تبیان، دستیار زندگی

سلام

من در مورد دانشجوها نطری دارم كه البته فقط مختص دانشجو‌ها نمی‌دونم اما تاكیدم روی دانشجو‌هاست. چرا كه قشر فرهنگی جامعه اند.

به نظر من دانشجو‌ها بعضی اوقات حرف یكدیگر را نمی‌شنوند و فقط حرف خود را می‌زنند. اصلا گوش نمی‌دن طرف مقابل چی میگه. اگر هم گوش می‌دن دلیلش اینه كه بتونن یه جواب كوبنده بدن!! كافیه بحث‌های سیاسی رو گاهی نگاه كنیم. تو صحبت های بعضی‌ها تا حالا دیدین یكی به طرف مقابلش بگه من باهات موافقم؟

آیا بعضی ها حذب باد نیستند؟ باز مثال سیاسی می‌زنم. بعضی وقتا می‌بینیم یه دانشجو داره خیلی متعصبانه از یكی طرفداری میكنه. اما پای صحبتش كه می‌شینیم میبینیم دلایلش اون قدرا متقن نیست كه اینهمه تعصب نشون میده.

البته طرف صحبتم همه دانشجوهانیستن. خیلی‌ها روشنفكر‌تر از این حرفا هستن. من مخلص اونا هم هستم. روی صحبتم بـــــــعضیان.

وای... بعضی وقتا این طرز تفكر آسیـب میرسونه. آسیـــــــــــــــب

سلام

وقتی دانشجو رو به دو دسته خودی و غیرخودی تقسیم میکنیم خودی ها راه افراط و زورگویی رو پیش میگیرن و گمان میکنن که کشور فقط مال اونهاست و هرتفکری غیر از تفکر اونها باطله!

غیرخودی ها هم به علت اینکه میبینن خودی ها از حمایت و آزادی عمل و بیان برخوردارن تصور میکنن که داره بهشون ظلم میشه و دچار افسردگی میشن افسردگی هم عقب نشینی از مواضع رو در پی داره!

شما از خودی متعصب و غیرخودی افسرده انتظار منطق دارین؟

با سلام
خوب اگه توجه کنین می بینین از دبستان تا دانشگاه در مورد هر موضوعی حداقل یک کتاب واسه تدریس و آموزش در نظر گرفته شده ولی دریغ از یک واحد درس واسه آموزش مباحثه و گفتگو.وقتی از بچگی یاد نگرفتیم که حرف حق جواب نداره و باید در مقابل حرف منطقی تسلیم شد، الان چه جوری بهش عمل کنیم؟
بعدشم وقتی حق و باطل قابل تمیز نباشه هرکسی نظر خودشو حق می دونه آخه همونطور که می دونید در آخرالزمان حق و باطل چنان با هم در می آمیزند که تشخیص حق از باطل برای مردم سخت می شود و حتی خواص نیز نمی توانند حق و باطل را تشخیص دهند.
یا علی

سلام
وحید خان با این حرفتون كه میگید دسته بندی كردن خوب نیست موافقم. اما نه به این دلایلی كه شما میگین. به قول یه نفر، وقتی میگیم من فلان جناح رو قبول دارم و اون یكی رو قبول ندارم، اون وقت دیگه هر بدی از جناح خودت میبینی، كتمان میكنی و نمیخوای ضعفاشو بپذیری_حداقل جلو بقیه_ كه مطمئنا هیچ جناحی بدون ضعف نیست. پس دسته بندی های مجزا رو من هم قبول ندارم. جالب اینجاست كه من وقتی تو انتخابات شورای شهر، متنوع رای دادم و اصلا به جناح نگاه نكردم یكی من رو مسخره كرد و گفت تو این كشور جناح ها هستند كه كار می‌كنند و افراد فقط در قالب جناحشون میتونن خوب كار كنن!!

سلام
شاهین خان تا حدی موافقم كه تشخیص حق و باطل سخته ولی مهم اینه كه ما اگر به حرفی اطمینان نداریم، حداقل متعصب نباشیم درباره اش. باید مطمئن باشیم كه در مورد حرفمون اطمینان داریم، بعد با قطعیت بگیمش...

كاملا درسته دانشجویانی كه در كلاس ما هستند واقعا بی منطقند من قبل از اینكه دانشگاه بروم اصلا آدم های با این طرز فكر ندیده بودم برای مثال یك مورد كه قابل گفتن هست را می گویم رشته من طوری است كه همیشه راجع به مواد رادیو اكتیو و انرژی هسته ای و فواید آن در تشخیص و درمان بیماری ها مطالعه می كنیم ولی با این حال عده ای از دانشجویان كلاسی كه من در آن درس می خوانم می گویند ایران نباید انرژی هسته ای داشته باشد و وقتی استاد ما راجع به دستگاه پزشكی كه با انرژی اتمی كار می كند توضیح می دهد و می گوید ما این دستگاه را در كشورمان نداریم همان دانشجویان می گویند چرا كشور ما عقب افتاده است یكی نیست به این ها بگوید علت اینكه ما عقب هستیم وجود انسان های بی فكر و وطن فروشی مثل شماست كه فقط نشستند ببینند این غربی ها چه می گویند و این ها هم مثل برده ها بگویند چشم

سلام.
به عنوان کسی که انواع دانشجو رفاقت دارم ... از سوپر روشن فکر مآب هایی که خدایی رو قبول ندارند تا سوپر مذهبی هایی که مرجعیت رو هم قبول ندارن.
هیچ وقت خودی و غیر خودی نداشتم ... بلکه همه ی اونایی طبق قانون عمل می کردن رو خودی می دونستم و می دونم.
ما کف التزام به ولایت فقیه رو در برخورد با مخالفین رعایت می کنیم.
البته ماهایی که معتقد به ولایت فقیه هستیم بحث خودی و غیر خودی این طوری که عزیزی در این بحث مشخص کردن نیست.
ما همه ی ملتزمین به ولایت فقیه رو خودی می دونیم مگر اینکه در برابر قانون و احکام حکومتی تخطی کنن.
ولی بعضاٌ توی دانشگاه صرفاٌ داشتن ریش یا داشتن چفیه دم مسجد ملاک جدایی یه قشری از دانشجو ها از هم می شه!
من دوستان خوبی دارم توی دانشگاه و معمولا بحث های ما به سیاسی و اجتماعی نمی کشه ... با بیشترشون سر اثبات خدا و پیغمبر بحثمون می شه! سرکلاس اندیشه اسلامی صلوات می فرسته ها بعدش میاد به من می گه خدا وجود نداره.

گفته می شد هر که با ما نیست با ما دشمن است

گفتم آری این سخن فرموده اهریمن است

سلام.
اتفاقا خیلی همین خط بندی ها رو هم داشتیم توی طیف هایی که به قول دوستان افسرده بودن ولی از ما سرحال تر می شدن روز به روز.
من موضعم توی این جور حرفا اینه حالا کاری به بقیه ندارم.
یه متن پرسش پاسخ توی سایت امام خامنه ای هست، اگر خواستین بخونید. من به شخصه اونجوری با دوستام حرف می زنم، گاهی علناً به همه ی مقدساتم توهین می کنن ولی صبر می کنم.
برعکس خواسته های بعضی از دوستام توی دنیای واقعی به همه ی اعتقاداتشون احترام می ذارم ولی اونا وقتی سر یه بحثی به جایی نمی رسن به همون خواسته های خودشون پایبند نمی شن و همه رو به گند می کشن، ولی چکنیم که بنا بر مدارا داریم ... خلاصه دانشجوی دانشگاه، تا یه حدودی منطقی هست ... و نه خیلی.

دوست چیه؟ دشمن چیه؟ بابا همین طرز تفكره كه ما رو غیر منطقی میكنه.
به نظر من 99% مشكلات جامعه ناشی از 1. ناآگاهی 2. خودخواهی است.
اگه یكی داره از یه چیز غلط طرفداری میكنه باید افسوس بخوریم از ناآگاهی و كاری بكنیم. نه اینكه سریع خط‌كشی كنیم و بگیم دشمن و دوست.

التزام به فلان ......

آیا این تقسیم بندی نیست؟