آهنگساز جهانی
لوریس چكناواریان، آهنگسازی است كه ساخت ۷۵ اثر از جمله سمفونی، اپرا، موسیقی مجلسی، كنسرتو برای پیانو، ویلن، گیتار، ویولن سل و پیپا، موسیقی باله، آثاری برای گروه كر، ركوئیم، اوراتوریو و بیش از ۴۵ موسیقی فیلم را در كارنامه هنری خود دارد. او همچنین در زمینه نقاشی نیز پیشروست؛ چكناواریان چندی پیش، نمایشگاهی از آثارش را برگزار كرد.
چكناواریان كه تاكنون رهبری اركسترهای مختلف ازجمله اركستر سمفونیك تهران را به عهده داشته آثارش توسط هوشنگ كامكار مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
كامكار طی یك و ماه نیم به بررسی تمامی آثار لوریس چكناواریان پرداخته و از بین آنها 17 اثر را برای نقد برگزیده و در حضور برخی اهالی موسیقی به بررسی اجمالی آنها در برنامه نشست نقد نغمه پرداخته است.
او درباره فضای ایجاد شده برای نقد آثار موسیقایی میگوید:در شرایط كنونی جامعه، انجام حركتهای جدی در زمینه هنر، هم از نظر مالی و هم از سایر جنبهها از خود گذشتگی میخواهد؛ اما وقتی چنین از خود گذشتگیای اتفاق میافتد و كسی چنین كار جدی انجام میدهد، میبینیم بسادگی از سوی هم صنفانش مورد بیتوجهی قرار میگیرد و این بسیار نا امید كننده است.
چكناواریان؛
هوشنگ كامكار كه با چكناواریان از طریق نشریات محلی سنندج آشنا شده، در باره آثار این رهبر اركستر معتقد است كه چكناواریان چهرهای چند وجهی به شمار میرود و علاوه بر آهنگسازی در زمینه رهبری اركستر، نوازندگی و نقاشی نیز تبحر دارد. آثار چكناواریان از تنوع جالبی برخوردار است و در مجموعه آثارش میتوان اپرا، سمفونی، موسیقی فیلم، انواع كنسرتوها و حتی موسیقی پاپ نیز مشاهده كرد.
كامكار، چكناواریان را آهنگسازی جهانی میداند و ادامه میدهد: آثار او را میبایست در سطح جهانی بررسی كرد. برای خود من نیز بررسی مجموعه آثار ایشان با توجه بهحساسیتهایم كار بسیار دشواری بود. به نظر من، مهمترین ویژگی شخصیتی چكناواریان، توجه او به مسوولیتهای اجتماعی و همكاری در كنار نهادهای خیریه و مدنی مختلفی مانند موسسه خیریه محك است. من تمام آثار چكناواریان را از جزو موسیقیهای دارای برنامه میدانم. ضمن اینكه خود او را نیز موسیقیدانی عاشق ایران و با گرایشهای مذهبی است. این فاكتورها بخوبی در آثاری كه چكناواریان در زمینه مسیحیت، اسلام و ایران ساخته مشهود است.خالق قطعه «كجایید ای شهیدان خدایی» بیان میدارد: چكناواریان نوعی امضای شخصی در آثارش دارد كه این امضا به استفاده از تمهای فولكلور باز میگردد. همچنین از مشخصههای كارهای چكناواریان میتوان به قطعههای بسیار آرام و رمانتیك و به كارگیری حجم بالای اركستر اشاره كرد. كنارهم قرار دادن و استفاده از ملودیهای كوتاه و تند و تبادل آنها در میان سازها از دیگر ویژگی آثار اوست كه بی شباهت به آثار چایكوفسكی نیست.
علاقهمندی لوریس به موسیقی ایرانی
از دیگر ویژگیهای آثار چكناواریان میتوان به استفاده از موسیقی دستگاهی ایرانی اشاره كرد. او علاوه بر آنها به استفاده از حالتهای موسیقی ایرانی مانند حالتهایی كه در اصفهان و چهارگاه یا دستگاه شور شنیده میشود، علاقه دارد. در واقع بافت اكثر آثار او در گامهای ماژور و مینور قرار دارد كه در آثار آهنگسازان اواخر دوره رمانتیك دیده میشود. اركستراسیون آثار چكناواریان بسیار درخشان و پرحجم است كه تحت تاثیر گروه 5 نفره آهنگسازان بزرگ روسی و بخصوص «گوستاو مالر» است كه احتمال دارد این تاثیر آگاهانه بوده باشد. بیشتر آثار او توصیفی هستند كه برای بیان داستان مورد نظر او به كار گرفته شده و از رنگ جداگانه سازها به همین منظور استفاده خوبی میكند. برای مثال از ساز هارپ القای فضای طبیعت و آب بهره گرفته یا برای نشان دادن حس جنگ و خشونت از سازهای برنجی استفاده كرده است. استفاده از سازهای سلفون و سازهای شبیه به بلز در تمام آثار چكناواریان بجز اثری كه درباره حضرت علی(ع) ساخته، به چشم میخورد. این در حالی است كه از سازهای غیر معمول نیز در كنار یكدیگر بهره گرفته كه بیشتر در آثار قرن بیستم مرسوم بوده است.از دیگر ویژگیهای آثار چكناواریان استفاده از قطعات ضربی غیرمعمول است. برای مثال میتوان به قطعات كوبهای كه سالها قبل در پرسپولیس نوشته اشاره كرد. من 20 سال قبل، اثری با عنوان«سماع ضربیها» نوشته بودم و گمان میكردم اولین نفری هستم كه چنین كاری كردهام اما با شنیدن این اثر استاد چكناواریان فهمیدم ایشان سالها قبل چنین كاری انجام داده است. چكناواریان همچنین برای اولین بار از سازهای ایرانی به صورت چندصدایی استفاده كرده است؛ البته نمیدانم كه احمد پژمان آیا قبل از او چنین تجربهای داشته یا نه.
چكناواریان و فردوسی
كامكار در ادامه به كار گرفتن تكنیك ملودیك نقطهای یا ملودیك رنگین را كه آهنگسازان قرن 20 از آن استفاده میكردند، از دیگر ویژگیهای آثار چكناواریان میداند و میگوید: تكنیك ملودیك رنگین در واقع یعنی یك نت را یك ساز، نت دیگر را ساز دیگر و به همین ترتیب الی آخر اجرا میكنند. نمونه چنین تكنیكی را در آثاری چون پرسپولیس و سیمرغ و چند اثر دیگر چكناواریان میتوان دید.چكناواریان اولین آهنگسازی است كه به فردوسی توجه كرده است و ای كاش كسانی كه امروزه مدعی این هستند كه به عنوان اولین نفر در مقام آهنگساز به فردوسی توجه كردهاند، به آثار لوریس چكناواریان در سالهای گذشته توجه میكردند.
كامكار درباره كنسرتو ویلن چكناواریان میگوید: در این اثر از فرم كنترپوانتیك استفاده شده؛ ضمن اینكه از اوستیناتو كه به تكرار ملودیها ارتباط دارد، بهره گرفته شده است.
جای خالی ملودیهای ایرانی در آثار چكناواریان
كامكار با اشاره به ضعفهای موسیقیهای این آهنگساز میگوید: متاسفانه برخی از آثار لوریس چكناواریان مثل سوئیت آرارات در نسخههای متعدد نوشته شده كه من نمیتوانم دلیلی برای چنین كاری پیدا كنم. همچنن گمان میكنم جای ملودیهای ایرانی با خصوصیت ربع پردهای و با استفاده از سازهای ایرانی در آثار چكناواریان خالی است و میبایست بیشتر از این ویژگیها استفاده میكرد. شاید دلیل این كمبود به خاطر سخت شدن اجرای چنین آثاری در نقاط دیگر دنیاست. اما اگر چكناواریان تجربیاتش را در این زمینه ادامه میداد، امروز نتایج راهگشایی میتوانست برای نسل بعد داشته باشد. ضمن اینكه میتوانست شنیدن چنین آثاری برای غربیها نیز با تفاوتهای خاص خودش، جذابتر باشد.خالق سمفونی حلبچه ادامه میدهد: گستاو مالر و اشتراوس، آهنگسازان بزرگی بودهاند و یكی از دلایلی كه آثار كم نقصی دارند، به این خاطر بوده كه خودشان آثارشان را رهبری میكردند و در طول اجراها ایراداتشان را رفع میكردند. چكناواریان نیز رهبری آثارش را بهعهده داشته و فكر میكنم این موضوع در بهبود آثارش نقش مهمی داشته است.
اثر چكناواریان با صدای ناظری در سطح كارهای او نیست
آخرین اثر چكناواریان با صدای شهرام ناظری ساخته شده و اجرا شده است كه البته مخاطبان خاصی در داخل و خارج از كشور برای خود داشته است چكناواریان نیز این همكاری را تجربه خوبی میداند چرا كه او معتقد است در موسیقی آوازی ایرانی همیشه ساز به دنبال خواننده حركت میكند؛ اما در موسیقی اپرا و سمفونیك، هر چیزی در زمان خود اجرا میشود و هیچ سازی به دنبال خواننده نمیرود.
منبع : جام جم