اصفهان در روزگاران پیشین از شهرهای آباد و پرجمعیت ایران و پایتخت سلسله صفویه بوده و اینك نیز با داشتن آثار تاریخی بسیار و مردم باهوش و زیرك و صنایع دستی متعدد و جالب و زمین های كشاورزی وسیع از نقاط دیدنی ، شهرهای بزرگ و معروف و در عین حال آباد كشور میباشد . برای آشنایی با خصوصیات اخلاقی و مردم خوش ذوق اصفهان نوشته یكی از نویسندگان اصفهانی را انتخاب و با شما مرور مینماییم .
« حاضر جوابی ها و متلك های اصفهانی ها بیشتر از آن است كه این كتاب گنجایش آن را داشته باشد و جای آن دارد كه كتاب مخصوصی آن هم در چند جلد در آن باب تالیف نمود .
در اینكه اصفهانی ها مردمان حاضر جوابی هستند حرفی نیست و از اهل ایران كسی نیست كه زهر زبان آنها را نچشیده باشد و خوشمزه آن است كه چه بسا این زهر زبان به قدری مطبوع و دلپذیر است كه شنونده را نیز خوش میآید. »
محمد علی جمال زاده ـ كتاب كشكول جمالی
شادروان محمدعلی جمالزاده خالق كتاب « یكی بود، یكی نبود » و نویسنده معروف ایرانی كه دارای آثار بسیاری در زبان پارسی است ، ذاتاً اصفهانی و متولد خاك پاك اصفهان بود .
مشهور است كه اصفهانی ها لطیفه گو شیرین زبان، حاضر جواب، زیرك، نكته سنج و موقع شناس میباشند . این مطلب از نوشته ها و كتاب های گذشتگان و از نشست و برخاست، گفتگو و معامله با آنان و خصوصاً زندگی بین ایشان به خوبی روشن میشود . تو گویی لطیفه پردازی و خوشمزگی خاص اصفهانی هاست و از اصفهان شروع شده و به اصفهان نیز ختم میگردد .
خوشمزگی ، لودگی و ترزبانی اصفهانی ها به طبقه و قشر خاصی از ایشان محدود نمیگردد . بلكه كوچك و بزرگ زن و مرد، با سواد و بی سواد ،دهاتی و شهری، عالم و جاهل آنها حاضر جواب، مجلس آرا، خوش صحبت، خوشمزه و شیرین بیان میباشند .
« كریم شیره ای » دلقك دربار ناصر الدین شاه در اصفهان متولد و بزرگ شد و در آن جا به نام «كریم پشه » شهرت یافت و بعد یكه و تنها به تهران آمد و بطور ناشناس در یك مجلس عروسی شركت نمود و شیرین كاری كرد و از فردای آن روز در تمام تهران مشهور شد و بالاخره مورد توجه شاه قاجار قرار گرفت و به دربار رفت و در آنجا صاحب دم و دستگاه و جاه و جلال گردید . پیش از او به نام «كربلایی عنایت » و یا به قول شاه عباس «كچل عنایت » بر میخوریم كه از دلقك های فهیم، مردم دار و بزرگ دربار پادشاه صفوی بود و در همه جا همراه شاه میرفت و به خوشمزگی میپرداخت .
شاردن در سفر نامه مفصل خود از احترام مخصوص و توجهی كه مردم اصفهان به «كل عنایت » میگذاردند یاد كرده و مینویسد :
« مردم او را شخصیت فوق العاده میدانند . او ندیم شاه عباس بزرگ بود. مطالب شگفت انگیز درباره استعداد هنر و خوش مزگی های او نقل میكنند بسیار حساس سریع الانتقال و تیزهوش بود . هر وقت میل داشت با یك ژست بسیار ساده بدن خود اشخاص را به خنده میآورد »
از این دو مسخره و بازیگر معروف كه بگذریم به «اسماعیل بزاز» معروف میرسیم . او نیز در اصفهان متولد شده بود و از دلقك های خوشمزه و با شعور و مورد توجه و احترام مردم و شاه بود .
اسماعیل بزاز ، ضمن انجام كار اصلی خود كه بزازی بود ، دسته ای را برای خوشمزگی و بازیگری تشكیل داده بود و در ابتدا به منزل اعیان و رجال میرفت و به شیرین كاری میپرداخت و بعد كم كم پایش به دربار باز شد و به قول معروف «شاه شناس » شد و در آنجا به بازیگری و خوشمزگی پرداخت .
ناصر نجمیدر باره اسماعیل بزاز مینویسد :
«اسماعیل بزاز یكی از سر دسته های مطرب های تهران بود . او كه جوان اصفهانی بود با خوشمزگی های مخصوص اصفهانی ها در آن روزگار هنر پیشه روحوضی بود .
اسماعیل ذاتاً مردی خوش قلب و انسانی شریف بود كه در این اواخر ضمن مطربی به كار بزازی میپرداخت ولی آنچه از كار مطربی و دلقكی به دست میآورد به فقراء و مستمندان میبخشید »
از نام آورترین مسخره های دوره گرد زمان حاضر كه همواره در خیابان چهارباغ اصفهان پلاس بود و صابون او به تن عده زیادی از مسافران تهرانی خورده بود و از او خاطرات بسیاری برجای مانده است . «حبیب الله یوز باشی» معروف است كه در اصفهان و سایر نقاط كشور مثل كفر ابلیس مشهور خاص و عام بود تهرانی ها كه وصفش را از قبل شنیده بودند به محض رسیدن به اصفهان سعی میكردند به هر ترتیب كه شده او را پیدا كرده و سر به سرش بگذارند و بخندند یوزباشی هم كه سرش برای این كارها درد میكرد مانند رگبار متلك بار همه میكرد .
چون در اواخر سلطنت پهلوی در چهارباغ و اطراف سی وسه پل اصفهان خارجی ها زیاد بودند مقامات شهری نمیگذاشتند یوزباشی به آن طرف ها برود زیرا با وجود یوزباشی در بین مردم نه ایرانی و نه فرنگی از نیش زبان او در امان نبودند !
از دلقك های درباری و مسخره های دوره گرد اصفهانی كه بگذریم در بین سایر طبقات اصفهان بخصوص در میان علما و فضلای آنها نیز افراد خوشمزه و شیرین بیان بسیار یافت شده است . از آن جمله میتوان به نام چند تن از ایشان اشاره كرد :
آقای جمال الدین خوانساری با وجود علم و دانش بسیار در شیرین زبانی ولطیفه گویی سرآمد مردم عصر خود بود دكتر محمد علی احسانی طباطبایی در مورد ایشان مینویسد :
« آقا جمال الدین خوانساری پسر مرحوم شیخ محمد حسین خوانساری است كه به قدری شوخ و حاضر جواب بود كه در اصفهان كه خود تمامیمردمش ترزبانند ، این شخص سرآمد همگان شده است و كسی نتوانسته است با او شوخی كند جز آنكه مجاب شده باشد . »
«میرزا ابوالحسن طباطبایی » زواره ای نائینی متخلص به «جلوه » حكیم معروف و عارف وارسته و گوشه گیر نیز با همه بار دانشی كه داشت دارای طبعی خوش و رویی گشاده و زبانی شیرین بود .
خیلی وقت ها ناصرالدین شاه بدون تشریفات و خبر قبلی به سروقت جلوه میرفت و گاهی در این ملاقات ها گفتگوهایی میشد كه ذكرش خالی از لطف نیست .
از علما و دانشمندان آنها كه بگذریم در بین افراد عادی اصفهان نیز افراد شیرین زبان و لطیفه گو بسیار دیده شده است و ما در این كتاب علاوه بر شرح و ذكر لطیفه های دلقك های درباری و مسخره های دوره گرد اصفهانی . تعدادی از لطایف مردم كوچه و بازار اصفهان را هم گرد آوری و باز نویسی نموده و به نظر شما میرسانیم .
در كتاب حاضر شما برای اولین بار با چند چهره جدید شوخی و خنده آشنا میشوید كه قبل از این اسمیاز این مردان خنده آفرین و شادی بخش در كتاب ها و نشریات فارسی به میان نیامده است . از جمله این افراد « ملا جعفری خروس باز» ملا نصر الدین عصر صفویه «آقای اخلاقی » با مزه خیابان شاهپور اصفهان و بالاخره « حاج سید محمد صمصام » منبری بسیار خوشمزه اصفهان میباشند .
« ملا جعفری خروس باز » جانمازدار آخوند ملا محمد باقر مجلسی رحمه الله علیه بود كه علاقه عجیبی به خروس و خروس بازی از خود نشان میداد و همه روزه در میدان نقش جهان اصفهان در معركه علاقمندان به خروس شركت میجست و خروس دست پرورده خویش را تشویق به جنگ به خروس رقیب مینمود .
ملا جعفری مردی ملا و فاضل بود ولی به دنبال استفاده از علم و دانش نرفته و خروس بازی را پیشه خود ساخت و با مطایبه و شوخی روزگار را بسر آورد . عجبیب اینكه ملا محمد باقر مجلسی ، حضور وی و حتی شوخی های او را تحمل نموده و امر به اخراج یا تنبیه او نمینمود .
ملا جعفری در عصر صفویه میزیست و یكی از درباریان قاجاریه به نالم «محمد حسن » كه احتمالاً باید محمد حسن خان اعتمادالسلطنه روزنامه خوان مخصوص ناصرالدین شاه باشد شرح حال و لطایف او را در تاریخ هفت ربیع الثانی سال 1305 به رشته تحریر كشیده و تقدیم حضور ناصرالدین شاه نموده است .
« آقای اخلاقی » شاگرد یكی از مغازه های خیابان شاهپور سابق اصفهان بود كه همیشه با كت و شلوار و كروات به خیابان میآمد و كیفی در دست میگرفت و حرف های با مزه ای میزد و به هر كس میرسید متلكی شیرین میگفت و خلاصه كارهای غیر منتظره ای میكرد و به همین خاطر در سرتاسر خیابان شاهپور مشهور بود . دو خاطره خواندنی از او در كتاب آمده است .
آخرین و تازه ترین چهره خنده و شوخی كه برای اولین بار در این كتاب معرفی میشود ، شادروان «حاج سید محمد صمصام » خوشمزه اصفهانی است كه در محله صراف های اصفهان متولد شده و عمری را در بین مردم با محبوبیت بسر آورد .
عده ای گمان داشتند كه صمصام دیوانه و یا خل وضع است ، حال آنكه او مردی بسیار عاقل و نكته سنج و در عین حال شوخ طبع بود . اكثر منبرها و كارهای صمصام دارای ظاهری فكاهی ولی باطنی انتقادی بود .
صمصام گاهی پایش را ازشوخی های عامیانه فراتر مینهاد و با پادشاهان و مردان سیاسی پرقدرت وقت نیز شوخی میكرد . و دختران آنها را داوطلب همسری خویش معرفی مینمود در بین معمرین اصفهانی كمتر كسی را میتوان یافت كه او را ندیده و حكایت و لطیفه ای از این مرد استثنایی بخاطر نداشته باشد.
در پایان كتاب حاضر به ذكر نمونه هایی از اشعاری كه درباره اصفهان و سپاهان و زاینده رود سروده اند و نیز به نقل اشعار زیبایی از چند تن از شعرای اصفهانی پرداخته ایم و خصوصاً اشعار فكاهی دو تن از شعرای شوخ و بذله گوی اصفهان را مفصل تر آورده ایم تا شما را با طبقه دیگری از افراد خوش ذوق وهنرمند و شوخ اصفهان آشنا سازیم باشد كه مورد توجه شما قرار گیرد . در خاتمه این مقدمه بر خود لازم میدانم از دوستان و سروران و كسانی كه در تهیه ، تدوین ، چاپ و انتشار این كتاب نگارنده را یاری كرده اند ، خصوصاً برادران محدث و كیان فر (مسئولان نسخ خطی كتابخانه ملی ) ، حجت الاسلام حاج آقا حسین منصوری (واعظ محترم اصفهانی ) ، مسعود فقیه (روزنامه نگار قدیمیوهنرمند سابق تأتر) میر حسینی (استاد دانشگاه ) دوستان ارجمندم رضا جدیدی و عباس شفیعی (فرهنگیان اصفهانی ) حاج فرهاد باقری (دوست خانوادگی ) ، مزجی (همكار اداری ) حسین روغنی و سركار خانم حوری بهرام زاده و نیز مدیریت حروفچینی همراه لیتوگرافی قاسملو ، چاپخانه احمدی تشكر و قدردانی نمایم .
همچنین از حاج داود رمضان شیرازی مدیر انتشارات سنایی كه با بكارگیری سرمایه وهمت و پشتكار قابل تحسین اقدام به انتشار این گونه كتابه ها مینماید سپاسگزارم از خدانند متعال برای جملگی آنان آرزوی سلامت ، سعادت و موفقیت دارم .
امید است كوشش نگارنده در جمع آوری و نگارش لطایف و حكایات و نیز شیرین كاری های اصفهانی ها مورد توجه شما هموطنان عزیز و اصفهانی های گرامیقرار گیرد و مطالب آن مثل گز شیرین و خوشمزه و پر انگبین اصفهان بر شیرینی صفا و لطف محافل و مجالس شما بیفزاید و غم وغصه روزگار را مثل رگبارهای بهاری از خانه دل شما بزداید .