• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن عمومی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
عمومی (بازدید: 4605)
يکشنبه 4/1/1387 - 21:39 -0 تشکر 34611
بیایید تو و خودتون رو معرفی كنید.

سلام دوستان

خب دوستان عزیز هدفم این بود كه تشریف بیارید و خودتون رو معرفی كنید.

سن/رشته تحصیلی/شهر/اسم یا جنسیت(یا هر دو!)/فعالیت هایی كه تو تبیان انجام می دید/علایق/تواناییها...

امیدوارم همه دوستان بیان و شركت كنن تا تازه واردایی مثل من با شما آشنا بشن.

راستی اگه خواستید بیشتر آمار بدید ما سرا تا پا گوشیم!

 

خدايا در برابر هر آنچه انسان ماندن را به تباهي مي کشاند مرا با نداشتن و نخواستن رويين تن کن. (علي شريعتي)

.

.

"مدير انجمن زن ريحانه ي آفرينش"

"جانشين انجمن زبان انگليسي"

دوشنبه 5/1/1387 - 14:14 - 0 تشکر 34668

به نظر من شما باید اول خودتو معرفی می کردی

كاش معشوق ز عاشق طلب جان میكرد

تا كه هر بی سر و پایی نشود یار كسی

کد بازاریاب :424322

دوشنبه 5/1/1387 - 14:50 - 0 تشکر 34674

سلام دوست عزیز ! فكر نمی كنم افراد زیادی به همه ی این سوالا جواب بدن ! ولی من اینا رو می گم چون اكثر بچه ها می دونن و چیزی نیست كه بخوام مخفی كنم !

من آتنا ام ! شهر زادگاه و محل زندگیم هم تهرانه ! ولی اصلیتم كرد همدانه ! توی اكثر انجمن ها هم  می تونی رد پایی از من پیدا كنی ! ولی بیشتر فعالیتم توی انجمن طنز و فیلم و سینماِ ! در ضمن حتما یه سری به انجمن طنز بزن ! بحث افتتاح پادگان جدید و محاكمه ی شورشیان پادگان مال پادگانه ماِ ! منم جاسوس درجه یكم ! فقط حواستو جمع كن كه یه وقت شورشی ها گولت نزنن ها ! راستی از زیادی علامت تعجبم تو نوشته هام زیاد تعجب نكن ! دوستان می دونن ! من شبا هم خواب علامت تعجب می بینم !

یادت نره خودت رو هم معرفی كنی ها !

آتنا @@@

دست هایم بوی خاک می داد  .  مرا به جرم چیدن گل گرفتند  .  کسی فکر نکرد که شاید گلی کاشته باشم .  .:. چگوارا .:.

من سالهای سال مردم ، تا یک دم زندگی کردم  .  تو می توانی یک ذره ، یک مثقال ، مثل من بمیری ؟؟؟ < قیصر امین پور > 

سه شنبه 6/1/1387 - 12:56 - 0 تشکر 34740

سلام دوستان....

دوستان خوبم چرا نمی یاین تاخودتون رو معرفی کنید؟این آدمو دلسرد می کنه که حدود هفتاد نفر بیان بحث رو ببینن ولی شرکت نکن.

آتنا خانم عزیز ممنون که نا امیدم نکردید ولی بهتر بود سن و رشتتون رو هم ذکر می کردید .اینطوری بیشتر با هم آشنا می شدیم.

من از خودم شروع می کنم تا بقیه دوستان جرات پیدا کنن و خودشونو معرفی کنند!(ببخشید شوخی کردم گرچه واقعا ناراحتم)یعنی وقتی اومدم فکرمی کردم چه همه باید باشد!ولی...به تبیانی ها نمی یاد که اینطوری از عضو جدید استقبال کنند!

 

خدايا در برابر هر آنچه انسان ماندن را به تباهي مي کشاند مرا با نداشتن و نخواستن رويين تن کن. (علي شريعتي)

.

.

"مدير انجمن زن ريحانه ي آفرينش"

"جانشين انجمن زبان انگليسي"

چهارشنبه 7/1/1387 - 11:25 - 0 تشکر 34826

دوست عزیز ! ممنون از لطفت ! ولی سن خانوما رو كه نمی پرسن !!! ولی رشته ام الان زیسته ! بعد هم رو استقبال تبیانی ها حساب باز كن ! اولین مطلبی كه نوشتم 5 یا 6 تا خوش آمد برام اومد ! البته برمی گرده به دو سال پیش ! تو هم نگران نباش بلاخره جا می افتی ! راستش یه بحث به عنوان علایق شما تو انجمن عمومی گذاشتم كه خوش حال می شم دوستان جواب بدن ! برای بیشتر آشنا شدن با دوستانه ! آتنا @@@

دست هایم بوی خاک می داد  .  مرا به جرم چیدن گل گرفتند  .  کسی فکر نکرد که شاید گلی کاشته باشم .  .:. چگوارا .:.

من سالهای سال مردم ، تا یک دم زندگی کردم  .  تو می توانی یک ذره ، یک مثقال ، مثل من بمیری ؟؟؟ < قیصر امین پور > 

چهارشنبه 7/1/1387 - 11:33 - 0 تشکر 34827

سلام دوباره!

خب همینطور که دوستان گفته بودند وخودمم قول داده بودم خودم رو معرفی می کنم.چشم!

ولی شاید شما یه چیزی می دونید که نمی یاین!!!(من ساده!)

پس فعلا منم صرفنظر کردم و از مدیر انجمن خواهش دارم که این تاپیک رو اگر به همین منوال بود  حذف کنند تا معتاد نشدم!!!!آقا حذف کنید......!!!!

 

خدايا در برابر هر آنچه انسان ماندن را به تباهي مي کشاند مرا با نداشتن و نخواستن رويين تن کن. (علي شريعتي)

.

.

"مدير انجمن زن ريحانه ي آفرينش"

"جانشين انجمن زبان انگليسي"

جمعه 9/1/1387 - 21:59 - 0 تشکر 34994

یا الله...

 سلاااااااااااااااااااااااااام ما هم اومدیم تو......دم در بودیم.....حالا که اصرار دارین تشریف میاریم.....خوب حال شما خوبه؟؟؟....سال نو مبارک....

ای بابا نا سلامتی عید پس چای و شیرینیتون کو..... همین جوری مهمون دعوت می کنین ؟؟؟

عزیزم.....از شما بعیده......استقبال نکردن به دلیل اینه که دوستان اکثر مسافرتن.....وگرنه بچه ها با معرفت تر از این حرفان....من به نوبه ی خودم به شما خوش امد می گم.....من هم خودمو معرفی میکنم.....اِهم.....اِهم....این بلندگو چرا خرابه ...کار نمی کنه...بابا اینو درست کنید بعد از ما دعوت کنید بیایم رو سِن....

 

باید بروم در خلوت سرخ

تا بتوانم  ترانه ی آگاهی بخوانم

و خدا است تنها پناهم

خلوت، تولد حقیقتم خواهد شد

 

شنبه 10/1/1387 - 10:47 - 0 تشکر 35032

جناب .... حس غریب عزیز درست می گن ! البته من كه فكر نمی كنم گفتن اسم كوچیك یا این كه از كدوم شهری بتونه مشكلی برای آدم پیش بیاره ! حداقل خودت همین ها رو بگو ! تا بقیه هم جراتش رو پیدا كنن ! ممنون ! آتنا @@@

دست هایم بوی خاک می داد  .  مرا به جرم چیدن گل گرفتند  .  کسی فکر نکرد که شاید گلی کاشته باشم .  .:. چگوارا .:.

من سالهای سال مردم ، تا یک دم زندگی کردم  .  تو می توانی یک ذره ، یک مثقال ، مثل من بمیری ؟؟؟ < قیصر امین پور > 

سه شنبه 13/1/1387 - 13:35 - 0 تشکر 35291

خودم رو معرفی می کنم...

حس غریب

جنسیت: رحمت الهی....دختر

سن: به قول اتنا جوون سن خانوما رو نمی پرسن ولی خب شما می دونید دیگه....از حضرت نوح یه دو سه سال کوچکتریم....

رشته ی تحصیلی: سال سوم رشته ی مترجمی زبان انگلیسی.

شهر: ساکن دود و دم.... تهران.

علایق: خیلی چیزا....اول از همه کتابام و مطالعه...

فعالیت هایی كه تو تبیان انجام می دید: ما که فعالیتی انجام نمی دیم....ولی در انجمن ها...انجمن زبان به خاطر این که فیلد تخصصیمه.......... البته در واقع هر جا که بحثی جالب باشد و جذب شم...یه ردپایی از من هست...هر جایی که فکر کنم نوشته ی من میتونه مفید باشه....هر چیزیکه خودم از خوندنش لذت ببرم و برام مفید باشه، وظیفه ی خودم میدونم به دیگران هم ارائه کنم تا همه از بهاری سبز و شیرین لذت ببرند....

تواناییها:.....خوب این یکم سخته....چی بگم؟!؟

دیگه ...بازم امار بدم...؟!؟

.خب من مدت زیادیه با تبیان اشنام...چند ساله...چند سالیه که تبیان صفحه ی خانگی منه اما چند ماهه که اومدم تو انجمن ها...منم نمی دونم حتما دیگران یه چیزی میدونن نمیان

چیزی بگن ...اما ان را که پاک است از محاسبه چه باک است؟!؟ (یکم خودمونو تحویل بگیریم...!!)

خب منم که چیزی برای پنهان کردن ندارم......ولی گمان می کنم شرکت نکردن اینه که دوستان اکثرا مسافرتن....بذارین خوشبین باشیم....منفی نگاه نکنیم...

شما هم خودتو معرفی کن...باهم بیشتر اشنا شیم...

 

باید بروم در خلوت سرخ

تا بتوانم  ترانه ی آگاهی بخوانم

و خدا است تنها پناهم

خلوت، تولد حقیقتم خواهد شد

 

سه شنبه 13/1/1387 - 13:39 - 0 تشکر 35292

جناب .... حس غریب عزیز درست می گن !ادیسه جوون این نقطه چین یعنی چی؟؟؟ چه صفتی می خواستی بذاری بعدش پشیمون شدی؟؟؟...ابهام داره!!!!...منم الان شدم علامت تعجب!!!!!!!!!!!

 

باید بروم در خلوت سرخ

تا بتوانم  ترانه ی آگاهی بخوانم

و خدا است تنها پناهم

خلوت، تولد حقیقتم خواهد شد

 

سه شنبه 13/1/1387 - 15:31 - 0 تشکر 35298

واییییی ! اصلا منظورم شما نبودید حس غریب عزیز! اولا منظورم جناب ... خوب ببین نمی تونم هچیش كنم ! دارم شروع كننده ی بحث رو می گم ! اون نقطه چین ها هم به جای اسم ایشون بود ! تو رو خدا ناراحت نشید ها ! من معذرت می خوام ! اشتباه از من بود ! آتنا @@@

دست هایم بوی خاک می داد  .  مرا به جرم چیدن گل گرفتند  .  کسی فکر نکرد که شاید گلی کاشته باشم .  .:. چگوارا .:.

من سالهای سال مردم ، تا یک دم زندگی کردم  .  تو می توانی یک ذره ، یک مثقال ، مثل من بمیری ؟؟؟ < قیصر امین پور > 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.