هنگامى كه «دعبل خزاعى» اشعار خود را در محضر امام هشتم(علیه السلام)خواند، چون از بقیة اللَّه و قیام شكوهمند آن حضرت یاد كرد، امام رضا(علیه السلام)از جاى برخاست و دست مباركش را بر سر نهاد و در برابر نام حضرت ولى عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)تواضع نمود و براى فرجش دعا كرد.(1)
از امام صادق(علیه السلام)سؤال شد كه چرا به هنگام شنیدن نام «قائم» لازم است برخیزیم؟ فرمود:
براى آن حضرت غیبت طولانى است و این لقب یاد آور دولت حقه آن حضرت و ابراز تأسف بر غربت اوست. و لذا آن حضرت از شدّت محبت و مرحمتى كه به دوستانش دارد، به هر كسى كه حضرتش را با این لقب یاد كند، نگاه محبتآمیز مىكند. از تجلیل و تعظیم آن حضرت است كه هر بنده خاضعى در مقابل صاحب (عصر) خود، هنگامى كه مولاى بزرگوارش به سوى او بنگرد از جاى برخیزد، پس باید برخیزد و تعجیل در امر فرج مولایش را از خداوند منان مسئلت بنماید.(2)
مردن با عشق ولى عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
شهید محراب آیة اللَّه دستغیب نقل مىكند:
یكى از رفقا نقل مىكرد برادرش پنجاه سال قبل جوان هیجده سالهاى بود كه زیارت جامعه و دوازده امام خواجه نصیرالدین را از حفظ بود. بالأخره مریض مىشود، در حال احتضار زیارت جامعه و خواجه نصیرالدین را مىخواند، عجیب این است كه مىگفت او دو ماه در بستر بود، به واسطه بیمارى مانند اسكلتى شده بود، نمىتوانست حركت كند، همینطور افتاده بود، در نهایت ضعف ساعت آخر عمرش وقتى دوازده امام خواجه نصیر را خواند تا به اسم حضرت مهدى رسید از بستر تمام قامت بلند شد، بدنى كه باید این دست و آن دستش كنند نمىدانم كه این چه عشقى است كه مرده را زندهمىكند، تا اسم آقا را مىبرد بلند مىشود تمام قامت، بعد هم یك دفعه براى ادب خودش را مىاندازد در آستانه در اتاق و مىگوید: آقا خوش آمدید و بعد از دنیا مىرود، آیا عاشق امام زمانِ(عجل الله تعالی فرجه الشریف)خود هستیم؟!(3)
پی نوشتها:
1. التسترى، قاموس الرجال، ح 4، ص 290.
2. منتخب الاثر، ص 506.
3. به نقل از: رضا عبداللهى، در انتظار خورشید، ص 122.
منبع:سپیده امید ، سید حسین اسحاقى ، مركز پژوهشهاى اسلامى صدا و سیما