تبیان، دستیار زندگی

سلام

میخوام کتابهای 

گل مهتابی 

خدا را چگونه توانی شناخت

آئینه ای از عشق اشکهای من

(همه به صورت شعر)

از آقایامیر قلی عرب بهمنی رو بهتون معرفی کنم انتشارات نصف جهان

از مدیر محترم خواهش میکنم این رو ویرایش نکنند،(باور کنید تنها سودش واسه من شاید ثوابش باشه)

چند روز پیش که رفته بودم قم واصفهان وکاشان،تو اصفهان میخواستیم بریم رستوران،که یه پیرمرد(آقای عرب بهمنی) رو دیدم که چند تا کتاب شعر دستش بود ،دیدم کتب خوبی هستند،وبعدش فهمیدم که مال خودشه،

ولی بیچاره برای اینکه ضرر میکرد که به کتابخونه بده تا بفروشه(وخودش دیگه تو اون گرما نیاد کتبش رو بفروشه) میگفت یک چشمش هم کوره،

اون چیزی که باعث شد من بیام و""""""از شما دوستان کتابخوان""""درخواست کنم کتب ایشون رو بخرید،این بود که اولا کتبش مظامین دینی خوبی داشت،ثانیا شعر بودن،ثالثا،پیرمرد بود و....

پس دوستان اگه کتاب شعر دوست داشتند با شماره ایشون(که داخل کتاب بود)تماس بگیرند وازشون کتاب بخرند

09137909189

 جان من حذف نکنید،باور کنید نه من اصفهانی ام ونه اصلا این شخص را میشناسم

تشکر

درسته
ایشون رو بنده می شناسم .
پیرمرد ساده دلی كه كوله اش بر دوش پر از كتابهایی است كه نگارش خودش است. انسان خیلی جالبی است. و البته تامل برانگیز


اتفاقا یكی از كتابهای شعرش را خریدم. سوره واقعه است كه به شعر درآمده. اسمش یادم نیست شاید یكی از اسامی بالا باشد كه دوستمان اسم بردند.

دقایقی كه با او به صحبت پرداختم همین صحبتهای بالا را به من هم زد. اینكه حق ناشر جزئی است و شركت های نشر و پخش كننده های كتاب بسیاری از سود را به جیب می زنند.

نمی دانم تا چقدر حقیقت دارد. اگر اینطور بود اینهمه نویسنده كتابشان را به ناشران و بنگاههای پخش نمی سپردند تا از طریق آنها به فروش رود.... یا اینكه وضعشان خیلی بد بود حالا چون حقشان را بنگاهها خورده بودند...
یا اینكهاین پیرمرد وضعش باید بهتر از اینها می بود اگر همه عواید حاصل از فروشش را به جز خودش كسی به دست نمی آورد و در جیب نشر و پخشی ها نمی رود.

اما آنچه دل را می آزارد در كنار تمام این تحلیلها اینست كه چرا جامعه فرهنگی ما باید شاهد چنین نویسندگانی باشد.... بیش و پیش از امثال من و rasoolalah و تویی كه می خواهی تلفن بزنی و كتابش را بخری متولیان دولتی فرهنگ جوابگو باید باشند

مشخصه کتاب های خیلی جالبی هست.