خوراك انسان همانند دانه اى است كه در زمین كشاورزى به بار مى نشیند. اگر حلال و پاكیزه باشد، اثر آن در قلب ـ فرمانده ى بدن ـ آشكار خواهد شد و از همه ى اعضا و جوارح چنین آدمى جز نیكى نخواهد تراوید. در مقابل، الگو آن خوراك، پلید و حرام باشد، قلب را كدر و تیره خواهد كرد.
- پى آمدهاى لقمه ى حلال
همان گونه كه گفته شد غذا، بر روى جسم و روح انسان اثر مى گذارد. اسلام نیز با كنكاش در هر دو موضوع به انسان ها مى گوید كه غذاى طیّب و حلال بخورند. براى نمونه، خداوند فرموده است:
اى مردم! از آن چه در زمین، حلال و پاكیزه است، بخورید و از برنامه هاى شیطان پیروى نكنید كه دشمن آشكارى است.[1]
هم چنین بارها انسان را از خوردن مال حرام باز مى دارد، آن جا كه مى فرماید:
آنان كه ربا مى خورند، برنخیزند مگر مانند آن كه به وسوسه و فریب شیطان، دیوانه و بى خرد شده باشند. اینان چون در مال حرام غوطهورند، مى گویند: معامله و ربا فرق ندارد، حال آن كه خداوند، داد و ستد را حلال و ربا را حرام كرده است. هر كس پس از آن كه پند و اندرز كتاب خدا به او برسد، از این كار حرام دست بردارد، خدا از گذشته ى او درمى گذرد و فرجام كارش با خدا است و كسانى كه از این كار زشت خود دست نكشند، اهل جهنم اند و در آن جا جاوید خواهند ماند.[2]
1. رشد معنوى انسان ها
قرآن مجید در سوره ى قصص، هنگام بیان داستان كودكى موسى(علیه السلام)مى فرماید:
ما از پیش، شیر همه ى زنان شیرده را بر او حرام كرده بودیم. خواهرش گفت: آیا مى خواهید شما را به خاندانى راهنمایى كنم كه سرپرست این كودك باشند; خانواده اى كه خیرخواه این كودكند؟[3]
این آیه ى كریمه در ظاهر مى گوید ما شیر زنان شیرده را بر موسى(علیه السلام) حرام كردیم تا بدین وسیله او را به مادرش برگردانیم. پیام باطنى این آیه، آن است كه اگر قرار است موسى(علیه السلام) در آینده، صاحب ید بیضا شود، بساط فرعون و فرعونیان را برچیند و در كوه طور با خداى خود سخن گوید، باید از همان آغاز، لقمه ى حلال بخورد.
2. نورانى شدن قلب
لقمه ى حلال، درون انسان را نورانى مى كند و در پرتو این نور، وى به كارهاى خیر روى مى آورد و همین مسأله به خوشبختى او در دنیا و آخرت مى انجامد. پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) در این باره فرموده است:
هر كس از دست رنج خود و مال حلال بخورد، خداوند درهاى بهشت را به رویش مى گشاید تا از هر درى كه مى خواهد، وارد شود و در شمار پیامبران خواهد بود و مزدى هم پاى ایشان خواهد گرفت.[4]
3. استغفار فرشتگان
كسانى كه مال حلال مى خورند، از استغفار فرشگان آسمانى برخوردار خواهند شد. پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله)فرموده است:
كسى كه غذاى حلالى بخورد، فرشته اى بالاى سرش مى ایستد و برایش استغفار مى كند تا آن گاه كه وى از خوردن غذا فارغ شود.[5]
- پى آمدهاى لقمه ى حرام
پیش از پرداختن به روایات اسلامى، شایسته است اشعارى را در بیان پى آمدهاى شوم غذاى حرام بیاوریم. شیخ بهایى(رحمهم الله)مى فرماید:
لقمه نانى كه باشد شبهه ناك
در حریم كعبه ى ابراهیم پاك
گر به دست خود فشاندى تخم او
ور به گاو چرخ كردى شخم او
ور مه نو در حصادش داس كرد
ور ز سنگ كعبه اش دستاس كرد
ور به آب زمزمش كردى عجین
مریم آیین، پیكرى از حور عین
ور بُدى از شاخ طوبى آتشش
ور شدى روح القدس هیزم كشش
ور تنور نوح بندد مریمش
ور دم عیسى بود آتش دمش
ور تو برخوانى هزاران بسمله
بر سر آن لقمه ى پر ولوله
عاقبت خاصیّتش ظاهر شود
نفس از آن لقمه تو را قاهر شود
در ره طاعت، تو را بى جان كند
خانه ى دین تو را ویران كند
درد دینت گر بود اى مرد راه!
چاره ى خود كن كه شد دینت تباه[6]
1. حرام خوارى، بركت زندگى را از بین مى برد.
2. انسان را از نعمت راز و نیاز با خدا محروم مى كند. پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) فرمود:
عبادت كردن هم زمان با حرام خوارى همانند بنا كردن ساختمان در شن زار است.[7]
این سخن بدان معناست كه ساختمانى كه شالوده ى محكمى ندارد، به زودى خراب مى شود و صاحبش از آن بى بهره مى ماند. به همین ترتیب، عبادت كسى كه از حرام پرهیز نمى كند، بى فایده خواهد بود.
3. دعاى فرد حرام خوار مستجاب نمى شود. یكى از دلایل اصلى پذیرفته نشدن دعا، لقمه ى حرام است. پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) فرمود:
كسى كه یك لقمه ى حرام بخورد، تا چهل شبانه روز، نمازش پذیرفته نمى شود و دعایش مستجاب نمى گردد.[8]
4. یكى دیگر از پى آمدهاى مهم لقمه ى حرام، سنگ دلى و سیاهى قلب است، به گونه اى كه دیگر هیچ پند و اندرزى در او اثر نمى كند و سخت ترین رنج هاى دیگران، دل او را به درد نمى آورد. در تاریخ عاشورا مى خوانیم كه امام حسین(علیه السلام) به لشكر عمر سعد فرمود:
شكم هایتان از حرام پر شده و بر دل هایتان مهر خورده است. دیگر حق را نمى پذیرید و به آن گوش نمى دهید.[9]
این نكته ى تاریخى گویاى آن است كه لقمه ى حرام، قلب را تیره و تار مى كند. در این حالت، فرد از پذیرش حق و تسلیم شدن در برابر آن خوددارى مى كند و از هیچ جنایتى روى گردان نیست.
5. یكى از عوامل مهم در پیدایش گناهان، لقمه ى حرام است كه با از بین بردن نورانیت دل، انسان را در روى آوردن به بزه كارى، گستاخ مى سازد. اگر ناهنجارى هاى اجتماعى در جامعه وجود دارد، ریشه هاى آن به لقمه هاى نامشروع برمى گردد.[10]
پی نوشتها:
[1]. بقره، 168.
[2]. بقره، 275.
[3]. قصص، 12.
[4]. بحار الانوار، محمد باقر مجلسى، تهران، دارالكتب الاسلامیه، ج 23، ص 6.
[5]. سفینة البحار، عباس قمى، تهران، انتشارات فراهانى، ج 10، ص 298.
[6]. برگرفته از: كفایة الواعظین، ابى الفضل الحسینى، قم، كتاب فروشى مصطفوى، ج 1، ص 51.
[7]. سفینة البحار، ج 1، ص 299.
[8]. همان، ص 24.
[9]. نفس المهموم، عباس قمى، قم، مكتبة بصیرتى، ص 245.
[10]- براى آگاهى بیشتر ر.ك: گناهان كبیره، سید عبدالحسین دستغیب، ج 1; گناه و ناهنجارى; عوامل و زمینه هاى آن، سید مجتبى حسنى; گناه شناسى، محسن قرائتى; تربیت فرزند از دیدگاه اسلام، حسین مظاهرى.