آه ای مَرغزار سیّال شقایقهای لوبیا قرمز
ای سبزسیر نیك جاافتاده؛ خورشت قورمه سبزی!
آی بوی خوشت ناخورده كرده سیر مرا
وِی طعم ترد قورمه هایت تا قیامت در دهانم
كدامین فرشته تو را الهام كرده بر اولین مادرزن!
یا كدامین پری وش تورا نقشیده بر خیال اولین عاشق مرد!
خورشت من عشقمی عمرمی ایمانمی؛ ببین چگونه
می خرم نفخ لوبیاهایت را به جان؛ عزیزم!
آه به قربان سبزین روغن مشكی شده شناور بر تغارت
آی مستم از طعم ترش لیمو امّانی و چاشنی دارچین ات
ای قـُل قــُل بیكران خوشمزگی؛ ای رود پربركت
كاش هفت دریا عمق داشت دیگ مسین ات
تا ابد كاسه كاسه می كشیدیم و سیر نمی شدیم
ای بهشتین خوراك ایرانی دوستت دارم می بلعـمت
چه بگویم چه بگویم گر به دارَم كشند یا كه خوارَم كنند
باكی نیست گر جرمم این باشد كه سرم بوی قورمه سبزی می دهد!