جوکستان 3
1-وقتی زلزله بم آمد قضنفر با لوازم غواصی میره بم ازش می پرسن چرا با این لباس آمدی میگه آخه می خواهم عمق فاجعه رو کشف کنم!!!!!!!!!!
2-قضنفر میره کتابخانه کتابشو پس بده زنه ازش می پرسه کتاب چطور بود میگه شخصیت زیاد داشت ولی محتوا نداشت میگه دفترذ تلفنم دست تو چی کار میکنه!!!!!!!!!!!!
3-تو جشن برف شادی می زنن قضنفر سرما می خوره!!!!!!!!!!
4-قضنفر تاکسی گیر میاره ازش میپرسه تا فرودگاه چند می گیری میگه 6000تومن میگه برای چمدونم چی میگه هیچ چی میگه پس چمدونامو ببر خودم میام!!!!!!!!!!!!!!!
5-دوتا دیوانه از تیمارستان فرار میکنن از راه تونل قطار کمی میرن دومی میگه تا کی باید راه بریم اولی میگه اون نقطه ی سفید رو می بینی باید به اون برسیم بعد از مدتی دومی میگه پس چی شد اولی عقب رو نگاه می کنه می گه فکر کنم رد کردیم!!!!!!!!!!!!!
6-یارو می ره از بندر عباس میاد بهش می گن چی کار می کردی اون جا میگه :عرق!!!!!!!!!!!!
7-قضنفر برای زنش نا مه می فرسته
*
*
می دونی این دل منه که این ستاره ها تویی
پایین تر نرو
***********************
این ها کجا بودند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
8-صبح که پا میشی چند کار بکن 1-خدارا پرستش کن 2-حموم برو چون بقیه زنده اند!!!!!!!!!!!!!!
9-زن :تموم شد بجه ها شما ها اینقدر تیز هوشین چون عقلتون رو از من به ارث بردید
مرد:حق با توست...چون عقل من سرجاشه ...!!!!!!!!!!!!!!!!
10-زن تو چه طوری تو دعوا عصبانی نمیشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
- آخه میرم توالت می شورم
- خوب اینا چه ربطی باهم دارن
- چون من توالت رو با مسواک تو می شستم!!!!!!!!!!!!!!!
منتظر انتقادات و پیشنهاد هایتان هستم
این هم سوغاتم از پیشاپیش قبل از این که به مشهد برم
**** قضنفر می ره بانک ضامن نداشته منفجر می شه
**** یه سوسکه می افتد تو توالت میگه منو این همه خوش بختی
**** رفتم گلستان برات با شور یک دامن گل بچینم دیدم شلوار پامه