تبیان، دستیار زندگی

  

در اینجا قصد داریم به تمامی قسمتهای پخش شده در مورد فیلم و سینما از این برنامه ی زیبا بپردازیم و امیدوارم مورد قبول شما واقع شود در این برنامه نکات خوبی ارائه می شود که حتی می توان آنها را کتاب کرد زیرا بزرگ مردانی از ادب و هنر در آن حاضر می شوند .

  

کارشناس این برنامه جناب استاد فریدون جیرانی هستند که هر شب به همراه مهمانان جان برنامه گرمایی به خانه های ما می بخشند ، من به سبک استاد صالح اعلا از یکان یکان شما انتظار دارم این بحث را دنبال کنید .

  

جلسه ی دوشنبه هفدهم

مهمان حبیب رضایی به عنوان بازیگردان

اولین فیلمی که شناخته شد آژانس شیشه ای بود .

من یه کمی دیر به بحث رسیدم پس ببخشید اگر چیزی کمه سعی می کنم نکات اصلی رو در اختیارتان قرار دهم .

بازیگری در قضاوت خلاصه میشه .

که فلان بازی خوبه ، بازی بده و ...

قضاوت همیشه تعیین کنندست ، کارگردان قضاوت کنندست .

بازیگری چه قدر با انتخاب ارتباط داره ؟

70 درصد بازیگری انتخاب است و 30 . انتخاب جزء جدایی ناپذیر بازیه چون بر اساس توانایی و شناخت انتخاب شده .

آیا بازیگردان قصه می خونه و بر اساس قصه انتخاب می کنید ؟

100 درصد کار حبیب رضایی بر اساس قصه است و قصه را کامل می خواند و با مشاوره ی کاگردان پیشنهادشو به کارگردان اعلام می کنه و بر اساس توافق بازی را انتخاب می کند .

با قصه نویس هم باید ارتباط نزدیک داشت .

البته حبیب رضایی نویسنده ی فیلمنامه نیست ولی فیلمنامه خیلی می خواند و به عنوان بازیگردان زیاد کار کرده است . بازیگردانی را با من ترانه 15 سال دارم شروع کرد .

در اون کار ابتدا قصه را خواند و اکت رو خودش پیشنهاد کرد و صدر عاملی تعیین کرد .

بعد از سه ماه جست و جو بین 700 تا دختر 16 تا 20 سال تست گرفته شد .

از آموزشگاهها دعوت شد و آقای تارخ از آموزشگاهشون ترانه علیدوستی رو که پدرشون از دوستان حبیب بود رو معرفی کرد و اینگونه شد که ترانه 200 و خورده امین شماره انتخاب شد . ولی صدر عاملی گفت ادامه بده و باز هم بگرده تا سه ماه .

از همون روز بعد از 4 ساعت تست از ترانه با ایشون به تمرین پرداخت .

رفتار سر صحنه : بازیگردانی مثل مدیر فیلم برداری می مونه چشم کارگردانه و بر اساس میزان توانایی یک بازیگر بازیگردانی انجام میشود .

یه وقتایی بازیگردان با بازیگر صحبت می کند و گاهی هم کارگردان صحبت می کنه . حبیب رضایی جدولی داره برای خودش و پیشنهاداتی را ارائه میده که هر کدام که قبول شد رو به بازیگر میده . و اکت رو می چینه . در ترانه تمام فیلم را دو بار تمرین کرد با ترانه بدون هیچ گونه میزانسنی .

جیرانی پرسید چه قدر خود ترانه کمک کرد ؟

خیلی زیاد چون ترانه خیلی با هوشه البته تا حالا پشت صحنه را ندیده بود و باید تکنیک را یاد می گرفت .

در مورد کار ارتفاع پست ایشون فرمودند حاتمی کیا همیشه دست را باز میذاره و اختیارات زیادی به حبیب رضایی در اون فیلم به ایشون داده . و کار سختی بوده و حدود 45 بازیگر باید در اون محیط صحنه هر روز حضور پیدا می کردند . و 1382 پلان داره این فیلم .

یک بازیگر دوست داره دیده شه و یک بازیگردان باید کمک کنه تا دیگری دیده شه و این یک ریاضت می خواد این واقعا زیباترین جمله ی عمرم بود که استاد حبیب رضایی بیان کردند .

حبیب رضایی همیشه طرف بازیگر است .

ایشون بیان کردند کار با آقای تبریزی تجربه ی حیرت آوری است چون لذت داره و آنقدر فضای پر انرژی و نورانی وجود داره .

در آخر در مورد پاداش صحبت شد که کاری از آقای تبریزی است و نوشته ی محمد رحمانیان که حبیب رضایی بازیگردان آن است .

کستینگ تخصصی است و باید به صورت یک تخصص با آن در ایران رفتار شود و باید بازیگر ها بر اساس قواعدی انتخاب شوند .

ممنونم از همه .

سلام

من این برنامه رو نگاه میکنم دفعه ی قبلیشم که مربوط به سینما بود دیدم

مژده بدم بهتون که امشب در قدم دوم مهناز افشار مهمون این برنامست

نگاه کنید

یا حق

منم تو سایت سینمای ما خوندم که امشب مهمونشون مهناز افشاره...

آقا محسن دستتون درد نکنه

جالب بود و اینکه من خیلی کم برنامه زیبای دوقدم مانده به صبح رانگاه می کنم

یکی به دلیل تایم بد واینکه بافیلمای شبکه های دیگه برخورد می کنه

از این به بعد حتما نگاه می کنم چون فکر نمی کردم خیلی راجع به سینما مهمان داشته باشند

خیلی ممنون.از اونجایی که برنامه دوقدم مانده به صبح با برنامه های دیگه برخورد می کنه و تو خونمون به غیر از من کسی خواهانش نیست خیلی خوبه که شما برامون توضیحات برنامه رو می دین واقعا ممنون

بامداد پنجشنبه 3 مرداد

مهمان : پرویز پرستویی

موضوع : لحظه های ناب بازیگری

یک نکته ای که تو این بحث بود مثل همیشه آموزنده بودن آن با زبان خیلی ساده ی حرفه ای ها . برای من که آموزنده بود ، امیدوارم برای شماهایی که عاشق بازیگری هستید هم آموزنده باشه .

در ابتدا در مورد خسرو شکیبایی و جدیت او در کار صحبت شد :

اولین کار مشترک با خسرو شکار بوده و در خاطره ای که استاد پرستویی تعریف کردند فکر می کنم نکات آموزنده ای برای بازیگران کشورمان بود که من با زبان خودم این نکات را می نویسم ، ایشون فرمودند : در سر فیلم شکار سکانسی که باید خسرو بیماری آسم یکی از بچه ها رو تشخیص میداده خسرو به جوانمرد کارگردان فیلم مراجعه می کنه و می گه من اطلاعی ندارم و بعد به همراه پرویز پرستویی به پزشکی مراجعه می کنند و عمو پرویز بیمار مبتلا به آسم رو بازی می کنه و دکتر باورش می شه و دکتر در انتها می فهمه که سر کاریه و ناراحت میشه اما خسرو با اون لطافتی که داشته به پیش دکتر میره و می گه ما بازیگریم و می خوایم در مورد آسم بدونیم ولی دکتره بیرونشون می کنه و باز دوباره خسرو می گه ما در بیابونی هستیم که وسیله نداریم اما شما وسایل زیادی دارید اینجا و ایشون راهی رو به خسرو نشون میده که همون گذاشتن دستمال در دهان تا قفل نشه و این طوری میشه که اون سکانس تولید میشه . در همین خاطره من خیلی چیزها یاد گرفته ام . اینکه باید جسور باشم باید تلاش کنم باید کنجکاو باشم و باید پر رو هم باشم . و فکر می کنم مثل خسرو باید شکیبا هم باشم . و بیان پرویز از اینکه محلشون بهش درسهایی داده برای من جالب بود ، درسته محله های پایین هر روزش فیلمه و این خیلی می تونه به بازیگر شدن شما کمک کنه .

استاد جیرانی کارشناس برنامه لحظه ی ناب بازیگری ایشون رو بید مجنون معرفی کردند . من هم قبول دارم چون بید مجنون رو خیلی دوست دارم .

جمله ی زیبای استاد پرستویی در ادامه ی بیان جیرانی : پشت لحظات ناب هر بازیگر کارگردان خوبی نشسته .

یک نکته ی دیگری هم که از پرویز یاد گرفتم ، حضور دو ماهه ی ایشون در مجتمع نابینایان که به من فهماند که برای بازیگر شدن باید تلاش کنم و باید عاشق باشم .

ایشون بیان کردند تمامی حرکات این فیلم را از نابینایان گرفته و حتی هنوز هم با اونها ارتباط داره .

اما حاج کاظم آژانس شیشه ای . ایشون گفتند که استاد حاتمی کیا به ایشون گفتند که اگر نقش رو قبول کنی حاج کاظم رو بهت نشون میدم و اگر نه این نقش رو به خودش می دم بازی کنه .

با اون شخص آشنا میشه و مدت ها با هم روابط داشتند . و این به من فهماند که ارتباط با نقش خیلی می تونه به من بازیگر کمک کنه .

بحث علمی دیگر بالا رفتن منحنی عصبیت تیترش بود ، داشتن چارتی برای بازی ، تداوم سکانس ها درجه بندی حس برای من نکاتی بود که خیلی جالب بود . نوشتن دوباره ی دیالوگها همه و همه به من فهماند که برای بهترین بودن باید مبتکر باشم .

حفظ نکردن دیالوگها نکته ی دیگری بود و کلنجار رفتن با اونا بهتره .

د رمورد کمدی های ایشون که پرویز خان بیان کردند همیشه اعضای گروه محمدرضا هنرمند از ایشون رکب می خوردند ، و معمولا هنرمند با دکوپاژهایی سر صحنه حاضر میشده که با نظریات عوامل تفاوت داشته و همه رو متحیر می کرده .

اما توصیه ای برای جوان ها به عنوان آخرین بیان : اینکه اصلا نیاد دنبال بازیگری ولی اگر میایید عاشق باشید و سختی های بازیگری رو تحمل کنید و رنج و ریاضت لذت بازیگریه .

با تشکر از استادان دو قدم مانده به صبح من سعی کردم نکات آموزنده ی بحث پرویز پرستویی رو استخراج کنم و امیدوارم چیزهایی رو که من یاد گرفتم شما هم یاد گرفته باشید .

با تشکر