مناجات در ادب فارسی سبك نیست، بلكه «ژانر» موضوع یا گونهای ادبی مانند حماسه، طنز، مدح و... با كاركردهای مختلف شناختی، عقیدتی، سیاسی و اجتماعی است. مناجات رابطه عابد با معبود است؛ ارتباطی دوسویه بین انسان به عنوان مخلوق ناقص با خالق به عنوان كمال مطلق.
در زبانهای قدیم ایران همچون پهلوى و اوستایى نیز آثار بسیاری از این نمونه نیایشها وجود دارد. شاید بتوان گفت هیچ دلى خود را ناگزیر از راز و نیاز با معبود خود نمیداند. از همین جاست كه در هر مذهب و آیینى راز و نیاز و مناجات به چشم میخورد. در دین مبین اسلام نیز بسیاری از ادعیه، مناجات انسان است با پروردگار یكتا. در بسیاری از دعاها و خطبات نهجالبلاغه یا دعا و نیایش امام حسین(ع) در صحرای عرفات، عالیترین مضامین عرفانی و خداشناسی توحیدی را درمییابیم. استاد علامه محمدتقی جعفری در بیان نوع كاركرد مناجات عرفه امام حسین(ع) چنین میگوید: «امام حسین(ع) در این نیایش، راههای اتصال به اشعه ملكوتی را در ارتباط چهارگانه (ارتباط انسان با خویشتن، با خدا، با جهان هستی و با همنوع خود) برای بشریت بیان میكند.»
خواجه عبدالله؛ قله مناجات فارسی
مناجات در ادبیات فارسی نیز طی قرون مختلف جلوه خاصی دارد. شاعران و ادیبان مختلف، در طول تاریخ درخشان ادب فارسی، نظم و نثر را وسیله راز و نیاز با محبوب قرار دادهاند. خواجه عبدالله انصاری را به جرات میتوان قله رفیع ادیبان و عارفانی دانست كه آثارش لبریز از مناجاتهای شیوا و زیباست. آنجا كه میگوید: «كریما، گرفتار آن دردم كه تو درمان آنى، بنده آن ثنایم كه تو سزاى آنى، من در تو چه دانم، تو دانى، تو آنى كه گفتى من آنم، آنی...».
شاید زیبایی مناجاتهای خواجه عبدالله، ملقب به پیر هرات علاوه بر خلوص و اندیشه، از عنصر زبانی روان بهره میجوید كه چنین در ادب فارسی جادوانه شده است.
پس از خواجه عبدالله این روند را میتوانیم در آثار سنایى غزنوى، نظامى گنجهاى، عطار نیشابورى، سعدى شیرازى، جامى و بسیارى بزرگان و سرایندگان شیرین زبان فارسى مطالعه كنیم. جز مناجات با پروردگار، بسیاری دیگر از شاعران به نعت پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار پرداختند. بسیاری از دوانین شاعران فارسی با حمد و ستایش خداوند و حضرت محمد(ص) آغاز میشود و تحمیدیههای فراوانی در ادب فارسی به چشم میخورد.
مناجات در دوره معاصر
امروزه و در ادبیات معاصر مناجات شكل خصوصیتری گرفته است و شاعر و نویسنده ترجیح میدهد به صورت غیرمستقیم با خالق خود سخن بگوید، اما نمونههای درخشان آن را در مناجات دكتر علی شریعتی میتوان دید كه كاركرد سیاسی و اجتماعی دارد. آنجا كه میگوید: «خدایا، چگونه زیستن را به من بیاموز، چگونه مردن را خودم خواهم آموخت».
حسین اسرافیلی، شاعر و عضو شورای شعر و ترانه معاونت هنری وزارت ارشاد به خبرنگار ما میگوید: در همه دورهها شاعران به مناجات و راز و نیاز با پروردگار پرداختهاند و دوانین شعرای ما پر از مناجات و تحمدیه و توحیدیه است.
او میگوید: امروز هم مناجات در آثار شاعران ما با زبان غیرمستقیمتری وجود دارد و ما حتی در شعرهای شاعران جوان نیز این را میبینیم. اسرافیلی، مرحوم سیدحسن حسینی را یكی از قلههای مناجات در شعر معاصر میداند و میافزاید: مرحوم حسینی در شعری با مطلع «ای آن كه سربلند مرا آفریدی» یكی از زیباترین مناجاتها را با پروردگار دارد.
دكتر محمدرضا تركی، شاعر و پژوهشگر نیز در گفتوگو با خبرنگار ما در پاسخ به این پرسش كه چرا در ادبیات معاصر ما مناجات كمتر از ادبیات كلاسیك وجود دارد، میگوید: پاسخ به چنین سوالی نیاز به كار پژوهشی گستردهای دارد. ادبیات كلاسیك فارسی علاوه بر مناجاتنامهها، تحمیدیههای بسیاری نیز وجود دارد.
سیدمحمدسادات اخوی، شاعر و پژوهشگر كه چهره او را در برنامههای مختلف صداوسیما میبینیم، ازجمله نویسندگانی است كه در سالهای اخیر مناجاتهای زیادی نوشته است. او بزودی مجموعه نیایشهای خود را كه سالها برای رسانههای مختلف نوشته است، گردآوری كرده و میخواهد در مجموعهای با عنوان «جاده خدا» منتشر كند.
رویكرد مخاطبان امروز به مناجات
سادات اخوی میگوید: نمیتوان گفت در دوره معاصر مناجات نامه وجود ندارد. ما در آثار سیدمهدی شجاعی، ضیاءالدین شفیعی، محمدرضا مهدیزاده، محمدرضا اسدزاده و محمدرضا زائری مناجات با خداوند را شاهدیم و حتی نیایشهای شهید چمران هم از نمونههای درخشان این گونه ادبی است.
نویسنده كتاب «نقل و نبات» میافزاید: گاهی نویسندگان مناجات با خداوند را امری خصوصی میدانند و از طرفی ناشری هم كه مناجات منتشر كند، كم است. اگر هم ناشری مناجاتنامه منتشر كند، ظاهرا خیلی مورد استقبال قرار نمیگیرد و علت این مساله، نوع نگاه مخاطب امروز است كه به شخصی شدن احساساتش عادت كرده است. مخاطب امروز میگوید مناجات نویسنده با خدایش یك امر شخصی است و لزومی ندارد خوانندگان دیگر آن را بخوانند.
سادات اخوی در عرصه مناجاتنامهنویسی دو تجربه مختلف داشته است. در مجموعه «جاده خدا» با نثر ادبی به مناجات با پروردگار پرداخته است و در مجموعه دیگری با «پشت تو قایم شدن» كه آن هم زیر چاپ است، با زبان محاوره مناجات نامه نوشته است. او از این تجربیات میخواهد بازخورد مخاطب با مناجات نامه در شرایط امروز را متوجه شود.
او میگوید: خداوند در هر دورهای جلوههای خاص خودش را در متون ادبی دارد و خداوند در مناجات خواجه عبدالله، عطار، حافظ و سعدی جلوههای متفاوت و تازهای دارد.
او ادامه میدهد: اگر مناجاتهای قرنهای مختلف را مقایسه كنید، این تفاوت را احساس میكنید. حتی در دورهای خاص نیز میبینید برخی با نثر و برخی با نظم و برخی دیگر با سجع مناجات نوشتهاند. سادات اخوی میگوید: علامه حسنزاده آملی با توجه به متون قدما مناجات نوشتهاند، ولی میبینید كه بین مناجاتهای ایشان و متون كهن كه مورد استفادهشان بوده است، تفاوتهای زیادی وجود دارد. بنابراین مناجاتنامهنویسی در هر دورهای متفاوت است.
منبع : جام جم