واژه «آهنگ»
موسیقی را با تعابیری نظیر علم صداها، یا صداهایی كه دارای ریتم، ملودی یا آهنگ و ساخت هستند، تعریف كردهاند. موسیقی ترجمه واژه Mousike یونانی است كه معادل آن در زبان انگلیسی Music است. در زبان فارسی واژه «آهنگ» برای آن به كار برده می شود.
با تاسیس بیتالحكمه در زمان عباسیان و نهضت ترجمه واژه موسیقی راه یافته و جایگزین غنا عربی شده است[1]. واژه موسیقی در آثار فارابی، ابن سینا، خوارزمی و رسایل اخوانالصفا آمده است. «الموسیقی معناه تالیف الالحان و اللغه یونانیه»[2] تالیف همان تركیب (composition) و الحان جمع لحن، ملودی (Melody) میباشد و نیز «ان الموسیقی هی الغنا»[3] كه در عربی الغنا دو مفهوم فعلی Sing و اسمی Song ناظر به موسیقی آوازی است.
در عصر حاضر واژه موسیقی به معنای صدای ابزارهای موسیقی و غنا آواز همراه با موسیقی میباشد. از واژه های هم خانواده موسیقی، موسیقور و موسیقار كه خوارزمی آنها را «سمی المطرب و مولف الالحان»[4] یعنی موسیقی دان Musician و آهنگ ساز دانسته است و نیز موسیقات كه رسائل اخوان الصفا آن را ابزار موسیقی دانسته است «الموسیقات هی آلة الغناء»[5]
در تعریف موسیقی یا آهنگ چنین آمده است: گروهی از نت(Note) نغمه های پی در پی با نظم معین و گاهی به گروهی از نتها كه به منظور همگامی با حروف، الفاظ و كلمات یك شعر كه برای بیان یك معنی و مقصود خاص بنابر قواعد جاری زبان تركیب شده اند، اطلاق می گردد.[6] ولی اكنون محققان واژه موسیقی را صدای ابزار و غنا را خواندن با آهنگ(خوانندگی) میگویند.ضرب یا ایقاع همان واژه ریتم Rhythm است.موسیقی را می توان تركیب الحان (ملودی) و الحان به نغمهها (نتها) و نتهای دارای ریتم یا هماهنگ دانست.[7]
عنصر اصلی موسیقی، صوت و زیر و بم اصوات است كه در اثر نسبتهای ریاضی پیدا می شود. از طرفی تمام قواعد موسیقی به گونه ای است كه به ذوق و قریحه سازنده هم مربوط می شود و به همین جهت آن را هنر می نامند.[8]
زبان عبارت از تركیب حروف و كلمات و جمله ها، و موسیقی تركیب اصوات و صداها است. محققان معتقدند زبان زیربنای هر موسیقی است.[9]
آنچه مسلم است اینكه هنرهای زیبا (مانند موسیقی) نماینده ذوق و احساسات و روحیات ملتهاست. در این باره باید گفت كه نه تنها طبیعت افراد فرق دارد، بلكه روحیات ملل مختلف نیز مختلف است.[10] البته افراد ملت و گاه ملتها آمال و آرزوهای مشتركی دارند.
ارسطو موسیقی را یكی از شعب ریاضی می دانست و فیلسوفان اسلامی نیز این فرمول را پذیرفتند، ولی از آنجا كه همه قواعد موسیقی مانند ریاضی مسلم و تغییرناپذیر نیست و ذوق و قریحه سازنده و نوازنده هم در آن دخالت تام دارد، آن را هنر نیز محسوب می دارند.
نغمه نگاری، در آثار كندی در مورد موسیقی نغمهها را با حروف ابجد از الف تا كاف نشان میداده است بعدها فارابی موسیقی شناس ایرانی در كتاب موسیقی الكبیر و صفی الدین ارموی در اثر الادوار فی الموسیقی تكمیل كردهاند.
نغمه نگاری كنونی تقلیدی از روش غربی است از اواخر دوران ناصرالدین شاه شروع شد اكنون در اروپا از حروف الفبا استفاده میشود.
نتهای شهرت یافته عبارت است از: دو ر-می-فا-سول-لا سی- میباشد.
Do – Re – Mi – Fa – Sol – La – Si
با تكامل فیزیك وشناخت فركانس زمینه تشخیص صدا به وجود آمد در موسیقی هم مانند فیزیك نت هااز روی فركانس مشخص میكنند اما موسیقی دانان قدیم اسلامی و ایرانی نتها را از روی جایگاه انها روی سیم (تار) مشخص میكردند.
موسیقی با انگیزش احساس برروی انسان تاثیر می گذارد و هر احساسی یك نوع خاص از تفكر را به عنوان یكی از اجزای خود در بر دارد. البته نوع تفكر در هر احساس، با نوعی تفكر در احساسی دیگر متفاوت است. هر احساسی در نهایت موجب رضایت یا نارضایتی، خوشحالی یا ناراحتی است.[11] متخصصان اعصاب از نظر بیولوژیكی احساس را عكسالعملی برای تحریك سیستم اعصاب (سمپاتیك و پاراسمپاتیك) می دانند.
موسیقی خود به وجود آورنده و تحریك كننده احساسات و عواطف انسانی است؛ حال اگر پیدایش احساس و عاطفه همراه با دركی از موسیقی باشد، آن را هنر موسیقی شناسی و زیباشناسی می نامند.
موسیقی شناسان معتقدند كه احساس باید برپایه تعقل و تفكر و معرفت باشد، و تنها موسیقی قادر است بر قلوب تاثیر بگذارد كه از اعماق روحی هنرمند تراوش كرده باشد.[12]
چایكوفسكی می گوید: «بلی من به زبان موسیقی سخن می گویم، برای اینكه همیشه چیزی برای گفتن دارم».[13]
[1] - بینش ، محمد تقی ، شناخت موسیقی ایران ، دانشگاه هنر ، تهران 1382 ، ص 3.
[2] - الخوارزمی ، ابی عبدالله ، مفاتیح العلوم ، 1342 ه.ش ، ص 136.
[3] - اخوان الصفا ، رسایل اخوان الصفا ، ج 1 ، قم 1405 ه.ق ، ص 188.
[4] . مفاتیح العلوم، ص 136
[5]. وسایل اخوان الصفا، ص 188
[6] - بركشلی مهدی ، اندیشه های علمی، فارابی در باره موسیقی، فرهنگستان ادب و هنر، ایران، تهران، 1357، ص5.
[7] - اخوان الصفا، رسایل اخوان الصفا، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران 1374، ج 1، ص88.
[8] - خالقی روح ا... ، نظری به موسیقی، صفی علیشاه، تهران، 1377، ص164.
[9] - مسعودیه محمدتقی، موسیقی شناسی تطبیقی، انتشارات سروش، تهران، 1365.
[10] - قریب، محمد حسین، تاریخ موسیقی، هنر و فرهنگ، تهران، 1364.
[11] - رفیع پور، فرامرز، جامعه، احساس و موسیقی، شركت سهامی انتشار، تهران، 1375، چاپ اول، ص 10.
[12] - ن.كولوسووا، مقدمه ای بر شناخت موسیقی، ترجمه علی اصغر چارلاقی، نشر سپیده [بی جا]، 1365، ج2، ص22.
[13] - همان.