• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 1539)
يکشنبه 10/7/1390 - 16:49 -0 تشکر 371681
کلمات غریب1(نهج البلاغه)

**فى حدیثه علیه السلام:  فإذا كان ذلك ضرب یعسوب الدین ‏بذنبه‏، فیجتمعون إلیه كما یجتمع قزع الخریف.  قال السید الشریف: یعسوب الدین: السید العظیم المالك لأمور الناس یومئذ، و القزع: قطع الغیم التى لا ماء فیها. **

 ** روایتى از امام (ع)  اشاره به ظهور امام زمان (ع)  چون آنگونه شود، پیشواى دین قیام كند، پس مسلمانان پیرامون او چونان ابر پاییزى گرد آیند. ( (یعسوب) یعنى بزرگ مسلمانان، و (قزع) یعنى ابرهاى پاییزى) **

 

 

 ** (چون آن هنگام برسد، سرور دین، پا بر زمین بزند و حمله‏ور شود، در پیرامون او، چون پاره‏هاى ابر، جمع شوند).  سیدرضى مى‏گوید: (یعسوب، یعنى: سرور بزرگ، صاحب اختیار كارهاى مردم است در آن روز. قزع، یعنى، پاره‏هاى ابرى كه بى‏باران است.) امام (ع) با این عبارات، اشاره به چند نشانه در آخر زمان جهت ظهور امام زمان (ع) فرموده است، و كلمه‏ى: یعسوب- كه در اصل فرمانرواى كندوى عسل است- را نظر به شباهتى كه دارند، براى آن بزرگوار استعاره آورده است. اما در مورد جمله‏ى: (ضربه بذنبه) چندین نظر است: 1- ضرب به معنى گردش در روى زمین است و ذنبه استعاره از داشتن یاران و پیروان است و باى (بذنبه) براى استصحاب و معیت است. 2- چون، زدن زنبور عسل با دمش، عبارت از گزیدن او است، در اینجا  كنایه از كاربرد شمشیرها و نیزه‏ها در پیكر دشمنان، براى كشتن و زخمى كردن آنهاست. 3- این عبارت كنایه از طوفندگى و خشم آن بزرگوار به خاطر دین خداست از باب تشبیه به شیر درنده‏اى كه در حال حمله و خشم است، و این وجه در میان وجوه سه‏گانه بهتر از همه است. و اجتماع مومنان و اهل طاعت خدا را به اجتماع ابرهاى پراكنده تشبیه كرده است و وجه‏شبه سرعت اجتماع است، چون ابر بهار زود فراهم مى‏آید! **

موفقیت در انتظار ماست

با تفکر میتوانیم زودتر و بهتر به آن نزدیکتر شویم

دوشنبه 11/7/1390 - 16:32 - 0 تشکر 371959

کلمات غریب2(نهج البلاغه)

 متن عربی :

**و فى حدیثه علیه السلام:  هذا الخطیب الشحشح.    -یرید الماهر بالخطبة الماضى فیها، و كل ماض فى كلام أو سیر فهو شحشح، و الشحشح فى غیر هذا الموضع البخیل الممسك.- **

ترجمه فارسی :

** روایتى دیگر از امام (ع)  سخنورى  این سخنران، زبردست ماهرى است ( (شحشح) یعنى مهارت دارد، كسى كه خوب حرف مى‏زند یا خوب راه مى‏رود را گویند، ولى در موارد دیگر (شحشح) یعنى فردى بخیل.) **

 شرح و تفصیر:

** (این سخنگوى زبان آور و ماهر).  مقصود از شحشح زبان‏آور و ماهر در خطبه‏خوانى و توانا در اداى سخن، و هر تندگو و تندروز را شحشح گویند. اما شحشح در غیر این مورد به معنى بخیل و ممسك است. نقل كرده‏اند كه امام (ع) سخنرانى را دید كه سخن مى گوید، فرمود این خطیب شحشح- یعنى ماهر در گفتار- كیست؟**

موفقیت در انتظار ماست

با تفکر میتوانیم زودتر و بهتر به آن نزدیکتر شویم

دوشنبه 11/7/1390 - 16:43 - 0 تشکر 371963

کلمات غریب3(نهج البلاغه)

 متن عربی :

**و فى حدیثه علیه السلام:  إن للخصومة قحما.    -یرید بالقحم المهالك، لأنها تقحم أصحابها فى المهالك و المتالف فى الاكثر، و من ذلك قحمة الأعراب و هو أن تصیبهم السنة ‏فتتعرق‏ ‏أموالهم‏ فذلك تقحمها فیهم، و قیل فیه وجه اخر، و هو أنها تقحمهم بلاد الریف، أى تحوجهم إلى دخول الحضر عند محول البدو.-**

ترجمه فارسی :

** روایتى دیگر از امام (ع)  پرهیز از دشمنى كردن  دشمنى، رنجها و سختى‏هایى هلاك كننده دارد ( (قحم) یعنى مهلكه‏ها، زیرا دشمنى آنان را به هلاكت مى‏رساند، و به معنى سختى‏ها نیز آمده كه مى‏گویند (فحمه الاعراب) یعنى روزگار سختى و گرسنگى عربها بگونه‏اى كه اموالشان تمام مى‏شود، و معنى (تقحم) همین است كه مى‏گویند خشكسالى روستاییان را به سرزمین‏هاى سبز و آباد كشانده است.) **

شرح و تفصیر:

 ** قحم: مهلكه‏ها و نابودیها، (دشمنى و نزاع باعث رنج و نابودى است).   مقصود امام (ع) از قحم نابودیهاست زیرا دشمنى و نزاع بیشتر اوقات افراد را دچار رنج و نابودى مى‏سازد، و جمله قحمه الاعراب یعنى سختى و رنج روستائیان عرب، از این قبیل است مراد این است كه خشكسالى آنان را فراگیرد به حدى كه دارائیهایشان را از بین ببرد، و از چهارپایان جز استخوانى باقى نگذارد، كه معنى نابودى دارایى ایشان همین است. و بعضى به صورت دیگرى گفته‏اند: كه خشكسالى آنان را وادار به رفتن به شهرهاى آباد مى‏كنند، یعنى خشگى بیابان آنها را وادار به آمدن به شهر مى‏سازد. این سخنى است كه سیدرضى- خدایش بیامرزد- گفته است. مى‏گویند كه آن حضرت برادر خود را در نزاعى وكالت داد، و فرمود: البته در نزاع رنج و نابودى وجود دارد، و براستى كه شیطان باعث به وجود آمدن نزاع و خصومت است. توضیح آن كه در دشمنى احتمال طغیان آشوب خشمگینانه، و بیرون رفتن از حد اعتدال به طرف صفت ناپسند افراط است كه خود جاى هلاكت و نابودى است. **

موفقیت در انتظار ماست

با تفکر میتوانیم زودتر و بهتر به آن نزدیکتر شویم

يکشنبه 15/8/1390 - 13:51 - 0 تشکر 384021


کلمات غریب4(نهج البلاغه)

متن عربی

**و فى حدیثه علیه السلام:  إذا بلغ النساء نص ‏الحقائق‏ فالعصبة أولى.    -و یروى نص ‏الحقاق‏، و النص: منتهى الأشیاء و مبلغ أقصاها    كالنص فى السیر لأنه أقصى ما تقدر علیه الدآبة، و تقول: نصصت الرجل عن الأمر، إذا استقصیت مسألته عنه لتستخرج ما عنده فیه، فنص الحقاق یرید به الإدراك لأنه منتهى الصغر و الوقت الذى یخرج منه الصغیر إلى حد الكبیر، و هو من أفصح الكنایات عن هذا الأمر و أغربها. یقول: فإذا بلغ النساء ذلك فالعصبة أولى بالمرأة من أمها إذا كانوا محرما مثل الإخوة و الأعمام، و بتزویجها إن أرادوا ذلك، و الحقاق محاقة الأم للعصبة فى المرأة و هو الجدال و الخصومة و قول كل واحد منهما للاخر أنا أحق منك بهذا، یقال منه: حاققته حقاقا مثل جادلته جدالا، و قد قیل: إن نص الحقاق بلوغ العقل، و هو الإدراك، لأنه علیه السلام إنما أراد منتهى الأمر الذى تجب فیه الحقوق و الأحكام، و من رواه نص الحقائق فإنما أراد جمع حقیقة.  هذا معنى ما ذكره أ**بو عبید القاسم بن سلام و الذى عندى أن المراد بنص الحقاق ههنا بلوغ المرأة إلى الحد الذى یجوز فیه تزویجها و تصرفها فى حقوقها، تشبیها بالحقاق من الإبل، و هى جمع حقة و حق و هو الذى استكمل ثلاث سنین و دخل فى الرابعة، و عند ذلك یبلغ إلى الحد الذى یتمكن فیه من ركوب ظهره و نصه فى سیره، و الحقآئق أیضا جمع حقة، فالروایتان جمیعا ترجعان إلى معنى واحد، و هذا أشبه بطریقة العرب من المعنى المذكور أولا.- **

ترجمه فارسی

** (هرگاه زنان به حد كمال رسیدند، خویشاوندان پدر سزاوارترند).  نص، منتهى درجه‏ى چیزها و پایان آنهاست مثل انتهاى راه رفتن، چون نهایت رفتارى است كه چهارپا توانایى انجام آن را دارد، مى‏گویى: نصصت الرجل عن الامر، یعنى پرسش خود را درباره‏ى چیزى از فلان كس به پایان رساندم، و وقتى پرسش را از او به پایان رسانیده‏اى كه آنچه او مى‏داند، به دست آورده  باشى. بنابراین مقصود امام (ع) از نص الحقاق به كمال رسیدن دختران است، یعنى از پایان خردسالى به حد بزرگى رسیدن. و این سخن، از فصحیترین و عجیبترین كنایات است، مى‏فرماید: هرگاه دختران به این مرحله رسیدند، پس خویشان پدرى كه به دختر محرمند- مانند برادران و عموها- از مادرش، براى شوهر دادن او- اگر بخواهند شوهرش دهند- سزاوارترند. و كلمه‏ى حقاق از ریشه محاقه، زد و خورد و مشاجره‏ى مادر است با خویشان پدرى درباره‏ى دختر، و این كه هر كدام بگویند كه من از تو در شوهر دادن دختر سزاوارترم. گفته مى‏شود حاققته حقاقا از همین ریشه است مثل جادلا یعنى، با او زد و خورد كردم. بعضى گفته‏اند: نص الحقاق یعنى: بلوغ عقل و رسیدن به حد كمال، زیرا مقصود امام (ع) منتهاى كار و رسیدن دختر به آن حدى است كه حقوق و احكام بر او واجب مى‏شود. و كسى كه نص الحقایق روایت كرده است، آن را جمع حقیقت گرفته است. این است آن معنى كه ابوعبید قاسم بن سلام بیان كرده است، اما آنچه به نظر من مى‏رسد آن است كه مقصود از نص الحقاق رسیدن دختر به مرحله‏ى ازدواج است كه تصرف در حقوق برایش ممكن مى‏شود**. از باب تشبیه به حقاق در مورد شتران، جمع حقه و حق و آن شترى است كه سه سال را پشت سر گذاشته و وارد سال چهارم شده و به جایى رسیده است كه سوار شدن بر آن و خوب راندنش ممكن مى‏باشد. و حقائق نیز جمع حقه است كه هر دو روایت، به یك معنى است. و این معنى به روش عرب نزدیكتر است تا  معنایى كه قبلا ذكر كردیم. آنچه را كه سید نقل كرده است- همانطورى كه خود او نیز مى‏گوید- با گفتار عرب تناسب بیشترى دارد جز این كه نص الحقاق استعاره است، نه تشبیه، هر چند كه اساس استعاره نیز بر تشبیه استوار است. عصبه، یعنى: فرزندان و خویشاوندان پدرى، از آن رو عصبه گفته‏اند كه آنان اطراف اویند و وابسته‏ى به او مى‏باشند. بعضى گفته‏اند: ممكن است: مقصود از نص ارتفاع باشد، گفته مى‏شود: نصت الضبه راسها، وقتى كه سوسمار سر خود را بلند كند. و از همان ریشه است: منصه العروس (حجله‏ى ع روس) براى این كه عروس بالاى حجله مى‏رود، و امكان دارد كه كلمه‏ى حقاق را استعاره براى پستانهاى كوچك آورده باشد، آنگاه كه برجسته و بالا آمده گردد و به صورت یك حقه درآید، یعنى وقتى كه پستان دختران در آن حد بالا آمد، خویشان پدرى سزاوارترند تا مادر، چون وقت درك آنهاست و نشانه‏ى شایستگى‏شان براى همسرى. **

تفصیر فارسی 

 ** روایتى دیگر از امام (ع)  سرپرستى زنان  چون زنان بالغ شوند، خویشاوندان پدرى براى سرپرستى آنان سزاوارترند. منظور از (نص) آخرین درجه هر چیز است، مانند (نص) در سیر، كه بمعنى آخرین مرحله توانایى مركب است. هنگامى كه مى‏گوییم، (نصصت الرجل عن الامر) آنقدر سوال از كسى بشود كه آنچه مى‏داند بیان كند، بنابراین (نص الحقاق) بمعنى رسیدن به مرحله بلوغ است كه پایان دوره كودكى است، این جمله از فصیح‏ترین كنایات و شگفت‏آورترین آنها است، منظور امام این است، هنگامى كه زنان به این مرحله برسند (عصبه): مردان خویشاوند پدرى كه محرم آنان هستند، مانند برادر، و عمو، به حمایت آن‏ها سزوارتر از مادرند، و همچنین در انتخاب همسر براى آنها، و منظور از حقاق مخالفت و درگیرى مادر، با عصبه: در مورد این زن است، به طورى كه هر كدام به دیگرى مى‏گوید: من از تو احق هستم، گفته مى‏شود: (حاققته حقاقا) بمعنى رشد عقلى است، یعنى به مرحله‏اى برسد كه حقوق و احكام درباره او اجرا شود، اما آن كس كه نص الحقائق نقل نموده منظورش از حقایق، جمع (حقیقت) است. این بود معنایى كه (ابوعبید قاسم بن سلام) براى این جمله كرده است، اما نظر من این است كه منظور از (نص ال حقاق) این است كه زن به مرحله‏اى برسد كه جائز باشد تزویج كند، و اختیاردار حقوق خود شود، این در حقیقت تشبیه به (حقاق) در شتر است چرا كه (حقاق) جمع حقه و (حق) است به معنى شترى كه سه سالش تمام و آماده بهره‏بردارى است. (حقائق) نیز جمع حقه است. بنابراین هر دو تعبیر به یك معنى باز مى**‏گردد. هر چند معنى دوم به روش عرب شبیه ‏تر است. **

موفقیت در انتظار ماست

با تفکر میتوانیم زودتر و بهتر به آن نزدیکتر شویم

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.