• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن سياسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
سياسي (بازدید: 658)
پنج شنبه 1/2/1390 - 16:40 -0 تشکر 310268
یادش به خیر… “جومونگ ایران زمین، احمدی نازنین”



آخرین روز اولین ماه سال ۱۳۹۰ اهالی کردستان میزبان رئیس جمهور بودند تا نودمین سفر استانی هیات دولت، حکایت از تلاش شبانه روز قوه مجریه در بهبود وضع اقتصاد و معیشت مردم داشته باشد. واقعیت این است اگر از این پس تا پایان دوره دوم ریاست جمهوری جناب دکتر احمدی نژاد، دولت محترم دست به سیاه و سفید نزند، لااقل در زمینه های s اقتصادی از ۲ دولت سازندگی و اصلاحات کارنامه درخشان تری دارد. نوشتن ۹۰ سفر استانی کار راحتی است. نوشتن هدفمندی یارانه ها کار راحتی است، اما تا این همه به سرانجام رسد، هزینه اش جوانی محمود احمدی نژاد بوده است. بابت این همه کار، چه ما انکار کنیم خدمات دولت را، و چه ابتکار کنیم و “خسته نباشید” به اعضای کابینه بگوییم، جوانی احمدی نژاد در عرض چند سال هزینه خنده بر لب آن روستایی شد که حالا قصد دارد با پس انداز یارانه ای که می گیرد، برای خودش چرخ خیاطی بخرد و به سهم خود به تولید و پیشرفت و “جهاد اقتصادی” کمک کند و با سودی که می کند و پولی که به دست می آورد، آرزو دارد برود “کربلا” و “بین الحرمین” را از نزدیک ببیند.

اگر فکر می کنید در این روزهای پر حرف و حدیث، این چند خط را نوشتم که بر انحراف جریان حاشیه دولت، ماله بکشم، شما را متهم به “استحاله” خواهم کرد؛ شک نکنید!
اگر “آقا” گفت؛ “جذب حداکثری”، لابد شامل حال دکتر احمدی نژاد هم می شود. اگر “آقا” گفت؛ “به احدی ظلم نکنید”، لابد به رئیس جمهور هم نباید ظلم کرد. اگر “آقا” گفت؛ “توهین غلط اندر غلط است”، لابد فحش دادن به مردی از جنس مردم هم غلط است. اگر “آقا” گفت؛ “جهاد اقتصادی”، لابد انتقاد بی خود از طرح هدفمندی یارانه ها -به جای کمک به دولت- و چوب گذاشتن لای چرخ خدمات دولت هم خلاف نظر رهبر حکیم است… و اگر “آقا” در فتنه ۸۸ گفت؛ “این عمار”، لابد بیش از احمدی نژاد، منظورشان همین کسانی است که این روزها آب را برای ماهی گیری، گل آلود گیر آورده اند و نه فقط “عمار” که “عیار” هم شده اند و همچین وسط دعوی، مشغول تعیین نرخ هستند، که انگار ما فراموش می کنیم بی بصیرتی شان در جنگ نرم را که تا امروز هم ادامه دارد…

برای من که به استناد مطالب انبوهم، بی شک در ردیف منتقدین پر و پا قرص مکتب ایرانی ام، لاجرم فقط یک دسته از “منتقدین مکتب ایرانی” منصف و دلسوزند؛ همانان که نه “سران فتنه” می خوانم شان و نه “خواص بی بصیرت” می دانم شان. این ۲ دسته را حتی در باب نقد مکتب ایرانی، حکایت این است؛ “کل اگر طبیب بودی، سر خود دوا نمودی”.
واضح تر سخن بگویم؛ یکی مثل “ع. م” قبل از آنکه منتقد مشایی باشد، منتقد حرفهای احمدی نژاد است در مناظره. این شخص معتقد به “ولایت هاشمی” و “منتقد “عدالت علی” است. هم او حتی آن زمان که حضور مشایی در کنار دکتر تا این حد برجسته نبود، باز هم از سر تعلق خاطر به هاشمی، خدمات احمدی نژاد را می کوبید؛ فلان نقطه ضعف را برجسته می کرد و هزاران نکته زیبای دولت عدالت محور را نمی دید. چنین شخصی اول باید جریان انحرافی خانه کرده در نفس اماره خود را اصلاح کند و بعد پای در گلیم نقد مکتب ایرانی بگذارد؛ چون این شخص “امار” است؛ منتهی با “الف”… و امار با الف برای علی، “عمار” نمی شود.

دیگری “ا. ت” است؛ وی نیز از همان روز اول استقرار دولت، و هم تمام دوره اول ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد که خدماتش با تحسین بی سابقه رهبر انقلاب روبرو شد، علم انتقاد بلند کرد و با بهانه و بی بهانه دولت را مورد حمله قرار می داد؛ آنقدر که گویی با احمدی نژاد مشکل شخصی دارد… و البته کمی تا قسمتی داشت! “ا. ت” آرزو داشت آلترناتیو آقای هاشمی در جمهوری اسلامی باشد، اما مردم هرگز وی را برای ریاست جمهوری صاحب صلاحیت ندانستند، چرا که آنقدر میان جناح موسوم به راست آن زمان، با آقای هاشمی معتقد به اختلافات بنیادی نبودند. اینچنین بود که احمدی نژاد، تقاص رای ندادن مردم در ادوار گذشته به “ا. ت” را از همان روز اول ریاست جمهوری اش پرداخت و کاری نبود که بکند و این شخص از وی انتقاد نکند. این شخص نه فقط هرگز به فرمان و امر رهبر برای کمک جریان های سیاسی به قوه مجریه به عنوان مسئول اصلی امور اجرایی کشور، گوش نداده است، که حتی کارهای خوب دولت را هم در ردیف اعمال مکتب ایرانی، بی رحمانه نقد می کند و در خلال همین طرح هدفمندی یارانه ها، دنبال نکته گیری می گردد تا مگر بهانه ای برای کوبیدن دکتر پیدا کند. چنین شخصی اول باید جریان انحرافی خانه کرده در نفس اماره خود را اصلاح کند و بعد پای در گلیم نقد مکتب ایرانی بگذارد؛ چون این شخص “امار” است؛ منتهی با “الف”… و امار با الف برای علی، “عمار” نمی شود.

از این اشخاص فراوان اند؛ چه اصلاح طلب و چه حتی اصولگرا. به همان دلیل که من مشایی را اصولگرا نمی دانم، این اشخاص را هم اصولگرا نمی دانم؛ هر چند “بی بصیرت” بخوانم شان، و لزوما “جریان انحرافی” ندانم شان.
....دیروزحق با ما بود که  به جای بعضی ها و دست پروده هایشان۳ بار به احمدی نژاد رای دادیم، چون جناب دکتر “مردی از جنس خدمت” بود وآنها از این جنس نبودید، و امروز هم حق با ماست که منتقد هر جریان انحرافی ای هستیم؛ خواه جریان انحرافی سران فتنه باشد، خواه خواص بی بصیرت و خواه حاشیه دولت. آری، امروز هم حق با ماست که از متن دولت، از ۹۰ سفر استانی، از محروم نوازی -که بعضی هاگداپروری اش خواندند!- از انرژی هسته ای، از استکبار ستیزی، از نانوتکنولوژی، از ماهواره امید، از هدفمندی یارانه ها، از مسکن مهر، از مهرورزی… و از تمام خوبی های بیشمار دولت محترم و به ویژه شخص محمود احمدی نژاد دفاع می کنیم.
 اگر احمدی نژاد فقط یک مشایی دارد، سران فتنه و مهدی و فائزه و  حتی مهاجرانی و… حتی تر داریوش همایون -که این اواخر عمر زیاد از شما بعضی ها می کرد!- مشایی های بیشمار حضرتعالی اند. فردی با یک مشایی کجا، و فردی با هزاران مشایی کجا؟!

 هیچ نوشته ای در این کشور، انحرافی تر از نامه سرگشاده نبود.آنها دیروز بر حق نبودند، چرا که به رای ما مردم تمکین نکردید، و امروز هم بر حق نیستند چرا که شمشیر علیه کار حق دیروز ما کشیده اید و تلویحا “دیدید گفتم” می گویند. آنها حداقل از فتنه ۸۸ به این سو، یعنی از دیروز تا امروز بر حق نیستید، چرا که از دیروز تا امروز امثال داریوش همایون ازآنهاطرفداری می کنند… و اگر پرده بیافتد، همگان خواهند دید که مکتب ایرانی هم حامی آنهاست!

***
مجال نیست. باید ببندم این نوشته را به چند تذکر:
۱- گاهی یک جریان که منتقد جریانی انحرافی است، خود منحرف است! لزوما هر آنکس که با باطل می جنگد، بر حق نیست.
۲- احمدی نژاد آنقدر بر گردن امثال من حق دارد که لازم است معایب و محاسنش را با هم و منصفانه بگوییم.
۳- اولین و مهمترین رسالت ما کمک به دولت در جهت آرمان “جهاد اقتصادی” است. هر آنکس که ادعا می کند از دیگری ولایت پذیرتر است، باید در این مورد بیشتر به دولت کمک کند.
۴- لزوما وظیفه ما با علمایی چون علامه مجاهد؛ مصباح یزدی، یکی نیست. وظیفه بر ایشان حکم می کند که از مکتب ایرانی انتقاد کند، اما وظیفه بر ما حکم می کند که حتی امروز هم “عسلویه” را پررنگ تر از “مشایی” بنویسیم و تذکر “جهاد اقتصادی” را برای لحظه ای از یاد نبریم. از نظر من “جهاد اقتصادی” یک حکم حکومتی است. بر اساس این حکم، حتما باید به دولت محترم و شخص احمدی نژاد در انجام وظایف خدماتی اش کمک کرد و کارهای حسنه دولت -و نیز دیگر قوا و نهادها را- برجسته کرد.
۵- باور دارم اگر در راه کمک به دولتی که ۹۰ سفر استانی رفته است، جان دهیم، حتما حکم مان “شهید” است. ما باید هزار بار در این راه به شهادت برسیم، و بعد در کسب فیض شهادت در راه نقد جریان انحرافی بکوشیم؛ چرا که مسئله اصلی ما و حکومتی ترین حکم رهبر ما “جهاد اقتصادی” است. البته همه جریانات انحرافی، و نه فقط مکتب ایرانی! در عین حال، حمایت از منتقدین منصف جریان انحرافی نظیر مراجعی چون آیت الله نوری همدانی و اصولگرایانی چون حسین شریعتمداری بر ما فرض است… و این ۲ نکته که گفتم، قطعا قابل جمع.
۶- باید مراقب توطئه رودررو قرار دادن دکتر -به بهانه نقد مشایی- و اصول و مقدسات از یک سو، و از سوی دیگر رهبر انقلاب و بسیج و سپاه و کلیت جریان اصولگرا و توده های ملت همیشه در صحنه باشیم. حتی اگر بر دکتر اشکالاتی وارد باشد، گمانم برای حفظ احمدی نژاد در مجموعه نیروهای انقلاب اسلامی، جان دادن اگر چه فعلا لزومی ندارد، ولی به وقت لزوم رواست؛ چرا که “محمود احمدی نژاد” رای ماست… آیا دکتر را آسان به دست آورده ایم، که آسان از دستش دهیم؟!
۷- همان مصلحتی که حکم می کند فعلا با سران فتنه برخورد عادلانه صورت نگیرد، قطعا حکم دیگرش این است: زنده باد گفتن و دست مریزاد گفتن به آن احمدی نژادی که روز اول ریاست جمهوری اش با امروز، حکایت کار و خدمت را باید از سپیدی مو و چین و چروک صورتش جست و جو کرد. در کنار این اما نقد آن رئیس جمهوری که بی دلیل دل به برخی اطرافیانش بسته است، اگر چه ضرورت دارد، لیکن در صورت افراط در باب همین نقد، ضررش بیشتر از سود خواهد بود.
۸- بی شک مرزبندی ما با جریان انحرافی و شخص مشایی دائمی است و معتقدیم یکی از توطئه های اصلی این جریان، رودررو قرار دادن دکتر با همان کسانی است که به او رای داده اند.

***
ما با منتقدین غیر منصف دولت یک فرق اساسی داریم؛ آنها برای بریدن احمدی نژاد، هورا، بلکه می کشند و ما… ما می شکند دل مان. هی دکتر! به رای مان رحم نمی کنی، به دل مان رحم کن که از شب تا صبح در خیابان ولیعصر داد می زدیم و حتی برای آنکه در هیچ شعاری و هیچ کری ای، از طرف مقابل کم نیاوریم، -علی رغم میل خود و سبک دانستن برخی مقایسه ها- می گفتیم و حال شان را می گرفتیم که؛ “جومونگ ایران زمین، احمدی نازنین”!

نوشته «حسین قدیانی»  با تغییر

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.