سلوک اخلاقی طلبه در مصاحبه با استاد توکل(دام توفیقه)
زیّ طلبگی
در روایات متعدد آمده است که حب دنیا مقابل حب آخرت است. این مطلب با تعابیر زیادی بیان شده است؛ یکی از آن تعابیر این است که «کما ان الشمس و القمر لا یجتمعان کذلک حب اللهو حب الدنیا لایجتمعان.» یا با این تعبیر که «کیف یدعو حب الله من سکن فی قلبه حب الدنیا» که با یک تعبیر تعجب آمیز می فرمایند: «چطور کسی می تواند حب خدا را ادعا کند در حالی که در دلش حب دنیا ساکن شده باشد».
زی طلبگی، زی به یک امر معنوی و امر آخرتی است؛ زیرا طلبه رسالت امر آخرت مردم را عهده دار شده، نه امر دنیا را هیچ یک از انبیا برای کار دنیا نیامده اند. حضرت امام در چهل حدیث فرمودند که هر کس که ادعا کند، انبیا هم برای امر دنیا و هم آخرت آمدند، از فهم مقاصد انبیا به دور است. انبیا مطلقا برای امر دنیا نیامده اند. بلکه انبیا آمده اند تا دنیا را کنترل کنند، زیرا هوای نفس انسان خود دنیا طلب است و شیطان هم که پشتوانه آن است. انبیا برای کنترل آمدند تا انسان را از هواطلبی های بی قید و بند، مقید کند و لذا انبیاء برای امر آخرت آمده اند.
طلبه ها هم به عنوان قائم مقام انبیا می خواهند کار انبیا را انجام دهند. بنابراین اگر طلبه ای از آن زی که باید داشته باشد، بیرون بیاید؛ چمشانشان است. اگر مردم ببینند که ما چیزی را مدعی هستیم که خود به آن عامل نیستیم. مردم را فراری می دهیم. طبیعتا حرف ها اثر نمی کند و برای مردم این مطلب جا می افتد که اگر این کلمات حق بود، خود به آن عمل می کردند. اگر این کلمات موثر بود، چرا در اینها اثر نکرده و این عمق تأثیر را به صفر می رساند.
خود اسیر دنیاطلبی باشیم و مردم را به زهد دعوت کنیم. اما در اعمال و کردار از اینها آثاری نباشد. این حرف ها اثر نمی کند. حضرت امام بر این نکته تأکید می فرمودند که شما که مدعی دعوت مردم به کار آخرت هستید، با تحمل خود این ادعا را ظاهر کنید. از زی طلبگی بیرون آمدن در واقع از زی رفتن به امر آخرتی بیرون آمدن است و تمسک به امر دنیا است و این با اهداف اولیه نمی سازد.