• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
سينما و تلویزیون (بازدید: 699)
چهارشنبه 24/9/1389 - 11:23 -0 تشکر 262702
پاسخ مختارنامه به ابهام هایی در تاریخ

جام جم آنلاین: ‌پرداختن به تاریخ‌ همیشه برای سازندگان فیلم‌ها و سریال‌های تاریخی كاری سخت و پیچیده و برای مخاطبان چنین آثاری شیرین و كنجكاو برانگیز بوده است. تاریخ، بستر مناسبی برای روایت قصه‌ها و ماجراهایی است كه هم عبرت‌آموز است و هم جذاب اما همیشه كار در این عرصه به سادگی نوشتن این چند خط درباره ساخت سریال‌ها و فیلم‌های تاریخی نیست.

هنرمندان زیادی وسوسه ورود به این عرصه را داشته‌اند اما به دلایل مختلف‌ برای همیشه پرداختن به چنین سوژه‌هایی را حتی از ذهن خود حذف كرده و مسیر عادی زندگی حرفه‌ای خود را ادامه داده‌اند.

یكی از دلایل چنین پرهیزی از حوزه تاریخ، وجود منابع و اسناد فراوان و متعددی است كه درخصوص برخی وقایع تاریخی وجود دارد. حتی دور شدن از تاریخ معاصر و رفتن به گذشته نیز مشكلی را حل نمی‌كند. در هر حوزه‌ای از تاریخ كه وارد شوید، می‌توانید درخصوص یك موضوع با اظهارنظرهای متفاوت مواجه شوید. اظهارنظرهایی كه تا زمانی كه یك اثر مكتوب قرار بگیرد، مشكل چندانی ایجاد نمی‌كند وقتی قرار می‌شود به اثری نمایشی تبدیل شود كه مخاطبانی میلیونی دارد موجب مناقشات فراوانی می‌شود.

بخشی از این حساسیت‌ها به دلیل وجود روایت‌های متعدد از یك موضوع است و بخشی به دلیل سكوت تاریخ درخصوص برخی رویدادها. سریال مختارنامه كه این روزها در حال پخش از شبكه یك سیماست، نمونه‌ای مشخص از چنین آثاری است كه برخی بخش‌های داستانی آن با اظهارنظرهای متفاوتی مواجه شده است. یكی از بخش‌های اینچنینی سریال مختارنامه مربوط به داستان ‌مسلم بن عقیل‌ است. داستانی كه در منابع تاریخی مختلف روایت‌های متفاوت و پر شاخ و برگی از آن وجود دارد كه با آنچه در سریال مختارنامه دیده‌ایم تفاوت دارد. برای روشن شدن این تفاوت می‌توان به برخی روایت‌های موجود اشاره كرد. «حضور طفلان مسلم در كوفه و ماجراهایی كه بر سر آنها آمد» یكی از این روایت‌ها‌ست كه بسیاری توقع داشتند آن را در سریال مختارنامه ببینند، اما چنین اتفاقی در سریال رخ نداد. البته تصویری كه از شخصیت‌هایی همچون جناب مسلم در اذهان عمومی شكل گرفته‌ تا حدود زیادی متكی بر ادبیاتی است كه بیشتر از آن كه اتكای دقیقی بر منابع تاریخی داشته باشد، متكی بر روایت‌های شفاهی و نیز منابعی همچون‌ «مقتل‌خوانی» است. درخصوص نحوه دستگیری و شهادت مسلم روایت‌ها گوناگون است. درباره ظاهر و فیزیك او نیز آمده كه قوم بنی‌هاشم افرادی پرهیبت، بلند قامت، چهارشانه و قوی هیكل بودند. در مقاتل ذكر شده كه یك نیمروز یا بیشتر طول كشید و ده‌ها تن به‌دست مسلم كشته شدند تا او دستگیر شود، به حدی كه عبیدالله چند بار نیروی كمكی فرستاد و دستور داد كه مسلم را زنده دستگیر كنند. درباره نحوه دستگیری او نیز ذكر شده كه چاهی بر سر راه او كندند تا مسلم در آن بیفتد، اما در سریال مختارنامه نبرد مسلم در مدت كوتاه‌تری نمایش داده شد و تعداد كشته‌ها هم بسیار اندك بود و برخلاف گواهی مقاتل تنها دو سه نفر را به درك فرستاد. بر این اساس امان دادن عبیدالله ساعت‌ها بعد از نبرد و كشته شدن تعداد زیادی از سربازان عبیدالله باید مطرح می‌شد. در منابعی دیگر حتی نوشته شده كه ابن مرجانه ملعون نسبت كذب شرابخواری به جناب مسلم وارد كرده‌اند. جناب مسلم نیز طبق برخی روایات دیگر پیش از شهادت روی كنگره قصر، فرصتی خواسته تا 2 ركعت نماز بخواند ولی بكر‌‌بن‌حمران ـ كه طبق روایتی مسلم او را كشت و قاتل فرد دیگری بود ـ او را به گوشه بام هل داد و گردنش را زد و بدنش را از بالای بام به پایین انداخت. این نكته در كتاب الفتوح (ابن اعثم كوفی) آمده كه قاتل حضرت مسلم، ایشان را به بالای كوشك برده و همانجا گردن می‌زند. حتی درخصوص قیام مسلم و نحوه شكست آن نیز ‌ ابن اثیر‌ ماجرا را این‌گونه روایت كرده است كه هنگام دستگیری مسلم و هانی، مختار در كوفه نبود و برای جذب نیرو به اطراف شهر رفته بود. وقتی خبر دستگیری مسلم را شنید، با جمعی از افراد و یارانش به كوفه آمد. هنگام ورود به شهر‌ با نیروهای مسلح ابن‌زیاد برخورد كرد و در پی یك گفت‌وگوی لفظی بین آنان و مختار و افرادش، درگیری پیش آمد و فرمانده آن گروه مسلح كشته شد و افراد مختار متفرق شدند، زیرا مقاومت را به صلاح ندیدند. مختار از آنان خواست محل را ترك كنند. ابن‌زیاد در جستجوی مختار بود و برای دستگیری او جایزه‌ای معین كرد. یكی از دوستان مختار بـه نام هانی بن جبّه، نزد عمرو بن حریث، نماینده ابن زیاد رفت و ماجرای مخفی شدن مختار را به عمرو اطلاع داد. عمرو به آن شخص گفت: به مختار بگوید مواظب خود باش كه تحت تعقیبی و در خطر هستی. مختار به حمایت عمرو نزد ابن زیاد رفت. وقتی چشم ابـن‌زیاد به مختار افتاد، فریاد زد: تو همانی كه به یاری پسر عقیل شتافتی؟ مختار گفت كه من در شهر نبودم و شب را هم نزد عمرو بن‌حریث به سر بردم. ابن‌زیاد كه عصبانی بود، عصای خود را محكم به صورت مختار كوبید و...

حال با چنین تناقض‌ها و تفاوت‌هایی یك هنرمند چگونه می‌تواند داستان خود را روایت كند؟ به عبارتی باید چگونه عمل كند كه نه سیخ بسوزد نه كباب؟ نه به باور مخاطب لطمه بخورد و نه جعلی در تاریخ صورت گیرد؟ از همه اینها مهم‌تر به این مساله هم توجه كنید كه كارگردانی مانند میرباقری همیشه در آثار خود لایه‌های متفاوتی را برای اثر خود در نظر می‌گیرد كه پرداختن به آنها و انتقال مفاهیم بسیار مهم‌تر از ظواهر امر است. البته همه اینها باید با این نكته در نظر گرفته شود كه امكانات فیلمسازی و تولید چنین آثاری نیز در ایران محدود است و فیلمساز واقع‌بین و واقعگرا نمی‌تواند با خیال راحت دست به خلق هر اثری بزند. او باید هنگام انتقال اندیشه‌هایش روی كاغذ، انواع و اقسام محدودیت ـ از محدودیت‌های تكنیكی گرفته تا محدودیت‌های مالی و زمانی ـ را در نظر بگیرد و تازه به این هم فكر كند كه نتیجه نهایی كار به باورهای عمومی درباره شخصیت‌های مقدس لطمه نزند. در چنین عرصه‌ای احتیاط، شرط عقل است، اما نمی‌توان به این بهانه اثری ‌خنثی و بی‌خاصیت ارائه كرد.

شیوه‌ای كه كارگردان سریال مختارنامه در این اثر تاریخی به كار گرفته ‌ رفتن به سراغ بینات تاریخی‌ است. تاریخ‌نویسان مختلف در آثار خود روایت‌هایی دارند كه با هم متفاوت است. حتی تاریخ‌نویسی مانند طبری در روایت‌های خود به این مساله اشاره می‌كند كه مثلا من این نقل را شنیده‌ام و شما هم به عقل خود مراجعه كنید و هر قدر از این ماجرا را توانستید بر اساس عقل خود باور كنید و اصلش را نه من و نه دیگری می‌داند و خدا داناتر است.

منابعی همچون مقاتل نیز نمی‌تواند صددرصد مورد استناد قرار بگیرد، زیرا عمدتا در این منابع مبالغه زیادی صورت گرفته است. هرچند می‌توان با تكیه بر این منابع اثری احساسی تهیه و ارائه كرد اما پرداختن به چنین موارد صرفا احساسی می‌تواند سازنده اثر را از هدف اصلی خود دور كند. البته باید به این نكته هم دقت كرد كه اثر هنری مشخصات و ویژگی‌های خاصی دارد كه با یك اثر در حوزه مقتل‌خوانی متفاوت است. اساسا وظیفه نمایش چیز دیگری است و با وظیفه مقاتل و تاریخ‌نگاری كاملا متفاوت است. انتظاری را هم كه از مقتل‌نویسی می‌توان داشت نمی‌توان از یك اثر هنری داشت. اگر هم قرار باشد یك واقعه تاریخی عینا در اثر نمایشی روایت شود، پس تكلیف نگاه هنرمند چه می‌شود؟! موضعگیری او كجای كار قرار می‌گیرد؟ تكلیف نمایش و درام چه خواهد بود؟ مخاطب باید یاد بگیرد اثر نمایشی با یك اثر تاریخی مكتوب متفاوت است و همین تفاوت درخصوص تاریخ با مقتل‌نویسی هم وجود دارد و باید هر اثری را در چارچوب اهداف خود تجزیه و تحلیل كرد. به عبارت ساد‌ه‌تر نمی‌توان از سریالی مانند مختارنامه نتیجه‌گیری مقتل‌خوانی را مطالبه كرد، زیرا قواعد نمایشی چنین اجازه‌ای به خالق اثر نمی‌دهد و نمایش و درام تعریف ویژه و مشخصی برای خود دارد. كار درست از همین‌جا مشكل می‌شود كه باید در چنین چارچوب محدود و بسته‌ای كار نمایشی هم انجام داد. حاصل این نمایش هم نه تنها نباید با تناقض همراه باشد، بلكه باید به برخی ابهام‌های تاریخ نیز پاسخ دهد. این همان اتفاقی است كه در سریال مختارنامه رخ داده اما كمتر مخاطبی متوجه آن شده و حتی این ریزبینی از نگاه مخاطبان خاص نیز پنهان مانده است. در منابع تاریخی در مورد یك شخصیت تاریخی از قدیسین گرفته تا شخصیت‌های خاكستری، همه جزییات زندگی در تاریخ منعكس نیست ولی وقتی چنین شخصیتی مبنای یك اثر نمایشی قرار می‌گیرد، سازنده آن اثر موظف است تا به بسیاری از جزییات بپردازد. حال این‌كه چنین جزییاتی باید از كجا بیاید؟ سوالی است كه پاسخ به آن مشكل است اما شیوه‌ای كه كارگردان سریال مختارنامه در پیش گرفته، مطالعه و پژوهش گسترده در مورد این مقطع تاریخی است كه بر اساس آن به مقایسه روایت‌های مختلف درخصوص یك دوره تاریخی و در نهایت استنباط از آن دوره به حدسی منطقی می‌رسد و آن را مبنای عمل قرار می‌دهد. چون اگر قرار باشد داستان بر مبنای یك روایت ساخته می‌شد، قطعا در عنوان‌بندی سریال شاهد این میزان از منابع نبودیم و سریال بر اساس یك منبع مشخص ساخته می‌شد.

واقعیت این است كه در هیچ منبع تاریخی معتبری به این مساله اشاره نشده كه چگونه مسلم بن عقیل شب در كوفه تنها و بی‌كس شد و در نهایت به خانه زنی به نام ‌طوعه‌ پناه برد. درست است كه كوفیان با بی‌وفایی خود باعث شكست قیام مسلم شدند، اما آیا مسلم بن عوسجه و حبیب بن مظاهر نیز كه بعدها به كاروان كربلا پیوستند، به اندازه دیگر كوفیان بی‌وفا بودند كه مسلم را تنها گذاشتند؟! یا این‌كه آنها نیز تطمیع شدند و از حمایت مسلم دست برداشتند؟!

پاسخ این سوال این است: كارگردان سریال مختارنامه تلاش كرده تا با نوع روایت قصه و طرح قصه‌های فرعی و جوش دادن آنها به بدنه قصه اصلی، وارد حوزه‌هایی شود كه تاریخ درباره آن سكوت كرده و در مورد همین مثال خاص، این مساله را در سریال جا بیندازد كه این شخصیت‌ها در هیاهو و بلوایی كه زنان كوفه به پا كردند، مسلم را گم كردند و به همین دلیل مسلم به خانه زنی غریبه پناه برد. بدیهی است كه اهمیت چنین نكاتی در تاریخ بسیار بیشتر از این است كه مسلم از بالای بلندی به پایین پرت شده یا این‌كه گردن زده شده است. برخی از جزییاتی كه علاقه‌مندان سریال مختارنامه درخصوص عدم نمایش آن پرس‌وجو می‌كنند، عمدتا نكاتی است كه نشان ندادن آن لطمه‌ای به داستان نزده است و حتی تغییری در حس و حال ماجرا هم ایجاد نكرده و نبود آنها فقط از این ناحیه به داستان لطمه زده كه باعث شده مخاطبی كه در این خصوص مطالعه داشته، احساس كند به مطالعات وی  بی‌توجهی شده است! اما در همه منابع فصل مشتركی وجود دارد كه مورد توجه كارگردان مختارنامه هم بوده و این فصل مشترك به حقیقت نزدیك‌تر است. در مختارنامه نیز فصل مشترك روایت‌ها كه مورد توجه كارگردان بوده، این است كه مختار تسلیم می‌شود، چهره‌اش زخم برمی‌دارد، زندانی می‌شود و در نهایت از زندان آزاد می‌شود.نمونه دیگر از پاسخ مختارنامه به سكوت‌های تاریخ، در ماجرای سكوت سلیمان صُرد خزاعی قابل بررسی است. هیچ مورخی دلیل سكوت سلیمان صرد خزاعی را بررسی نكرده اما ‌مختارنامه‌ به این مساله پرداخته و موضوع را باز كرده است و این وجه مهم سریال است، حال آن كه تاریخ گاه برخی شخصیت‌های مهم را اساسا گم كرده كه در این سریال به آنها اشاره و نقش آنها در این رویدادها تحلیل شده است.میرباقری تلاش كرده تا سریال مختارنامه در حوزه تاریخ سوالی را بی‌پاسخ نگذارد. هر چند در برخی قسمت‌ها نیز پاسخ كاملی برای آن نگرفته و به همین دلیل به آن واقعه نپرداخته است، اما نكته مهم این كه او وارد حوزه پر تلاطمی همچون تاریخ شده و تا اینجای كار از این حوزه موفق بیرون آمده است                                                                                                منبع:جام جم انلاین

چهارشنبه 24/9/1389 - 15:18 - 0 تشکر 262788

خب به قول معروف:کار هر بز نیست خرمن کوفتن.

باید بازیگرها برای این کار مناسب باشند.

 

 

 

چهارشنبه 24/9/1389 - 16:34 - 0 تشکر 262799

ممنون مطلب خوبی بود به اطلاعاتمون افزورده شد

راز یک زندگی زیبا این است

که امروز با خدا گام برداری

و برای فردا به او اعتماد داشته باشی.....

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.