او که دوشیزه ای باهوش و مستعد بود دوران متوسطه را در ۴سال و هر سال
۲ کلاس یکی به سر میبرد و پیش از آنکه دیپلم دوره دبیرستان را بگیرد وارد
مدرسه ی مامایی شد ولی چون اولیاء آموزشگاه از خبر فعالیتش در سازمان
جوانان حزب توده خبر داشتند، همچنین میدانستند که گاه چیزی مینویسد
یا شعری میسراید، به او بدبین بودند. تازه سال دوم مدرسه را شروع کرده
بود که گزارش انتقادی و بی امضاء درباره اوضاع نا به هنجار مدرسه در یکی
از روزنامههای آن زمان منتشر شد که سخت رئیس آموزشگاه را خشمگین
کرد و نوشتن آن را به سیمین نسبت دادند، حال آنکه هیچگاه نفهمید نویسنده
آن نامه چه کسی بوده است! این ماجرا ، به نبرد تن به تن سیمین با رئیس
آموزشگاه و اخراج او از آنجا منجر شد و جنجال آن به روزنامهها کشید و از
همان تاریخ شخصیت جسور و مبارز او را به اطرافیانش نمود. اگرچه این واقعه
باعث ترک تحصیل او و دگرگون شدن سرنوشتش شد و او سخت آزرده بود
ترجیح داد که همسری نخستین خواستگار خود را بعد از آن ماجرا بپذیرد.
بدین ترتیب در ظرف یکی دو ماه به همسری حسن بهبهانی در آمد. پیوندی
ناهمگون که او را از ۱۷ سالگی دچار غم سنگینی کرد که هفتهها و ماهها
با او ماند و حتی با تولد سه فرزندی هم که یکی پس از دیگری به دنیا آمدند
کاستی نگرفت که هیچ بلکه شدیدتر هم شد. همسر او از خانواده محترمی
بود، تحصیلات کافی داشت، اما نگرش آن دو به زندگی از دو زاویه متفاوت بود
اما با این همه سیمین را از ادامه تحصیل باز نداشت و مانع سرودنش نشد.
او در خانه ی شوهر دیپلم گرفت و در کنکور چند دانشگاه شرکت کرد و به
دانشگاه حقوق راه یافت و توانست تحصیلاتش را ادامه بدهد. اما زندگی
مشترک انها پس از ۲۰ سال خاتمه یافت و آنها با متانت تمام راهشان را از
یکدیگر جدا کردند. سیمین پس از مدتی همسر دیگری برگزید به نام منوچهر
کوشیار، که او را بسیار دوست داشت و با توافق کامل ۱۴ سال از عمر خود
را در کنار آن مرد همراه گذراند. مردی که در دانشگاه حقوق با او آشنا شده
در کنار او دوران دانشکده را به پایان رسانده بود، اما او را هم سرانجام از
دست داد و مرد همراه در سال ۱۳۶۳ با حمله قلبی از پای در آمد. با مرگ
او که فاجعه بزرگی بود سیمین خود را با تنهایی باز گذاشت و از آن پس
زندگی در کنار پسرش را ادامه داد. پسری که بهترین دوست،مشاور، همیار
و همراه اوست و در تمامیسالهای تنهایی، نزدیک ترین همراه او بوده است
با اینکه سیمین بهبهانی تحصیلاتش را در رشته حقوق قضایی به پایان رسانید
اما در خاتمه تحصیلات به تدریس ادبیات روی آورد و سالهایی از عمر را به
تدریس گذراند و تنها سرگرمیاو سرودن شعر و مطالعه و گهگاه نیز سفربه
داخل ایران و خارج است و در میان مردم ادب پرور و شعردوست از محبوبیت
بسیاری برخوردار است. شیوه کار شعری سیمین بهبهانی بیشتر در حوزه
غزل است. و او با غزل و دو بیتیهای نیمایی آغاز به سرودن کرد و از همان
روزهای نخست شعرش بازتابی از محیط و اوضاع اجتماعی بوده ، اگرچه
هرگز از عواطف درونی و شخصی فارغ نمانده است و آن چه را که هم بازتاب
اوضاع اجتماعی مینامیم در واقع بازتاب واکنشهای عاطفی و خصوصی
او در برابر محیط جامعه ای است که در آن میزیسته است و اشعارش در
بیشتر موارد ناخواسته رنگ اجتماعی و سیاسی دارد و متاثر و برانگیخته از
جهان برون و کمتر از جهان درون است.