ژان ژاک روسو می گوید : « طبیعت کودکی اقتضا می کند که آنها قبل از مرد یا زن شدن و حتی قبل از آنکه وارد زندگی نوجوانی شود ، کودکی کنند و در مراحل رشد خود عمر را سپری نمایند و در باز های کودکانه خود را بشناسند.طی نمودن این دوران منظم ، اثرات جاودانه ای در مراحل زندگی انسان دارد . اگر بخواهیم این نظم را به هم بزنیم ، میوه یی به دست خواهیم آورد که نارس و بدمزه می باشد و پس از مصرف ، موجب ناراحتی مصرف کننده می شود .»
او می گوید : « اگر می توانستیم هیچ اقدامی در تربیت کودکان انجام ندهیم ، چه قدر به تربیت شدن آنها کمک می کردیم ، زیرا آن کس که می خواهد برخلاف قوانین طبیعت کودک ، اورا پرورش دهد ، دچار اشتباه شده است . گاهی اوقات توجهات و حساسیت بیش از حد و تربیت کردنهای آنچنانی ، مانع از بروز توانمندی های حقیقی انسان در صحنه زندگی و مراحل رشد می شود.موجب خاموشی چراغ درونی فرد می گردد و به عزت نفس ووجودش آسیب وارد می شود. »