تبیان، دستیار زندگی

نظراتتان را درباره‌ی سریال نوروزی پایتخت که این اواخر کلّی در مازندران سر و صدا کرده را بگویید.

(می‌توانید در اینجا واکنش بالادستی‌های مازندران و رسانه‌ی ملی را بشنوید.)

نظر خود من این است که این سریال به جز در لهجه‌ای که داشت هیچ بی‌احترامی دیگری نکرده.

من که در این فیلم فقط 3-4کلمه‌ی مازندرانی زبان شنیدم:

بوریم، نخاردمه و اَره

به نظرم رسانه‌ها نیز با کتمان حقیقت می‌خواهند این گند را لاپوشانی کنند و سرپوشی برسرش بیندازند. من که هیچ جای این اینترنت ِبه این عظمت از تجمع در جلوی فرمانداری نشنیدم!

این کار یعنی تمسخر لهجه‌ها و زبان‌های قومیتی فلات ایران الآن 4-5 سالی است که در رسانه‌ی ملی انجام می‌شود. البته این تمسخر نسبت به اقوام لُر، مازندرانی، گیلکی و... است زیرا هیچگاه داد تجزیه نکشیدند و اصحاب رسانه می‌دانستند تمسخر آن‌ها با واکنشی روبرو نمی‌شود، ولی تجمع چند روز پیش مردم بابل، شاهی، ساری و آمل در روبروی فرمانداری شهرستان ساری باعث شد به بدنه‌ی آنان که چنین اندیشه‌هایی داشتند شوک سختی وارد آورد.

اگرچه  سریال پایتخت در مواردی دچار اشکالات فاحش بوده است اما.......

اما در آشفته بازار مجموعه های نوروزی امسال، در بین سریالها اثری قابل تامل بوده است.  اگر بخواهیم با صرفنظر از معایب سریال، بخشی از محاسن آنرا برشماریم؛ میتوانیم مطالب زیر را عنوان کنیم:

 1- احترام به والدین که درتمامی قصه و دیالوگ ها ادب مازندرانی دیده می شود.چگونگی صحبت کردن نقی و هما  و احترام آن ها به والدین و نیز دخترها کاملا" مشهود است.

 2- صداقت در گفتار و بی آلایشی در کلام و رفتار

 3- درستکاری و بیان حلال و حرام خدا از سوی نقی و همسرش

 4- نبودتجمل گرایی و ترویج بی آلایشی و سادگی زندگی مردمان شمال ایران

 5- نبود تملق و گنده گویی در کلام و کردار

 6- مشورت در همه امور با همدیگر که نشان ازتعاون و شورا در هر شرایط دارد

 7- متحد بودن و یکپارچگی و وحدت در امور

 8- عشق ورزی به زندگی زناشویی از سوی نقی و همسر

 9- احساس مسئولیت پذیری نسبت به دیگران ( از سوی نقی و ارسطو) و حفظ نوامیس

 10- همدردی و همدلی در موقع ایجاد بحران ( به مصداق بنی آدم اعضای یکدیگرند)

11-عبور نکردن از خط های قرمز اجتماعی

 12- ترویج گویش و لهجه مازندرانی با نگاه نو

13- نبود طمعکاری و حرص ورزی

 14- نبود اختلافات خانوادگی و وجود وابستگی تام خانوادگی

 15- تبیین نکات معارفی ودینی از جمله ، بیان وقت نماز و...

 16- خودداری دراوج عصبانیت که نشان از کظم غیض دارد

17- بالا بردن عزت اجتماعی و فرهنگ بومی در سطح ملی

 دراین سریال تلاش شده در مقابل این چهره ها و منش های با صداقت و باصفا، پایتخت به عنوان یک کلان شهر نامطمئن، پر از دغل،حرص ورزی، بی اعتمادی،دروغگویی، بی رحمی، نبود ارتباطات اجتماعی و تهاجم قومی و فردی نشان داده شود.

من هم این موارد را قبول دارم ولی آنچه که مورد اعتراض دوستان است لهجه‌ی افراد بود که به نظر من هم نمیتوانسته چیزی جز تمسخر باشد.

کشیدن حرف آخرکلمات یا تندتند حرف زدن چه معنایی جز تمسخر دارد؟

البته جز نکات بالا که خیلی سطحی بودند، نکاتی هم وجود داشت که بدون تفسیر نمیتوان برآنان پی برد مثل:
1- صحبت با کودکان به فارسی و با بزرگ‌تر ها به زبان محلی و نابودی زبان مازندرانی به صورت تدریجی
2- مقایسه‌ی طرز تفکر مردم دو منطقه‌ی تهران و مازندرون مثلأ اینکه مردم در تهران به فکر فاحشه نشدن همسرانشان هستند ولی در شمال به فکر خسته نشدن آن‌ها و کارشان
3- پایبند بودن اعتقادات باستانی و نیمه خرافی و بعضی عادات باستانی مهیّج در بین خانواده ها (مثل:انداختن سبزه در آب روان، کنارگذاشتن هرچیزی که ازان قصدی ناپاک بوده«=مثل انداختن کفشی که برای تهران خریده بودند»، شرط بندی با جناغ مرغ و...)
4- این مطلب که اغلب اهالی استان مازندران فکر میکنند مردمی بیرون از استان وجود ندارند که تبری زبان باشد ولی اینطور نیست(وجود علی آباد در گلستان واقعأ چه چیزی را غیر از این می‌خواست نشان دهد؟!)
5- یکی بودن ظاهر و باطن
6- ...

ببینید به نظر من اونا قصد تمسخر نداشتند برای اینکه یکی از جاهای ایران رو که آب و هواش نسبت به تهران بهتره رو نشون بدن از شمالی ها انتخاب کردند تا جایی که تونستند سعی کردند لهجشون رو با مازندرانی ها تطبیق بدن اما خوب قبول کنید که اونا هرگز نمی تونن به خوبی مازندرانی ها صحبت کنند بلکه تقلیدی از لهجه اون ها می کنند.

آیا کشیدن حرف آخر کلمات تقلید است؟

دو حالت دارد:
اگر تقلید است پس تقلیدی کورکورانه بوده و باید عذرخواهی می‌کردند نه دفاع از اشتباهشان...
اگر نیست پس تمسخر است و باید مجازاتی باریشان درنظر گرفته شود زیرا قوانین را زیر پا گذاشته و به اقوام در رسانه ملی توهین کرده‌اند...

ولی من فکر می‌کنم حالت دوم باشد، هیچکس اینطوری تقلید نمی‌کند، اگر قصدشان تقلید بود و می‌دیدند که نمی‌توانند خوب ادا درآرند از بازیگران مازرونی استفاده می‌کردند نه اینکه بدانند نمی‌توانند بعدش بر انجامش مسر شوند.

فکر مي‌کنم دو جواب بايد به پاسخ شما بدهم: 1- اگر اين ها اتفاقي است پس: چرا هر دو فيلمي که براي نوروز ساختند در مازندران(منظورم از مازندران اين مرزهاي استاني ِپوچ و بي‌معنايي نيست که دورمان کشيدند و هيچ اصول خاصي ندارد؛ بلکه سرزمين مازندران است) بود؟ چرا يکي شرق و يکي غرب؟ چرا يکي انقدر لهجه‌اش سنگين يکي ديگر انقدر فارسي نما؟(اگر يادتان باشد من همين صفحه قبل از اکران "توطئه فاميلي" همين حرف امروزم را گفتم که: در پايتخت فقط 3کلمه‌ي مازندراني به کار رفته بود) چرا يکي نشان دهنده خانواده دهاتي و ديگري فرنگ رفته؟ يکي سنگدل يکي دل‌رحم؟ و... نظرمن و معدودي پيشخيالان ديگر چنين است که همه‌ي اين‌ها براي سنگ اندازي است. وگرنه چرا اين 30سال يک سريال درباره مازندراني‌ها نساختند و حالا يکدفعه دوتا دوتا مي‌سازند؟ قصدشان چيست؟ شايد بگوييد مي‌خواهند تلافي کنند؛ پس چرا براي لُرها يا گيل‌ها يا خراساني‌ها يا ايليات يا... چنين تلافي نکردند؟ 2- به هيچ وجه فرهنگيختگان مازندران نبايد سرزنش شوند. اين‌ها همه تقصير مردم است. چرا نبايد همه‌ي مردم ما فرهنگي باشند؟؟؟؟!!!! کسي که فرهنگي شده، بازهم خيلي کار بزرگي کرده. در اين جامعه‌ي فارسي‌زده و در اکثريت ِکم‌تر هم غربي‌زده چه طور بايد فرهنگسازي کرد؟؟؟؟ با تلويزيوني که صبح تا شب فارسي مي‌پراند يا با مدارس دو زبانه؟؟؟؟؟ اگر بخواهند واقعأ کاري بکنند که از اين وجه خلاص شويم و کسي هم به همين منوال کمکمان نکند، فقط يک راه است و آن تفريط در مقابل افراط است. کاري که کُردها کردند و حالا 30سال دارند برايش خون مي‌دهند و به کارشان افتخار هم مي‌کنند!!!!

شايد بشود از زاويـــه ديگر هم به اين موضوع نگاه کرد!؟.... يعني ميشود اين موضوع را اينطور تحليل کرد واين احتمال را قوي دانست که اکثر کارگردانان و تهيه کنندگان مجموعه هاي تلويزيوني و سينمايي عموما تصورات و دريافت هاي سطحي و شخصي و گاها ناصحيح خود را در به تصوير کشيدن استانهاي شمال کشور و فرهنگ غني و اسلامي مردم آن، در آثار هنري خود دارند اعمال مينمايند شايد اين ضعف اولا متوجه متوليان امر باشد که با پژوهشهاي ناکافي وارد عرصه ميشوند و از طرفي اين ايراد به آن دسته از فرهيختگان فرهنگي در استانهاي شمال کشور وارد باشد که نتوانسته اند بطور صحيح و لازم اقدام به شناساندن فرهنگ غني اين خطه از کشور عزيزمان کرده باشند. قضاوت با شما............