كارشناسان معتقدند این آثار كه به مناسبت ماه مبارك رمضان در این نگارخانه به نمایش درآمده است از آن رو فرصت مناسبی برای نظاره یكباره هنر معاصر نقاشی ایران به شمار میرود كه این بار هر یك از برگزیدگان نقاشی ایران با یك موضوع واحد به ارائه توانایی خویش پرداختهاند. متن زیر خوانش چند تابلو به نمایش درآمده در این نمایشگاه است.
آرشیو آثار هنرمندان معاصر
این یك واقعیت است كه هنر نقاشی پس از انقلاب ایران تنها در بخش هنر دفاع مقدس دارای آرشیو مشخص و مدون است. در توضیح این مطلب باید گفت كه به جز تلاشهای نزدیك به 2 دهه پیش حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در زمینه گردآوری و تدوین جریان خاصی از نقاشیها كه توسط نقاشان این مركز كه بعد تر از آنان با عنوان نسل نقاشان انقلاب یاد شد دیگر هیچ تلاشی در زمینه گردآوری و تدوین آثار هنری صورت نگرفته است. هرچند در طول این سالها بودجه اندك مركز هنرهای تجسمی ارشاد در پایان هر دوسالانه و یك نمایشگاه هنری بانی خرید چند اثر هنری با مضامین ارائه شده در آن دوسالانه شده است، اما كماكان نمیتوان بر فقر حاكم بر آرشیو آثار هنرمندان نقاش پس از انقلاب چشم پوشید. موضوعی كه نظر بسیاری از هنرشناسان غربی را در گنگ و نامشخص بودن فضای نقاشی پس از انقلاب ایران به جز بخش مربوط به نقاشان انقلاب تایید میكند. اما در این میان فرهنگستان هنر كه رویهای موازی با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در چند سال گذشته در پرداخت به مسائل هنری بخصوص در زمینه نقاشی در پیش گرفت با نگاهی به دنبال ایجاد و تدوین آثاری از هنرمندان نقاشی افتاد كه به صورت آزاد به خلق آثار هنری میپرداختند و بسیاری از آنان حتی در گمنامی نیز به سر میبردند.
بر همین اساس، این فرهنگستان در مناسبتها و ایام مختلف از نقاشانی از این گروه درخواست خلق آثاری برای گنجینه هنری خویش میكرد تا به تكمیل داشتههای خویش بپردازد. نمایشگاهی كه اكنون در نگارخانه صبا برپا شده است ماحصل یكی از همین برنامههای هنری است كه این فرهنگستان در سال 84 برگزار كرد. فراخوانی كه در حاشیه برگزاری همایش بزرگ مكتب تبریز صورت گرفت و در آن از نقاشان بزرگ كشورمان كه هر یك سالها به تنهایی به خلق اثر هنری میپرداختند خواسته شد تا در یك حركت جمعی آثاری را با مضمون نگارههای سلطان محمد نقاش و اثر بیبدیل او یعنی معراج حضرت رسول اكرم(ص) خلق كنند. ماحصل این نمایشگاه كه این روزها در این نگارخانه برپاست، برآیند هنر پیش و پس از انقلاب ایران است. هنرمندانی كه از 2 نسل متفاوت نگاهشان را به موضوعی واحد در قالب نقاشی بیان كردهاند. شاید این نمایشگاه بتواند كارنامه نقاشی معاصر ایران لقب گیرد.
بیان متفاوت یا متفاوت گفتن
نكته قابل توجه در تمامی 40 اثر ارائه شده در این نمایشگاه را شاید بتوان نگاه جستجوگر هنرمندانی دانست كه خواستهاند به شیوه و با ابزارهای متفاوت به قول خویش نگاهی متفاوت را با الهام از این اثر خلق كنند.
ابزار بیان متفاوت، اما اندیشه یكسان است. شاید همین امر باعث میشود تا نمایشگاه دیدنی شود؛ نمایشگاهی كه در برخی تابلوهایش حتی نمیتوان رگههایی از الهام كمرنگ هنرمندان از تابلوی معراج سلطان محمد نقاش را سراغ گرفت و هنرمندان با نام یك نمایشگاه مناسبتی بیننده را به سمت درك و دریافتهای متفاوت از اثر خویش فراخواندهاند. البته ناگفته نماند برخی از هنرمندان هم خواستهاند با گرتهبرداری صرف از المانهای به كار رفته در تابلوی مشهور سلطان محمد نقاش فضای حاكم بر تابلوی اصلی معراج پیامبر را در ذهن مخاطب تداعی كنند. این امر را میتوان بخوبی در آثار هنرمندانی مانند كامیار صادقی و نگار آیتاللهزاده مشاهده كرد. هنرمندانی كه با استفاده از عناصر و موتیفهای به كار رفته در تابلوی اصلی خواستهاند فضای كار خویش را به آن اثر نزدیكتر كنند هر چند هر یك برای متفاوت جلوهدادن كارهایشان به دنبال خلق اثری با شكست فرم تابلوی اصلی هستند. اما در این میان هم هنرمندانی هستند كه در این نمایشگاه آثارشان هیچ قرابتی با مضمون ندارد. یكی از آنان ناصر پلنگی است. وی اثری را ارائه كرده است كه شاید سطحیترین نگاه به این مفهوم لقب گیرد. در تابلوی او جمعی از هنرمندان موسیقی قاجاری در كنار هم نشستهاند و در ذهن بیننده هیچ تصویری از هنر دینی یا حتی هنری مرتبط با تابلوی معراج پیامبر ایجاد نمیكند. شاید برداشت شخصی هنرمند توجیه اصلی در خلق و حتی نمایش این اثر باشد، اما در رابطه با خلق آثاری در حوزه هنر دینی دریافت بیننده اهمیت بسیاری مییابد كه متاسفانه این هنرمند نتوانسته در این زمینه موفق باشد. آخر چه رابطهای میتوان میان عكس یادگاری چند خواننده و نوازنده قاجاری كه در كنار سازهایشان عكس یادگاری گرفتهاند با تابلوی غنی و پرمایه معراج پیامبر اثر سلطان محمد نقاش یافت. در مورد این تابلو شاید باید گفت كه از یكسو یا نقاش مضمون را درك نكرده یا آنكه خواسته نگاه شخصی را ـ كه شاید در زمره هنر دینی هم نمیگنجد ـ به تصویر بكشاند.
سفارشنگاری، آفت نمایشگاه هنری
با آنكه در نمایشگاه حاضر آثاری شگرف از برخی هنرمندان بزرگ كشورمان با مضمون معراج پیامبر اكرم به نمایش درآمد، اما شاید در نقد عملكرد برخی از نقاشان كه آثارشان با مضمون اصلی نمایشگاه مطابقت ندارد بتوان به انگیزه اصلی برپایی این نمایشگاه رجوع كرد. برپایی یك نمایشگاه سفارشی هرچند میتواند در جای خود قابلتوجه باشد اما در عرف هنر هیچ زمانی نمیتوان هنرمند را وادار به خلق اثری با یك مفهوم و یك مضمون خاص كرد. شاید همین امر باعث شده تا برخی از هنرمندان نامآشنای كشورمان برای نمایشگاهی موضوعی، آثاری را به نمایش بگذارند كه تفاوت چندانی با دیگر آثار قبلیشان ـ كه بدون عنوان و بدون موضوع بوده است ـ نیز نمیكند. به عنوان مثال جمشید حقیقتشناس ـ هنرمندی كه ریاست انجمن نقاشان ایران را نیز بر عهده دارد ـ در این نمایشگاه تابلویی را به نمایش گذاشته كه او در این تابلو تنها با استفاده از چند المان دفرمه شده از هنر مینیاتور مكتب تبریز خواسته اثری متفاوت را عرضه كند. یك مرد كه به شیوه نگارههای مكتب تبریز بهطور سر و ته در بالای تابلو نقاشی شده است، تمام ارائه هنری این اثر را تشكیل میدهد. با آنكه برخی از منتقدان معتقدند این اثر حتی نمیتواند در زمره برداشتی سطحی از تابلوی معراج حضرت رسول قرار گیرد، اما نكته اصلی در این میان باز هم رجوع به این امر است كه نمیتوان برداشت شخصی هنرمند در یك موضوع را مورد عتاب قرار داد. اما سوال اصلی اینجاست در نمایشگاهی كه با این مضمون برپا شده است، نمایش چنین تابلوهایی یا نشان از بیاطلاعی مسوولان نمایشگاه دارد یا نشان از آفتی به نام سفارشنگاری كه در سالهای اخیر معضل بزرگی در هنر معاصر ایران شده است.
به عنوان مثال، آیدین آغداشلو یكی دیگر از همین هنرمندان سرشناس است كه در این نمایشگاه اثری از وی به نمایش درآمده است. از آفتهای سفارشنگاری همینبس كه این اثر بهطور كامل شبیه دیگر آثاری است كه آغداشلو با مضامین مختلف نقاشی كرده است؛ یك كاغذ مچاله شده به همراه تصویر مردی مینیاتوری كه در میان كاغذ چمباتمه زده است. آنهایی كه با این هنرمند و آثارش آشنا هستند میدانند كه این دو المان ساده بارها و بارها به همین شیوه و سیاق درآثار آغداشلو تكرار شده است و اینبار با موضوع و مضمون معراج پیامبر در این نمایشگاه به نمایش درآمده است.این امر در حالی است كه با فرض قبول نگاه شخصی هنرمندی مانند آغداشلو در خلق یك اثر هنری او خود نیز در سخنانش چنین چالشهایی را در مورد هنر دینی مطرح میكند. آغداشلو دراینباره میگوید: هنر معنوی در هنر غرب نیز نمونههایی دارد، از آثار هنرمندان بزرگ دوره رنسانس ایتالیا تا تصویرگریهای ویلیام بلیك (1827ـ1757) و نقاشیهای استادان بزرگ مكتب فلاماندر، چنین نیتی را میتوان مشاهده و تعقیب كرد، اما در بسیاری از نمونههای نقاشی مذهبی غربی نیز نتیجه دیگری حاصل شده است: یعنی به جای «آسمانیشدن عناصر خاكی»، «خاكی شدن عناصر آسمانی» صورت پذیرفته است.
هرچند مقایسه این مفاهیم شاید كاری عبث به شمار رود، اما به عقیده این پژوهشگر نگاهی به نقاشی «تصلیب» در محراب آیزنهایم، اثر ماتیاس گرونهوالد آلمانی (1528ـ1470) كه رنجی كاملا بشری را در چهره و اندام درهم پیچیده مسیح نمایش میدهد و نیز در بسیاری از صحنههای «تصلیب» نقاشی شده به وسیله پیتر پل روبنس (1640-1577) كه مسیحی تنومند و فربه را تصویر میكند گواه این نوع دیدگاه و عملكرد است.
نقاشی كه موضوعی دینی و معنوی را انتخاب میكند، میداند كه تمامی سعی و تخیل و خلاقیت خود را در راه نمایش جهانی فراخاكی و قدسی و ملكوتی باید به كار برد و چنین تصویرگری خطیری، چالش سهلی نیست. این طرز بیان و فكر آغداشلو در مقابله با هنر دینی در حالی است كه شاید كمتر در میان تابلوهای بهنمایش درآمده در این نمایشگاه بتوان ریشهها یا اندیشههای هنری اینچنین را دریافت.
نمایشگاهی برای یك حس خوب
در این نمایشگاه اما آثاری نیز به نمایش درآمده است كه میتوان آنها را در زمره دریافتهای خالص و بهروز هنرمند از یك موضوع دینی دانست. كاظم چلیپا یكی از همین هنرمندان است كه با تاشهای سادهاش بوم را به 2قسمت تقسیم میكند. او در گوشهای و در پشت تختهسنگی، سبزهای را میرویاند كه در میان هالهای نورهای صورتی و زرد رو به آسمان در حال قد كشیدن است. هنرمند در بالای تابلو با رنگ طلایی كه در میان لاجوردیها رخ نمایی میكند به دنبال القای مضمون است. استفاده هوشمندانه این هنرمند از این رنگها علت خاصی دارد. دقیقا رنگهایی كه سلطان محمد نقاش با استادی هرچه تمامتر آن را استفاده كرده است. یا در گوشهای دیگر از نمایشگاه تابلویی از كیومرث قورچیان كه با هنرمندی تمام با خلق یك اثر كامل بیننده را به فضایی معنوی دعوت میكند یكی دیگر از آثار موفق میتواند نام گیرد.
قورچیان در این تابلو، فرشتگان همراه حضرت را در قابهای كوچكی ترسیم كرده است كه در میانه قابها پروانهای را مشایعت میكنند. نكته قابل توجه نیمه پایینی این تابلو است كه مربعها درهالهای از سیاهیهای زندگی زمینی اسیر شدهاند و از میانه تابلو به بالا این رنگ بهلاجوردی و آبی فیروزهای تغییر طیف میدهد. استفاده از تركیببندهای كاشیكاریهای سنتی ایرانی نیز بر زیبایی این اثر افزوده تا اثر وی یكی از برگزیدهترین آثار این نمایشگاه قرار گیرد.
منبع جام جم