقتصادی، درآمد مالیاتی كشور به مراتب بیشتر از میزانی است كه از محل مالیات بر ارزش افزوده در حوزه انتشار آگهی در مطبوعات انتظار می رود. وی با اشاره به این مطلب كه بند ل ماده 139 قانون مالیات مستقیم، فعالیت های مطبوعاتی را به طور مطلق معاف از مالیات داشته است ادامه می دهد: همچنین بند ب ماده یك دستورالعمل موضوع ماده 12 تبصره 3 همین ماده نیز فعالیت های مطبوعاتی را اعم از آگهی و اطلاع رسانی و عرضه می داند. بنابراین از سازمان امور مالیاتی انتظار این است كه ضمن اجرای دقیق این مقررات بر اساس تفسیری كه با هدف ذهنیت قانون گذار مطابقت دارد از اعمال شرایط و روش های سختگیرانه نسبت به مطبوعات خودداری و از آن به عنوان بستری مناسب برای تقویت تولید و تجارت كشور و همین طور بسط و اشاعه فرهنگ مالیاتی استفاده كند. پاك آئین می افزاید: از طرف دیگر قانون مالیات بر ارزش افزوده در بند »ه« از ماده 12 تاكید دارد كه مطبوعات از پرداخت این نوع از مالیات معاف هستند. با وجود معافیت های تصریح شده در این قانون و قانون مالیات های مستقیم سازمان امور مالیاتی با این استدلال تا خدمات تبلیغاتی جزو خدمات معاف ماده 12 قانون مالیات نیستند این بخش از فعالیت مطبوعات را مشمول مالیات بر ارزش افزوده می داند در حالی كه ماده 19 قانون مطبوعات انتشار آگهی را بخشی از فعالیت مطبوعاتی عنوان كرده و عرف عام و خاص این حرفه هم این مطلب را كه جذب و نشر آگهی فعالیتی مطبوعاتی است بدیهی می انگارد. بنابراین بخشی از كار رسانه ای نیز از مالیات معاف است. وی تأكید می كند: اگر بنا باشد مطبوعات مالیات بر ارزش افزوده را بپردازند یا باید ضرر كنند یا تعرفه هایشان را افزایش دهند و رقم بیشتری از آگهی دهندگان مطالبه كنند و از آنجا كه در هر دو صورت هزینه های بیشتری به بخش های صنعت، خدمات، تولید و كشاورزی، تجارت، تحمیل خواهد شد به ضرر تولید ملی است. نكته مهم دیگر در موضوع مورد بحث این است كه چرا به یكباره در نگاه مسئولان سازمان امور مالیاتی انتشار آگهی از لیست فعالیت های مطبوعاتی خارج شده و مشمول معافیت مالیاتی نمی شود؟ پاسخ این است كه متاسفانه یكی از آفت هایی كه در سیستم مدیریتی با آن مواجه هستیم نگاه جزئی و بخشی نگر در رابطه با انجام فعالیت هاست، به این معنی كه هر بخشی از سیستم، كار خودش رو به صورت واحدی مجزا از كل درنظر می گیرد و نهایت همتش را انجام وظیفه در حیطه سازمان خودش قرار می دهد بدون اینكه به اثرات و تبعات این اقدام در كل نظام و سیستم متوجه باشد. با این نگاه مهم این است كه خانه ما از زباله پاك شود اما اینكه با این زباله چه كار كنیم مهم نیست و نزدیك ترین راه این است كه زباله را از بالای دیوار به خانه همسایه پرتاب كنیم؛ در این صورت كار خودمان را انجام داده ایم و مسئولیت همسایه هم با خود همسایه است.

 800 اثر به نهمین جشنواره شعر رضوی ارسال شد  

تاكنون 800 كتاب به كنگره سراسری شعر رضوی ارسال شده و علاقه مندان تا پایان شهریور فرصت دارند تا آثار خود را به این جشنواره ارسال كنند. احمد سعیدی، دبیر كنگره سراسری شعر رضوی، در خصوص این جشنواره گفت: تاكنون 800 اثر از سوی شاعران كشور به دبیرخانه جشنواره شعر رضوی ارسال شده اند. وی در ادامه با بیان این مطلب افزود: در جشنواره شعر رضوی كه امسال در استان كرمان برگزار می شود، از تمامی شاعران سراسر كشور برای حضور در جشنواره دعوت به عمل آمده است. دبیر كنگره سراسری شعر رضوی همچنین گفت: آثار برگزیده این جشنواره در قالب یك كتاب به چاپ خواهد رسید. نهمین كنگره شعر رضوی در شهریورسال 1391 در كرمان برگزار خواهد شد.

 سخن را سخندان زگوهر گز ید...  

مسلم دارایی از دیدگاه حكیم فرزانه توس، فرهنگ مجموعه ای از دانشها و هنر است و هیچ چیز در جهان ارزشمندتر از آن نیست. فردوسی برای بیان ارزش فرهنگ چنین می گوید: زدانا بپرسید پس دادگر كه فرهنگ بهتر است یا گوهر چنین داد پاسخ بدو رهنمون كه فرهنگ باشد زگوهر فزون كه فرهنگ آرایش جان بود زگوهر سخن گفتن آسان بود گوهر بی هنر زار و خوار است و سست به فرهنگ باشد روان تندرست فرودسی پاك زبان سخن و سخنرانی و پدیدآوردن آثار ادبی را نیز از شاخه های فرهنگی می داند و آن را از پدیده های جاودانی انسان می داند و از مردم می خواهد كه سخن را (ارج) نهند و آن را خوار و بی مایه نسازند: سخن را سخندان زگوهر گزید زگوهر وار پایه برتر سزید سخن ماند از تو همی یادگار سخن را چنین خوار و مایه مدار در سراسر شاهنامه فردوسی فرهنگ كه همان (دانش و هنر و ادب) است از جاه و گوهر و كاخ و نژاد و شهرت برتر و ارزشمندتر است. حكیم توس می گوید كه ما انسانها برهنه به این جهان آمده ایم و برهنه از این جهان خواهیم رفت پس تفاخر به این زینتها (یعنی هرگونه روپوشی كه برهنگی جان عریان از هنر ما را ظاهراً جبران می كند) كاری كودكانه است: برهنه چوزاید زمادر كسی نیاید كه نازد به پوشش بسی حكیم بزرگ توس عقیده دارد كه آفرینش فرهنگی و هنری بهترین یادگارها است. سخن نیكو و خردمندانه و آثار هنری یادگاری است برتر و گرانمایه تر از كاخ و گنج و دینار: بدو گفت شاه از هنرها چه به كه گردد از و مرد جوینده به چنین داد پاسخ كه دانش به است خردمند خود برمهان برمه است سخن به كه ویران نگردد سخن چو از برف و باران سرای كهن حكیم فرزانه ما سخن گفتن را همچون راندن یك كشتی بر روی امواج خروشان دریا دشوار و خطیر می داند: سخن لنگر و بادبانش خرد به دریا خردمند چون بگذرد همه بادبان را كند مایه دار كه هم مایه دار است هم سایه دار او عقیده دارد كه تنها دو چیز از انسان، جاودان می ماند: سخن گفتن نغز و كردار نیك: زگیتی دو چیز است جاوید و بس دگر هر چه باشد نماند به كس سخن گفتن نغز و گفتار نیك بماند چنان تاجهان است و ریك آدولف آوریل، محقق، ادیب، و نویسنده فرانسوی، فردوسی را «سراینده سرود آزادی» خوانده است و ژاك ژان آمپر: نویسنده ادیب و منتقد فرانسوی او را یكی از بزرگ ترین شاعران جهان شمرده است و شاهنامه را از همه حماسه های بزرگ جهان مثل (ایلیاد) و (ادیسه) و حماسه های معروف هندی برتر می شمارد.

 بررسی مجموعه شعر «گزاره ها» سروده محمدرضا طهماسبی  

فهیمه بافنده آهی بلند شد زنهاد گزاره ها «گزاره ها» عنوان دفتر شعر محمدرضا طهماسبی متولد سال 1355 است كه مجموعه ای از غزلیات و قصاید خود را در قالب 144 صفحه، در قطع رقعی و با قیمت 3600 تومان به خوانندگان شعر و ادب فارسی تقدیم نموده است، چاپ اول این مجموعه توسط انتشارات سوره مهر، در شمارگان دو هزار و 500 نسخه، به بازار كتاب عرضه گردیده است. گزاره ها شامل 64 غزل و 2قصیده است كه حاصل طبع آزمایی شاعر در حوزه مضامین آیینی، پایداری، تغزلی و عامیانه می باشد. اولین غزل این دفتر با این ابیات آغاز شده است: آهی بلند شد زنهاد گزاره ها بیچاره می شدند از این داغ چاره ها ابراز چهار سمت گریبان درید و بعد بارید روی بغض همه چارپاره ها از بس نمك به زخم غزل ها گذاشتند تا سكته ای ملیح زدند استعاره ها همان طور كه دیدیم در نظر داشتن ریزه كاریهای كلام و آفرینش های شاعرانه با پرهیز از آوردن واژه هایی دور از ذهن، به خلق شعری روشن و دلنشین انجامیده است كه به دور از هر تكلف و تصنعی تعابیری بكر و زیبا كه حاصل تخیل و اندیشه ای ژرف و عمیق است را به تصویر كشیده است. در این میان استعمال استعاره، تشبیه و دیگر صناعات ادبی شعر وی را دلنشین تر نموده است. اما از طرفی می توان گفت كه گاه این معانی آنقدر ژرف، عمیق و درونی می شود كه نوعی دیریابی و دیرفهمی برای مخاطب ایجاد می كند و خواننده بیش از آن كه از فرایند هنری شعر لذت ببرد، درگیر رمزگشایی و درك و فهم بیشتر جهت پیدا كردن مضمون اصلی شعر می شود كه این از آفات بلاغت و فصاحت كلام است. چشم انداز ادبی شاعر به دنیای شعر و شعور، بازتابی از اعتقادات و آموزه های ناب و خالص دینی و مذهبی وی است كه در قالب زبان و بیانی پخته، وزین و پرمحتوا به منصه ظهور رسیده است. تسلط و چیرگی شاعر برگنجینه زبان و لغات فارسی و هنر چینش و پردازش صحیح، مناسب و دلپسند واژگان، باعث خلق و ایجاد اشعاری موزون، عمیق و پرمحتوا شده كه می توان گفت در نوع خود كم نظیر است. این شاعرانگی كلام، مخاطب را در لذتی توام با شگفتی و تحسین فرو می برد كه نتیجه آن ماندگاری شعر و كلام شاعر است: ای بی خبر از لذت این درد كجایی تا چند به دنبال دوایی و شفایی جان طایر قدس است كه در بند زمین است ای خاك چه می خواهی از این مرغ هوایی در گور خودت خفتی و در صور دمیدند عالم همه در شور و تو در خواب چرایی فواره صفت در سفر از خویش به خویشی ترسم نرسی عاقبت ای دوست به جایی در كاسه سر حكمتت ار، نیست بیفتد آن كاسه سر سفره دونان به گدایی چون پنجره بی پرده به خورشید نظر كن وقتش شده تا باز سوی خویش بیایی یكی دیگر از شاخصه های اشعار تغزلی این دفتر، تسلط و آگاهی شاعر بر ادبیات كلاسیك و آموزه های آن است. چنانچه این پشتوانه ادبی و قرابت معنایی، محتوایی و ساختاری با ادبیات كلاسیك، بر اصالت و استواری كلام شاعر افزوده است. بخش پایانی این دفتر نیز به قصاید اختصاص یافته است كه شاعر در دو موضوع مدح و ثنای پیامبر اكرم(ص) و عشق به وطن و خاك ایران طبع آزمایی نموده است و می توان گفت در هر دو سروده حق مطلب را ادا نموده و جزالت، فخامت و استواری كلام وی متناسب با موضوع سروده هاست. در این سروده ها شاعر با آوردن تلمیح وتضمین اثرش را به یك فرهنگ غنی تاریخی و اسلامی گره زده و از یك سلسله ذخایر ارزشمند استناد كرده است. وی با آوردن اصطلاحاتی خاص نشان می دهد كه بر ذخایر فرهنگی، تاریخی و دینی مسلط است و آگاهی خوبی در این زمینه ها دارد.

 رمضان در كلام مولانا  

علی خوشه چرخ آرانی دست بدار از طعام، مائده جان رسید سپاس و ثنای خدایی را كه ماه خود- رمضان- را یكی از راه های احسان قرار داد، ماه روزه و ماه اسلام و پاكیزگی و آزمایش و تصفیه دل و قامت قیام و روح صیام. یكی از ویژگی های ممتاز ادبیات فارسی، ارتباط متقابل و تنگاتنگ با علوم مختلف است و طبیعتاً این ارتباط موجب در برگرفتن دامنه وسیعی از موضوعات در حوزه ادبیات شده است. از علوم مرتبط با ادبیات، علم اخلاق و فقه و اصول است كه موضوع آنها دعوت انسان ها به فضایل و نهی از رذایل و اجرای احكام و حدود و قوانین و فرامین الهی است. در ادبیات هر ملت سروده ها و نوشته هایی یافت می شود و در آنها به موضوعاتی همچون دعوت به پاكی ها و فرایض الهی و تهذیب روح و سجایا و برجستگی های اخلاقی و نهی از ناپاكی و محرمات اشاره و ابرام دارد. ادبیات ما كه ملهم از تعالیم حیات بخش الهی و دینی است به عنوان آبشخوری زلال و چشمه ای جوشان در عرصه معنویت كوشیده است تا متون انسان ساز معنویت را در قالب ابیات و عبارات زیبا با بیانی هنرمندانه بیان نماید. یكی از فضایل و فرایضی كه در ادیان آسمانی پیشین و دین مبین اسلام به آن اشاره و مورد تایید و تاكید قرار گرفته است، فریضه صوم و صیام در شهر رمضان است كه بی شك زیباترین توصیفات و ابراز احساسات در خصوص این ماه را مولانای عارف و صوفی صاف سوخته دل دارد تا آن جا كه غزلی به نام «پاكان صیام» از ذهن ژرف اندیش او تراوش گردیده است. در این غزل كه با مطلع: می بساز و جان و دل را بس عجایب كان صیام گر تو خواهی تا عجب گردی عجایب دان صیام شروع شده است واژه ارزش مند «صیام» به عنوان ردیف در تمامی ابیات این غزل مطول و زیبا و عارفانه تكرار شده است كه ناشی و راوی از عشق و ارادت و مودت مولانا به این عمل عظیم و عزیز و رفیع است. مولانا با بیت: گر تو را سودای معراج است بر چرخ نیست دان كه اسب تازی تو هست در میدان صیام روزه را به سان نردبان ترقی و معراج انسان بر عالم والا و بالا دانسته و این فریضه را همچون اسب تیزرو و تیز پای و تندپویی دانسته كه به مدد و استعانت از آن می توان راه عشق و تعالی را پیمود و برای صعود در عالم مادون زیربنا قرار داد. به استناد حدیثی از پیامبر اكرم(ص) ایمان بر چهار ركن و براساس حدیث دیگری اسلام بر چهار ركن بنا شده كه در هر دو حدیث منقول، روزه از اركان و ستون های اصلی معرفی شده است مولانا با تلمیح به حدیث «بنی الاسلام علی خمسه اشیاء علی الصوم و الصلوه و الزكوه و الحج و الولایه » (اسلام بر پنج چیز بنا شده است: نماز، روزه، حج و زكوه و ولایت ابیات زیر را سروده است. گرچه ایمان هست مبنی بر بنای پنج ركن لیك والله هست از آنها اعظم الاركان صیام لیك در هر پنج پنهان كرده قدر صوم را چون شب قدر مبارك هست خود پنهان صیام كه مولانا در این ابیات ارزش و برتری روزه را اعلام و متذكر می شود كه همان گونه كه ارج و قدر شب قدر در ماه رمضان قابل توصیف نیست، ارزش و مقام روزه هم این چنین است. در اثر روزه اطمینان و آسایش قلبی برای انسان حاصل می شود زیرا انسان با روزه گرفتن با آفریننده و فاطر و خالق خویش ارتباط پیدا می كند. روزه چشمه رحمت الهی را در وادی دل های انسان های حق طلب جاری و به مثابه خانه تكانی دل از گناهان و سیئات و زیبا كننده چهره شخصیت انسانی در پرتو عبادات و فراهم كننده مسیر جان و دل های انسان ها از گذرگاه رحمت الهی است. روزه شكوفا كننده نهال ایمان در بوستان جان های انسان ها و سرود وصل و اتصال به معبود و محبوب در قلوب مومنان و سالكان طریق الی الله است. رسول اكرم در آخرین جمعه ماه شعبان و به مناسبت حلول هلال ماه رمضان فرمودند: رمضان ماهی است كه در نزد خداوند از هزار ماه برتر و روزهای آن با فضیلت ترین روزها و شب های آن برترین شب ها و ساعاتش ارزش مندترین ساعات و نفس كشیدن مومن صائم در این ماه عبادت است. مولانا نیز با اشاره به این حدیث پیامبر اعظم(ص)با بیت: خنده صائم به است از حال مفطر در سجود ز آن كه می بنشاندت بر خوان الرحمن صیام این موضوع را تایید و تاكید نموده واعلام می دارد كه خنده روزه دار از عبادت غیرصائم و مفطر برتر است، زیرا كه روزه باعث می شود كه انسان بر مائده های ربانی و سماوی این ماه جلوس و از نعمات معنوی آن بهره وافی برگیرد. در ماه رمضان، مرغ باغ ملكوت كه در قفس تن آدمیان اسیر است، چند صباحی در زندان شكسته و پرده های ظلمت و تاریكی جسم می درد و برای طواف در فضای عالم قدس، بال می گشاید و تا مدتی در كنار فرشتگان عالم معنا لباس ترك تعلق به تن می كند. انسان روزه دار با لب فرو بستن از اطعام دنیوی آماده نشستن بر خوان كرم و مائده های آسمانی می شود و زمینه تكامل جسم و روح را فراهم ساخته و اخلاص خویش را در منصه ابتلا و آزمایش قرار می دهد. مولانا نیز با ابیات: این دهان بستی دهانی باز شد تا خورنده لقمه های راز شد لب فرو بند از طعام و از شراب روی خوان آسمانی كن شتاب راه اطعام از مائده های ربانی و جرعه نوشی از شراب طهور آسمانی را روزه و لب فرو بستن از طعام دنیوی می داند. و نهایتا رمضان در شعر مولانا به سان رایت و بیرقی است كه پادشاه رحمت و عطوفت در پی آن در حال حركت است و لشكر ایمان پس از شكست مركز و قلب لشكر ضلالت، حاكم می شود. در این ماه باید با دست شستن از طعام و لذایذ دون درازای خرید رضای مادون با محبوب دل ها انس و الفت گرفته و جان خویش را در چشمه سار دعا و شب زنده داری شست. این موضوع را مولانا با ابیات زیر ابراز می دارد: آمد شهر صیام، سنجق سلطان رسید دست بدار از طعام، مائده جان رسید جان از قطیعت برست، دست طبیعت ببست قلب ضلالت شكست، لشكر ایمان رسید در شعر مولانا، رمضان مهمانی است كه سالی یك بار می آید و تا چشم بر هم بزنی، بار سفرش را می بندد و در هنگام رفتن با خنده دست گنهكاران پشیمان را می گیرد. در این مه عذر ما بپذیر ای عشق خطا كردیم ای ترك خطایی به خنده گوید او دستت گرفتم كه می دانم كه بس بی دست و پایی مبادا كه آفتاب عید آشكار شود و ما از نعمات رنگارنگ سفره های كرم مبسوط كردگار دستمان تهی باشد.

 روایت های "احمد دهقان" روان اند؛ مثل رودی که وقتی کنارش می نشینی، به چیزی فکر نکنی و آرام و بی صدا، خروش مشکلات را به دست رود بسپری. ابتدا تا انتهای قصه های دهقان یکدست و ساده اند. اما به جزئیات که دقت کنی و ریز شوی می بینی چه تلاطمی میان روایت هایش جاری ست: چه عبارت به جایی! چه تمثیل زیبایی! چه صحنه ی تاثیرگذاری!

چون خودش بود و دید، و چون با دلش دیده ها را نوشت، این گونه به دل نشست؛ به دل آن ها که «سفر به گرای 270 درجه» را خوانده اند؛ یا «دشت بان» را؛ و یا این آخری «پرسه در خاک غریبه» را؛ و آثار دیگر او از جنگ و دیده هایش. و چه خوب که این مرد جنگ، قلمی توانا دارد و روایت هایش ما را می برد به لحظه لحظه های روزهایی که آدم هایش ساده بودند و خواستنی؛ ملموس و واقعی. مثل خود ما و آدم های اطراف ما.

برشی از «پرسه در خاک غریبه» را بخوانید.

""پسرک سبزه رو چند بار پشت سر هم کله اش را تکان داد؛ یعنی فهمیدم. پامرغی پیش رفت. یک جا نگاه کرد اما انگار که جایش را نپسندیده باشد، رفت جلوتر. همان جا که بود، روی دو کاسه ی زانو قد بلند کرد. سرش را خواباند روی قبضه ی آرپی جی و نشانه رفت:

- تند باش پسر.

- یا زهرا.

پسرک سبزه رو چنان از ته دل و با اخلاص این را گفت که دل جماعت، هری ریخت پایین. موشک با صدای مهیبی شلیک شد و نشست زیر گونی های سنگر.

- بلند شوید … بلند شو، الله اکبر.

جماعت با یک ضرب برخاستند و پشت سر جمال، روی تپه باز شدند و شروع کردند به دویدن. تفنگ ها را دو دستی گرفته بودند و بی هدف، رو به جلو شلیک می کردند. عده ای از ته دل نعره می زدند و طوری الله اکبر می گفتند که حنجره شان داشت پاره می شد.

دسته رسید به سنگرهای کم عمقی که معلوم بود تازه زده اند و جلویش چند تا گونی خاک گذاشته اند. از سنگری که تیربار توی آن شلیک می کرد، دود خاکستری رنگی بلند می شد. دو نفر، یکی شکمش و دیگری پایش را گرفته بود و همان جا نشسته بودند. هفت نفر دیگر، با چشمان ترسان و سر تا پا لرزان، سر جاهاشان بی حرکت ایستاده بودند. بدون این که حتا یک زخمی هم بدهند، جنگ مغلوبه شد و تپه را گرفتند.

اسیرها را کنار هم روی برف ها نشاندند. همه ی قله ها و کوه های اطراف فتح شده بود. نشانه اش، دودی بود که از سنگرهای تخریب شده به هوا می رفت و فریاد آدم ها و تِرتِر مسلسل ها که قطع شده بود.

*

این فقط یک صفحه از کتاب دلنشین «پرسه...» بود. سراغ همه ی کتاب را می توانید از نشر نیستان بگیرید.""

«دختر شینا» عاشقانه‌ای است که نسروده‌اند بلکه آن را زندگی کرده‌اند؛ عاشقانه‌ای فراتر از لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد، خسرو و شیرین، رومئو و ژولیت و هزاران تلاش دیگری که ادیبان و هنرمندان انجام دادند تا عاشقانه‌ای را بسرایند؛ اما نه؛ این یکی عاشقانه‌ای است که زندگی شده است.

عشقی واقعی که می‌تواند سحر هرزه بازار عاشقانه‌نویسی‌های خیابان انقلاب را هزار پاره کند که اگر ساحران این روزهای بازار مکاره کتاب، سراغ آن بروند چه بسا که سر بر سجاده «دختر شینا» بگذارند و تسلیم شوند.

«دختر شینا» داستان زندگی عاشقانه «قدم‌خیر محمدی» با شهید حاج ستار ابراهیمی است که می‌تواند سحر هزاران عشق مثلثی و مربعی سریال‌های صداوسیما و فیلمفارسی‌های سینمای امروز را برملا کند.

«دختر شینا» عاشقانه‌ای است که زندگی شده و نشان می‌دهد که سبک زندگی ایرانی شیوه پاک و عاشقانه زیستن و فداکاری و ایثار را در بالاترین جایگاه و کیفیت داراست و این سبک زندگی ما را در جنگ تحمیلی پیروز کرد و امروز ما را در جنگ نرم فاتح خواهد کرد.

اما این پیروزی نیازمند «دختر شینا»های دیگری است چراکه «دختر شینا» یکی از هزاران مروارید گنج جنگ است که با ذره بین قلم نویسنده‌ای توانا برای همگان به نمایش درآمده است.

_________________________

یادداشت: سجاد اسلامیان

_________________________

زهری به جام بت شکن  

روز پذیرش قطعنامنه 598 رهبر انقلاب ما جام زهری را نوشید که برخی آقایان مصلحت گرا و دشمنان خارجی به دست مبارکش داده بودند.

  زهری به جام بت شکن 

 اخبار ساعت 14 در 26 تیر ماه 1367 برای خیلی از ملت ایران به یادماندنی شد. خاطره ای تلخ که تلخی آن تا عمق وجود رزمندگان و دلاورمردانی که همه هستی‌شان را برای امام روح الله می دادند رخته کرد. آن روز رهبر انقلاب ما جام زهری را نوشید که برخی آقایان مصلحت گرا و دشمنان خارجی به دست مبارکش داده بودند. آن روز رزمندگان هر کدام به گوشه ای خزیده و در مظلومیت امامشان می گریستند.

شعری که خواهید خواند سروده ای است از هادی نخعی که حال و هوای همان ایام را تداعی می کند:

تیر آمد و غم نامه، دست پیر ما داد

زین تیر زهرآلود، صد فریاد فریاد

این تیر عجب زهری به جام بت شکن ریخت

یادآور زهری که در کام حسن ریخت

این زهر همچون زهر انگور رضا بود

زهر حسن اما به جرم کربلا بود

جرم امام ما جهادی لامکان بود

شوریدنی بر کل فتنه در جهان بود

او در جهانی پر زخیبر حیدری کرد

جرمش همین بس عاشقان را رهبری کرد

ای عاشقان با یاد پیر خود بسوزید

زین سوز بنیان سوز عالم بر فرورزید

از روزهای سرخ عزت یاد آرید

از وادی عشق مصیبت یاد آرید

ما همچنان در حسرت آن روزهاییم

در انتظار رجعت آن سوزهاییم

*      *       *

ما توسن «فتح المبین» در دشت راندیم

در «بیت المقدس» آیه‌های فتنه خواندیم

ما در «طریق القدس» دست از جان بشستیم

با سیل خون ناپاکی از «بستان» بشستیم

ما با همه آسودگی‌ها قهر کردیم

تا ملک خونین شهر خرمشهر کردیم

هیهات من الذله را فریاد کردیم

میهن ز جنگ بعثیان آزاد کردیم

در دشت‌های تشنه تفتیده داغ

از لاله‌های سرخ  رویاندیم صد باغ

در کوه‌های یخ زد از ره نماندیم

با گرمی خون شهیدان پیش راندیم

«اروند» سرکش را به زیر پا گرفتیم

در «فاو» زهره چشم از دنیا گرفتیم

درس شهادت بر جهان تعلیم کردیم

«ده فجر» خونین در افق ترسیم کردیم

از یک جهان دشمن سر و سودا گرفتیم

تکبیر گویان تا به قلب خصم رفتیم

تیر آمد و روز عزای سربداران

تقدیر در هم ریخت بزم پیر و یاران

آن روز روز ماتم اسلامیان بود

روز نشاط و عیش و نوش بعثیان بود

غوغایی از جشن شیاطین در جهان شد

هنگامه‌ای از ماتم افلاکیان شد

آن قامت چون کوه از اندوه خم شد

از خاک تا افلاک مالامال غم شد

 *     *      *

خرداد را ماه عزای او نخوانید

خرداد را هنگام هجر او ندانید

خرداد گاه غرش طوفان  او بود

سرچشمه جوشیدن فرمان او بود

روزی که جام زهر را نوشید رهبر

آن روز رخت هجر را پوشید رهبر

 *     *      *

ای عاشقان با باد پیر خود بسوزید

زین سوز بنیان سوز عالم برفروزید

ما همچنان در حسرت آن روزهایم

در انتظار رجعت آن سوزهایم