بنا به اعلام اداره فخیمه اماكن عمومی نیروی انتظامی زین پس زنان اجازه حضور در پردیسهای سینمائیی كه اقدام به پخش زنده فوتبال می كنند را ندارند. این نوشته تحلیلی ست برای ریشه یابی و آسیب شناسی این تصمیم:
تاریخچه :
چرا زنان خوب به استادیوم نمی روند؟ پاسخهای داده شده به این پرسش بیشمار است اما در اینجا جهت یادآوری تنها به ذكر سه پاسخ از میان بارزترین آنها خواهیم پرداخت: 1- زنهای خوب برای این به استادیوم نمی روند چون مردان بد به آنجا می روند! 2- زنهای خوب برای اثبات خوبی خویش نیازی به استادیوم رفتن ندارند! 3- استادیومی یافت نمی شود كه در آن جایگاهی اختصاصی برای زنان خوب پیش بینی شده باشد.با این همه و با وجود این همه استدلات متقن و محكم اكثر قریب به اتفاق زنان هنوز معتقد هستند كه: بین صفت خوب بودن و فعل استادیوم رفتن هیچ ارتباطی وجود ندارد! مخالفان درابتدا در برابر این استدلال زنان دست تسلیم بالا برده از تصمیم خود منصرف شدند اما خیلی زود متعصبان قوم چاره نوئی یافتند: فعل استادیوم رفتن هیچ منع شرعی و قانونی ندارد؛ این درست؛ اما این فعل نشستن یك زن در استادیوم آن هم در كنار یك مرد است كه مشكل ساز است! زنان بار دیگر خود را شكست خورده می دیدند؛ اما لجوجان این یكی قوم نیز بیكار ننشسته سعی به پیدا كردن مفرّی از این مانع جدید كردند و خیلی زود هم آن را یافتند: ای مردان متعصب؛ مسألة ٌ! اگر زن و مردی در استقبال از شخصیتی مهم چون رئیس جمهور در استادیوم تنگ هم بایستند آیا هیچ مشكلی ایجاد نمی شود؟! مردان متعصب بدجوری ركب خورده بودند و باید كار می كردند بناچار این بهانه را پیش كشیدند كه: آن چه كه مشكل ساز است شورت ورزشی ست! مردان كه با شورت ورزشی به استقبال رئیس جمهور نمی روند؛ می روند؟ در ثانی آنجا كه مثل زمان برگزاری مسابقه فوتبال فحش و بد وبیراه رد و بدل نمی شود؛ شعارهای زنده باد رئیس جمهور و مرده باد آمریكا و اسرائیل است كه از افواه خارج می شود؛ كه خیلی هم خوب است. پس بنشینید سرجاهایتان ای زنان خیره سر! زنان در برابر توجیه اولی پاسخی نداشتند؛ خواستند دومی را پاسخ دهند و بگویند كه پس سالن های بسكتبال و والیبال چه؟! آنجا ورزشكارنشان شورت ورزشی نمی پوشند! به خصوص بسكتبال كه علاوه برشورت ورزشی پیراهن ركابی هم تن می كنند؟ اما خودشان یادشان آمد كه ای بابا! حتمی اینگونه پاسخمان خواهند داد كه:ای زنان لچك به سر اگر تا به حال نمی دانستید حالا بدانید دو ورزشی كه گفتید یعنی بسكتبال و والیبال ورزشهای دانشجوئی هستند؛ و بازیكنها و تماشاچیانشان ادب و كلاس سرشان می شود پس حساب فوتبال را با آنها سوا كنید! و اینگونه بود كه زنان خود را آچمز شده دیدند و دیگر كاری از پیش نبردند و حسرت خوران به كنج خانه هایشان خزیده و از آن روز تا به امروز از LEDو LCDهایشان كه شوهرشان از بانه؛ سقز و آن طرفها آورده مسابقات فوتبال را تماشا می كنند.
پیچ و عطفی در تاریخ:
پس از شكست مفتضحانه سازمانهای محترم شهرداری در طرح حمایتی از گسترش پردیسهای سینمائی و عدم تحقق پیش بینی كارشناسان این سازمان نسبت به استقبال مردم؛ صاحبان این املاك به جبران خسارات وارده دست به ترفندی زده اقدام به پخش زنده مسابقات بر پرده های پردیس های خود كردند. ترفند جدید خیلی زود كارگر شد و پردیسها رونق خوبی گرفتند؛ چرا كه زنان كورسوی امیدی یافته بودند برای مشاهده زنده فوتبال در كنارهمسر و خانواده خود؛ آن هم در فضای شبیه سازی شده استادیوم! توجیه پردیس داران برای فرار از منع اداره اماكن به نظر منطقی می آمد: مگر صدا و سیما مردها را با شورت ورزشی نشان نمی دهد؛ پس چه اشكال دارد سینماها نیز دست به چنین كاری بزنند! با این همه پردیس داران ته دلشان ترسی داشتند ؛ ترس از بی ادبی مردان بدی كه به هنگام تماشای فوتبال اختیار دست و دهانشان را ندارند. خوشبختانه و برخلاف انتظار؛ همه مردان حاضر در سینماها با كفایت و درایتی كه تا آن روز از آنها دیده نشده بود خیال سینماداران را راحت كرده و خیلی با ادب و مثل بچه آدم و بدون اینكه حتی یك حرف بی ربط به زبان بیآورند در كنار زنان فوتبال تماشا كردند!- رجوع شود به آرشیو پردیسهای سینمائی آزادی و ملت؛ پخش بازیهای نیمه نهائی و پایانی جام جهانی 2010 .
درایت اداره اماكن غفلت پردیس داران:
همزمان با شروع بازیهای جام ملتهای آسیا و عزم مجدد پردیس داران به تكرار تجربه موفق گذشته؛ اداره اماكن عمومی نیروی انتظامی كه تا این لحظه متانت به خرج داده بود سرانجام دوراندیشی خود را به رخ حریفان كشید: ایراد؛ شورت ورزشی یا ادبیات مبتذل مردان در استادیوم نبوده بلكه ایراد اصلی كه این اداره همواره به صورت ضمنی مراقب عدم وقوع آن بوده عبارت است از: جو حاكم در فضائی مختلط كه هرلحظه در معرض هیجانات و التهابات روحی روانی قرار می گیرد؛ نظیر مجالس رقص و تماشای فوتبال! اینگونه فضاهای مختلط اغلب منجر به بروز احساسات مهار نشده و شور و شعف انفجاری می شود؛ و این همان نكته ای ست كه باید از آن به شدت پرهیز كرد و جلویش را گرفت! سینماداران كه به این جای قضیه توجه كافی نكرده بودن پی به اشتباه خود برده پوزش خواستند و قید رونق انداختن صندلی های خالی سالنهایشان را زدند.
راه حل زنانه:
زنان اما لجوج تر از قبل بی آنكه ذره ای در عزمشان خللی ایجاد شود پی راه چاره دیگری برآمدند و باز هم چون دفعات گذشته خیلی زود آنچه را می خواستند یافتند. زنان این بار خیلی جسورانه و با احترام خود اداره اماكن را مخاطب قرار دادند: اداره محترم اماكن عمومی نیروی انتظامی؛ خواهش می شود پاسخ صریح و و روشن خود به این پرسش را بیان بفرمائید: شما حضور زنان در كنار مردان را در دو تالار نمایش دماوند و پارس كه در آنها اجراهای مبتذل و بی مایه ای چون " داماد دیوانه " و " دروغ چرا" و نظایر اینها را - كه به مدت دو سال آن هم هر شب با ظرفیت پر سالن؛ به نمایش در می آورند - چگونه توجیه می كنید؟!
پاسخ اداره اماكن:
اداره اماكن هنوز به این حمله زنان پاسخی نگفته اما كارشناسان پیش بینی كرده اند كه این اداره پاسخ دندان شكنی برای این غافلگیری زنان بجورد! همچنین اهل فن گفته اند كه این قصه سر دراز دارد و زنان هم به هیچ وجه كوتاه نخواهند آمد...