یا ربّ ! وقتی تو را « رب » می خوانم احساس کودکانه ای دارم ! گویا خود را کودکی می بینم که مادرش را صدا می زند و مثل همه کودکان که در پیش پدر و مادر احساس امنیت می کنند ، ذکر « یا رب » اطمینان خاطرم می دهد ! یا رب ! این احساس امنیت کودکانه را تا کهولت برایم ماندگار بگذار تا با ذکر « یا رب » همیشه خود را در کنارت احساس کنم ! یا ربّ ! همه کودکان تصور می کنند هر چه بخواهند پدر و مادر برایشان فراهم می کند. حتی یکی می گفت کودکی را دیده که به گدایی سفارش می کرد « اگه پول نداری برو از مامانت بگیر !! » . یا رب ! چنین اعتماد کودکانه ای نسبت به خودت را به من عطا کن تا همیشه برای هر حاجتی به سراغ تو بیایم و تنها به چشمه فضل و کرم تو چشم داشت داشته باشم ! یاربّ ! کودکان وقتی قهر می کنند جدی نیست ! همیشه آنها کنار در خانه می ایستند تا پدر و مادر بیایند و دستی بر سرشان بکشند و دوباره آنها را به خانه برگردانند ! یا رب ! وقتی من نیز از روی جهالت از تو بریدم ؛ قهر مرا جدی نگیر و مرا توفیق توبه و بازگشت عطا کن ! گو اینکه خودت فرموده ای : « ثم تاب الله لیتوبوا » یعنی اول تو به سوی گنهکاران می روی و سپس آنها توفیق توبه و بازگشت پیدا می کنند ! یا ربّ ! کودکان برای جلب محبت پدر و مادر گریه می کنند تا نظر آنها را به سوی خود جلب کنند! یا رب ! توفیق ده همیشه چشمانم اشکبار باشد چرا که می دانم چشمان اشک بار و دل شکسته بندگان مؤمنت را بسیار دوست می داری و به آن مباهات می کنی ! یا ربّ ! ذات پاکت از هر توصیفی منزه است و این سخنان را گفته های صادقانه بنده روسیاهت بشمار ! یا ربّ ! اکنون طفل درگاهت خیال استغاثه دارد :« یا ربِّّ یا ربِّّ یا ربِّّ »