• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
ورزش و تندرستی (بازدید: 721)
جمعه 6/5/1391 - 16:20 -0 تشکر 482022
فلسفه ورزش یا فلسفه فوتبال

فلسفه ورزش همان فلسفه خلقت آدمی است و فلسفه خلقت آدمی همان سرچشمه‌ای است که فلسفه هنر و ورزش و مانند آنها را در آن می‌توان جستجو کرد. همه آن شگفتی‌ها در ذات انسان است و بیهوده نیست هنگامی که ورزش و یا هنر را تجزیه و تحلیل می‌کنیم در هر مورد و هر جزء به تعارضاتی می‌رسیم که اگر دقیق نباشیم آنها را نشانه‌های منفی به حساب می‌آوریم و حال آنکه باید از همین مسیر عبور کرد، مسیر دیگری در کار نیست. فلسفه ورزش یعنی نگاه این گونه به ورزش برای شناخت بهتر ماهیت انسان

جمعه 6/5/1391 - 16:22 - 0 تشکر 482024

آنچه که باید در موردش بحث شود فلسفه فوتبال است. عنوان غریبی است که امروزه به علت کثرت استعمال مشابه آن دیگر به آشنائی نزدیک تبدیل شده است چون نام فلسفه هم به میان آمد، پس چالشهایی را که این اصطلاح به وجود می‌آورد باید پذیرا شد. در سنت فلسفی ما پذیرفته شده که چیزی می‌تواند متعلق بحث فلسفی باشد که بهره‌ای از وجود برده باشد. اگرچه برای وجود معنای موسعی در نظر گرفته‌اند که انحاء مختلف هستی منجمله اعتباریات را نیز دربرمی‌گیرد؛ ولی بهرحال در همین ظرف هم باید نوعی هستی برای این ورزش قائل شد تا بتوان آنرا موضوع تحقیق و بررسی قرار داد وگرنه کاربرد اصطلاح فلسفه این ورزش باید جای خود را به کلمات دیگری بدهد مثل «آثار و فواید فوتبال» و یا «خاستگاه اجتماعی» و از این قبیل. به هر تقدیر با علم به اینکه فلسفه فوتبال به معنای دقیق و علمی هرگز قابل طرح نیست ولی با تسامح می‌توان به این موضوع پرداخت. در این تحقیق و تفسیر است که ناخواسته سنت و مدرنیسم مطرح می‌شود چرا که این ورزش اینک به شکلی درآمده که هم می‌توان آنرا تکامل و تعالی فوتبال اولیه دانست و هم می‌توان چهره انحطاط یافته آن، و این معنی قابل قبول نیست مگر آنکه از یک سو به ماهیت فوتبال و از سوی دیگر به ماهیت مظروف یعنی سنت و مدرنیسم التفات نمود.

جمعه 6/5/1391 - 16:22 - 0 تشکر 482027

به نظر میرسد تفکیک بررسی فوتبال از این نگرش میسر نباشد و شاید حل همین ماجرا را بتوان همان فلسفه فوتبال دانست. بنابراین باید با این سوال آغاز کرد که فوتبال چیست؟

فوتبال چیست که اینقدر جهان را به خود مشغول ساخته است. در جهان کنونی شاید هیچ چیز را نتوان یافت که به اندازه این بازی عجیب مردم را به هم نزدیک و از هم دور کرده باشد. آیا این بازی را می‌توان موجودی همچون سایر موجودات دانست. شاید در بدو امر به نظر برسد که فوتبال تنها یک بازی است و دیگر هیچ و به شروع و خاتمه خود و خاطراتی که از آن باقی می‌ماند محدود می‌شود ولی اگر این ورزش در آغاز پیدایش خود چنین بود، دیگر اینگونه نیست. نمی‌خواهم بگویم که فوتبال ذات و ماهیتی دارد و در مسیر تطوری خود مراحلی را طی می‌کند. شاید ذات گرایان افراطی چنین رویکردی داشته باشند ولی اصلاً اینطور نیست و نیز نباید گفت که فوتبال آنگونه موجود اعتباری است که هیچ هویتی هم برای آن نمی‌توان فرض کرد.

جمعه 6/5/1391 - 16:23 - 0 تشکر 482030

فوتبال را باید مانند خودش که آمیخته‌ای از همه اضداد است در نظر گرفت. شاید راحت‌تر این باشد که مجموعه عوارض و لوازم آنرا مدّ نظر قرار داد و تحقیق نمود که این دیگر چیست که خود را با همه اعتباریات و قراردادهای دیگر متفاوت ساخته است. به راستی امروز کدام ساختار اجتماعی را می‌توان سراغ گرفت که به نوعی با فوتبال سروکار نداشته باشد. این درست است که فوتبال موجود مستقلی نیست و به اعتباریات شبیه‌تر است ولی اشتباهی فاحش است اگر آنرا در همان جهان اعتبارها خلاصه نمود. چه بسیار اموری از این دست که منشاء آثار خارجی بسیارند و فوتبال از برجسته‌ترین آنهاست. سیاست و اقتصاد که به بداهت درآن سر می‌کشند و با ‌آن زندگی خاصی را ادامه می‌دهند، حتی علم و تکنولوژی و اخلاق هم آمیختگی خاصی با فوتبال پیدا کرده‌اند.

جمعه 6/5/1391 - 16:24 - 0 تشکر 482032

آیا این ارتباطها به ماهیت فوتبال برمی‌گردد و یا جدیداً عارض آن شده یعنی همه اینها خاصیت دوران جدید و به اصطلاح دوران مدرنیته است؟ پاسخ این سوال سهل و ممتنع است. تردیدی نیست که آن زمان که ملوانان انگلیسی این ورزش را پایه گذاشته هرگز چنین تصوراتی در ذهن نداشتند. پای انگلستان به میان آمد، کشوری که زمانی فوتبال را بنابر مشهور به وجود آورد، آنقدر در سیاست و کشورداری عظمت داشت که خورشید در قلمروش غروب نمی‌کرد. وقتی پای این کشور وسط باشد باید در همه چیز با تامل بیشتر تحقیق نمود. آنها ‌آنقدر در همه امور مهارت و سیطره داشتند که بتوان فرض کرد هر کاری، حتی فوتبال را برای انگیزه‌هائی متکثر و متعدد عرضه کرده باشند. نمی‌دانیم، ولی پیداست که این ورزش از آغاز با اهدافی که امروز پیدا کرده به وجود نیامده باشد.

جمعه 6/5/1391 - 16:24 - 0 تشکر 482033

سیر تکاملی این ورزش این دیدگاه را تا حدی تائید می‌کند. همینجا اینرا نیز باید گفت که برخی هم می‌گویند فوتبال اولین بار در برزیل مطرح شد و ملوانان انگلیسی بعد از آشنایی اولیه با آن کم کم سروسامانی به آن داده و برایش قوانین خاصی ابداع کردند و مثل خیلی موارد دیگر به دلیل سلطه بر عالم آنرا به نام خود ثبت نمودند. حقیقت هرچه باشد فوتبال مسیر خاص و طولانی را طی کرد تا به شکل امروز درآمد. این ورزش چه در ساختار و قانونمندی‌ها و چه در اهداف و چه در تاثیر و تاثرات خود بکلی دگرگون شد. در ابتدا عده‌ای صرفاً برای تفریح و وقت‌گذرانی، که شاید تعریف ساده‌ای از بازی باشد، توپی را به میدان که نه، به هر محل مسطحی می‌انداختند و بدون این پیچیدگی‌ها در دو گروه، که تعداد هم درآن مهم نبود، سعی می‌کردند توپ را به دروازه طرف مقابل بکشانند. صحنه‌ای بود از جنگ و دوستی، قدرت‌نمایی و صمیمیت. به مرور این ورزش هم تکویناً مراحل تکاملی خود را طی کرد.

جمعه 6/5/1391 - 16:25 - 0 تشکر 482034

شاید از همین مرحله به بعد بود که انگلیسی ها ابتکار عمل را در دست گرفتند و به این موجود خاص، اعتباری جدید بخشیدند. در ابتدا تعداد نفرات هر تیم یازده نفر نبود بلکه در ابتدای قانونمند شدن هر تیم فوتبال از دو دروازه‌بان تشکیل می‌شد و ده نفر دیگر که هیچ تفکیک منظمی هم در حمله و دفاع نداشتند. همه دفاع می‌کردند و همه حمله می‌کردند. خلاصه صحنه جنگ بود. بعدها کم کم این شکل فعلی پیدا شد و بیش از صدسال است که هر تیم با یازده نفر با شمایل کنونی به مسابقه وارد می‌شود. به مرور و به دلایل رازآلودی که تاکنون هم هیچ کس نتوانسته پاسخ روشنی به آن بدهد فوتبال به محبوب‌ترین، درآمدزاترین، تاثیرگذارترین و گسترده‌ترین ورزش جهان تبدیل شد. آنچه که در این مسیر رخ داد خود به اندازه شکل‌گیری و تکامل فوتبال عجیب بود و هنوز هم عجیب است.

جمعه 6/5/1391 - 16:26 - 0 تشکر 482035

ذات دنیای جدید و ماهیت مدرنیسم بیکار ننشست و این ورزش را هم مانند هر پدیده دیگری به جزئی از خود تبدیل نمود. اصولاً غرب و یا ماهیت غرب به گونه‌ای است که همچون روحی واحد هرآنچه را که منطبق با خود بیابد به درون خود می‌کشد و به شکل خود درمی‌آورد و به جزئی از خود تبدیل می‌کند. این نظر هم افراط و تفریط در باور به ذات نیست بیان اعتبارات یک ذات اعتباری است که مصادیق مختلف آنرا در همه عرصه‌های صنعت و کشاورزی و هنر و سیاست و اقتصاد و علم می‌توان نشان داد. فوتبال به مرور به واقعیتی تبدیل شد که گویی شخصیت غرب را در آن می‌توان مشاهده کرد همه آن ضد و نقیض‌هایی که در فرهنگ مغرب زمین مشاهده می‌شود. کجای جهان همچون غرب می‌توان هرج و مرج و نظم را این چنین به سامان در کنار هم دید که در فوتبال نیز می‌توان سراغ گرفت.

جمعه 6/5/1391 - 16:26 - 0 تشکر 482036

چگونه می‌توان تفاهم و کینه توزی را، سرعت و کندی را، شوق و نا امیدی را آنگونه که در فوتبال است در جای دیگر دید. اشتباه نشود، هیچ چیز در فوتبال نیست که در ورزش‌های دیگر نباشد. هر مولفه‌ای از این ورزش چه درونی و چه بیرونی را می‌توان در دیگر ورزش ها هم پیدا کرد. حتی در محبوبیت هم اینگونه نیست که فوتبال در هر کشوری حرف اول را بزند، در درآمدزایی و اقتصاد هم همینطور. ورزش‌هایی چون بسکتبال، گلف و تنیس و کریکت و راگبی (فوتبال آمریکایی) امروزه در آمریکا بیشتر از فوتبال طرفدار دارد؛ در کشورهایی مثل استرالیا و تایلند و نیوزلند کریکت بیشتر از فوتبال وقت و فکر مردم را به خود اختصاص می‌دهد.

جمعه 6/5/1391 - 16:27 - 0 تشکر 482037

در پاکستان و هندوستان هم ورزش‌های رقیب فوتبال فراوانند. حتی در انگلستان هم فوتبال رقیب دارد. ولی آنچه که جالب است اینکه من حیث‌المجموع در جهان هیچ ورزشی قدرت حتی رقابت با فوتبال را ندارد. این ورزش رازآلود معلوم نیست که چیست که این آثار شگفت را همراه دارد؟به یک مورد از این شگفتی‌ها توجه کنید. همانقدر که سیاست بر فوتبال اثر گذارده، فوتبال نیز تصمیم‌های سیاسی را متأثر نموده است. تا دهه 60 و قبل از آن، در انگلستان (به عنوان نمونه کشور دارای فوتبال مدرن، وگرنه آلمان، ایتالیا، فرانسه، اسپانیا نیز در همین رده قرار می‌گیرند) بنابر سیاست‌های حاکم، به شکل غیرقابل باوری میان نژاد سفید و سیاه تفاوت بلکه تبعض وجود داشت. سیاه پوستان و سرخ پوستان تنها برای آن زنده بودند و محلی از اعراب داشتند، که نیازهای سفید پوستان را برآورده سازند. گویی که نوع آدمی چند گونه بود.

جمعه 6/5/1391 - 16:27 - 0 تشکر 482038

حتی کلیسای سیاهان هم جدا بود. مدارس و اتوبوس‌ و امکانات دیگر اجتماعی که جای خود را داشت. در دهه هفتاد در فوتبال زمزمه‌هایی آغاز شد که روح و جان این ورزش سیاهان را هم به سمت خود کشید. در ابتدا باز هم فرهنگ کلی متأثر از سیاست‌های سیاستمداران مقاومت می‌کرد و تنها سیاه‌پوستانی توفیق ورود به تیمهای بزرگ را پیدا می‌کردند که دورگه باشند، به تیم‌هایی مثل لیدزیونایتد، لیورپول، آرسنال دربی کانتی، منچستریونایتد، تاتنهام به عنوان بزرگان آن دوران انگلستان نگاه کنید یا هیچ سیاه پوستی در آن نمی‌یابید یا اندک اندک با دورگه‌هایی روبرو می‌شوید که باز هم با حقوق و مزایای کمتر وارد عرصه شده‌ بودند. به مرور این ماجرا سرعت گرفت تا جایی که امروز مشاهده می‌کنید که اگر تعداد سیاه پوستان بیشتر نباشد کمتر نیست.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.