| تهران - مجموعه های تلویزیونی دینی در 30 سال گذشته همواره از جایگاه خاصی نزد مدیران سیمای جمهوری اسلامی ایران برخوردار بوده كه اغلب آنها از جمله سریال "امام علی (ع)" مورد توجه گسترده مخاطبان قرار گرفته است. | | |
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، "مختارنامه" تازه ترین نمونه از دسته آثار تلویزیونی است كه تا این مرحله از نمایش، با موفقیت عمومی روبه رو شده و توانسته مخاطب عام و خاص را راضی كند.
داستان قیام مختار یكی از داستان های پركشش و جذابی است كه از كودكی شنیده ایم و با تخیلات ما درآمیخته است و همین امر یكی از پایه های موفقیت "مختارنامه" به حساب می آید چرا كه بیننده كاملا با قصه آشنایی دارد و مقدمه چینی زیادی لازم نیست.
"داود میرباقری" كارگردان مختارنامه، در نگارش فیلمنامه این مجموعه تلویزیونی، نكته ای كلیدی را لحاظ كرده كه تا اینجا سهم چشمگیری در موفقیت كار داشته و آن چیزی نیست جز بخشیدن خصوصیات یك قهرمان به كاراكتر مختار. در واقع مختار به عنوان قهرمانی برآمده از قلب تاریخ در میان انبوهی از مجموعه های بی سرو ته فاقد قهرمان تلویزیونی، چنان متقاعدكننده از كار درآمده كه بیننده برای زخم هایش دل سوزانده و با وی همزاد پنداری می كند.
شهادت امام حسین (ع) و بسیاری از یارانش در صحرای كربلا و انتقام گیری مختار از مسببان كه در نهایت به شهادت خودش منجر می شود، وجوه قهرمانانه این شخصیت را بشدت افزایش داده و احترام فوق العاده ای را در مخاطب برمی انگیزاند.
میرباقری در پرداخت این كاراكتر با نگاهی واقع بینانه در عین بخشیدن وجوه قهرمانانه به مختار، وی را عاری از ضعف و اشتباه خلق نكرده و با استفاده از مستندات تاریخی شمایل متفاوتی را به تصویر كشیده است كه به عنوان مثال می توان، ارك حكومتی مدائن كه عمویش اداره می كرد و تنها گذاشتن امام حسن (ع) را متذكر شد كه سرانجام نیز به شهادت این امام بزرگوار به دست همسرش "جعده" انجامید.
ریزه كاری های فراوانی در خلق این شخصیت به كار رفته كه دائم به پیچیدگی های آن افزوده و جذابیت هایش را گسترش می دهد. دوستی مختار فرزند یكی از فرماندهان فاتح ایران با "كیان" ایرانی از جمله آنهاست و مختار را از اعراب آن زمان كه خود را برتر از نژاد ایرانی قلمداد می كردند، متمایز می سازد.
در كنار كاراكتر مختار، شخصیت های مثبت دیگری هم قرار داده شده كه این بار برخلاف مجموعه "امام علی(ع)"، جبهه خیر داستان را سنگین تر كرده، شخصیت كیان از جمله آنهاست. یك ایرانی كه به اهل بیت رسول الله (ص) عشق ورزیده و در این راه از بسیاری دیگر ثابت قدم تر بوده است.
در واقع كیان نمادی از ایرانیان در قرن های متمادی است كه ارادتشان به اهل بیت (علیهم السلام) را همچون شعله ای در قلبشان فروزان نگه داشته و هیچ نیرویی قادر به نابودی آن نبوده است. رفاقت كیان و مختار ثقفی در پیشبرد داستان نقش موثری داشته كه در ادامه داستان به اوج خواهد رسید.
در این میان، میرباقری با گنجاندن علاقه كیان به خواهر مختار این رابطه را پیچیده تر كرده و وجوه بیشتری بدان بخشیده است و این اتفاق به شكلی
دیگر در رابطه با "مسلم بن عقیل" رخ داده و بخوبی مظلومیت و در عین حال شجاعت غریب وی را به تصویر كشیده شده است.
در قطب منفی داستان نیز شخصیت هایی قرار داده شده كه هر یك از پرداخت فوق العاده ای برخوردارند؛ شهر كوفه به عنوان شهری فتنه خیز با آدم های دمدمی مزاج و ابن الوقت خود به مانند یك شخصیت عمل كرده و در حوادث تلخ پیش روی، نقشی كلیدی برعهده گرفته است.
اما در میان این شخصیت های منفی و سیاه، عبیدالله بن زیاد و عمربن سعد بسیار بهتر از دیگران از كار درآمده و ذات پلیدشان به بهترین شكل به تصویر كشیده شده است؛ میرباقری بویژه در خلق ابن زیاد چنان عمل كرده كه نمونه های پیشین جلوی آن رنگ باخته و تماشاگر هرگاه كه نام وی را بشنود، بی اختیار مخلوق میرباقری را به یاد خواهد آورد.
خطابه های وی در مسجد كوفه در كنار زیركی اش شخصیتی كاملا باورپذیر را آفریده كه در تقابل با قطب مثبت داستان لحظاتی فراموش نشدنی را به وجود می آورد؛ به عنوان نمونه می توان به گفت و گوی او با مسلم با دیالوگ های پینگ پنگی و درجه یك میرباقری اشاره كرد كه غنای خاصی به كلیت اثر بخشیده است.
داود میرباقری در دو مجموعه تاریخی - مذهبی خویش روی دو عنصر اساسی و مهم یعنی فیلمنامه و بازیگر تاكید ویژه ای كرده و بخش عمده ای از جذابیت های اثرش را از آنها گرفته است.
وی در انتخاب بازیگرانش فوق العاده عمل كرده و كمتر اسیر كلیشه های رایج در مجموعه های مذهبی در زمینه بازیگرگزینی شده است.
این كارگردان در "مختارنامه" كه بازیگران اصلی و فرعی بی شماری دارد، افرادی را برگزیده كه علاوه بر نزدیكی چهره به نقش، از نظر تسلط بر تكنیك های بازیگری نیز در حد قابل قبولی باشند.
"فریبرز عرب نیا" كه در سال های نه چندان دور ستاره ای در سینمای كم ستاره دهه 1370 بود، بهترین گزینه برای ایفای نقش مختار ثقفی بوده است؛ وی با چشمانی گیرا و تا اندازه ای خشن و صدایی خاص چنان هیبتی به نقش بخشیده كه تماشاگر تمام و كمال وی را در این نقش پذیرفته و با فراز و فرودهایش همراه می شود.
عرب نیا در كنار خصوصیات ذكر شده، مهربانی و آرامشی بی نظیر را در برخی سكانس ها به كاراكتر خود تزریق كرده كه چندوجهی بودنش را كامل می كند؛ به عنوان مثال به گفت و گوی پر از خشم و كینه وی با عمر سعد در زندان مدائن و یا بازی سكوت او هنگام مواجهه با خواهرش پس از آزادی از زندان با آن هیبت غریب نگاه كنید تا از تماشای شمایل یك قهرمان واقعی لذت ببرید.
"امین زندگانی" كه بازی خوبی را در نقش حضرت سلیمان از او در سینما شاهد بوده ایم، بهترین انتخاب برای كاراكتر مسلم بن عقیل بوده و چهره سمپاتیكش نقشی كلیدی در خلق این شخصیت داشته است.
در واقع آن مظلومیتی كه در همه این سال ها در عزاداری های ماه محرم بسیار گفته شده در بازی "زندگانی" بخوبی متبلور شده است و تماشاگر با آن احساس نزدیكی عمیقی می كند.
در قطب منفی "مختارنامه" نیز شاهد بازی های حیرت انگیزی هستیم كه با استانداردهای جهانی فاصله چندانی ندارد.
"فرهاد اصلانی" كه این روزها به یكی از بهترین های این عرصه تبدیل شده، كاراكتر عجیب و پر از تناقض ابن زیاد را كه پیچیدگی های بسیار داشته به بهترین شكل ایفا كرده است.
وی ریزه كاری های نوشته شده در سناریو را به گونه ای به اجرا درآورده كه دیگر بسختی می توان ابن زیادهای پیشین را به خاطر آورد، برای مثال كافی است به خطابه های وی در مسجد كوفه نگاه كنید تا بازیگری مستحیل شده در نقش را مشاهده كنید.
به طور كلی، مجموعه مختارنامه را می توان یكی از بهترین آثار مذهبی در
تلویزیون به حساب آورد كه نگاهی نو و متفاوت به برهه ای مهم و حساس از تاریخ اسلام داشته و با روایت جذاب و در عین حال تاثیرگذار، انبوهی از مخاطبان را مشتاقانه گرد خود جمع كرده است.