تفکر دانشمندان مسلمان ستارهشناس که عمدتاً ایرانی بودهاند نیز بر عقیده خورشید مرکزی استوار بوده است. البته تأثیر فراوان فلسفه ارسطویی بر دانش و فرهنگ مسلمانان بسیار زیاد بود به گونهای که در اغلب نوشتههای به دست آمده از آن زمان میتوان به ملغمهای از تفکر هندی-یونانی رسید که بر قلب و ذهن اندیشمندان مسلمان سایه انداخته بود. ابوریحان بیرونی که در قرن دوازدهم میلادی میزیسته است در کتاب التفهیم خود به خورشیدمرکزی عالم اشاره کرده است. او زمین را به شکل کره میدانسته و محاسبات جغرافیایی بسیار دقیقی دارد. بیرونی مسیر ظاهری خورشید در آسمان، گردش محوری زمین و جهات شمال و جنوب را دقیقاً محاسبه و تعریف کرده است. خورشید گرفتگی هشتم آوریل 1019 میلادی را پیشبینی و آن را در کوههای لغمان (افغانستان کنونی) رصد و بررسی کرد. او همچنین زمان دقیق ماه گرفتگی پاییز همان سال را محاسبه و در غزنه به رصد آن پرداخت.
بیرونی در کتاب "بررسی همه جانبه روشهای ساخت اسطرلاب" از اسطرلابی موسوم به زورقی یاد میکند که ابوسعید سجزی آن را ساخته بود و برخی اندیشمندان را گمان بر آن است که سجزی به حرکت وضعی و انتقالی زمین و نظریه خورشید مرکزی معتقد بوده است. ابوسعید احمد بن عبدالجلیل سجزی، ستارهشناس و ریاضیدان بزرگ و مشهور قرن نهم و دهم میلادی و از اهالی سیستان بوده است. ابوسعید سجزی از دانشمندانی است که زیج مأمونی را بنیاد کرد و همچنین برای مأمون خلیفه عباسی، رصدخانهای احداث نمود. وی محیط کره زمین را محاسبه نمود به طوری که تفاوت آن با محاسبات کنونی فقط چند متر اختلاف دارد. ابوریحان بیرونی دربارهٔ این اسطرلاب میگوید: از ابوسعید سجزی، اسطرلابی از نو واحد بسط دیدم که شمالی و جنوبی مرکب نبود و آن را اسطرلاب زورقی نامند و او را به جهت آن تحسین نمودم