تبیان، دستیار زندگی

سلام بر دوستداران نجوم.

با توجه به معرفی شدن کتاب "نجوم به زبان ساده" برای شروع فعالیت در نجوم من این کتاب رو خریدم و در حال مطالعه اون هستم.

در این تاپیک به صورت کاملا خلاصه مطالب کتاب رو درج می کنم و از سایر دوستان حاضر درخواست می کنم که اشکالاتم رو هم که می نویسم رفع کنند. بازم ممنون

سلام همراهان

تاریخچه نجوم

تاریخ نجوم رو میشه به سه دوره تقسیم کرد:1) دوره زمین مرکزی یعنی دوره ای که منجمان معتقد بودند زمین مرکز عالم است. این دوره از تاریخ باستان تا قرن شانزدهم ادامه داشته است.در این دوره گاهشماری با دقت زیاد رشد داشته است و دایره البروج یعنی مسیر حرکت خورشید از میان ستارگان به دقت تعریف شده است.

2)دوره کهکشانی که نجوم جدید با این دوره آغاز می شود، نیکولاس کوپرنیک نشان داد زمین مرکز عالم نیست.رصد ها در این دوره انجام شد و وسایل نجوم مث تلسکوپ در این دوره اختراع شدتوسط گالیله. این دوره از قرن هفده تا نوزده ادام داشت.

3) دوره کیهانی در این دوره آشکار شد که کهکشان ستاره هایی که خورشید ما به آن تعلق دارد تنها یکی از کهکشانای بسیاری است که ر عالم وجود دارند.

اما اولین اشکال: مگر گالیله کسی نبود که با سردمداران کلیساها در مورد مرکزیت زمین اختلاف داشت و بعدها پس از او ثابت شد که زمین به دور خورشید می گردد؟ گالیله در دوره کهکشانی نجوم بوده است.

medman گرامی بنده متوجه اشکال شما نشدم اگر ممکن است بیشتر توضیح دهید.
البته در بین منجمان باستانی هم دوره و قبل از بطلمیوس هم کسانی بودند که معتقد بودند زمین مرکز عالم نیست و به دور خورشید می گردد اما هیچ گاه نتوانستند دلایل محکمی که همه را قانع کند بیاورند. از طرف دیگر کوپرنیک اولین کسی بود که با براهین و دلایل خود توانست عدم مرکزیت زمین را مطرح کند و اولین ضربه محکم را به نظام بطلمیوسی وارد کند. گالیله با رصد گردش اقمار مشتری به دور سیاره مشتری توانست دلیلی مبنی بر درستی حرف های گوپرنیک ارائه کند. در واقه وقتی کوپرنیک طرح منظومه خود را مطرح کرد هیچ کسی نمی توانست به آن خدشه وارد کند ولی از طرفی هم نمی توانست به راحتی آن را بپذیرد چون تفکرات بطلمیوس در خدود 1500 سال در جهان حکمفرمایی کرده بود. گالیله توانست ادعای کوپرنیک را با رصدهای خود اثبات کند. بعد از گالیله هم نیوتن با ارائه قوانین گرانش توانست قسمت دیگری از حرف های کوپرنیک را ثابت و تصحیح کند.

دکتر جان من یک طرحی به نظرم رسید.
چه طور است حال که شما شروع کردید به مطالعه این کتاب و لطف می کنید خلاصه اش را می گذارید مطالعه دسته جمعی را شروع کنیم. یعنی هفته ای یک فصل را بخوانیم و درباره اش اینجا تبادل نظر کنیم. این طوری هم خلا کلاس ها را جبران کرده ایم . هم به معلوماتمان اضافه می شود. هم سرانه مطالعه را در کشور افزایش داده ایم.
موافقید؟

بنده موافقم شدید چون خودمم خیلی وقت ندارم برا ثبت خلاصه ها و این جور زودتر هم کتاب جمع و جور میشه و مبحث به سرانجام خوبی می رسه....اما در مورد اشکالم مشکلم اینه که من تاجایی که یادمه کلیساها به شدت در مورد مرکزیت زمین مخالف منجمین به ویژه جناب گالیله بودن و اطلاعات قبلیم بهم میگن که پس از مرگ گالیله با اثبات مرکز نبودن زمین بی گناهی اون بنده خدا اثبات شد اما در تاریخچه میخونیم که کوپرنیک مرکز نبودن زمین رو اثبات کرده در حالیکه سالها قبل از گالیله ایشون زندگی می کردن....اینجوری میشه این قضیه رو فرض کرد که اثبات عدم مرکزیت زمین یه پروژه چندمرحله ای و هربار به صورت کاملتر از قبل بوده و در ضمن بیان عمومی اون و قبول اون فرضیات به صورت عمومی و درج در کتب نجومی در زمان پس از گالیله صورت گرفته. در این صورت میشه گفت که ما پس از سالها مبدع نظره عدم مرکزیت زمین رو کوپرنیک میدونیم نه گالیله. به نظر من اینجوری میشه درکش کرد. نظر شما چیه؟

چگونه میشه تو یه انجمن مطلب گذاشت

سلام ایمان 74 جان .... بهتون تبریک میگم شما الان یه مطلب توی انجمن گذاشتید.

سلام همراهان نجوم

فصل اول: جهان

قسمت اول: اجزاء تشکیل دهنده جهان

1-1 مقدمه وتعاریف

نجوم: علم مواضع، حرکات، ساختمانها، سرگذشتها و سرنوشتهای اجرام آسمانی

2-1 علت مطالعه نجوم: ارضای حس کنجکاوی و پرسشگری از نادانسته ها

3-1 اجزای تشکیل دهنده عالم

تا جایی که دانش ما اجازه می دهد عالم از ستاره ها( بیلیونها بیلیون ستاره)، سحابی ها، سیارات، سیارکها، اقمار، ستاره های دنباله دار و غیره تشکیل شده است.

4-1 ستارگان

گوی های بزرگی از گازهای بسیار گرم هستند که دمای سطح آنها هزاران درجه و در داخل بسیار بیشتر است. در این دماها ماده نمی تواند به شکل جامد یا مایع باشد. گازهای تشکیل دهنده ستاره ها بسیار غلیظتر از گازهای سطح زمین اند. {چگالی فوق العاده زیاد آنها معلول فشارهای عظیم داخل ستاره هاست}؟

ستاره ها در فضا حرکت می کنند اما حرکت آنها بسیار کند است و به آسانی مشهود نیست.

این ثبات ظاهری مکان ستارگان موجب شده است که نام متداول "ثوابت" بر آنها اطلاق گردد.

4-1 سحابی ها

ابرهای ویسعی از غبار و گازند که گازهای ان بسیار رقیق و در دمای کم هستند. بر اثر نور ستارگان مجاور قابل رویت اند. برخی سحابی ها نیز تاریک اند و مانع عبور نور ستارگان پشت آنها می شوند.

اما اشکال من در این قسمت رو با {}؟ نشون دادم. حقیقتش عین جمله رو نوشتم و برام اصلا مفهوم نیست. در ضمن نمی تونم درک کنم چه نیرویی باعث مجتمع موندن گاز ستاره ها در ستاره ها میشه. یعنی ستاره ها هم برای خودشون نیروی جاذبه دارند؟

سلام دوستان. جناب محاق... در مورد پیشنهاد آخرتون. کس دیگری به عنوان موافق نظر نداده بود من خودم ادامه تاپیک رو زدم. در هر صورت من خودم موافقم و هرجور شما به عنوان مدیر صلاح میدونید همونجور عمل کنیم. و نکته بعدی اینکه آخرین قسمت یه اشکال داشتم که کسی بهش پاسخ نداد؟ درکش برام سخته. اگر کسی پاسخ نده برم سراغ قسمت بعدی کتاب. البته ترجیح میدم اون نکته برام واضح بشه. در این زمینه دست به دامان کارشناسای انجمن نجوم هستم.

سلام medman عزیز
این جور که من متوجه شدم (البته اگر اشتباه نکرده باشم )منظور شما این است که نخستین بار کپرنیک مبدع نظریه
عدم مرکزیت زمین هست.
و درست هم هست. برای یافتن اطلاعات کافی در این زمینه میتونید به لینک زیر مراجعه کنید:

http://www.tebyan.net/science_technology/astronomy/history_of_astronomy/2008/2/20/62198.html

اما اگر مشکل شما هنوز برطرف نشده بپرسید ، در خدمت هستم.

سلام نیما جان... منظور من قسمت دوم خلاصه بود یعنی فصل اول: جهان....مورد اشکالم هم درون {...}؟ مشخص شده. ممنون میشم اگه کمک کنید.