از "اردوهای جهادی" تا "جهاد سازندگی" / تشکلهای جهادی نسل سوم خواستار احیاء "جهاد سازندگی" شدند
"اردوهای جهادی" شاید برای دانشجویان نسل سوم انقلاب اسلامی، عنوانی آشنا باشد. اردوهایی که مقصدش مناطق محروم کشور و موضوعش تلاش برای ساخت و ساز و آبادنی آن مناطق است. اردوهایی که این سالها رونق خاصی به خود گرفته است و کمتر دانشجویی را میتوانی پیدا کنی که به بهانه این ارودها حداقل یکبار پایش به مناطق محروم کشور باز نشده باشد.
به گزارش رجانیوز، اما این جنب و جوش دانشجویی برای ساخت وساز مناطق محروم کشور مربوط به همین سالها و جوانان نسل سوم انقلاب نمیشود، چنانکه در سالیان ابتدایی انقلاب، رفت و آمد دانشجویان مهندس و پزشک به مناطقی که زیر خروارها محرومیت دوران پهلوی ناپدید شده بودند، سبب شد تا هسته اولیه تشکلی شکل بگیرد که با صدور فرمان حضرت امام (ره) در سالیان بعد و در قالب نهاد انقلابی "جهاد سازندگی" یکی از مهمترین و موثرترین نهادها در ساخت وساز کشور و خودکفایی در تولید مواد اولیه حوزه کشاورزی در کشور شد.
تاثیر این نهاد در رشد تولیدات کشاورزی و دامی داخلی و آبادانی روستاها و مناطق محروم آنقدر زیاد و جدی بود که پس از ادغام این نهاد با وزارت کشاورزی در دولت سید محمد خاتمی، در سالیان بعد تاثیر خود را به خوبی نمایان کرد امری که این روزها با نگاهی به بازار محصولات کشاورزی و دامی به خوبی میتوان آنرا مشاهده کرد. چنانکه بسیاری از فعالان حوزه جهادی این اقدام دولت خاتمی را توطئه ای برای قطع شدن یکی از بازوهای اصلی نظام در موضوع سازندگی، خودکفایی و خدمت به مردم ارزیابی کردند.
با این حال همزمان با 27 خرداد سالروز صدور فرمان تشکیل جهاد سازندگی از سوی حضرت امام (ره) اصلیترین تشکلهای جهادی نسل سوم انقلاب اسلامی با صدور بیانیهای خواستار احیای این نهاد انقلابی و تاثیر گذار و به عبارتی وزارت روستاها و روستائیان ایران شدند.
بنیاد موسسات جهادی طلایهداران، شبکه تحلیلگران فناوری ایران، جنبش عدالتخواه دانشجویی، جبهه فرهنگی جهادی محمدرسولالله (ص)، اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل، دفتر تحکیم وحدت، موسسه فرهنگی سنگرسازان بی سنگر، گروه جهادی تبلیغی فداییان عدالت (مدرسه علمیه معصومیه قم)، گروه مهندسی رضوان (جنوب شهر تهران)، گروه مطالعاتی جهادی عهد (دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی)، مرکز مطالعات اقتصادی بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف، کانون فرهنگی رهپویان غدیر (دانشگاه تهران)، گروه جهادی شهید احمد کشوری (مرکز آموزش عالی امام خمینی کرج)، بنیاد علمی فرهنگی امام موسی صدر (روستاهای جنوب کرمان)، کانون یاوران جهادگر (دانشگاه بقیه الله الاعظم)، گروه جهادی دانشگاه شهید عباسپور و اندیشگاه توسعه منطقهای فناوران، با صدور بیانیهای، اعلام کردند:
" صدافسوس این نهاد انقلابی و آن تجارب چشمگیر دیری نپایید و سازمان جهادسازندگی بدست جریان استحاله، در دولتهای سازندگی و اصلاحات به تضعیف و نهایتاً انحلال کشانده شد و امروز از جهادسازندگی تنها نامی برجای مانده است. گویی دشمنان خارجی و کوتهنظران داخلی میدانستند که تا زمانی که جهادسازندگی برپا باشد و نیروهای جهادی به صورتی سازمانیافته در اقصی نقاط کشور به اقدام گسترده برای سازندگی و پیشرفت مبادرت نمایند، نمیتوانند در مقابل گفتمان انقلاب در عرصههای سیاسی و فرهنگی خللی ایجاد نمایند و از این رو بود که چاره را در انحلال این نهاد قدرتمند و مردمی دانسته و بدست عوامل تکنوکرات خود آن را عملی ساختند. هرچند هیچگاه نتوانستند روحیه و فرهنگ جهادی را از فرزندان خمینی و خامنهای بگیرند و بلکه از خاکستر آن ققنوس، رویشهای متعددی شکل گرفته و در حال رشد است."
این تشکلها در ادامه دهه چهارم را نیازمند شکلگیری یک حرکت جدید جهادی دانسته و اعلام کردند: "هم اکنون و در ابتدای دهه چهارم انقلاب که جهاداقتصادی با فرمان رهبر فرزانه انقلاب در صدر اولویتهای کشور و ملت قرار گرفته و صیانت از تولید ملی در خط مقدم این جهاد تعریف شده است، ضرورت دارد حرکت نوینی با الهام از جهادسازندگی شکل بگیرد. چراکه اساساً پیشرفت کشور منوط به جبران عقبماندگیهای علمی و فناوری و رفع ناکارآمدیهای رسوب کرده در سازمان ها و سازوکارهای دولتی و اصلاح ساختارهای معیوب و بیماریهای مزمن اقتصادی است و اینها نیز جز با الگوی فرهنگ و مدیریت جهادی ممکن نیست.
این حرکت مولفهها و ویژگیهای مخصوص به خود دارد که برخی از مهمترین آنها به این شرح است:
- همافزایی میان نیروهای جهادگر دیروز و امروز با تکیه بر استخراج گوهرهای جهادی از گنجینه دفاع مقدس
- بارورسازی و سازماندهی توان بالقوه و بالفعل جوانان جهادی در راستای اهداف بلند اقتصادی
- ظرفیتسازی نهادی در بخش صنعت، فناوری و تولید با تکیه بر نیروهای مردمی
- بهرهگیری از پشتیبانی سازمانهای دولتی و عمومی در جهت توانمندسازی تشکلها و بنگاههای غیردولتی
از این رو ما امضاکنندگان این بیانیه بر این باوریم که برای موفقیت در این جهاد جدید و دست یافتن به اهداف بلند انقلاب در این عرصه، لازم است روند تقلید ناقص و بیپشتوانه از الگوهای وارداتی در عرصه پیشرفت اقتصادی متوقف شده و فرهنگ و مدیریت جهادی آنچنان که در جهادسازندگی نزج گرفت احیا شده و گسترش یابد."
این در حالی است که تجمع سالیانه سنگرسازان بیسنگر و نیروهای جهاد سازندگی نسل اول انقلاب اسلامی در حرم مطهر حضرت امام به مناسبت روز جهاد سازندگی، امسال حضور نمایندگان نسل سوم جهادی را نیز پذیرا خواهد بود و در آن نمایندگانی از نسل دیروز و امروز جهادی ها سخنرانی خواهند کرد.
ماجرای پیشنهاد دانشجویان به حضرت امام و صدور فرمان تشکیل جهادسازندگی چه بود؟
جهاد سازندگی را باید یکی از محوریترین نهادهای انقلابی در رسیدن ایران به خودکفایی در بسیاری از محصولات کشاورزی و دامی، آبادانی روستاها و مناطق محروم، پیروزی در جنگ تحمیلی و انتقال پیام انقلاب به دورترین نقاط ایران دانست. محمد تقی امانپور از دانشجویان بنیانگذار جهاد سازندگی ، درباره تاسیس این نهاد انقلابی می گوید: « در مقطعی که جهاد تاسیس شد ـ یعنی چند ماه پس از پیروزی انقلابـ این فکر و این سؤال مطرح بود که چگونه می توان این مشکل ( ویرانیها و محرومیتهای مناطق مختلف ایران) را حل کرد؟
یکی از گروههایی که به فکر این موضوع و حل این مساله بودند، دانشجویان مسلمانی بودند که بر اساس آن آرمانها و تعدی که داشتند ،جمعی از دانشجویان مسلمان که وظیفه و مسئولیت هماهنگی و برنامه ریزی فعالیت های دانشجویان را قبل از انقلاب بر عهده داشتند و یک تشکل تقریباً بی نام و نشانی را داشتند، تصمیم گرفتند یک دیداری با رهبر انقلاب داشته باشند و گزارش کارشان را بدهند .
جمعی حدود 10 الی 15 نفر خدمت حضرت امام (ره) رسیدیم، فکر می کنم هفته اول اسفند ماه 1357 بود. خدمت ایشان، گزارش وضعیت دانشگاهها در سراسر کشور را ارائه کردیم و بعد هم یک انتقادهای ظریفی هم مطرح کردیم مبنی بر اینکه حضرت عالی که انقلابی ترین مرد جهان هستید ، چرا یک مردی را که از دید ما انقلابی نیست و گرایش لیبرالی دارد، به عنوان نخست وزیر انتخاب کرده اید؟ از حضرت امام (ره) سؤال کردیم که شما چه رهنمودی دارید و ما از حالا به بعد چطور می توانیم به انقلاب خدمت کنیم ؟
امام فرمودند : «شما جوانان تندی هستید ،شما 50 سال رژیم پهلوی را تحمل کردید، پنج سال هم بازرگان را تحمل کنید» بعد هم فرمودند :«شما اگر می توانید بروید دانشگاهها را اداره کنید.»
فردای آن روز، جمع بیشتری به نخست وزیری رفتیم و خدمت مرحوم بازرگان و یزدی رسیدیم. آنجا هم اتفاق جالبی افتاد . ما که وارد اتاق شدیم، همین سالن رجائی، مبلمان بود و کف اتاق فرش هم پهن بود . بچه ها وقتی که وارد شدند- شما دانشجویان مسلمان در سال 58 را در نظر بگیرید- گفتند این چه وضعی است؟ طاغوت بازی در آورده اید؟ چرا مبل گذاشته اید؟ ما روی مبل نمی نشینیم و ... به هر حال ما روی زمین نشستیم. مرحوم بازرگان گفتند که از این لوس بازی ها در نیاورید.
به طنز گفتند :«بهترین کمک به شما جوانان این است که در کار ما دخالت نکنید و سراغ درس و دانشگاه بروید، حکومت داری کار هر بچه ای نیست .» ما گفتیم که ما می رویم به امام می گوییم که شما تمایلی ندارید. گفت : «نه،حالا قهر نکنید، چه کار می توانید برای ما بکنید؟» بعد همان طور که بحث شد، ایشان گفتند:«اگر شما می خواهید به دولت موقت کممک کنید،بیایید آتش های فتنه که در سراسر کشور را فرا گرفته،خاموش کنید.»
آن موقع در گنبد، خلق ترکمن برای خودشان حکومت تشکیل داده بودند و یا گروههای طرفدار کردها در کردستان و یا گروههای طرفدار عرب ها در خوزستان و ...، هر کس برای خودش حکومتی تشکیل داده بود .مرحوم بازرگان گفت:«بروید با آنها مبازه فکری-سیاسی بکنید ،انقلاب تقویت شود » به طور طبیعی پیشنهاد خیلی سختی بود و باید انصاف داد که در حقیقت در راستای همان فکر بود که ما برویم خانه هایمان.
یعنی تقریباَ یکی از پیچیده ترین و سخت ترین مسائل آن روز انقلاب را او نه دانشجویان واگذار کرد. ما از بین آن جمع یک نفر را به عنوان نماینده تعیین کردیم تا اخبار و اطلاعات آن منطقه ها را از مرکزهای اطلاعاتی آن زمان- مثل اداره دوم ارتش- به دست آورد. ما برای این کار سامان دهی غیرمتمرکز را انتخاب کردیم، یعنی مسئولیت هریک از منطقه ها را به یکی از دانشگاهها سپردیم تا آن دانشگاه مساله مدیریت ، نیرو و امکانات مورد نیاز را حل کند. مسئولیت ها به این ترتیب شد:دانشگاه صنعتی شریف، منطقه گنبد – شهید شوریده به این منطقه رفت. دانشگاه امیرکبیر، منطقه کردستان- آقای مهرفرد به عنوان مسئول گروه به این منطقه رفت. دانشکده فنی دانشگاه تهران، چهارمحال و بختیاری- آقای حجتی وزیر اسبق راه به عنوان مسئول گروه به این استان رفت. دانشگاه شهید بهشتی(ملی)، مسجد سلیمان .
این گروهها ، اخبار و گزارشهای جالبی از منطقه برای ما فرستادند. برای مثال، یک گزارش از کردستان فرستادند که افسران آمریکایی و اسرائیلی با یک هلی کوپتر آمده اند و با مسئولان گروههای ضد انقلاب گفتگو کرده اند،این نشان می داد، ضد انقلاب ها ارتباطات فعالی با خارجیان دارند. در گنبد ، خلق ترکمن، بین مردم زمین تقسیم می کردندو... این گروهها که رفتند، مردم را از نظر فرهنگی وسیاسی و روحی در برابر جریان های سازمان یافته ضد انقلاب، مقاوم کردند. برای آنها در مسجدها مراسم می گذاشتند. به موقع موضع گیری میکردند.
دو،سه ماه بعد ،یک نشستی با این دوستان برگزار کردیم و پس از بحث وبررسی به این نتیجه رسیدیم که برای مقابله با جریانهای سازمان یافته ضدانقلاب به یک نهضت سازمان یافته نیاز داریم. یک نکته را که آن روز ضد انقلاب ها بر روی آن مانور می کردند، این بود که آنها می دیدند روستاها، ضعیف ترین حلقه نظام جمهوری اسلامی از نظر سطح خدمات رسانی هستند و به طورطبیعی این مساله نارضایتی مردم را به همراه داشت و این نارضایتی بستر مناسبی بود تا آنها سربازگیری کنند و جوانان ناراضی روستاها را به عنوان نیروهای خود سازمان دهند، ما فکر کردیم که دانشگاهها را پس از پایان امتحان های ترم دوم به طور کامل تعطیل کنیم و با یک سازمان دهی و بسیج عمومی همه نیروهای دانشگاهی سراسر کشور و استادها را به روستاها ببریم و برای مردم کار کنیم تا روستائیان پیام انقلاب را درک کنند و متوجه شوند که انقلاب به فکر آنها است. اسم این طرح و ایده را گذاشتیم "جهاد برای سازندگی روستا" . طرحی هم آماده کردیم و بعد این طرح را از طریق شهید بهشتی به محضر امام راحل تقدیم کردیم .
در اینجا، من دو نکته تاریخی را عرض می کنم. یکی برخورد امام(ره) با این موضوع است که وقتی این فکر و ایده مطرح شد،خیلی استقبال کردند، تعبیر شهید بهشتی این بود که ایشان گفتند:«من مدت هاست که منتظر چنین فکریر هستم و خیلی خوب است. بروید مقدمات را فراهم کنید و من فرمان می دهم.»
نکته دوم این است که من دیدم بعضی از جاها افراد مختلفی گفتند که ما بنیانگذار جهاد بودیم. برای مثال دوستانی که در حزب جمهوری اسلامی بودند، گفتند که ما برای اولین بار به فکر این بودیم که بیاییم جهاد را تاسیس کنیم. البته آن زمان، مقطعی بود که همه علاقه مند بودند که کاری این چنینی انجام دهند و همه فکرهای مشابهی را در سر داشتند، ولی از بین همه گروههایی که به گونه ای مایل بودند یک چنین نهضتی به پا بکنند، همین دانشجویان بودند که این نهضت را شروع کردند. ما یک ماه فرصت داشتیم که مقدمات را فراهم کنیم.
گروههای آن روز نمایندگان خود را جمع و موافقت خود را اعلام کردند. برای مثال مجاهدین خلق گفتند که ما حاضر هستیم که به جهاد بیاییم ولی شما باید گیلان و مازندران را به ما بدهید. ما اصلاَ زیر باراین حرفها نرفتیم و خدا را هم شکر می کنیم، زیرا با انحراف و وابستگی که اینها داشتند، هیچ گاه جهاد با این گستردگی خدمات شکل نمی گرفت. با چنین رقابتی که گروهها با هم داشتند، در آخر فقط دانشجویان انجمن اسلامی ماندند. بعضی گروهها می گفتند شما سازماندهی کنید، ما وسط کار می آییم و کمک می کنیم.
اتفاق جالبی هم در نخست وزیری افتاد. گروهی از دانش آموختگانی که از خارج آمده بودند، جمع شدند و گفتند که خود دولت چه مشکلی دارد که جهاد را راه نیندازد. چرا امام فرمان بدهند و دانشجویان بیایند، ما خودمان جهاد را درست می کنیم. یک گروه هم آنجا شروع به کار کرد. بعد از این مراحل، ما آئین نامه ای نوشتیم و با تهیه معر و شعار «همه با هم» و آیه شریفه «قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا... » تا حدودی مقدمات را فراهم کردیم. بعد، تصمیم گرفتیم که دفترهای جهاد را در استان ها تشکیل دهیم. برای هر استانی یک نفر مامور شد، آقای میردامادی ،گیلان، آقای مهرفرد، کردستان، آقای سیف اللهی، اصفهان، آقای اصغرزاده ، خراسان،بنده ،خوزستان و ...
انتخاب ها تا حدودی بر اساس اطلاع و آشنایی افراد از استان ها بود. برای خوزستان چون کسی در جمع نبود، به من گفتند که شما خودت برو. من هم تا به آن موقع به خوزستان نرفته بودم. پس از عزیمت با سازمان دهی گروه های مختلف شورای جهاد خوزستان را تشکیل دادیم. آن زمان (خرداد1358) آیت الله جنتی امام جمعه و حاکم شرعی اهواز بود.... .
ما برای تاسیس و شکل گیری جهاد در سراسر کشور در استانها، شورا و در دفتر مرکزی ،شورای مرکزی جهاد را با کمیته ههای چهارگانه کشاورزی،فرهنگی ، بهداشت و درمان و عمران در نظر گرفتیم و سایر فعالیت های ستادی را در واحدهای امور جهادگران، روابط عمومی و ... سازماندهی کردیم. همه هم“ و غم جهاد در این مرحله شکل گیری نهضت بود تا به مشکلات روستاها و مسائل مردم منطقه های محروم رسیدگی شود...»
پیام حضرت امام برای تشکیل جهاد سازندگی
این در حالی بود که حضرت امام خمینی (ره) روز قبل از اعلام پیام خود مبنی بر تشکیل جهاد سازندگی، در تاریخ 26 /3/58 در جمع اعضای انجمن اسلامی جوانان و حزب جمهوری اسلامی و فرهنگیان شهرستان ملایر بیاناتی به این شرح داشتند: « الان همه ما که در اینجا مجتمع هستیم، شما که از بیجار آمده اید، آقایانی که از درود آمده اند، آقایانی که از ملایر آمده اند، آقایانی که از اهواز آمده اند، همه ما باید با هم دست به هم بدهیم که این مرحله اصلی را، اینها را محقق کنیم، مراحل بعد آسان است دیگر. مهم این است که این مراحل بگذرد که مملکت ما یک حکومت مستقر پیدا بکند، یک رئیس جمهوری پیدا بکند، یک مجلس شورا پیدا بکند که اساس حکومت که اصل است تحقق پیدا بکند، بعد برویم سراغ اینکه گرفتاری داریم و الان هم دولت درصدد این است که به طور گسترده در همه جا مشغول بشوند به پاکسازی و مشغول بشوند به کار که همین امروز هم پیامش را ما خواهیم داد به همه ملت که جهاد سازندگی یک کاری است که باید بشود و همه ملت، همه مردم موظفند که در کار شرکت کنند و اگر با همه ملت اینکار شروع بشود، ایران بعد از چندی یک ایران آباد انشاءالله خواهد بود. من از خدای تبارک و تعالی سلامت و سعادت همه شما آقایان را می خواهم و متشکرم از شما که از بلاد دور آمدید و در یک اتاق تنگ و تاریکی نشستید و عرق می ریزید. انشاءالله خداوند همه تان را تأیید کند. (صحیفه نور، ج 7، ص 134)
ایشان در روز 27 خرداد نیز پیام خود را برای تشکیل جهاد سازندگی به این شرح منتشر کردند:
« بسم الله الرحمن الرحیم
ما در مشکلات باید متوسل بشویم به ملت، ملتی که به حمدالله مهیا برای کمک و فداکاری بوده و هستند. با فداکاری ملت بحمدالله مراحلی را که بسیار اهمیت داشت پشت سر گذاشتیم. موانع مرتفع شد، خائنین رفتند و اگر تتمه ای هم باشد با همت ملت خواهند رفت، لکن این دیوار شیطانی بزرگ که شکست، پشت آن دیوار خرابی های زیادی هست و ما باید به همت ملت آن خرابی ها را ترمییم کنیم. ناچاریم که به ملت متوجه بشویم برای سازندگی، برای اینکه ترمیم کنیم این خرابی ها را که در طول مدت حکومت جائر پهلوی در مملکت ما حاصل شده است و به حمدالله ملت ما راجع به سازندگی این مهیا بودن خودشان را اعلام کرده اند.
دانشجوهای عزیز، متخصصین، مهندسین و بازاری، کشاورز، همه قشرهای ملت داوطلب برای این است که ایرانی که به طور مخروبه به دست ما آمده است، بسازند. از این جهت باید ما بگوییم یک جهاد سازندگی، موسوم کنیم این جهاد را به جهاد سازندگی که همه قشرهای ملت، زن و مرد، پیر و جوان، دانشگاهی و دانشجو، مهندسین و متخصصین، شهری و دهاتی همه با هم باید تشریک مساعی کنند و این ایران را که خراب شده است، بسازند و البته آن جاهایی که بیشتر خرابی هست مثل آن جاهایی که روستاها، جاهایی که مساکن عشایر هست، دهات دور افتاده که تقریباً هر کدام از گروهها می آیند، شکایت از وضعشان دارند، می گویند برق نداریم، خانه نداریم، آب نداریم، آسفالت نداریم، بهداری نداریم و همه هم صحیح می گویند، بنابراین بوده است که اینطور ایران را خراب کنند و الان که بحمدالله آن سد شکسته شد، برای مرحله ثانی که مرحله سازندگی است، ما دستمان را پیش ملت دراز می کنیم و از ملت می خواهیم که همه در این نهضت شرکت کنند و همه دست برادری به هم بدهند و این سازندگی و جهاد سازندگی را شروع کنند و البته مأمورین دولت در هر جا – آنها هم – مردم با آنها تشریک مساعی کنند در تحت نظر اشخاص کارشناس، مأموریت دولت کارها را انجام بدهند و روحانیونی که در همه جا دربلاد بحمدالله هستند در این امر آنها هم تشریک مساعی کنند، نظارت کنند.
و من به همه ملت به همه اشخاص که در این روستاها و دهات به سر می برند، پس از اینکه به همه شان دعا می کنم و عرض ارادت، یک سفارش دارم و آن اینکه توجه کنند، کسانی که برای ساختن و برای سازندگی وبرای جهاد سازندگی در دهات می آیند، در روستاها می آیند، توجه کنند که مبادا خدای نخواسته در بین آنها یک اشخاصی باشند که بر خلاف رویه ملت، بر خلاف اسلام، مسائلی داشته باشند. اگر یک همچو اشخاصی دیدند، فوراً آنها را از ده کنار بگذارند و نگذارند در بین جوانهای ما، در بین روستائیان ما تبلیغات سوئی بکنند. انشاءالله خداوند به همه ملت و به همه کسانی که در این راه تشریک مساعی می کنند و این وظیفه اخلاقی شرعی را ادا می کنند، به همه توفیق عنایت کند.
همه موفق باشند که در این جهاد شرکت کنند و آن خرابه ها را بسازند و برادران خودشان را کمک کنند که شاید هیچ عبادتی بالاتر از این عبادت نباشد. بلکه من می خواهم از اشخاصی که برای زیارتها، برای مکه معظمه، برای مدینه منوره می خواهند بروند، لکن به طور استحباب می خواهند بروند، من می خواهم از آنها هم تقاضا کنم که شما برای ثواب می خواهید بروید مکه مشرف بشوید، می خواهید بروید مدینه منوره، عتبات عالیات مشرف بشوید، امروز چه ثوابی بالاتر از اینکه به برادرهای خودتان کمک کنید و این سازندگی را همه با هم شروع کنید که ایران خودتان درست ساخته بشود و برادرهای خودتان نجات پیدا بکنند؟ خداوند به همه شما اجر عنایت می کند و همان ثوابی را که شما از زیارتها می خواهید خداوند به شما در این جهاد خواهد داد.»
به نظر میرسد در سال تولید ملی احیای نهادی تاثیر گذار همچون جهاد سازندگی با افزوده شدن توان تشکلهای جوان و نسل سومی جهادی میتواند یه جهش عظیم به سمت خودکفایی و ساخت وساز کشور ایجاد کند. جهشی که مبتنی بر تفکر انقلابی و جهادی و با رویکرد استقلال محور است.