سر جلسه خواستگاری... بعد از نیم ساعت سكوت!
مادر داماد: ببخشین، كبریت دارین؟
خانواده عروس: كبریت؟! كبریت برای چی؟!
مادر داماد: والا پسرم می خواست سیگار بكشه...
خانواده عروس: پس داماد سیگاریه...؟!
مادر داماد: سیگاری كه نه... والا مشروب خورده، بعد از مشروب سیگار میچسبه...
خانواده عروس: پس الكلی هم هست...؟!
مادر داماد: الكلی كه نه... والا قمار بازی كرد، باخت! ما هم مشروب دادیم بهش كه یادش بره...
خانواده عروس: پس قمارم بازی میكنه...؟!
مادر داماد: آره... دوستاش توی زندان بهش یاد دادن...
خانواده عروس: پس زندانم بوده...؟!
مادر داماد: زندان كه نه... والا معتاد بوده، گرفتنش یه كمی بازداشتش كردن...
خانواده عروس: پس معتادم بوده...؟!
مادر داماد: آره... معتاد بود، بعد زنش لوش داد...
خانواده عروس: زنش؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!
نتیجه: همیشه موقع خواستگاری رفتن كبریت همراهتون داشته باشین