• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن طنز و سرگرمی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
طنز و سرگرمی (بازدید: 1924)
يکشنبه 23/4/1387 - 18:18 -0 تشکر 47697
خاطره یک طلاق

با سلام به طنز نویسان خوب انجمن های تخصصی تبیان

مسلما شما دوستان در اطرافتون افرادی را دید که از هم جدا میشن و زندگی هشون از هم می پاشه

اینجا می خوام یک طنز اجتماعی را داشته باشیم

و طلاق هایی را که دید یا شنیدید و خنده داره در این بخش بیان کنیم

منتظر حقیقت های تلخ شما دوستان هستیم

باتشکر

مدیر انجمن طنز

نیکادل

يکشنبه 23/4/1387 - 18:25 - 0 تشکر 47698

یک خانم و یک آقایی به صورت عاشفانه ای تصمیم به ازدواج می گیرند این دختر و پسر این قدر عاشق بودند که مهریه را 1000 تا بوسه قرار میدهند

اما بعد از مدتی زندگی عشقشون تبدیل به ملاقه و از این حرفها می شه

دختر تو دادگاه نمی خواسته ریخت مبارک آقارو ببینه 

و آقا  اسرار داشته که مهر خانم را پرداخت کنه

همینه که می گن بابا جان مهرتون را عاقلانه انتحاب کنید

دوشنبه 31/4/1387 - 14:47 - 0 تشکر 48677

هوالباقی

پس من یادم باشه مهریمو هزار سیلی به همسرم تعیین كنم داستانی كه براتون می نویسم یك داستان واقعیه:

*دوتا زن وشوهر بودن كه شوخی شوخی ازهمدیگه طلاق می گیرن یعنی اینكه یه روز شوهره به زنش می گه:میای از هم طلاق بگیریم؟زنه جواب می ده:اگه فردایه چمدونو دیدی كه من همراشم ودم در دادگاه انتظارتو می كشه تعجب نكن!!!بعدهرهر می خنده...

خلاصه اونا ازهم جدا می شن...

بعدازچندوقت یه روز كه شوهره میره خونه ی زنش بچه هاشو ببینه بازم حس بانمكیش گل می كنه وشوخی شوخی می گه:میای دوباره با هم ازدواج كنیم؟زنه هم جواب می ده:اگه فردایه چمدونو دیدی كه من همراشم ودم در خونه ی خودمون منتظرته بازم تعجب نكن!!! بعد هرهر می خنده...

این زن وشوهر شوخ كه بازندگیشون هم شوخی داشتن دوباره باهم ازدواج می كنن وحالاهم دوتا پسربزرگ ویه دختر جوون دارن جالب بود نه؟

یاحق Panah60 *اگر تمام شب را برای از دست دادن خورشید اشک بریزی لذت دیدن ستاره ها را هم از دست می دهی( شکسپیر)*

و او تنها پناه  همه ي ماست...
يکشنبه 6/5/1387 - 0:17 - 0 تشکر 49426

اینی که می گم حقیقت داره برای یکی از دوستای بابام اتفاق افتاده

زن و مره واسه ی این که پسرشون از سربازی معاف بشه تصمیم میگیرند که از هم به طور توافقی جدا شن بعد که معافی اومد دوباره ازدواج کنند

پس از طلاق و گرفتن معافی پسر /پسر میاد دنبال مامانش که باباش برند محضر عقد کنند

اما مامانه میگه من نمی تونم بیام

پسر میگه واسه چی

مامانه میگه واسه این که با یکی دیگه ازدواج کردم

(تازه فکر کنید خونه زندگی مرده همش به اسم زنش بوده موقع طلاق هم به امید اینکه این طلاق سوریه هیچی را پس نگرفته بوده )

يکشنبه 6/5/1387 - 1:25 - 0 تشکر 49440

.:.مرجان آسمانی.:.

سلام

اینم خیلی جالبه: 

 پانصد هزار شاخه گل و نوشتن دیوان شمس!
پسر جوان، وقتى پاى سفره عقد نشست و حاضر شد مهریه همسرش را پانصد هزار شاخه گل سرخ و یك جلد دیوان شمس تبریز به خط خودش در نظر بگیرد، نمى‌دانست چند سال بعد باید چند هزار بیت شعر دیوان شمس را بنویسد..
به نوشته «ایران»، چندى پیش، زنى جوان به شعبه 264 دادگاه خانواده 121 مراجعه و با ارائه دادخواست طلاق به قاضى نحوى گفت: چند سال پیش بود كه جوان مهندسى به خواستگارى‌ام آمد. از همان اول تصمیم گرفتم كه بناى زندگى‌مان را بر پایه تفاهم و عشق و عرفان بگذارم این بود كه براى مهریه‌ام، پانصد هزار شاخه گل سرخ و دیوان شمس به خط شوهرم و چهارده سكه بهار آزادى تعیین كردم. فكر مى‌كردم اگر او حاضر شود چنین مهریه‌اى را بپذیرد، باید از اندیشه بالایى برخوردار باشد.
وى گفت: او هم پذیرفت و ما بعد از ازدواج، زندگى مشتركمان را آغاز كردیم. در این مدت با اینكه از نظر عقیدتى میان من و شوهرم تفاوتهایى بود و گاهى مشكل پیدا مى‌كردیم ولى من سعى مى‌كردم با گذشت باعث حفظ زندگى مشتركم شوم.
وى ادامه داد: تا اینكه بعد از چند سال، روز به روز بر اختلاف میان من و او اضافه شد و شوهرم و من به این نتیجه رسیده ایم كه دیگر امكان ادامه این زندگى وجود ندارد و به همین علت من به دادگاه خانواده مراجعه كرده و تقاضاى دریافت مهریه و طلاق دارم.
با درخواست این زن جوان، قاضى دستور احضار این مرد را به دادگاه داد. این مرد جوان در برابر قاضى دادگاه خانواده گفت: آقاى قاضى! من و همسرم با اینكه از ابتدا سعى داشتیم تا پایه‌هاى زندگى مشتركمان را استحكام ببخشیم موفق نشدیم و به همین علت من هم فكر مى‌كنم بهتر است تا از یكدیگر جدا شویم.
وى گفت: طبق مهریه‌اى كه براى همسرم تعیین كرده‌ام، باید دیوان شمس را به خط خودم براى او بنویسم و پانصدهزار شاخه گل به او بدهم

قاضى نحوى پس از استعلام از اتحادیه گل‌فروشان، قیمت پانصدهزار شاخه گل را كه بخشى از مهریه عروس جوان بود، 150میلیون تومان محاسبه كرده و در حكمى به داماد جوان اعلام شد كه وى موظف به پرداخت 150 میلیون تومان ـ قیمت پانصد هزار شاخه گل سرخ ـ چهارده سكه بهار آزادى و نوشتن از روى اشعار دیوان شمس تبریزى است

روزی تو خواهی آمد از کوچه های باران
تا از دلم بشوئی غمهای روزگاران...
دوشنبه 30/3/1390 - 22:15 - 0 تشکر 334210

وا اين حرفا چيه طلاق چيه؟؟؟

سه شنبه 31/3/1390 - 8:39 - 0 تشکر 334264

واي چه قدر جالب " چه مهريه هاي بامزه اي"

 

غرق نعمتیم ؛ حالیمون نیست ...

الهی رضا برضائک!

 
سه شنبه 31/3/1390 - 18:22 - 0 تشکر 334650

جالب

___________________________________________________________________________________________________
یا امام حـــــــــــــین
مهدی جــــــــــــــان بیا
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.